hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbffaa4302000000b307000001000200
خانوادههای متوسط و کم
درآمد به دنبال سرمایهگذاری در بورس و خودروسازیها
فاطمه امینی پور
همه تخممرغها را در یک سبد نگذاریم
خانوارهای
متوسط و کم درآمد ایرانی و به خصوص کارمندان، دانشجویان و جوانانی که به دنبال
سرمایهگذاری و سودآوری پول و پسانداز ماهانه و سالانه خود هستند، در سالهای
اخیر با سرمایهگذاری در بانک و گرفتن وام مسکن یا خرید خودرو، طلا و لوازم خانگی
و نیز خرید سهام از طریق بورس اوراق بهادار تلاش کردهاند قدرت خرید پول و
پسانداز خود را در شرایط تورمی حفظ کنند و اندوخته و سرمایهگذاری نسبتاً مناسبی
برای آیندهشان فراهم آورند. آنها خواستهاند به اصطلاح همه تخممرغها را در یک
سبد نگذارند و بخشی از سرمایه خود را در شرکتهای معتبر و صنعتی بزرگ سرمایهگذاری
کنند و از این رو سهام خودروسازیها بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
کارشناسان
و اقتصاددانان، سرمایهگذاری در کارهای مولد و مفید برای جامعه را توصیه میکنند
تا ضمن تأمین منافع جامعه و اقتصاد ملی، اندوختههای گروه متوسط درآمدی جذب تولید
و بازار سرمایه شود. البته سود نهفته در فعالیتهای دلالی و واسطهای باعث انحراف
سرمایهها شده است و عدهای از خانوارها و افراد پول خود را به سمت خرید و فروش
کالاهای مصرفی و کارهای واسطهای و دلالی سوق دادهاند و در این میان سرمایه بخشی
از جامعه به دلیل ندانم کاریها برباد رفته است.
عدهای از
ترس کاهش ارزش پول خود در شرایط تورمی، به افرادی در بازار که سودهای غیرمتعارف
بالای 30 و 40 درصد را وعده میدهند، اعتماد میکنند. البته ناگفته نماند که بخش
قابل توجهی از این سرمایهها از دست میرود و لطمه مالی بزرگی به خانوادهها و
افراد وارد میشود. در این میان جای خالی افراد آگاه و مؤسسات تخصصی و کارشناسانی
که وکالت مالی مردم را برای سرمایهگذاری بپذیرند، خالی است.
در دنیای
امروز با گسترش روابط اقتصادی و رشد بازارهای سرمایه، انواع سرمایهگذاریها به
صورت خرید سهام یک یا چند شرکت و یا خرید سبد سهام (ترکیبی از سهام شرکتهای
مختلف) شکل گرفته است و مردم یا خود به طور مستقیم وارد بازار سرمایه میشوند و
سهام دلخواه را میخرند و یا با مراجعه به مؤسسات دست اندرکار و وکالت مالی و
سرمایهگذاری، سهام شرکتهای سرمایهگذاری یا سهامهای خاص ترکیبی را انتخاب
میکنند.
به عنوان
مثال، برخی از افراد در ایران سهام شرکتهای خودروسازی، پتروشیمی، سیمانی،
قطعهسازان خودرو، معدنی، صنایع غذایی و صنایع شوینده و ... و یا سهام شرکتهای
سرمایهگذاری و سبدهای سهام را میخرند. این شرکتهای سرمایهگذاری نیز با انتخاب
سبدهای سهام ترکیبی از سهام چند شرکت تولیدی، هم ریسک و خطر نوسانات شدید و کاهش و
رکود بورس و سهام را کاهش میدهند و هم درآمد نسبتاً مطمئن را برای خریداران و
مشتریان خود فراهم میکنند.
در شرایطی
که شفافیت اطلاعات شرکتها و بورس در حد مورد انتظار نیست و اقتصاد ممکن است تحت
تأثیر نوسانات اقتصاد کلان و بازار و سیاست و ... قرار داشته باشد و شوکهای فصلی
و دورهای را به بورس منتقل کند، به نظر میرسد بهترین و عاقلانهترین راه
سرمایهگذاری، خرید ترکیبی از سهام شرکتهای مختلف است که هم شرکتهای کوچک و بزرگ
را شامل شود و هم صنایع مختلف را در برگیرد که اگر یک شرکت یا یک صنعت دچار مشکل
شد، سایر صنایع و شرکتها بتوانند سودآوری سرمایهگذاری خانوارها و افراد را تضمین
کنند و از زیان شدید جلوگیری شود.
مؤسسات
مالی و شرکتهای سرمایهگذاری که وکالت مالی و سرمایهگذاری از طرف مردم را برعهده
دارند، انواع سهام و سبدهای سهام را ایجاد و معرفی میکنند و اطلاعات لازم را به
خانوادهها ارائه میدهند.
ویژگی این
نوع سرمایهگذاری، هدایت نقدینگی و پسانداز جامعه به سوی فعالیتهای مولد و
تولیدی و یا خدمات مفید و سودآور است.
علاوه بر
این، دغدغه و نگرانی خانوادهها کاهش مییابد و آنها افراد یا مؤسسات مطلع و آگاه
را برای فعالیتهای سرمایهگذاری انتخاب میکنند و یا کاهش ریسک و خطر
سرمایهگذاری، کارمزد لازم را به وکیل و نماینده خود خواهند پرداخت.
با گسترش
این فعالیتها و توسعه سهام بورس در کشورهای مختلف، بیشتر افراد و خانوادهها در
شرکتها و بازارهای سرمایه به سرمایهگذاری اقدام کردهاند. در این زمینه
رسانهها، شرکتها و بورس اطلاع رسانی شفاف را به عهده دارند و مؤسسات واسطهای و
مدنی به نمایندگی از سوی سرمایهگذاران، بر روند فعالیتها و معاملات سهام نظارت
میکنند و با ارائه سبدهای مختلف سهام از ریسک و خطر ناشی از کاهش قیمت سهام و
ورشکستگی شرکتها و فعالیتهای اقتصادی میکاهند. به این ترتیب خانوارها با
اطمینان و آرامش بیشتر به سرمایهگذاری اقدام میکنند.
در ایران
طی سالهای اخیر خرید و فروش سهام و سرمایهگذاری در بورس مورد توجه قرار گرفته و
اگرچه برخی مشکلات خاص خود را داشته است اما در صورت اطلاع رسانی شفاف و ایجاد
مؤسساتی که به نمایندگی از سوی مردم و خانوارها کار خرید و فروش سهام را انجام
میدهند، میتوان به آینده آن خوشبین بود و به جای انتقال پسانداز خانواده به سوی
بازارهای نامطمئن، به سرمایهگذاری در بورس فکر کرد. همیشه تصور میشود بورس
بازاری است که در آن تنها معاملات سنگین و بزرگ انجام میشود و صحبت از خرید و
فروش میلیونی و میلیاردی است و تنها کسانی وارد چنین بازاری میشوند که سرمایههای
کلانی داشته باشند؛ غافل از این که میتوان با هر مقدار سرمایهای وارد این بازار
شد و محدودیت خاصی برای ورود وجود ندارد.
در چند سال
گذشته همواره شاهد بودهایم که هزاران خانوار برای کسب درآمد بیشتر، سرمایهها و
دار و ندار خود را به بهانه فعالیتهای تولیدی در اختیار عدهای خاص برای خرید و
فروش در بازار مسکن، طلا، ارز، وسایل خانگی، پوشاک، خودرو و ... قرار دادهاند و
پس از مدتی نه تنها سرمایهشان افزایش نیافته بلکه همان سرمایه اندک نیز به تاراج
رفته است.
طبقه متوسط
و تحصیلکرده جامعه به اخبار بورس و نوسان قیمت سهام و سرمایهگذاری در بازار سهام
توجه میکنند. با تحولات اقتصادی در سالهای آینده قطعاً تعداد سهامداران و
خانوارهایی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، بیشتر خواهد شد و میتوان در انتظار
روزی بود که بیشتر مردم حداقل بخشی از پسانداز خود را در بورس و بازار سهام و
شرکتهای تولیدی سرمایهگذاری کنند.
هر روز
تعداد زیادی از مردم و جوانان و قشر تحصیلکرده با آگاهان اقتصاد و بازار سرمایه
تماس میگیرند و از خبرهای بورس و شرکتهای دارای ظرفیت بالقوه برای سودآوری کسب
اطلاع کنند. در این میان شرکتهای خودروسازی، پتروشیمی و برخی دیگر از صنایع از
جذابیت خاصی برخوردارند. تعداد خریداران و معاملات روزانه و هفتگی بورس نشان
میدهد که خودروسازان اغلب در بین 10 شرکت اصلی و برتر بورس قرار دارند.
تجمع
سهامداران در تالار بورس که اغلب نگاهشان به نقطهای خاص دوخته شده، اولین چیزی
است که در بدو ورود توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند.
البته بورس
تهران با آنچه در برخی از فیلمهای خارجی به عنوان بازار سرمایه به نمایش گذاشته
میشود، تفاوتهای بسیار دارد و افراد، ساکت و آرام در گوشهای ایستاده و به
تابلوهای بورس خیره شدهاند. حضور زنان و مردان و پیرمردها و جوانان در تالار بورس
تهران جالب توجه است. در این میان میتوان افرادی را یافت که به منظور افزایش و
حفظ ارزش سرمایه اندک خود وارد بورس شدهاند.
تفاوت این
گروه با گروهی که سرمایه خود را ناآگاهانه به دست کسانی میسپارند که نمیدانند چه
فعالیتی را انجام میدهند، در این است که گروه اول در مورد نوع فعالیت شرکت و یا
کارخانهای که سرمایهشان را به آن سپرده و به اصطلاح سهامش را خریداری کردهاند،
آگاهی و اشراف کافی یا نسبی دارند. آنها بر این کار به طور نامحسوس نظارت میکنند
و هر زمان که بخواهند و یا تصور کنند عملکرد شرکت یا کارخانه مورد نظرشان مطلوب
نیست، میتوانند سرمایه خود را از آن خارج کنند؛ در حالی که گروه دوم از چنین
آگاهی و نظارتی برخوردار نیستند و با نگرانی بیشتری به سرمایه خویش مینگرند.
بورس
بازاری است که در آن کالای مالی یا اوراق بهادار معامله میشود و برای ورود به این
بازار هیچ گونه محدودیتی از نظر حداقل رقم وجود ندارد و افراد میتوانند حتی با
سرمایههای اندک 5 تا 10 هزار تومان نیز وارد بازار شوند و سهم خریداری کنند.
البته بهتر
است افراد مبلغ قابل توجهی وارد این بازار کنند تا پیگیری سرمایهگذاری و تغییرات
و تحولات سهم و گرفتن سود و مسائل مربوط به شرکت توجیه داشته باشد.
ورود به هر
بازاری نیاز به آگاهی و اطلاعات کافی دارد. اگر قرار باشد افراد سرمایه خود را
بدون آگاهی و تنها برای به دست آوردن سود ماهانه و یا سالانه وارد بازار کنند، به
سرنوشت کسانی دچار میشوند که پول خود را با وسوسه سود زیاد به فعالیتهای دلالی
میسپارند اما سرمایهشان به باد میرود.
این
تصمیمگیریها و سرمایهگذاریها نه تنها باعث از دست رفتن سرمایه افراد میشود
بلکه در کل چرخه اقتصادی کشور نیز میتواند تأثیرات منفی داشته باشد. بنابراین
برای ورود به هر بازاری حتی بورس، بهتر است از چگونگی نحوه معامله و شرایط بازار
برای کسب سود و افزایش بیشتر سرمایه آگاهی کافی داشت.
افرادی که
قصد خرید سهام در بازار بورس را دارند باید به شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه،
موقعیت اقتصادی ـ سیاسی روز کشور و مسائل بینالمللی، وضعیت شرکتها، میزان
سوددهی، تجهیزات کارخانهها و دفعات و تعداد معاملاتی که در بورس صورت میگیرد،
توجه داشته باشند. آگاهی از این موارد میتواند در افزایش سود و سرمایه افراد مؤثر
باشد و آنها را به سمت و سوی درست هدایت کند.
آمار و
اطلاعات مربوط به شرایط انجام معاملات و آخرین معاملات صورت گرفته در بورس در
پایان وقت اداری که حدود 30/12 هر روز (به غیر از روزهای تعطیل) است، از طریق
نشریات و روزنامهها و سایر رسانهها مانند صدا و سیما به اطلاع مردم میرسد تا در
جریان تغییرات روزانه نرخهای سهام قرار گیرند.
سرمایهگذاران
با تکمیل فرمهایی که از طریق کارگزاران در اختیارشان قرار میگیرد، به خرید یا
فروش سهام اقدام میکنند که عمدتاً اوراق مشارکت و سهام شرکتهاست. البته در آینده
اوراق متری مسکن و سبد سهام (متشکل از سهام مختلف با میزان ریسک پایین مانند
خودروسازیها) نیز وارد بازار خواهد شد.
در حال
حاضر مراحل مقدماتی پذیرش این گونه ابزارهای جدید معاملاتی طی شده است و در آینده
وارد بازار میشوند.
سازمان
بورس نیز از طریق توسعه قلمروی جغرافیایی بورس و ایجاد تالارهای منطقهای در شهرها
و استانهای مختلف، به سرمایهگذاران بالقوه نزدیکتر شده و همچنین نوع سفارشها
به شیوه الکترونیک با استفاده از رایانه رو به گسترش است.
برای
استفاده از پساندازهای مردم، قانون جامع بازار سرمایه تدوین شده است. در این
قانون بازارهای اولیه و ثانویه در کنار هم چیده شدهاند تا تشکیل سرمایه ملی
آسانتر اتفاق بیفتد.
گسترش بورس
در سراسر کشور، تدوین قانون جامع بازار سرمایه و گسترش ابزارهای جدید معاملاتی سبب
دسترسی آسانتر به بورس، جذب سرمایهها برای هدایت نقدینگی و فعالیتهای تولیدی و
پروژههای کلان خواهد شد. سرمایهگذاری بلندمدت در این بازار، سوددهی مناسبتری
خواهد داشت. بنابراین سرمایهگذاران بهتر است سرمایههایی را وارد این بازار کنند
که در کوتاه مدت به آن نیازی ندارند. در واقع سرمایههایی که مازاد بر نیازهای
خانوار است وارد بازار شود زیرا تنها با سرمایههای مازاد میتوان در شرایط مختلف
بازار که رو به صعود یا نزول است، به درستی عمل کرد تا سرمایهگذار ضرر نکند.
شرایط
بازار متناسب با عرضه و تقاضا و موقعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تغییر میکند و
در مجموعه روند قیمتها را به سمت بالا یا پایین سوق میدهد. البته در این میان
حضور ابزارهای جدید معاملاتی مانند سبد بورس میتواند از میزان ریسک سرمایههای
کوچک و متوسط بکاهد. کارشناسان و مؤسسات تخصصی باید با ایجاد این سبدها، درصدی
قابل توجه از سهام شرکتهای مطمئن مانند خودروسازیها، پتروشیمی، سیمانیها و ...
را در آنها قرار دهند و به این ترتیب به مردم یاری رسانند.
با توجه به
این که سازمان بورس تمایل دارد با حضور اوراق بهادار در بازار مخاطرات
سرمایهگذاری کاهش یابد، با طرح موضوع حضور سبد سهام در بورس، چارچوبی برای اداره
کنندگان این سبد تعیین کرده است.
در واقع
سبد سهام برای کسانی که با موضوع سهام آشنایی کافی ندارند، تشکیل شده و از ریسک
سرمایهگذاری کمتری برخوردار است. البته شرکتهای سرمایهگذاری که سهامشان در بورس
معامله میشود نیز در یک سبد از سهام سرمایهگذاری میکنند.
اطلاعات
مربوط به سهام و شرکتهایی که در آن سرمایهگذاری کردهاند، در بازار وجود دارد و
به هر حال انتخاب نهایی با سرمایهگذاران است و آنها هستند که تصمیم میگیرند در
چه سبد یا شرکتی سرمایهگذاری کنند. اگر برخی از سرمایهگذاران فرصت پیگیری اخبار
شرکتها و بورس و اطلاع یابی و تحلیل سهام مختلف در بازار را ندارند، کافی است از
بین شرکتهای سرمایهگذاری یا مؤسساتی که وکالت مالی انجام میدهند، یکی را انتخاب
کنند تا به نمایندگی از آنها این کار را انجام دهد.
این گونه
شرکتها نیز ریسک کمتری دارند و سهامشان بین شرکتهای مختلف پخش شده است. سبدهای
سهامی که در آینده در بازار وارد میشود نیز خصوصیاتی این گونه دارند.
با توجه به
حضور طیف گستردهای از صنایع در بورس، سرمایهگذاران در این زمینه مطالعه میکنند
و در عین حال از نظرات کارگزاران و فعالان بورس بهرهمند میشوند.
در این
میان آنچه قابل تأمل است، حضور پررنگ شرکتهای بزرگ، سازمانها و بانکهای دولتی
در بورس و به همان نسبت حضور کمرنگ و درصد پایین میزان مشارکت سرمایههای کوچک و
متوسط در این بازار است.
به اعتقاد
برخی کارشناسان، حضور این گونه سازمانها در بورس، شبهه دولتی شدن آن را به وجود
میآورد و در عین حال نگرانیهایی را برای سرمایهگذاران متوسط و کوچک ایجاد
میکند. سرمایهگذاران با اهداف مختلف زمانی (از نظر مدت سرمایهگذاری) به خرید و
فروش سهام اقدام میکنند. برخی سرمایهگذاری را کوتاه مدت و برخی بلندمدت میبینند
بنابراین حضور سایر مؤسسات و سرمایهگذاران حرفهای، مانند شرکتهای سرمایهگذاری،
صندوق بازنشستگی، سازمان تأمین اجتماعی و ... در این بازار لازم است. در تمام
کشورهای جهان نیز سرمایهگذاران حرفهای با گرایشهای متفاوت در بورس حضور دارند.
همچنین
سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به روحیات سرمایهگذاران بستگی دارد. کسانی که در
بانک و خرید اوراق مشارکت سرمایهگذاری میکنند، روحیات خاصی دارند و به بازار
مطمئن و سود ثابت و مشخص میاندیشند. اما کسانی که وارد بورس اوراق بهادار
میشوند، از درجه ریسک بالاتر و امکان دستیابی به سود بیشتری برخوردارند. میزان
ریسک در صنایع و شرکتهای مختلف با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و
اقتصادی و وضع کارخانهها و تجهیزات و استقرار تکنولوژی و ... متفاوت است و همواره
با کنترل روزانه قیمتها، بازارهای مطمئن برای خریداران و فروشندگان اوراق بهادار
ایجاد شود.
فرهنگسازی
و اطلاعرسانی و ایجاد زمینههای مناسبتر برای مشارکت مردم و جذب سرمایههای کوچک
و متوسط در این بخش، ضعیف است و سازمان بورس نیز در کارنامه خود نقاط ضعفی دارد
اما در عین حال جذب سرمایههای اندک و متوسط از رشد برخوردار بوده است. این موضوع
با نگاهی به تعداد محدود سهامداران از سال 68 تاکنون به خوبی روشن میشود.
در حال
حاضر حدود 3 میلیون نفر درگیر خرید و فروش در بورس هستند. سرمایهگذاری در بورس
بازده بالایی دارد؛ به طوری که در سالهای 68 و 69 شاخص بورس 100 بوده اما در حال
حاضر از 10 هزار واحد گذشته است. با وجود این تنها 10 تا 15 درصد سرمایه بورس را
سرمایههای اندک و متوسط تشکیل میدهند و صاحبان این سرمایهها سرمایهگذارند و
کمتر در مسائل مدیریتی شرکتها دخالت میکنند.
رشد
سرمایهگذاریهای مردم در بورس و هدایت منابع متوسط و کوچک به سمت تولید و صنایعی
مثل خودروسازی، به ارائه خدمات و مکانیزمها و سبدهای مختلف سهام بستگی دارد تا
انگیزه مردم و آگاهی آنها را برای حمایت و سرمایهگذاری در کارهای مولد و تولیدی و
صنعتی افزایش دهد.
نوبد
مشاوران سرمایهگذاری در بازار و کسانی که بتوانند بازار را متعادل کنند، از جمله
مشکلاتی است که حضور در این بخش از سرمایهگذاری را با کندی مواجه میکند و
خانوارهای ایرانی با درآمد کم و متوسط حضور ناچیزی در بورس دارند.
سرمایهگذاری
در بورس نسبت به سرمایهگذاریهای دیگر از مزایای بیشتری برخوردار است که میتوان
به سوددهی در مهلتهای قانونی مقرر شده اشاره کرد که از طریق شرکتها به
سرمایهگذاران تعلق میگیرد. همچنین اگر سرمایهگذاران خرید و فروش سهام خود را به
سرعت به نحو صحیح انجام دهند، میتوانند از اختلاف بین نرخهای خرید و فروش و
مابهالتفاوت آن سود مناسبی را به دست آورند.
این گونه
خرید و فروش در بازار و کسب موفقیت در آن، به آگاهی از شرایط بورس، تعداد معاملات
صورت گرفته، وضعیت سیاسی واقتصادی منطقه و شرایط کشور بستگی دارد.
همچنین
علاوه بر مزایای مادی و مالی این گونه سرمایهگذاریها، به هر حال بورس بازاری تحت
نظارت است که در آن، قیمتها با توجه به تعداد دفعات معامله شکل میگیرند و تصویر
واقعیتری از نرخ را به سرمایهگذاران میدهد.
میتوان
گفت شرایط این بازار به گونهای است که خریدار و فروشنده کمتر دچار ضرر و زیان
میشوند زیرا بیشتر شرکتهایی که سهامشان در بورس پذیرفته شده است، فعالیتهای
اقتصادی و شفافی دارند و در تولید ناخالص داخلی ایفای نقش میکنند بنابراین اگر
سرمایهگذاران ـ با هر مبلغ سرمایه ـ در این بازار حضور پیدا کنند، میتوانند باعث
هدایت نقدینگی به سمت فعالیتهای مولد و اثرگذار شوند و زمینه توسعه اقتصادی کشور
را فراهم کنند.
بازار بورس
ضمن این که به سرمایهگذاران امکان میدهد بر سرمایه خود به طور مستقیم نظارت
کنند، در مجموعه به مسؤولان کشور کمک میکنند تا از این پساندازها در جهت اهداف
اقتصادی و حمایت از صنایعی مانند خودروسازی که اشتغالزاست و ارزش افزوده دارد،
بهرهبرداری مناسب کنند. خانوارهای کم درآمد و متوسط خرید سهام خودروسازی را به
این دلیل انتخاب کردهاند تا سهام و سرمایهگذاری تضمین شده، پایدار و باثباتی
داشته باشند و آینده خود، فرزندان و جامعه را با تنوع و انتخاب سرمایهگذاری مناسب
تضمین کنند.
مدیریت تقسیم سود
مدیریت قوی و مناسب پرداخت سود، مدیریتی است که در
عین تأمین رضایت سهامداران، باعث تضمین قیمت سهام نیز شود.
میتوان
گفت تقسیم سود، به وضعیت و دورنمای مالی شرکت وابسته است. از طرفی نیز باید
انتظارات سهامداران و تعهدات و قراردادهایی که شرکت باید آنها را عملی کند، مورد
توجه قرار گیرد.
اغلب
شرکتهایی که از فرصتهایی نظیر وام، نقدینگی یا پیشفروش کالا به طور محدودی
برخوردارند، ترجیح میدهند سود خود را تقسیم نکنند. برخی شرکتهای خودروسازی در 10
سال اخیر همواره به سمت تعادل عرضه و تقاضا حرکت کردهاند و در نتیجه پیش فروش
آنها کاهش یافته است و با کمبود منابع و نقدینگی رو به رو شدهاند و در حال حاضر
نیز به دنبال آنند که تا 80 درصد محصولات خود را از طریق لیزینگ (اجاره به شرط
تملیک) به فروش برسانند؛ بنابراین در بعضی از سالها سود را بین سهامداران تقسیم
نکرده و یا به ندرت تقسیم کردهاند و یا افزایش سرمایه را در دستور کار مجمع عمومی
قرار دادهاند تا سرمایه و سود مجدداً در شرکت سرمایهگذاری شود و به طرحهای جدید
کمک کند.
سهامداران
معمولاً به تغییرات مقدار سود تقسیمی حساسترند و علاقه دارند سود امسال بیش از سال
قبل باشد اما مدیران مایلند به جای افزایش موقتی درآمد شرکت، سود ثابتی را اعلام
کنند تا در بلندمدت فرصت بیشتری برای افزایش سود شرکت داشته باشند. مدیران شرکتها
اغلب محتاط و محافظه کارند و هیچ وقت عددی را به عنوان سود تقسیمی اعلام نمیکنند
که بعد مجبور شوند آن را تغییر بدهند؛ از این رو همیشه عدد سود نقدی را محتاطانه
اعلام میکنند.
اغلب
شرکتهایی که نقطه اتکا و تمرکز آنها نرخ پرداخت سود نقدی است، دوستدار تغییرات
افزایش سود تقسیمیاند ولی مدیران معمولاً خواستار روند افزایش و مستمر در سود
تقسیمی هستند بنابراین حتی اگر در شرایطی مقدار نقدینگی بسیار بالایی نصیب شرکت
شود، باز هم آنها درصد کمی از آن را تقسیم میکنند.
هرگاه شرکت
سال مالی بسیار خوبی داشته باشد، معمولاً سود تقسیمی خود را افزایش میدهد اما
درصد افزایش آن در مقایسه با درآمد بسیار اندک خواهد بود. مدیران باتجربه و
کارآزموده، بیشتر مایلند وانمود کنند که درآمد شرکت رو به افزایش است و
علاقهمندند روند پرداخت افزایش سود نقدی، پیوسته باشد.
اگر مدیران
نمیخواهند تغییرات فاحشی در مقدار سود تقسیمی خود بدهند، به دلیل درآمد پایین
شرکت نیست بلکه آنها به فکر آینده و افکار عمومیاند چون همه میدانیم اگر شرکت
سود نقدی بسیار بالایی را بپردازد، حتماً سال مالی خیلی خوب و درآمد بالایی داشته
است ولی اگر سود نقدی بسیار پایینی را پرداخت کند، به طور حتم درآمد آن مناسب نبوده
است.
بسیاری از
شرکتها علاقهمندند سود تقسیم شدهشان با توجه به تغییرات درآمد تعدیل شود. البته
شرکتها معمولاً سود نقدی خود را افزایش خواهند داد؛ به ویژه وقتی که مدیریت شرکت
بر این اعتقاد باشد که درآمد آتی شرکت آنقدر زیاد خواهد بود که بتواند این افزایش
سود نقدی را جبران کند.
کاهش سود
نقدی کمتر به چشم میخورد؛ مگر آن که درآمد آتی شرکت به حدی کم باشد که به هیچ
عنوان از عهده تعدیل سود نقدی برنیاید. شرکتها و سهامداران از کاهش و سقوط مقدار
عددی سود نقدی سخت متنفرند و حتی شرکتهایی که در آستانه ورشکستگی بودهاند، گاه
تا نیمی از سود ابلاغ شده خود را به عنوان سود نقدی پرداخت کردهاند. البته نسبت
پرداخت یا درصد سود تقسیمی در کشورهای مختلف، متفاوت است؛ به طوری که بیشترین درصد
سود تقسیمی
در سال 1992 از آن
انگلیس به میزان 74 درصد و کمترین درصد از آن آلمان به میزان 35 درصد بوده است. در
امریکا و ژاپن نیز درصد پرداخت به ترتیب 56 درصد و 40 درصد بوده است.
بهترین زمان برای خرید
و فروش سهام
سرمایهگذاران
همیشه خود را در شرایط ترس از زیان یا تأسف و پشیمانی میبینند و در پی آنند تا
بهترین زمان خرید و فروش سهام را برای کاهش زیان و کسب درآمد بیشتر بیابند.
اما
اقتصاددانان توصیه میکنند که به جای ترس و نگرانی و تأسف و پشیمانی، سعی کنید
رفتار خود را با انضباط خرید و فروش سهام سازگار و چگونگی شرایط سهام و شرکت را
جست و جو کنید.
برخی از
افراد و مدیران شرکتها از استراتژی ارزش سرمایهگذاری پیروی میکنند و سهام را
ارزان میخرند و وقتی دو برابر شد، آن را میفروشند. عدهای دیگر نیز سهام را در
دوره رونق میخرند و زمانی که سقوط و رکود شروع میشود، بلافاصله میفروشند و از
بازار خارج میشوند اما میانهروها و تازه واردها نمیتوانند با اتخاذ این روشها
موفق شوند. آنها باید صبر کنند تا دوره سرمایهگذاری شرکتها و بازگشت سرمایه و
استقرار تکنولوژی و ماشینآلات و مصرف مواد اولیه خریداری شده و انبار شده تکمیل
شود و پول از طریق فروش کالا به داخل شرکت برگردد و سودآوری خود را نشان دهد.
برای تطبیق
وضعیت خود و تشخیص زمان مناسب خرید یا فروش سهام به موارد زیر توجه کنید:
1. شرکت دستخوش تغییر و تحولات مدیریت است بنابراین باید
تحولات را بررسی و اثر آن را بر سهام ارزیابی کنید.
- شرکت به شرکت دیگر یا به صنعت دسترسی دارد و یا در شرکت دیگری ادغام
میشود.
- ممکن است رقیبی جدی وارد بازار شود و شرکت مورد نظر را با تهدید مواجه
کند.
- مدیران اجرایی شرکت و یا حرفهایهای بازار به فروش سهام اقدام
میکنند چون از وضعیت سهام اطلاع کامل دارند و مقادیر فراوانی از سهام را
میخرند یا میفروشند؛ در این وضعیت باید رفتار آنها را در نظر بگیرند.
- از اهداف درازمدت سرمایهگذاری پیروی کنید. بازگشت کامل سرمایه در
صنایعی مانند خودروسازی یا پتروشیمی یکی دو ماهه نخواهد بود و گاهی تا سه سال
باید صبر کنید تا سرمایهگذاری شرکت پاسخ بدهد و بازگشت سرمایه را شاهد
باشید.
- احتمال معافیت کوتاه مدت مالیاتی، منع واردات، کاهش تعرفه، حذف تعرفه،
ارائه اعتبارات مالی و وام ارزان قیمت وجود دارد. در این شرایط هزینهها کاهش
مییابد و شما باید سهام خریداری کنید تا از مزایای فضای محیطی اقتصاد و کاهش
هزینهها بهره ببرید.
- پیشبینی افزایش سرمایه یا درآمد هر سهم تغییر میکند و کاهش یا
افزایش مییابد؛ در این شرایط باید برای کاهش یا افزایش سهام خود تصمیم
بگیرید.
- موارد گفته شده را نباید به تنهایی و مجزا از دیگر شرایط در نظر
بگیرید؛ باید همه را یکجا بنگرید و منافع شرکت را منافع خود بدانید و
برنامهها و تحولات را تا حد امکان پیگیری کنید و یا یک مدیر مالی موفق، یک
شرکت سرمایهگذاری یا فردی آشنا با بازار سرمایه را وکیل خود قرار دهید و خود
را با اطلاعات و رفتار او هماهنگ کنید.
- تمام پول خود را خرید نکنید. زیرا ممکن است همین فردا سهمی را مناسب
تشخیص دهید ولی پول نداشته باشید؛ در آن صورت مجبورید سهام سایر شرکتها را
بفروشید و چند روز منتظر بمانید تا پول به دست شما برسد بنابراین حداقل 20
درصد نقدینگی را به صورت شناور در حساب بانکی نگه دارید تا به محض تشخیص
درست، به خرید سهام اقدام کنید.
- همیشه بازار، خود را با انتظارات شما مطابقت نمیدهد. گاهی تصور
میکنید که سهم یک شرکت که 1000 تومان خریدهاید باید به 2000 تومان برسد اما
شرایط عمومی و محیطی اقتصاد باعث میشود که به 800، 700 یا 600 تومان کاهش
یابد و شما منتظر قیمت 2000 تومان بودهاید. بهتر است زیان کمتر را ترجیح بدهید
و مجبور نباشید سهم 1000 تومانی خریداری شده را 600 تومان و 500 تومان
بفروشید. البته نگران نباشید؛ با بررسی شرایط و وضعیت بازار و شرکت میتوانید
بهتر تصمیم بگیرید.
کمبود اطلاعات
متأسفانه
اطلاعات موجود در خصوص وضعیت سهام و نوسانات احتمالی نرخ آن بسیار کم است. اگر
گردش اطلاعات در این حوزه سریع و شفاف باشد، به یقین هیچ یک از سهامداران شرکت تحت
تأثیر جو روانی و فضای روانی تصمیمگیری نمیکنند.
به عقیده
کارشناسان، رانت اطلاعاتی در معاملات سهام شرکتها همواره موضوعی جذاب و قابل
پیگیری بوده وهست. صاحبان اطلاعات بیشتر درباره فعالیتهای یک شرکت که سهام آن در
تالارهای بورس قابل داد و ستد است، نسبت به سایر افراد توانایی کسب سود بیشتری را
دارند.
شفافیت و
در دسترس بودن اطلاعات مربوط به شرکتها باید سرلوحه کار بازار سهام باشد.
در ایران،
به دلایل گوناگون، شفافیت اطلاعات و سهولت دسترسی برای همه میزان رعایت نمیشود.
این وضعیت
برای گروه اندکی از صاحبان سهام، رانت اطلاعاتی ایجاد کرده است. ضروری است معاملات
سهام افرادی که به اطلاعات مؤثر شرکتها دسترسی دارند، از سوی بورس اوراق بهادار
بررسی شود و در صورت انجام معاملات غیرمتعارف، با خاطی برخورد قانونی صورت گیرد.
همچنین تداوم روند شفاف سازی اخبار و اطلاعات و ایجاد فضای رقابت در شرایط مساوی
برای فعالان بازار سهام باید پیگیری شود.