hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff974302000000b307000001000100
اگرچه برخی کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران تارخی سیاسی
در ایران، سابقه صنعتی شدن کشور را بیش از 50 سال فعالیت و برنامهریزی اقتصادی و
صنعتی در چارچوب پنج برنامه عمرانی قبل از انقلاب و سه برنامه توسعه بعد از انقلاب
ارزیابی کردهاند اما عدهای از کارشناسان معتقدند که صنعتی شدن ایران عملاً پس از
اصلاحات ارضی آغاز شده است و در این 40-30 سال نیز به علت بروز برخی مشکلات در
دوران قبل از انقلاب مانند بالارفتن شدید قیمت نفت، افزایش واردات کالاهای مصرفی،
رشد صنایع مونتاژ و الگوی وابسته اقتصادی، فرصت صنعتی شدن چند سالی از دست رفت.
بعد از سال 57 نیز به علت مسائل انقلاب و جنگ تحمیلی و ... باز هم پیگیری
برنامهها و استراتژی صنعتی شدن تحقق نیافت بنابراین به اعتقاد این عده، بازسازی
اقتصادی، اجرای سیاست تعدیل ساختاری، خصوصی سازی و کمک به بازسازی و نوسازی صنایع
در چارچوب برنامه اول پیگیری شده است. به عبارت دیگر تاریخ صنعتی ایران با عمق و
ریشه مورد انتظار 15 ساله است.
به هر حال
صنعتی شدن ایران را چه از آغاز اصلاحات ارضی، چه از شروع برنامهریزی اقتصادی که
سابقه 50 ساله دارد و یا شکلگیری سازمان برنامه و بودجه و تأسیس بانک صنعت و معدن
و سازمان گسترش و نوسازی صنایع بدانیم و چه آن را به بعد از انقلاب مرتبط کنیم،
واقعیت این است که صنعتی شدن از سال 1368 با توجه بیشتر همراه شده است و در واقع
15 سال پرکارتر را نسبت به گذشته در صنایع ایران شاهد بودهایم که آن هم البته
رضایت عدهای از کارشناسان را برآورده نمیکند و به آن نقد و تحلیل جدی وارد
میکنند. اما بسیاری از صنایع مدرن امروزی سابقه 50-40 ساله دارند و از این تجربه،
امروز استفاده میکنند.
در صنایع
خودروسازی نیز از سال 72 به بعد با ایجاد مراکز طراحی و مهندسی، پایگاههای ساخت
داخل، بالارفتن درصد ساخت داخل قطعات، تصویب قانون خودرو، افزایش تولید و... حرکت
جدی برای توسعه صنایع خودروسازی آغاز شده است. همراه با توسعه صنعت خودرو از سال
72 به بعد ضرورت تأمین صنایع مالی و رفع نیازها و برطرف شدن کمبود نقدینگی
خودروسازان نیز مورد توجه قرار گرفت و اگرچه روشهای پیش فروش و ... بسیار مورد
استفاده بود اما توجه به تأمین منابع از بازار مالی نیز جدیت یافت و حضور
خودروسازان در بورس پررنگتر شد.
هرچند
پیشینه بازار مالی ایران با نماد بورس اوراق بهادار تهران به 38 سال قبل برمیگردد
و بورس تهران در 15 بهمن سال 1346 همزمان با تحولات اولیه صنایع خودروسازی تأسیس
شد و طی 11 سال فعالیت تا سال 1357 تعداد شرکتهای عضو را از 6 بنگاه با 2/6
میلیارد ریال سرمایه به 105 بنگاه با بیش از 230 میلیارد ریال سرمایه در سال 57
رساند اما دگرگونی اصلی را بعد از انقلاب شاهد بود و با آغاز فعالیت جدی و مجدد
خود از سال 1368 اجرای سیاست خصوصی سازی و تقویت بازار مالی مورد توجه قرار گرفت.
با روی کار
آمدن دولت هاشمی رفسنجانی در چارچوب اجرای برنامه تعدیل ساختاری اقتصاد، بازسازی
اقتصاد و اجرای برنامه اول پنج ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی، تجدید فعالیت بورس
اوراق بهادار تهران به عنوان زمینهای مناسب برای اجرای سیاست خصوصی سازی مورد
توجه واقع شد و شرکتهای خودروسازی نیز حضوری جدی در این زمینه پیدا کردند.
در یک دهه
گذشته، بورس تهران هرچند با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو بوده اما در مجموع
رشد نسبتاً مناسبی داشته است. بسیاری از شرکتهای بورس مانند خودروسازیها،
سیمانیها و پتروشیمیها موفق شدهاند سرمایه خود را تا چند برابر سرمایه اولیه
افزایش دهند و به طرحهای توسعه و بازارشان بپردازند و از طریق حضور مستمر در
بورس، گزارش فعالیت و مدیریت کارخانهها را با نظارت مردمی و سهامداران همراه
کنند.
حضور خودروسازان در
بورس
تا اوایل
سالهای دهه 70 تمام شرکتهای خودروساز به غیر از واحد خودروسازی صنایع نظامی، تحت
مالکیت و مدیریت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بودند و برنامههای توسعهای
هر شرکت عمدتاً تحت نظر و راهبری سازمان گسترش صورت میگرفت.
پس از
تصویب طرح خصوصی سازی بنگاههای اقتصادی دولتی در زمان دولت هاشمی رفسنجانی
(76-1368) سازمان گسترش به واگذاری سهام شرکتهای خودروساز اقدام کرد. شرکتهای
گروه بهمن (ایران وانت سابق)، مرتب و شهاب خودرو از جمله شرکتهایی بودند که کل
سهام آنها فروخته شد. همزمان بخشی از سهم دیگر شرکتهای خودروساز مانند ایران
خودرو و سایپا نیز به بورس عرضه شد و میزان سهام سازمان گسترش و نوسازی صنایع در
آنها به کمتر از 50 درصد کاهش یافت.
با انجام
چنین اقداماتی در صنعت خودرو، دوران طلایی رشد و شکوفایی این صنعت از سال 1372 به
بعد آغاز شد زیرا قدرت تصمیمگیری بیشتر و وسیعتری به هیئت مدیره شرکتهای تفویض
شده بود و برنامه توسعه شرکتها توسط هیئت مدیره طراحی میشد و به اجرا در میآمد.
به این ترتیب صنعت خودرو در کشور دوباره مورد توجه قرار گرفت و دوران رکود 15 ساله
پس از انقلاب پایان یافت.
پیوستن
صنعت خودرو به بورس و اصلاح ساختار تولید و فناوری سبب شد این صنعت درآمدزاترین و
مؤثرترین صنعت کشور محسوب شود و پیشرفتهای این بخش، توسعه اقتصادی و صنعتی کشور
را تحتالشعاع قرار داد.
هم اکنون
در بورس اوراق بهادار تهران سه صنعت به عنوان تأثیرگذارترین و مهمترین صنایع
شناخته میشوند که عبارتند از: شرکتهای سیمانی، پتروشیمی و خودروسازی. هرگونه
فراز و نشیب در قیمت و وضعیت سهام آنها، شاخص کل بورس را تحت تأثیر قرار میدهد؛
به گونهای که مثلاً وقتی شاخص سهام شرکتهای خودرویی کاهش مییابد بدون استثنا بر
شاخص کل بورس تأثیری منفی ـ هر چند اندک ـ میگذارد.
از سال 68
تا نیمه دوم دهه 70، سهام خودروسازها با وجود نوسانات تورمی، از نظر عرضه و قیمت
سهام رشد محسوسی نداشت اما از سال 76 خودروسازان به دنبال انتقال فناوری جدید،
همکاری با خودروسازان معتبر خارجی، تولید محصولات متنوع و جذب سرمایهگذار رفتند و
این عوامل سبب شد رشد و سود سهام بسیار خوبی نصیب خودروسازان و سهامداران آنها
شود. اغلب شرکتهای خودروسازی بورس، این شرایط را تجربه کردند و محصولات متنوع و
جدید خودروسازی ایران روانه بازار شد.
خودروسازان در جمع
شرکتهای برتر بورس
طی 10 سال
گذشته شرکتهای خودروسازی و برخی شرکتهای قطعه ساز و تابع آنها هم از نظر حجم
معاملات و هم از نظر تعداد خریدار جزء 50 شرکت برتر بورس بودهاند و علاوه بر آن
گاه نیز در جمع 10 شرکت برتر بورس درخشیدهاند.
رشد تاریخی سهام
خودروسازان
پیشرفتهای
صنعت خودروسازی در تولید خودرو، به خصوص افزایش تیراژ پراید، سمند و محصولات پژو و
ساخت و مونتاژ خودروهای روز دنیا مانند زانتیا، مزدا، ماکسیما و رونیز موجب
سودآوری بسیار برای سهامداران در اواخر دهه 70 و سالهای آغازین دهه 80 شد. به
دنبال آن در سال 82 و با حضور عبده تبریزی دبیرکل جدید بورس اوراق بهادار و
برداشتن سقف سهام که محدودیت میزان خرید و فروش و نیز افزایش سرمایه شرکتها را در
پی داشت، شرکتهای خودروساز رشد روزافزون میزان ارزش جاری سهام و سود سهام خود را
تجربه کردند. با اجرای این طرح مثلاً در شرکت سایپا افزایش سرمایه چند صد درصدی را
شاهد بودیم.
در این
دوره رشد تاریخی در سهام خودروسازان اتفاق افتاد. اکنون شرکتهای خودرویی جزء
سرمایهدارترین شرکتهای بورس محسوب میشوند. در حال حاضر شرکت سرمایهگذاری غدیر
با 506 میلیارد تومان سرمایه، سرمایهگذاری بازنشستگی کشوری با 480 میلیارد تومان
سرمایه، شرکت سایپا با 350 میلیارد تومان سرمایه و ایران خودرو با 300 میلیارد
تومان سرمایه، حائز رتبههای اول تا چهارم در میان شرکتهای بورس به لحاظ حجم
سرمایهاند که این موضوع خود حکایت از اهمیت استراتژیک شرکتهای خودروسازی در بورس
دارد.
همچنین
شرکتهای خودرویی در سال 82 با توجه به رشد منفی برخی شرکتها عملکرد بهتری داشته
و از میانگین رشد 4/11 درصدی در طول سال برخوردار بودهاند. با توجه به میانگین
رشد 44/10 درصدی شرکتهای پتروشیمی، رشد 5 درصدی شرکتهای سرمایهگذاری و همچنین
رشد خیره کننده 41 درصدی بخش فلزات اساسی، رشد خودروسازان از وضعیت مناسبی
برخوردار بوده است.
با در نظر
گرفتن سهم 70 تا 80 درصدی سه صنعت بزرگ بورس که تقریباً
ارزش بازار بورس را در
اختیار دارند، میتوان ادعا کرد که حدود 22 درصد ارزش کل بازار متعلق به شرکتهای
خودرویی است. در حالی که از ابتدای سال 80 تاکنون بازدهی صنعت خودرو 767 درصد
گزارش شده، طی همین دوره بازدهی کل بازار 170 درصد بوده است.
بازدهی
صنعت خودرو 5/4 برابر بازدهی کل بازار است که البته عمده این بازدهی در 6 ماهه اول
سال 82 اتفاق افتاد؛ به طوری که در این دوره وضعیت صنعت و تولید خودرو به دلیل رشد
تقاضا برای خودرو در بازار و افزایش حجم سوددهی خودروسازها موجب روند صعودی ارزش
این شرکتها شد. در بررسی علل سودآوری صنعت خودرو میتوان به رشد مناسب P/E این صنعت اشاره کرد که نشانگر استقبال
سهامداران از این صنعت است.
با بررسی
عملکرد مالی شرکتهای موجود در صنعت خودروسازی میتوان دریافت که این صنعت طی
سالهای 83-1372 با سرعت بسیار در حال افزایش تولید و فروش بوده است؛ به طوری که
خرید و فروش سهام شرکتهای این صنعت در بورس طی دو سال گذشته 142 درصد رشد را
تجربه کرده و به دلیل ثبات نسبی قیمتها در بازار خودرو، افزایش فروش محصولات این
شرکتها سودآوری آنها را 96 درصد افزایش داده است. با توجه به برنامه افزایش ظرفیت
تولید، حفظ و تداوم سوددهی صنعت خودرو با چالش بزرگی روبهرو نیست و اگر مشکل یا
رکودی در بازار سهام خودروسازان ایجاد شود، موقتی خواهد بود و در میان مدت سهام
خودرو سودآور است.
اگر شرایط
کل بازار و اقتصاد ایران با چالش و افت روبهرو شود، در آن صورت همه شرکتها زیان
میبینند و سهام خودرو نیز به تبع آن با کاهش نسبی و نه شدید روبهور خواهد شد.
در حال
حاضر صنعت خودرو با 8 شرکت بزرگ ـ به غیر از قطعهسازیها ـ در بورس اوراق بهادار
فعالیت میکند. این شرکتها عبارتند از: ایران خودرو، ایران خودرو دیزل، سایپا،
سایپا دیزل، زامیاد، گروه بهمن، مرتب و پارس خودرو که به غیر از 40 درصد سهام
ایران خودرو و سایپا که در دست دولت است، بقیه کاملاً خصوصیاند.
بورس، برنامه اول و
خصوصی سازی صنایع
از سال
1368 که دولت سیاست تعدیل اقتصادی را در چارچوب برنامه پنج ساله اول در پیش گرفت،
خصوصیسازی یکی از اجزای مهم برنامه تعدیل بود و واگذاری سهام شرکتهای دولتی به
بخش خصوصی آغاز شد. از سال 69 تا 79 در مجموع 564 میلیون سهم به ارزش 5 هزار و 471
میلیارد ریال از سهام سازمان گسترش و نوسازی صنایع واگذار شد که 90 درصد این
واگذاریها از طریق بورس، 5 درصد از طریق مزایده و 5 درصد از طریق مذاکره و تهاتر
بوده است.
خریداران
عمده این واگذاریها 17 درصد سازمان تأمین اجتماعی، 4/8 درصد صندوق بازنشستگی
کشور، 60 درصد بخش خصوصی، 5/6 درصد شرکتهای تحت پوشش سازمان گسترش و مابقی
کارگران واحدهای تولیدی، شرکت سرمایهگذاری ملی ایران، ایثارگران و ... بودهاند.
عملکرد 10 ساله
واگذاریها در سازمان گسترش و نوسازی صنایع
سال 1369
تعداد 38088
سهم به ارزش 338 میلیون ریال از طریق بورس واگذار شده است.
سال 1370
تعداد 3
میلیون و 735 هزار و 433 سهم به ارزش 725/29 میلیون ریال از طریق بورس و تعداد
157964 سهم به ارزش 4982 میلیون ریال از طریق سایر روشها واگذار شده است.
سال
1371
تعداد 5
میلیون و 374 هزار و 268 سهم به ارزش 41345 میلیون ریال از طریق بورس و تعداد 3
میلیون و 285 هزار و 950 سهم به ارزش 54030 میلیون ریال از طریق سایر روشها
واگذار شده است.
سال
1372
تعداد 13
میلیون و 531 هزار و 87 سهم به ارزش 80370 میلیون ریال از طریق بورس و تعداد 2
میلیون و 22 هزار و 218 سهم به ارزش 38680 میلیون ریال از طریق سایر روشها واگذار
شده است.
سال
1373
تعداد 27
میلیون و 735 هزار و 60 سهم به ارزش 110797 میلیون ریال از طریق بورس و تعداد 465
هزار و 563 سهم به ارزش 2747 میلیون ریال از طریق سایر روشها واگذار شده است.
سال
1374
تعداد 19
میلیون و 503 هزار و 745 سهم به ارزش 110623 میلیون ریال از طریق بورس و تعداد 27
میلیون و 703 هزار و 533 سهم به ارزش 164376 میلیون ریال از طریق سایر روشها
واگذار شده است.
سال
1375
تعداد 61
میلیون و 778 هزار و 594 سهم به ارزش 739445 میلیون ریال از طریق بورس و تعداد 230
هزار و 305 سهم به ارزش 11644 میلیون ریال از طریق مزایده واگذار شده است. در ضمن
تعداد 88717 سهم غرامتی شرکت مرتب به دلیل عدم مراجعه سهامداران قبلی عیناً به
سازمان گسترش عودت داده شده است.
سال
1376
تعداد 428
هزار سهم و تعداد 5 میلیون و 467 هزار و 118 حق تقدم سهم به ارزش 58044 میلیون
ریال از طریق بورس و تعداد 30225 سهم به ارزش 10869 میلیون ریال از طریق سایر
روشها واگذار شده است.
سال
1377
تعداد 76
میلیون و 58 هزار و 322 سهم تعداد 24 میلیون و 489 هزار و 322 حق تقدم سهم به ارزش
557027 میلیون ریال از طریق بورس و تعداد 9 میلیون و 44 هزار سهم به ارزش 18752
میلیون ریال از طریق سایر روشها واگذار شده است.
سال
1378
تعداد 143
میلیون و 298 هزار و 570 سهم و تعداد 250 حق تقدم سهم به ارزش 1799 میلیارد ریال
از طریق بورس و تعداد 26 میلیون و 272 هزار و 584 سهم و تعداد 400 هزار حق تقدم
سهم به ارزش 209 میلیارد ریال از طریق سایر روشها واگذار شده است.
سال
1379
تعداد 105
میلیون و 843 هزار و 525 سهم به ارزش 1406 میلیارد ریال از طریق بورس و تعداد 6
میلیون و 941 هزار و 963 سهم به ارزش 23 میلیارد ریال از طریق مزایده واگذار شده
است.
روشهای فروش
43 شرکت از
طریق بورس، 21 شرکت از طریق مزایده و 42 شرکت از طریق مذاکره و مبادله به فروش
رفتهاند. همچنین در مجموع سهام 106 شرکت فروخته شده که از آن میان سهام 53 شرکت
بیش از 67 درصد، سهم 12 شرکت بین 50 تا 67 درصد، سهام 18 شرکت بین 10 تا 50 درصد و
سهام 23 شرکت نیز کمتر از 10 درصد واگذار شده است. خریداران 55 شرکت بخش خصوصی و
خریداران 51 شرکت نهادها و مؤسسات بودهاند.
همچنین از
106 شرکت مورد نظر 89 شرکت تولیدی و 17 شرکت خدماتی بودهاند. 83 شرکت متعلق به
سازمان گسترش بودهاند که کل سهام سازمان در آنها واگذار شده است و 23 شرکت نیز
بخشی از سهامشان واگذار شده است. شرکتهای خصوصی شده تابع سایپا و ایران خودرو
بالغ بر 62 شرکت بودهاند.
شرکتهای
بلبرینگ ایران، تأمین ماسه ریختهگری، تولید قطعات اتومبیل ایران وابسته به ایران
خودرو، شرکتهای ایران وانت، ایران خودرو دیزل (گروه صنعتی خاور)، سایپا دیزل
(ایران کاوه)، زامیاد، صنعتی و تولیدی مرتب، محورسازان ایران خودرو، پارس خودرو،
تولیدی نیروی محرکه و موتورسیکلت، چرخشگر، ایران خودرو، سایپا، گروه صنعتی رنا،
فنرسازی خاور، رادیاتور ایران، کارخانجات تولیدی زر و ایندامین جزء شرکتهای
خودروساز و وابسته به خودروسازی بودند که یا کل سهام آنها و یا بخشی از آن در بورس
پذیرفته شد که در 15 سال اخیر جزء شرکتهای برتر و دارای سهام جذاب در بورس
بودهاند.
اگرچه
شرکتهای خودروسازی، قطعه سازی و صنایع تحت پوشش سازمان گسترش در 15 سال اخیر برای
مردم و سرمایهگذاران جذابیت بیشتری داشتهاند اما در سال جاری شاهد افت نسبی شاخص
کل بورس و تأثیر عوامل و تحول محیط اقتصاد کلان بر سهام خودروسازیها بودهایم و
به عقیده برخی کارشناسان، ارزش بازار صنعت خودرو در بورس تحت تأثیر این عوامل کاهش
یافته است.
سهام خودروسازان؛ با
ثبات و مطمئن
طرحهای
جدید شرکتهای خودروسازی سایپا، ایران خودرو وگروه بهمن برای تولید خودروهای جدید
و مشتری پسند و با فناوری روز، انگیزه و اعتماد سهامداران، تازه واردان به بازار
سرمایه و حرفهایها را در خصوص سودآوری سهام شرکتهای خودروسازی در بورس افزایش
داده است.
حقوقیهای
بازار و شرکتهای سرمایهگذاری نیز برای کاهش ریسک سرمایهگذاری خود و
سرمایهگذاری در جای مطمئن، بخشی از سبد سهام خود را به سهام خودروسازیها اختصاص
دادهاند. بیشتر شرکتهای سرمایهگذاری در کنار خرید سهام شرکتهای داروسازی، نفت
و پتروشیمی، سیمان، معدنی و فلزی و ... به سهام شرکتهای خودروسازی به عنوان یک
سهام باثبات و کم نوسان و نسبت P/E مناسب توجه
کردهاند.
طراحی
مدلهای جدید پراید، سمند، پژو با قیمتهای متوسط و جوان پسند در کنار تولید
خودروهای باکیفیت بالا مانند زانتیا، رونیز و ماکسیما توانسته است همه سلیقههای
بازار را پوشش بدهد و افقهای جدیدی را برای فروش بیشتر خودروهای تولید داخل و کسب
سود افزونتر برای شرکتهای خودروسازی و سهامداران آنها پیش روی سرمایهگذاران
بگشاید.
اگرچه در
سالهای اخیر به دلیل نزدیک شدن عرضه و تقاضای خودرو در بازار و افزایش تیراژ
تولید، تأمین نقدینگی مورد نیاز خودروسازان کمتر به روشهای پیش فروش و فروش
اقساطی و... وابسته بوده و فروش روز و تحویل فوری و یکی دو ماهه افزایش یافته و
برای ایجاد تقاضای جدید، روشهای فروش از طریق لیزینگ (اجاره به شرط تملیک) مورد
توجه قرار گرفته است و در نتیجه خودروسازان به منابع مالی و نقدینگی زیادی
نیازمندند اما شرکتهای خودروسازی تلاش کردهاند رضایت سهامداران خود را از طریق
افزایش سرمایه و پرداخت سود نقدی جلب کنند.
به عنوان
مثال شرکت سایپا طی دو سه سال اخیر در تمام مجامع عمومی با پرداخت سود نقدی قابل
توجه و افزایش سرمایه برای سهامداران خود، در جهت جلب رضایت سهامدارانش اقدام کرده
است. رضایت و اطمینان سهامداران در دو سه سال اخیر سبب شده است که آنها تعداد سهام
خود را افزایش دهند. سهام سایپا در این مدت به عنوان سهام جذاب و سرمایهگذاری
مطمئن در بازار سرمایه مطرح بوده است و حرفهایها به دیگران توصیه میکنند که
سهام سایپا، سایپا دیزل، گروه بهمن و پارس خودرو را به عنوان سهام باثبات، سودآور،
مطمئن و کم ریسک خریداری کنند.
حتی در اوج
خبرسازیهای مربوط به واردات خودرو و توقف خط تولید پراید در صورت تولید لوگان (ال
90)، سهام سایپا، سایپادیزل و پارس خودرو از ثبات و جذابیت خاصی برخوردار بوده
است.
قدرت نقد شوندگی سریع
سهام خودروسازان
به عقیده
کارشناسان بازار سرمایه، ضریب نقدشوندگی سهام خودروسازان بسیار بالاست و برای آنها
همیشه تقاضا و عرضه سهام وجود دارد. آنان میگویند بیشترین حجم مبادلات در بازار
متعلق به شرکتهای خودروسازی است و کسانی که برگ سهام سایپا، ایران خودرو،
سایپادیزل، گروه بهمن و پارس خودرو را در
دست دارند، پس از مراجعه به بازار ظرف دو سه روز میتوانند سهام خود را بفروشند و
پول نقد دریافت کنند و یا در همین مدت میتوانند سهام خودروسازی را خریداری کنند.
ضریب
نقدشوندگی سهام ایران خودرو، سایپا و سایر خودروسازان و نرخ بازده مناسب سود آنها
از ویژگیهای خاص این شرکتها در بورس به شمار میآید و روند قیمتی سهام
خودروسازان در واقع نشان دهنده رونق یا رکود بورس است.
به علت حجم
عظیم سهام خودروسازان در بازار سرمایه، شاخصهای اصلی و کل و صنعت بورس به شدت تحت
تأثیر روند قیمتی و بازده سود، EPS و P/E سهام خودروسازان است.
البته
تبلیغات هیجان آور همواره باعث به هم خوردن روند منطقی نرخ سهام در بورس و نیز
اشتباه مردم و گرم شدن بازار دلالهایی خواهد شد که در حاشیه بورس فعالیت میکنند.
شرکتهای
سایپا، سایپادیزل، ایران خودرو و ... نوگرایی، کاهش هزینههای تمام شده تولید،
توجه به سلیقه جوانان و سایر مشتریان و ... را پیوسته مد نظر داشتهاند و انتقال
دانش فنی و توسعه فناوری در کشور و طراحی مدلهای جدید خودرو، چشماندازهای بسیار
روشنی را فراروی جامعه قرار داده است.
طراحی و
تولید چند مدل پراید و سمند و ارائه برنامههایی برای تولید خودروهای جدید ریو و
... حاکی از خیز بلندی برای جهشی علمی و صنعتی است و توان خودروسازان و بنیه مالی
و اقتصادی آنها را افزایش داده است.
به عقیده
برخی کارشناسان بورس، قیمت واقعی سهام سایپا، ایران خودرو و سایر خودروسازان در
بورس در صورت شناسایی ظرفیتها و تواناییهای آنها، به مراتب بیش از بهای فعلی آن
در بازار سرمایه است. این موضوع در سالهای آینده نمایان خواهد شد و هرچه مردم و
سهامداران به پیش میروند و مدلهای جدید وارد بازار میشود، سودآوری و بازدهی
سهام خودروسازان بیش از پیش آشکار خواهد شد.
خودروسازان
در شرایط کنونی در حال تجهیز، توسعه مالی و گسترش فروش خودرو از طریق لیزینگ هستند
و قرار است فروش از طریق روش لیزینگ تا 80 درصد کل فروش خودروسازان افزایش یابد.
با اجرای برنامههای جدید تولید و روشهای فروش و بازارسازی و عرضه خودروهای جدید
با روشهای فروش تازه، وضعیت سودآوری و پرداخت سود به سهامداران بهتر از قبل خواهد
شد و با کاهش هزینههای تولید و کاهش مشکلات نقدینگی خودروسازان، سود هر سهم افزایش
و وضعیت سهام بهبود خواهد یافت و جذابیت سهام خودروسازان بیش از گذشته خواهد شد.
همچنین
شرکتهای خودروسازی، قراردادهایی را برای توسعه خطوط تولید، تنوع محصولات، ارتقای
کیفیت و حضور در بازارهای جهانی منعقد کردهاند که بهرهبرداری از آنها به افزایش
ارزش سهام این شرکتها خواهد انجامید.
توان
بالقوه و بالفعل خودروسازان چشمگیر و در سالهای آینده رو به افزایش است. آنها
سرمایهها و منافع بسیار وسیعی دارند و مدیریت دقیق و هوشمندانهای را به کار
گرفتهاند که باعث کاهش ریسک پذیری نوسانات احتمالی نرخ سهام شده است. بهرهبرداری
از خطوط تولید باعث بالارفتن عملیات مالی سایپا، سایپادیزل، ایران خودرو، گروه
بهمن و پارس خودرو و به تبع آن افزایش سود سهام این شرکتها در بورس خواهد شد.
همچنین دو
گروه خودروسازی سایپا و ایران خودرو در سالهای قبل و سالهای آینده برنامههایی
برای ورود شرکتهای تحت پوشش خود به بورس داشته و دارند که وضعیت سهام آنها را با
جذابیت بیشتری همراه کرده و میکند.
بهرهوری و بهبود وضعیت
سهام شرکتهای خودروسازی
بهرهوری
در صنایع خودروسازی را میتوان در بهرهوری کلان و بهرهوری واحدهای تولیدی و
خدماتی جست و جو کرد. بهرهوری کلان را نیز میتوان از نظر بهرهوری مالی،
بهرهوری سرمایه، بهرهوری سودآوری و نرخ برگشت سرمایه، بهرهوری نیروی انسانی،
بهرهوری فرایند تولید، بهرهوری رقابت پذیری، بهرهوری اجزای ورودی کل، بهرهوری
اجزای ارزش افزوده و بهرهوری سهام بررسی کرد.
هر یک از
این شاخصها میتواند مدیریت سازمان و سهامداران شرکت را در تصمیمگیریها یاری
دهد.
شاخصهای مقایسهای
بهرهوری سودآوری و نرخ برگشت سرمایه
سود عملیاتی
ارزش ستانده کل
این شاخص
مذکور گویای این واقعیت است که شرکت یا سازمان تا چه اندازه توانسته است قیمت تمام
شده محصول و هزینههای عملیاتی خود را پایین بیاورد تا از ستانده کل خود، سود
عملیاتی بیشتری را به دست آورد.
سود عملیاتی
مجموع داراییها
این شاخص
گویای آن است که شرکت یا سازمان تا چه حد توانسته است از داراییهای جاری و
غیرجاری خود استفاده کند تا سود عملیاتی بیشتری را به دست آورد.
سود عملیاتی
تعداد نیروی کار
این شاخص سهم
هر یک از کارکنان را از سود عملیاتی نشان میدهد.
سود عملیاتی
فروش حاصل
این شاخص
نشان میدهد که از فروش هر محصول چند درصد سود عملیاتی به دست میآید.
قابل ذکر است
که افزایش این شاخص در صورت ثابت ماندن تعداد تولید، یا به دلیل افزایش بیش از حد
قیمت فروش محصول است و یا به دلیل کنترل و کاهش قیمت تمام شده و هزینههای
عملیاتی.
اگر به علت
افزایش بیش از حد قیمت فروش محصول باشد، در ظاهر افزایش بهرهوری را نشان میدهد
ولی در باطن از نظر مدیریت و برنامهریزی استراتژیک بسیار خطرناک است ولی اگر به
دلیل کنترل و کاهش قیمت تمام شده و هزینههای عملیاتی باشد، نشان از کنترل بهینه
هزینههای عملیاتی دارد که یک موفقیت محسوب میشود.
سود عملیاتی
تعداد سهام
این شاخص در
اصل سود متعلق به هر سهم را نشان میدهد که یکی از شاخصهای رضایتمندی سهامداران
است.
ارزش ستانده کل
ارزش کل دادهها
این شاخص که
یکی از ابتداییترین شاخصهای بهرهوری سودآوری و نرخ برگشت سرمایه است، تعادل بین
هزینهها و درآمدها را نشان میدهد. اگر این نسبت کوچکتر از یک باشد، حاکی از
ضرردهی شرکت است.
سود عملیاتی
داراییهای ثابت
یکی از
شاخصهای فرعی است و نشان از آن دارد که شرکت یا سازمان تا چه اندازه از
داراییهای ثابت خود استفاده بهینه کرده است.
قیمت تمام شده محصول فروخته شده
فروش
خالص
از شاخصهای
حساس و گمراه کننده بهرهوری سرمایه است. هرچه این نسبت کوچکتر و به صفر نزدیک
شود، در یک مقطع کوتاه بسیار آرمانی و ایدهآل است ولی در درازمدت بسیار خطرناک و
مغایر با اصول برنامهریزی استراتژیک است؛ به طوری که هر چه فاصله بین فروش و قیمت
تمام شده کم شود، بقای شرکت در حوزه استراتژیک ثبات و دوام بیشتری خواهد یافت.
مقایسه شاخصهای بهرهوری سرمایه و نرخ برگشت سرمایه شرکتهای
خودروساز (سایپا، گروه بهمن و ایران خودرو)
سود عملیاتی
ارزش ستانده کل
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
238/439
15/0=
680/771/2
|
550/324
14/0=
341/271/2
|
گروه بهمن
|
772/100
31/0=
150/319
|
207/96
32/0=
675/297
|
ایران خودرو
|
616356
12/0=
658/013/5
|
115/599
08/0=
569/943/6
|
در بین این
شرکتها گروه بهمن در کنترل هزینههای عملیاتی و قیمت تمام شده توفیق بیشتری داشته
و سایپا نیز بهتر از ایران خودرو عمل کرده است. شرکت سایپا توانسته است با کنترل
هزینههای عملیاتی و قیمت تمام شده محصول، رشد نسبتاً متعادلی را در این شاخص مهم
به دست آورد؛ به طوری که ستانده کل این شرکت در سال 78 نسبت به سال 77 حدود 22
درصد رشد یافته ولی رشد سود عملیاتی حدود 35 درصد بوده است که نشان از موفقیت آن
دارد. حرکت سایپا در جهت افزایش سود عملیاتی، بسیار ارزشمند است. شرکت سایپا به
این روند خواهد توانست به نرخ بهرهوری گروه بهمن بسیار نزدیک شود.
سود عملیاتی
مجموعه داراییها
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
07/0
|
06/0
|
گروه بهمن
|
17/0
|
12/0
|
ایران خودرو
|
06/0
|
04/0
|
گروه بهمن
و پس از آن سایپا در استفاده از داراییهای خود موفقیت بیشتری کسب کردهاند.
رشد
دارایی سایپا در سال 78 نسبت به سال 77 حدود 60 درصد بوده و همچنین 35 درصد
افزایش سود عملیاتی داشته است. گروه بهمن نیز در سال 78 حدود 53 درصد افزایش
دارایی و 4 درصد رشد سود عملیاتی را تجربه کرده است.
ایران
خودرو هم در سال 78 با حدود 44 درصد افزایش دارایی و کاهش سود عملیاتی روبهرو
بوده است.
کاهش این
شاخص نمیتواند نشان دهنده عدم موفقیت شرکتها باشد زیرا دوره زمانی برگشت سرمایه
حدود 3 سال است و پس از افزایش دارایی و استقرار تکنولوژی باید برای افزایش سود
عملیاتی مدتی صبر کرد تا سرمایهگذاری شرکت در چند سال آینده پاسخ داده شود و به
رشد سود عملیاتی بینجامد.
سود عملیاتی
تعداد نیروی کار
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
92
|
119
|
گروه بهمن
|
64
|
90
|
ایران خودرو
|
53
|
52
|
سایپا
توانسته است بهرهوری خود را با افزایش 35 درصدی سود عملیاتی افزایش دهد و 29 درصد
افزایش سرانه سود نسبت به سال 77 داشته باشد. ایران خودرو نیز به دلیل کاهش سود
عملیاتی، دارای کاهش بهرهوری و سرانه سود عملیاتی در سال 78 بوده است. گروه بهمن
نیز با کاهش کارکنان توانسته است سرانه سود عملیاتی خود را افزایش دهد.
سود عملیاتی
فروش خالص
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
15/0
|
16/0
|
گروه بهمن
|
31/0
|
33/0
|
ایران خودرو
|
13/0
|
09/0
|
در این زمینه
گروه بهمن بهترین نتیجه را کسب کرده است اما به عقیده کارشناسان، این شاخص خطرناک
هم میتواند باشد. خودروسازان خارجی تلاش میکنند این شاخص را در کمتر از 15 درصد
تثبیت کنند بنابراین سایپا و ایران خودرو از این لحاظ در وضع تثبیت شدهای قرار
دارند.
سود عملیاتی
تعداد سهام
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
6491
|
8784
|
گروه بهمن
|
1282
|
806
|
ایران خودرو
|
1802
|
875
|
سایپا دارای
بهترین سود تخصیصی است. از آنجا که سایپا در سال 78 افزایش سهام را تجربه کرده
است، روند رشد از 6491 ریال به 8784 ریال را میتوان واقعی دانست ولی ایران خودرو
و گروه بهمن در سال 78 با افزایش سرمایه روبهرو بودهاند.
ارزش ستانده کل
ارزش کل دادهها
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
12/1
|
14/1
|
گروه بهمن
|
18/1
|
05/1
|
ایران خودرو
|
02/1
|
02/1
|
سایپا از نظر
کنترل هزینهها و بهرهوری در وضعیت بهتر و مطلوبتری قرار دارد و دارای رشد نسبی
و آرام است و با افزایش 22 درصدی ستانده کل، ارزش دادههای این شرکت حدود 19 درصد
افزایش یافته است.
سود عملیاتی
دارایی ثابت
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
36/0
|
34/0
|
گروه بهمن
|
73/1
|
57/1
|
ایران خودرو
|
77/1
|
81/0
|
از آنجا که
استقرار تکنولوژی جدید در صنعت عمری چندساله دارد، با توجه به این شاخص در یک مقطع
نمیتوان گفت شرکت از داراییهای خود به صورت بهینه استفاده کرده است یا خیر
بنابراین برای تحلیل این شاخص باید یک دوره حداقل 5 تا 6 ساله را در نظر گرفت.
قیمت تمام شده محصول فروخته شده
فروش
خالص
شرکت
|
سال 77
|
سال 78
|
سایپا
|
87/0
|
86/0
|
گروه بهمن
|
53/0
|
53/0
|
ایران خودرو
|
83/0
|
86/0
|
هرچه این
شاخص بزرگتر باشد، از نظر استراتژیک مطلوبتر است و هرچه کوچکتر باشد، در یک مقطع
کوتاه بهتر است ولی با اصول برنامهریزی استراتژیک و بقا مغایرت دارد. سایپا و
ایران خودرو در پی آنند که سود هر دستگاه را کاهش دهند تا از تعداد بالای تولید و
فروش سود کسب کنند. این دو شرکت به برنامهریزی استراتژیک و بقا اهمیت میدهند.
ارزش بازار صنعت خودرو
در بورس کاهش یافته است
دکتر عبده
تبریزی دبیر کل بورس اوراق بهادار تهران در گزارشی به هیئت دولت درخصوص وضعیت بورس
تهران و تحولات و عوامل و آثار منفی بورس، در مورد وضعیت صنعت خودرو در بورس توضیح
داد: در پایان سال 1382 ارزش بازار این صنعت در بورس 62229 میلیارد ریال بود و در
پایان دی ماه و با گذشت 10 ماه این رقم با 2/3 درصد افزایش به 64270 میلیارد ریال
رسیده است. این افزایش ناچیز هم ناشی از افزوده شدن یک شرکت جدید در صنعت خودرو
(شرکت سازه پویش) به فهرست شرکتهای بورس اوراق بهادار است و در حقیقت ارزش جاری
صنعت خودرو در بورس نیز کاهش یافته است. به این ترتیب در شرایطی که کل بازار 1/33
درصد افزایش نشان میدهد، ارزش بازار سیمان و خودرو نزدیک به 15 درصد کاهش پیدا
کرده است.
دبیر کل بورس
با ارائه گزارشی از وضعیت جاری بازار کلی دو ماه اخیر گفت: به رغم آن که در 10 ماه
گذشته شیب بازار به طور کلی مثبت بوده است اما در دو ماه اخیر شیب بازار منفی شده
است.
بورس تهران
در سال 1379 در مجموعه 68 روز منفی داشته که در سال 80 این تعداد 79 روز منفی و در
سال 1381 نیز 79 روز منفی بوده است. تعداد روزهای منفی بورس در سال 1382 به 70 روز
رسید اما در 10 ماه سال 83 تعداد روزهای منفی بورس 80 روز بوده و در دی ماه
بیشترین تعداد روزهای منفی را تجربه کرده است.
شاخص کل بورس و ارزیابی
سرمایهگذاران از آینده اقتصاد
شاخص کل
بورس، شاخص ارزیابی سرمایهگذاران و سهامداران از آینده اقتصادی کشور است. رشد
شاخص کل امسال بسیار کمتر از سال قبل بوده است اما شاهد پراکندگی کمتری در شاخص طی
این سال بودهایم و در مجموع توزیع شاخص قابل قبولتر بوده است. تعداد روزهایی که
شاخص کل بیش از 100 واحد منفی بوده در سال 1382 برابر 32 روز و در سال 1383 معادل
20 روز بوده است.
در سال 1382
در مجموع طی 6 روز شاهد روند منفی بیش از 200 واحد در شاخص کل بودهایم اما در سال
1383 تنها یک روز چنین افتی در شاخص مشاهده شده است.
نگرانی بازار از عدم
افزایش شاخص صنعت
یکی از
عمدهترین نگرانیهای بازار در سال 1383 عدم افزایش شاخص صنعت است و علت آن نیز
کاهش قیمت سهام سیمانیها و خودروها ارزیابی شده است. اگر قیمت سهام سیمانیها و
خودروییها تحول یابد، نگرانی بازار از روند شاخص صنعت برطرف خواهد شد.
دلایل کاهش بازدهی بورس
در سال 1383
بازار سرمایه
در 10 ماهه سال 1383 از بازده 20 درصدی برخوردار بوده اما بازار از این نرخ بازده
راضی نیست زیرا از سود بانکی کمتر است. البته وقتی در سال 1382 با بازدهی بیش از
100 درصد در بازار روبهرو بودهایم، طبیعی است که بازده سال بعد باید کمتر باشد
زیرا بسیاری از انتظارات سود بازار بیشتر در قیمتها متجلی شده است.
افزایش قیمتها در سال
1382
افزایش
چشمگیر قیمتها در سال 82 و شکلگیری انتظارات غیرمتعارف درخصوص بازدهی بازار در
سال جاری و کاهش قیمت سهام شرکتهای سیمانی و خودرویی با توجه به سهم بالایی که از
بازار دارند، عمدهترین دلایل افت شاخص کل محسوب میشود.
کاهش ارزش بازار سیمان
در پایان سال
82 ارزش جاری بازار سهام سیمانیها 94463 مبلیارد ریال بود ولی با وجود افزودن دو
شرکت سیمانی «سیمان داراب» و «سیمان فارس» این رقم در پایان دی ماه امسال به 83045
میلیارد ریال کاهش یافته که به معنی 2/10 درصد کاهش در ارزش جاری بازار است.
چرخش در سیاستها
کارشناسان
نگرانی بازار سرمایه از چرخش در سیاستهای اخیر مجلس را یکی دیگر از دلایل افت
شاخص در هفتههای پایانی دی ماه عنوان کردهاند و معتقدند که ارائه طرح تثبیت
قیمتها و کاهش نرخ سود بانکی، آثار منفی کوتاه مدتی داشته است.
اجرای طرحهای جدید
اجرای
طرحهای جدید از سوی شرکتهای سرمایهگذاری و نهادهای بزرگ نیز که در ذات خود
بسیار مثبت است، به سبب آن که بخشی از نقدینگی بازار ثانویه را به سمت بازار اولیه
سوق داده، در کاهش تقاضا و افت شاخص مؤثر بوده است.
منابع
جدیدی که توسط شرکتهای بزرگ در اجرای طرحهای سیمان و سرمایهگذاری در عسلویه جذب
شدهاند و همچنین افزایش سرمایه 6000 میلیارد تومانی در طرحهای متفاوت دیگر حاکی
از عدم رعایت تعادل منابع بین بازار اولیه و ثانویه است.
شرایط بینالمللی و
فشارهای خارجی
شرایط
بینالمللی و ادامه فشارهای خارجی نیز از دیگر دلایل افت شاخص ارزیابی شده است؛ به
ویژه سرمایهگذاران ایرانی مقیم خارج به این مسائل عکسالعمل بیشتری نشان میدهند
و ارزشگذاری آنان از ریسک سرمایهگذاران داخلی متفاوت است.
پذیرش شرکتهای جدید در
بورس
پذیرش
شرکتهای جدید در بورس از دیگر دلایل افت شاخص شمرده شده که متناسب با نقدینگی
موجود در بازار نبوده است. عرضه هدفگذاری شده 50 شرکت جدید در بورس طی سال جاری
اندکی بیش از توان نقدینگی موجود در بازار بوده است.
انتشار اوراق مشارکت و
جذب نقدینگی
عرضه اوراق
مشارکت دولتی و بانک مرکزی همانند دی ماه سال 1382 به بروز روزهای منفی برای بورس
در دی ماه سال 1383 منجر شد. انتشار 5/13 میلیارد ریال اوراق مشارکت در دی ماه
توسط دولت، انتشار 8هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت از سوی بانک مرکزی در دی و
بهمن ماه سال 83 و وجود 61 هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت در دست مردم باعث کمبود
نقدینگی در بازار سرمایه شده است.
دوبرابر شدن مالیات بر
نقل و انتقال سهام
یکی از دلایل
کاهش خرید و فروش سهام و رکود نسبی بورس، دوبرابر شدن مالیات نقل و انتقال سهام
دانسته شده است.
به عقیده
کارشناسان، برای کاهش رکود نسبی باید مالیات بر نقل و انتقال سهام کاهش یابد، به
خصوص در سال آینده که موضوع کاهش نرخ سود بانکی و طرح تثبیت قیمت کالاها مطرح است
باید انگیزه سهامداران برای خرید و فروش و سرمایهگذاری در بورس افزایش یابد
براساس
پیشبینیها، مالیات بر شرکتها مطابق بودجه 25469 میلیارد ریال برآورد شده است؛
در حالی که مالیات پرداختی متوسط شرکتهای بورس 5500 میلیارد ریال و مالیات بر
فروش نیز بیش از 500 میلیارد ریال خواهد بود.
بیش از 22 درصد
از کل مالیات شرکتهای دولتی و خصوصی از سوی شرکتهای بورس و مالیات بر فروش تأمین
شده است؛ در حالی که حجم کل شرکتهای داخل بورس حتی به 5 درصد کل شرکتهای دولتی و
خصوصی نمیرسد.
بخشی از
فشار مالیاتی بر شرکتهای بورس، از طریق کاهش مالیات بر نقل و انتقال سهام و جذب
منابع مالی از طریق بورس کاهش خواهد یافت.
درخواست بورس از هیئت دولت برای ایجاد رونق و رشد
شاخص کل
دبیر کل بورس
اوراق بهادار تهران در گزارش به هیئت دولت، درخواستهای بورس را برای ایجاد تحول
و رونق و بازدهی در بورس به شرح زیر برشمرده است:
- آزادسازی قیمت سیمان و شفاف سازی سیاستهای دولت در زمینه صنعت خودرو،
واردات و ...
اتخاذ
این دو سیاست، بدبینی بازار را در مورد این گروه از سهام که بخش بزرگی از بورس را تشکیل میدهد، از بین خواهد برد.
- تعدیل قیمت واحدهای دولتی مشمول واگذاری
فروشندگان
دولتی در مورد افزایش قیمت سهام بعد از واگذاری، به سازمان خصوصی سازی فشار
میآورند و اصولاً کاهش قیمتها بعد از واگذاری، اعتمادسازی لازم را برای دولت
فراهم نمیآورد.
- بازارگردانی سرمایهگذاران نهادی از سهام تحت مدیریت خود از قبیل
تأمین اجتماعی، صندوق بازنشستگی، بانکها و ...
به این
ترتیب که سرمایهگذاران بزرگ حداقل سهام تحت مدیریت خود را بازارگردانی کنند.
- انجام تعهدات دولت در حوزههایی که به شرکتهای بورس مربوط میشود.
در مواردی
پس از خصوصی سازی، قراردادهایی را از شرکتهای واگذار شده پس گرفتهاند و یا در
نظام قیمتگذاری آنها به طور گسترده دخالت کردهاند.
در مجموعه
نظر هیئت دولت به پیشنهادهای دبیر کل بورس و همچنین حفظ نرخهای کنونی مالیات بر
داد وستد سهام کم و بیش مثبت بوده است. درباره کمک به صنعت سیمان و کاهش بازار
سیاه و افزایش قیمت نیز قرار شد هیئت دولت هرچه سریعتر اقدام کند.
در موارد
دیگر نیز در خواستهای دبیرکل بورس به فوریت به کمیسیون اقتصادی هیئت دولت ارجاع
شد که با حضور وی بار دیگر بررسی خواهد شد.
سهم 40 درصدی سازمان
گسترش همچنان باقی خواهد ماند
دکتر داوود
حقیقی معاون امور اقتصادی سازمان گسترش و نوسازی صنایع به تازگی اعلام کرده است،
به جز 40 درصد سهام دو شرکت خودروساز یعنی ایران خودرو و سایپا، 100 درصد سهام
سازمان گسترش در فهرست واگذاری سازمان خصوصی سازی قرار دارد. از سویی ایرج اکبریه
مشاور وزیر صنایع در امور خصوصی سازی در این زمینه گفته است، سهام 40 درصدی ایران خودرو
و سایپا حداقل تا پایان سال 84 واگذار نخواهد شد.
از مجموعه
این اظهارات چنین نتیجه میگیریم که دولت حاضر نیست با چشم پوشی از سهام این دو
شرکت، به عرضه سهام آنها اقدام کند.
عدهای از
کارشناسان اقتصادی در این خصوص معتقدند، شیرینی سود حاصل از صنایع خودروسازی، مانع
دولت از واگذاری سهام مدیریتی خودروسازان شده است و به نظر میرسد نظارت و حمایت
دولت برای خودروسازان مفید خواهد بود زیرا دولت با در دست داشتن سهام مدیریتی دو
شرکت بزرگ خودروسازی کشور خواهان نظارت مستقیم در این صنعت سودآور و استراتژیک است
و از این طریق بازار خودرو را مدیریت میکند.
مخالفان صنعت
خودرو میگویند سیاستهای دولت و عدم واردات خودرو، صنعت خودروسازی را به عرصهای
برای نمایش قدرت در زمینه کسب سود حاصل از تولید خودرو تبدیل کرده است. رشد قابل
توجه قیمت سهام خودروسازان طی سالهای اخیر در مقایسه با دیگر صنایع ـ که افزایش
یک رقمی داشتهاند ـ مهر تأکیدی بر نظر این گروه میزند که موانع خصوصی سازی
خودروسازیها همچنان پابرجا خواهند بود و عدم واردات، سودآوری خودروسازان را
افزایش داده است.
مدیریت
سهامداران برای کنترل و نظارت بر روند تولید جزء تعریف خصوصی سازی است اما عملکرد
دولت و صاحبان سهام خودروسازان با واگذاری قسمتی از سهام در بورس، معنای دیگری به
خصوصی سازی بخشیده است و به عقیده برخی کارشناسان، تنها 20 تا 30 درصد سهام
خودروسازان توسط بخش خصوصی قابل نظارت است.
افزایش
ظرفیت تولید، درآمد بالای ناشی از فروش خودروها و تبدیل صنعت خودرو به صنعتی مادر
که در زنجیره آن، هزاران قطعه ساز فعالیت میکنند و رشد 28 درصدی این صنعت که به
طور متوسط در سالهای اخیر تداوم داشته، موانع دیگری در چشمپوشی سهامداران بزرگ
مانند سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) از سهام صنعت خودروست؛ تا جایی
که شاید در صورت واگذاری 100 درصد سهام کلیه شرکتهای ایدرو، ادامه حیات این
سازمان مرتبط با ادامه مدیریت و تأثیرگذاری بر سهام خودروسازان باشد.
با توجه به
شرایط فعلی سه راهکار اساسی برای خصوصی سازی سهام مدیریتی شرکتهای خودروسازی به
نظر میرسد:
1. واگذاری صنعت خودرو به سرمایهگذاران واقعی بخش خصوصی
2. واگذاری سهام خودروسازان به سرمایهگذاران خرد بورس
3. همکاری با خودروسازان بزرگ دنیا و سرمایهگذاری مشترک.
سهامداران
دولتی صنعت خودرو در توجیه عدم خصوصی سازی این بخش میگویند، سهام شرکتهای بزرگ
خودروساز جهان مانند رنو نیز تا حد زیادی دولتی است و مالکیت دولتی مانعی برای رشد
خودروسازی نیست.
در بسیاری
از کشورها دولت سرمایه و نقدینگی عظیم مورد نیاز خودروسازان را تأمین و با سهام
مدیریتی و نظارت خود تداوم حرکت صنعت خودرو را تضمین میکند. آنها همچنین معتقدند
خصوصی سازی این صنعت را رشد نمیدهد؛ آنچه باعث رشد خودروسازی میشود،
سرمایهگذاری عظیم و انتقال دانش فنی است. اگر دولت ایران از صنایع خودرو حمایت
نکند، سرمایهگذاری عظیم مورد نیاز این صنعت فراهم نخواهد شد.
اقدام دولت
در عدم عرضه سهام 40 درصدی دو خودروساز بزرگ باعث ایجاد دو نوع سهامدار اصلی و
فرعی و همچنین واگذاری سهام آنها به سازمانها و نهادهای شبه دولتی شده است و
سهامداران خصوصی سهم اندکی از سهام این شرکتها دارند.
به عقیده
برخی کارشناسان سهام 40 درصدی سازمان گسترش عملاً باعث سودآوری و تضمین سود سهامداران
جزء شده است. اما عده دیگری میگویند خصوصی سازی این دو شرکت هر چند موجب حذف
سودآوری مستقیم دولت میشود اما به ایجاد یک محیط رقابتی سالم در میان خودروسازان
کشور و ارتقای این صنعت در بازارهای جهانی میانجامد.
برخی دیگر
نیز معتقدند خودروسازی بدون حمایت دولت قادر به گسترش نیست و ما در ایران
سرمایهگذار بزرگی که بتواند خودروسازی را حمایت کند نداریم اما مخالفان صنایع
دولتی میگویند، دولت میتواند با فروش سهام به بخش خصوصی از محل درآمدهای مالیاتی
و مالیات بر ارزش افزوده به کسب سود اقدام کند و نباید در صنایع دخالت کند و به
فکر کسب سود باشد.
حضور دولت
در صنایع خودروسازی باعث شده بازار خودروی کشور محصول گرا باشد نه کیفیت گرا که
این نیز دلیل دیگری بر عدم تحقق خصوصی سازی در این صنعت است اما به نظر برخی، به
تدریج «کیفیت» محور تولید خودروسازی خواهد شد و در آن صورت دولت میتواند به خصوصی
سازی خودروسازی بپردازد.
بنابراین
لازم است دولت در جهت خصوصی سازی صحیح و کاهش تصدیگری خود گام بردارد تا مجبور
نباشد هرساله تاوان هزینه دولتی بودن شرکتهای تولیدی خود را بپردازد و در این
راه، اولین قدم تأکید بر محوریت کیفیت تولید است.
خصوصی سازی
و به تبع آن واگذاری شرکتها و کوچک شدن دولت به منظور استفاده مناسب از امکانات،
منابع و افزایش بهرهوری سرمایهها، در دستور کار دولتهای مختلف بوده و در کشور
ما نیز در برنامههای اول، دوم و سوم توسعه وجود داشته است اما به رغم این
تأکیدات، صنعت خودرو سالهاست در انتظار خصوصی شدن کامل به سر میبرد. با حضور مقتدرانه دولت در این صنعت نمیتوان
به حضور قوی و باانگیزه سرمایهگذاران داخلی امیدوار بود.
براساس
دادههای آماری، هم اکنون سهم گروه صنعتی ایران خودرو از بازار خودرو حدود 60
درصد، گروه سایپا نزدیک به 33 درصد و سهم سایر شرکتهای خودروساز نظیر کرمان
موتور، گروه بهمن، رانیران و شهاب خودرو تنها نزدیک به 7 درصد است. بنابراین
سرنوشت صنعت خودروسازی با سهام دو شرکتی که نزدیک به 93 درصد از بازار را در
اختیار دارند، عجین شده است. به بیان سادهتر، خصوصی سازی در صنعت و بازار خودرو
بدون موافقت دولت اساساً امکان ندارد.
اما آیا
دولت و سازمان گسترش حاضرند سهام مدیریتی خود را در دو شرکت خودروساز واگذار کنند؟
در اسفند
ماه سال 82، دکتر منطقی مدیر عامل ایران خودرو اعلام کرد خودروسازان از خصوصی سازی
در صنعت خودرو استقبال میکنند زیرا به این ترتیب شاهد رشد کمی و کیفی هرچه بیشتر
این صنعت خواهیم بود.
خصوصی سازی
رشد کمی وکیفی بخشهای اقتصادی کشور را در پی خواهد داشت و واگذاری خودروسازیها
نیز از این امر مستثنا نیست.