مقاله ها

1400/10/27
نویسنده : میرواحدی ـ رجبی
hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbffc74302000000e007000001000300

                       

بورس به زبان ساده

 

میرواحدی ـ رجبی

 

امروزه بحث توسعه صنعتی کشور سبب افزایش واحدهای تولیدی و خدماتی و صنایع مختلف شده است. بسیاری از این شرکت‏ها برای تامین مالی طرح‏ها و پروژه‏های توسعه‏ای خود به حضور در بازار سرمایه تمایل دارند، از این رو افزایش تعداد سهامداران در کشور را شاهدیم. سهامداران جدید یا با مراجعه به کارگزاران بورس اوراق بهادار به خرید سهام اقدام می‏کنند و یا از طریق اعطای شرکت سهامی به کارکنان، شرکت‏های تابعه و گروه تعدادی از سهام شرکت را مالک می‏شوند.

با توجه به افزایش هر دو گروه از سهامداران مذکور و از سویی تمایل بسیاری از مردم برای سرمایه‏گذاری در بازار سرمایه، آشنایی سهامداران و علاقه‏مندان به حضور در این بازار با مفاهیم پایه‏ای آن ضروری به نظر می‏رسد.

در این تحقیق سعی شده است ضمن بیان تاریخچه مختصری از بورس اوراق بهادار تهران، مفاهیمی از قبیل بازار سرمایه، کارگزاران بورس اوراق بهادار، سبد سهام، زمان خرید و فروش سهام، روش‏های تجزیه و تحلیل قیمت سهام و ریسک سهام گردآوری شود.

همچنین در انتهای پژوهش بعضی از سایت‏های مرتبط با بازار سهام آورده شده است.

 

تاریخچه بورس اوراق بهادار تهران

بورس اوراق بهادار تهران در سال 1346 تاسیس شد. این سازمان از پانزدهم بهمن ماه آن سال فعالیت خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی آغاز کرد. در پی آن شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباس‏آباد به بورس تهران راه یافتند. اعطای معافیت‏های مالیاتی شرکت‏ها و موسسه‏های پذیرفته شده در بورس، در ایجاد انگیزه برای عرضه سهام آن نقش مهمی داشته است. طی 11 سال فعالیت بورس تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران تعداد شرکت‏ها و بانک‏ها و شرکت‏های بیمه پذیرفته شده از 6 بنگاه اقتصادی با 2/6 میلیارد ریال سرمایه در سال 1346 به 105 بنگاه با بیش از 230 میلیارد ریال در سال 57 افزایش یافت. همچنین ارزش مبادلات در بورس از 15 میلیون ریال در سال 1346 به بیش از 150 میلیارد ریال سرمایه در سال 1357 افزایش پیدا کرد. در سال‏های پس از انقلاب اسلامی و تا پیش از نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، دگرگونی‏های چشمگیری در اقتصاد ملی پدید آمد که بورس اوراق بهادار تهران را نیز دربرگرفت.

نخستین رویداد، تصویب لایحه قانون اداره امور بانک‏ها در تاریخ 17 خرداد 1358 توسط شورای انقلاب بود که به موجب آن بانک‏های تجاری و تخصصی کشور در قالب 9 بانک شامل 6 بانک تجاری و 3 بانک تخصصی ادغام و ملی شدند. چندی بعد و در پی آن شرکت‏های بیمه نیز در یکدیگر ادغام شدند و به مالکیت دولتی درآمدند و همچنین تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیرماه 1358 باعث شد شمار بسیاری از بنگاه‏های اقتصادی پذیرفته شده در بورس از آن خارج شوند؛ به گونه‏ای که تعداد آنها از 105 شرکت و موسسه اقتصادی در سال 1357 به 56 شرکت در پایان سال 1367 کاهش یافت. به این ترتیب طی این سال‏ها بورس و اوراق بهادار دوران فترت خود را آغاز کرد که تا پایان سال 1367 ادامه یافت.

از سال 1368 در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان زمینه‏ای برای اجرای سیاست خصوصی‏سازی مورد توجه قرار گرفت. در هر حال گرایش سیاستگذاری‏های کلان اقتصادی به استفاده از سازوکار بورس، افزایش چشمگیر شمار شرکت‏های پذیرفته شده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را در برداشت که بر این اساس طی سال‏های 1367 تا نیمه اول سال جاری تعداد بنگاه‏های اقتصادی پذیرفته شده در بورس تهران از 56 شرکت به 325 شرکت افزایش یافت. شرکت‏های پذیرفته شده و شرکت‏های فعال در بورس به دو دسته تقسیم می‏شوند:

1- شرکت‏های تولیدی

2- شرکت‏های سرمایه‏گذاری (واسطه‏های مالی)

شرکت‏های تولیدی معمولاً به تولید کالای خاصی مبادرت می‏ورزند و در گروه صنایع فعال در بورس قرار می‏گیرند و در سازمان بورس با نام شرکت و کد خاص خود، مشخص می‏شوند اما شرکت‏های سرمایه‏گذاری شرکت‏هایی هستند که به عنوان واسطه‏های مالی فعالیت می‏کنند. این گونه شرکت‏ها یا فعالیت تولیدی انجام نمی‏دهند و یا فعالیت آنها به گونه‏ای است که با کمک‏های مالی از طریق خرید سهام شرکت‏های تولیدی و صنعتی و یا مجموعه‏ای از آنها در تولید و سرمایه‏گذاری این شرکت‏ها موثرند. بر این اساس هم اکنون 19 شرکت سرمایه‏گذاری و 297 شرکت تولیدی در بورس مشغول فعالیت هستند. همچنین زمینه‏های لازم برای حضور شرکت‏های خدماتی در بورس فراهم شده است[1].

 

نقش بازارهای مالی در اقتصاد چیست؟

نقش و مزیت بازارهای مالی در اقتصاد را به طور خلاصه می‏توان به صورت زیر بیان کرد:

1- کمک به تبدیل پس‏اندازها به سرمایه متشکل

2- ایجاد بازاری ثانویه برای مبادله اوراق بهادار

3- تعیین قیمت عادلانه اوراق بهادار براساس مکانیزم عرضه و تقاضای بازار

4- نقد کردن اوراق بهادار از طریق سهولت در خرید و فروش اوراق

 

تعریف موسسات و واسطه‏های مالی

در بازارها تعدادی اشخاص حقیقی و حقوقی فعالیت می‏کنند که واسطه‏های مالی نام دارند. وظیفه واسطه‏ها تسهیل خرید و فروش در بازارهای مالی است. بانک‏ها، شرکت‏های سرمایه‏گذاری و کارگزاران بورس نمونه‏ای از این واسطه‏ها هستند.

موسسات و واسطه‏های مالی میان عرضه‏کنندگان و تقاضاکنندگان خدمات و محصولات مالی پلی ایجاد می‏کنند و به فرایند تبادلات مالی سرعت می‏بخشند. در واقع کارگزاران بورس در زمره موسسات و واسطه‏های مالی محسوب می‏شوند. نقش اساسی موسسات مالی را می‏توان به صورت زیر بیان کرد:

1-   کمک به یک کاسه کردن پس‏اندازها از طریق جمع‏آوری وجوه از مردم و تبدیل آن به سرمایه‏های کلان و سرمایه‏گذاری در بخش‏های مختلف (کاری که بانک‏ها به عنوان موسسات مالی می‏کنند).

2-   کمک به عرضه عمومی اوراق بهادار و قبول پذیره نویسی این اوراق برای موسسات تجاری (کاری که برخی از بانک‏های تجاری در ایران انجام می‏دهند).

3-   ارائه خدمات تخصصی مشاوره‏ای در زمینه فرصت‏ها و تهدیدات سرمایه‏گذاری به موسسات تجاری (فعالیتی که برخی از کارگزاران و بعضی از شرکت‏های سرمایه‏گذاری انجام می‏دهند).

4-   کاهش ریسک با تنوع بخشی (ایجاد پورتفوی) و سرمایه‏گذاری در زمینه‏های متفاوت

5-   کمک به خرید و فروش اوراق بهادار و تسهیل فرایند معاملات بازار بورس (کاری که کارگزاران انجام می‏دهند).

از آنجا که در این نوشتار سعی در بررسی برخی مفاهیم مربوط به بورس است، در ادامه به تعریف کارگزاران بورس می‏پردازیم.

تعریف کارگزاران بورس

کارگزار بورس نماینده خریدار و فروشنده است و به عنوان واسطه‏ای میان آن دو عمل می‏کند. وی مالک سهام نمی‏شود بلکه صرفاً واسطه‏ای میان خریدار و فروشنده است و پس از انجام معامله برای هر دو طرف، مبلغی را به عنوان کارمزد (نیم درصد کل مبلغ مورد معامله) دریافت می‏کند. هم اکنون در ایران 54 کارگزار مشغول فعالیت هستند که پس از افتتاح تالارهای بورس در برخی شهرستان‏ها، این تعداد به لحاظ کمی و جغرافیایی به طور مرتب روبه افزایش است.

 

رتبه‏بندی کارگزاران بورس اوراق بهادار

کارگزاران بورس اوراق بهادار را براساس تحصیلات و موفقیت در آزمون‏های برگزار شده توسط بورس، می‏توان در سه گروه رتبه‏بندی کرد:

درجه نمایندگی 2: افرادی که این مدرک را داشته باشند می‏توانند به استخدام کارگزاری‏ها درآیند و در تالار بورس کار خرید و فروش سهام را انجام دهند. آزمون تشخیص صلاحیت برای دریافت این درجه توسط بورس اوراق بهادار کشور 2 یا 3 بار در سال برگزار می‏شود.

درجه نمایندگی 1: این مدرک پس از موفقیت در آزمون نمایندگی درجه 1 که سالی یک بار توسط بورس برگزار می‏گردد، به افراد اعطا می‏شود. دارندگان این درجه به عنوان کارشناسان و تحلیلگران بازار بورس در کارگزاری‏ها مشغول فعالیت خواهند شد.

مدیریت ارشد: دارندگان مدرک آزمون مدیریت ارشد می‏توانند به تاسیس کارگزاری بورس اقدام کنند. البته تاسیس کارگزاری بورس منوط به دارا بودن شرایطی علاوه بر موفقیت در آزمون فوق است که باید به تایید سازمان بورس اوراق بهادار تهران برسد. آزمون مدیریت ارشد به ندرت و با اعلام بورس برگزار می‏شود.

 

انواع اوراق بهادار

اوراق بهادار به سه دسته مهم تقسیم می‏شوند:

 

اوراق قرضه (اوراق مشارکت)

اوراق قرضه، اوراق بهادار قابل معامله و معرف مبلغی وام با بهره معین هستند که تمامی یا اجزای آنها باید در موعد یا مواعد معینی مسترد شوند. این اوراق از جمله سرمایه‏گذاری‏های بدون ریسک برای خریدار محسوب می‏شوند زیرا قانون، منتشرکننده اوراق را ملزم به پرداخت اصل و سود مشارکت این نوع اوراق کرده است بنابراین اوراق قرضه برای سرمایه‏گذار (خریدار) بدون ریسک و برای منتشرکننده بالاترین ریسک را دارند.

 

سهام ممتاز

سهام ممتاز از جمله اوراق بهادار منتشر شده توسط شرکت‏های سهامی است. سهام ممتاز نسبت به سهام عادی امتیازاتی نظیر اولویت دریافت سود سهام و مشخص بودن سود سهام دارد. این نوع سهم به طور معمول سررسید ندارد ولی همچون اوراق قرضه سود معینی دارد و از لحاظ اولویت دریافت سود پس از اوراق قرضه در رتبه دوم قرار می‏گیرد و می‏توان آن را جزء اوراق بهادار با ریسک متوسط دانست. سهام ممتاز معمولاً برای تشویق سرمایه‏گذاران ـ به خصوص زمانی که شرکت با بحران مواجه است ـ منتشر می‏شود.

 

سهام عادی

سهام عادی برگه بهاداری است که نشانگر مالکیت نسبی دارنده آن در شرکت است. سهام عادی جزء اوراق بهادار پرریسک (از دید خریدار) به شمار می‏آید زیرا نه سود مشخصی دارد و نه تاریخ سررسید معینی. از لحاظ دریافت سود نیز دارندگان سهام عادی پس از دارندگان اوراق قرضه و سهام ممتاز در رتبه سوم قرار دارند.

از آنجا که شرکت منتشرکننده سهام عادی هیچ گونه تعهد قانونی در قبال پرداخت سود به سهام عادی ندارد و صرفاً در صورت وجود سود به سهامداران نیز سود پرداخت می‏شود، ریسک سهام عادی برای شرکت در پایین‏ترین سطح است.

 

نحوه خرید سهام در ایران

برای خرید سهم از بازار بورس اوراق بهادار ابتدا باید به یکی از کارگزاران بورس در شهرهایی که تالار بورس در آنها دایر است، مراجعه و تقاضای دریافت کد خرید و فروش کنید. کد خرید و فروش شما پس از چند روز (معمولاً 4 روز) صادر می‏شود و می‏توانید به کارگزاران بورس، تقاضای خرید سهام یک یا چند شرکت را با پرکردن فرم‏های مخصوص اعلام کنید. (امسال بانک توسعه صادرات برای اولین بار امکاناتی را برای خرید و فروش الکترونیکی سهام دایر کرده است که از این طریق نیز می‏توان به خرید و فروش سهام اقدام کرد). کارگزار شما با بررسی تقاضای خرید و فروش در تالار بورس، سهام موردنظر را برایتان خواهد خرید. البته مدت زمان خرید یا فروش سهام به میزان تقاضای خرید و فروش در بازار بستگی دارد و نمی‏توان زمانی معین را برای آن در نظر گرفت. به عنوان مثال تقاضای خرید برای سهام برخی از شرکت‏ها در بازار بورس زیاد و تقاضای فروش بسیار کم است؛ در این وضعیت مدت زمان بسیاری لازم است تا بتوانید سهام چنین شرکتی را خریداری کنید.

در صورتی که فروش سهام در حداقل زمان ممکن مدنظر خریدار سهام باشد، خرید سهام شرکت‏هایی که در تالار اصلی بورس مورد معامله قرار می‏گیرند، پیشنهاد می‏شود زیرا سهام آنها معمولاً به صورت روزانه مورد معامله قرار می‏گیرد.

در صورت خرید سهام باید نیم درصد از مبلغ کل معامله را به عنوان کمیسیون خرید به کارگزار و 25/0 درصد از آن را به عنوان تسهیلات به بازار بورس پرداخت کنید و اگر بخواهید سهامی را بفروشید، علاوه بر مبالغ فوق نیم درصد نیز به عنوان مالیات خواهید پرداخت.

 

کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟

این سوالی است که بسیاری از فعالان بورس با آن درگیر هستند. بازارهای سرمایه حساسیت زیادی به تحولات بیرونی دارند یعنی علاوه بر عرضه و تقاضا، عوامل بسیاری از جمله تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و... بر آن تاثیر می‏گذارند؛ تحولات، فعالیت‏ها و ساختارهای درونی شرکت‏ها نیز بر قیمت سهام در بازار بورس اثرات فراوانی دارد بنابراین یکی از مهمترین دغدغه‏های فعالان بورس، انتخاب سهم مناسب، زمان مناسب و قیمت مناسب خرید یا فروش است.

دو روش عمده برای تصمیم‏گیری خرید در بازار بورس مورد استفاده سهامداران قرار می‏گیرد:

الف) روش تحلیل بنیادی[2]

ب) روش تحلیل تکنیکی [3]

 

1) تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی نوعی تحلیل کلاسیک است که با بررسی همه جانبه و سلسله مراتبی از کلیه مولفه‏ها یا متغیرهای موثر بر سهام یک شرکت، درباره خرید یا فروش یک سهم تصمیم‏گیری می‏کند. سلسله مراتب متغیرهای موثر بر یک سهم عبارتند از:

 

1-1- متغیرهای سطح کلان

این متغیرها شامل وضعیت سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است که موجب ایجاد تغییر در جو کلی بازار سرمایه می‏شود. به عنوان مثال مباحث مطرح شده در خصوص پرونده هسته‏ای ایران و شایعات مطرح در بازار سهام مبنی بر تحریم ایران چند صباحی وضعیت بازار را تحت تاثیر قرار داده بود.

 

2-1- متغیرهای در سطح صنعت

این متغیرها شامل وضعیت فعلی صنعت، دورنمای صنعت، رقبای خارجی صنعت مذکور، واردات کالاهای تولید صنعت، سودآوری صنعت، سهم بازار محصولات تولیدی صنعت و پیش‏بینی تقاضا در سال‏های آتی و سایر متغیرهای مرتبط است. هرچه وضعیت صنعت بهتر باشد، قیمت سهام شرکت‏های مرتبط با صنعت بالاتر خواهد بود. انحصاری بودن بعضی از صنایع به لحاظ دانش فنی، حمایت دولت و... سبب شده است که سهام بعضی از شرکت‏ها در بازار بورس متقاضیان بسیاری داشته باشد.

 

3-1- متغیرهای در سطح شرکت

این متغیرها شامل تحلیل وضعیت شرکت مذکور با استفاده از صورت‏های مالی اساسی مثل ترازنامه و صورت سود و زیان، تحلیل ارزش‏گذاری سهام شرکت، تحلیل برخی نسبت‏های مهم مالی شرکت مثل نسبت‏های سودآوری، فعالیت، نقدینگی،‌ P/E و... و همچنین بررسی روند این نسبت‏ها طی چند سال است. بدیهی است که برای تصمیم‏گیری خرید سهمی خاص، توجه به موارد ذکر شده به صورت توامان می‏تواند به سهامداران کمک‏های شایانی کند.

 

آشنایی با برخی از متغیرهای در سطح شرکت

متغیرهای سطح کلان خارج از کنترل سرمایه‏گذاران هستند و آنچه بیشتر مدنظر سرمایه‏گذار قرار می‏گیرد، متغیرهای در سطح صنعت و شرکت است. از این میان نیز سرمایه‏گذاران بیشتر به متغیرهای شرکت توجه می‏کنند و با مقایسه این متغیرها با متوسط صنعت، از آن نتیجه می‏گیرند.

از مهمترین ابزارهای تحلیل بنیادی می‏توان به تحلیل نسبت‏های مالی اشاره کرد. نسبت‏های مالی ارتباط منطقی و ریاضی میان ارقام موجود در صورت‏های مالی است که سرمایه‏گذاران می‏توانند قبل از اقدام به سرمایه‏گذاری، آنها را از صورت‏های مالی استخراج کنند.

فواید استفاده از نسبت‏های مالی عبارتند از:

  • خلاصه کردن اطلاعات صورت‏های مالی برای تصمیم‏گیری سریعتر
  • امکان دسترسی آسان به اطلاعات برای عموم
  • رسیدن از یک بعد کمی به یک بعد کیفی برای قضاوت و تصمیم‏گیری درست

پس از به دست آمدن نسبت‏ها، نیازمند معیارهایی هستیم تا بتوانیم در مورد کارایی شرکت موردنظر اظهار عقیده کنیم. تحلیلگران معمولاً از دو معیار استفاده می‏کنند:

·         مقایسه با روند شرکت طی سال‏های گذشته

·         مقایسه با نرم یا متوسط صنعت

 

نسبت‏های سودآوری

از مهمترین نسبت‏های مورد توجه سرمایه‏گذاران، می‏توان به نسبت‏های سودآوری اشاره کرد. این دسته از نسبت‏ها میزان سودآوری شرکت را در یک دوره مالی نشان می‏دهد و معیار سلامت مالی و مدیریت موثر شرکت است. از مهمترین این نسبت‏ها می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

نسبت حاشیه سود خالص

این نسبت سودآوری هر ریال فروش پس از کسر هزینه‏های عملیاتی و مالی را نشان می‏دهد که هر چه بالاتر باشد، مطلوبتر است چون نشان‏دهنده درصد سود خالص بیشتری خواهد بود.

روش محاسبه این سود چنین است:

 سود خالص

فروش خالص

 

 


حاشیه سود خالص :

 

 

بازده مجموع دارایی‏ها (ROI)[4]

این نسبت نشان می‏دهد که در مقابل هر ریال دارایی، چه مقدار سود خالص تحصیل می‏شود. روشن است که هر چه این نسبت بالاتر باشد، به منزله استفاده بیشتر و کاراتر از دارایی‏ها و کسب سود بیشتر است. نحوه محاسبه نسبت یاد شده این گونه است:

سود خالص

مجموع دارایی‏ها

 

 


ROI:

 

بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) [5]

این نسبت نشان می‏دهد که در برابر هر ریال از حقوق صاحبان سهام، چه مقدار بازده به دست آمده است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، از دید صاحبان سهام و سرمایه‏گذاران مطلوبتر است چون نشان دهنده توانایی سودآوری شرکت سهامی است.

سود خالص

حقوق صاحبان سهام

 

 


ROE:

 

نسبت P/E

یکی از مولفه‏های پرطرفدار در تصمیم‏گیری خرید، استفاده از نسبت P/E است. این نسبت از تقسیم قیمت روز بازار سهم (P:Price) بر سود هر سهم[6] (E:Eps) به دست می‏آید. برای محاسبه این سهم می‏توان از Eps اعلام شده از سوی شرکت‏ها بهره برد.

استفاده از این نسبت در مواردی مفید است و در مواردی نیز می‏تواند گمراه‏کننده باشد. به زبان ساده، این نسبت نشان می‏دهد که سهامداران حاضرند چند ریال بابت یک ریال سود شرکت پرداخت کنند. مثلاً اگر نسبت P/E شرکتی برابر با 8 باشد یعنی سرمایه‏گذاران حاضرند بابت یک ریال سود شرکت 8 ریال پرداخت کنند. در واقع به نوعی سطح بازده مورد انتظار سهامداران را مشخص می‏کند، مثلاً شرکتی که P/E 10 دارد، یعنی سطح مورد انتظار سهامداران 10 درصد است.

برای تحلیل این نسبت باید به برخی نکات توجه کرد: نخست این که اگر قصد دارید نسبت P/E دو شرکت را مقایسه کنید، هر دو شرکت باید متعلق به یک صنعت باشند زیرا مقایسه دو شرکت مختلف از دو صنعت متفاوت به دلیل تمایز در فعالیت نمی‏تواند معیاری درست را فراهم کند.

دیگر این که برای مقایسه نسبت P/E دو شرکت باید شرایط را به خوبی بسنجید.

توجه کنید بالا یا پایین بودن این نسبت به تنهایی نمی‏تواند معیاری برای خوب یا بد بودن سهام باشد. به فرض اگر P/E شرکتی نسبت به سایر رقبا در بازار پایین باشد، موضوع از دو جنبه قابل بررسی است: اول این که می‏توان گفت این سهم برای خرید مناسب نیست زیرا علت پایین بودن P/E ممکن است پایین بودن قیمت سهم (صورت کسر) باشد. بنابراین می‏توان گفت به دلیل پایین بودن قیمت سهم که ممکن است علت خاصی داشته باشد (مثلا مشکلات مالی) این سهم برای خرید مناسب نیست ولی از سوی دیگر پایین بودن این نسبت می‏تواند نشان دهنده بالا بودن Eps شرکت (مخرج کسر) باشد بنابراین در این وضعیت می‏توان انتظار داشت که بازار در آینده‏ای نزدیک از این سهم استقبال کند و قیمت سهم ـ به عنوان معیاری برای سوددهی ـ بالا رود. در نتیجه اگر تصمیم گرفته‏اید به خرید سهامی با استفاده از این نسبت بپردازید، دقت کنید تحلیل درستی از شرایط شرکت داشته باشید.

بنابه دلایل ذکر شده، اگر نسبت P/E بالا باشد نیز نمی‏توان گفت که این سهام برای خرید مناسب است زیرا ممکن است سهام دچار حباب قیمتی شده باشد و به زودی قیمت در بازار پایین بیاید. حباب قیمتی یعنی قیمت سهم در بازار حقیقی نیست و به دلایل خاصی مثلاً جو روانی حاصل از شایعات بالا رفته است بنابراین پس از ایجاد حباب قیمتی ممکن است قیمت سهم به شدت افت کند. از طرف دیگر ممکن است اطلاعات منتشره درست باشند و در آینده‏ای نزدیک شرکت عملیات خاصی انجام دهد و نه تنها قیمت سهام بالاتر رود بلکه سود بیشتری را نیز تقسیم کند؛ در چنین وضعیتی، برعکس خرید این سهم توصیه می‏شود.

به هر حال آنچه متخصصان مالی و فعالان بازار سرمایه توصیه می‏کنند، این است که صرفاً با توجه به یک معیار، سهمی را خرید و فروش نکنید و برای خرید یا فروش، سایر معیارها و همچنین وضعیت کلان اقتصادی (رونق یا رکود) را مورد توجه قرار دهید.

 

ارزش‏گذاری سهام عادی براساس مدل‏های نظری

ثروت سهامداران از دو طریق می‏تواند افزایش یابد:

اول: سود پرداختی به هر سهم

دوم: بالا رفتن قیمت سهام

 

بسیاری از فعالان بورس مهمترین جنبه سوددهی سهام را بالارفتن قیمت آن می‏دانند و اصلی‏ترین بازدهی از نظر آنان، بالارفتن قیمت است.

برای محاسبه ارزش سهام، روش‏های مختلفی وجود دارد که عبارتند از:

1- ارزش سهام عادی برای نگهداری یکساله

2- ارزش سهام عادی برای نگهداری چندساله که شامل موارد زیر است:

الف) وضعیت نرخ رشد سود صفر

ب) وضعیت نرخ رشد سود ثابت

ج) وضعیت نرخ رشد سود متغییر

محاسبه برخی از این روش‏ها ساده و بعضی نظیر وضعیت نرخ رشد سود متغیر پیچیده است بنابراین در ادامه به معرفی برخی از روش‏های ساده می‏پردازیم.

 

1- ارزش سهام عادی برای نگهداری یکساله

سهامدارانی که قصد ارزیابی قیمت سهام برای یک سال آینده را دارند و یا می‏خواهند سهام خود را یک سال نگهداری کنند، می‏توانند از این معادله برای ارزش‏گذاری سهم خود استفاده کنند:

در این فرمول:

ارزش فعلی سهم P0=

ارزش سهم بعد از یک سال P1=

سود دریافتی سهامدار در سال آینده D1=

نرخ بازده مورد انتظار سهامدار و یا نرخ بازده مورد انتظار سهم R=

بزرگترین اشکال محاسبه ارزش سهم از فرمول یاد شده، در اختیار نداشتن قیمت دقیق سهم در سال آینده است بنابراین درصد اطمینان این فرمول برای محاسبه ارزش فعلی یک سهم پایین خواهد بود. توجه کنید سود دریافتی در سال آینده و نرخ بازده مورد انتظار را می‏توان از پیش‏بینی‏های شرکت مذکور به دست آورد.

به عنوان مثال اگر پیش‏بینی شود DPS[7] (سود نقدی پرداختی به هر سهم) شرکت X در انتهای سال مالی فعلی 80 تومان خواهد بود و همچنین گفته شود قیمت سهام در پایان سال مالی به 800 تومان خواهد رسید و در صورتی که نرخ مورد انتظار شما به عنوان سهامدار 25 درصد باشد، با استفاده از فرمول فوق ارزش فعلی این سهم در بازار باید 704 تومان باشد. اگر قیمت فعلی سهم در بازار کمتر از این مقدار باشد، خرید این سهم توصیه می‏شود و در غیر این صورت، خرید سهم با بیش از این قیمت بازده مورد انتظار شما را کاهش خواهد داد ولی ضرر نمی‏دهید (البته کاهش نرخ بازده مورد انتظار به معنای پرداخت هزینه فرصت است).

 

2- نگهداری سهام برای چند سال

الف) نرخ رشد سود صفر

در این وضعیت سود سهام عادی درسال‏های پرداخت از سوی شرکت مذکور بدون تغییر باقی می‏ماند و افزایش و کاهش نخواهد داشت. البته این اتفاق بسیار نادر است و هیچ شرکتی نمی‏تواند برای سال‏های متمادی سود پرداختی را ثابت نگه دارد چون این موضوع نارضایتی سهامداران را در پی خواهد داشت. برای محاسبه ارزش سهام در وضعیت یاد شده می‏توان از این معادله بهره برد:

ارزش فعلی سهم P0=

سود دریافتی سهامدار در سال آینده D1=

نرخ بازده مورد انتظار سهامدار و یا نرخ بازده مورد انتظار سهم R=

به عنوان مثال اگر سود پرداختی به هر سهم شرکت X، 78 تومان پیش‏بینی شود و نرخ بازده مورد انتظار سهامداران 20 درصد باشد، این سهم 390 تومان می‏ارزد و اگر در بازار بیش از این قیمت داشته باشد، خرید آن توصیه نمی‏شود زیرا بازده مورد انتظار را کاهش خواهد داد.

 

ب) وضعیت نرخ رشد سود ثابت

در این وضعیت سود پرداختی به هر سهم با آهنگی ثابت رشد می‏کند. معادله ثابت محاسبه ارزش سهم دراین وضعیت چنین است:

 

ارزش فعلی سهم P0=

سود دریافتی سهامدار در سال آینده D1=

نرخ بازده مورد انتظار سهامدار و یا نرخ بازده مورد انتظار سهم R=

نرخ رشد ثابت G=

 

ج) پیچیده‏ترین محاسبات مربوط به وضعیت نرخ رشد متغیر است که برای رعایت اختصار از آن می‏گذریم.

 

حق تقدم خرید سهام

افزایش سرمایه، یکی از راه‏های مهم تامین مالی در شرکت‏های سهامی عام است. هنگامی که شرکت سهامی قصد افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی سهامداران را داشته باشد، برطبق قانون، سهامداران فعلی شرکت برای خرید سهام جدید در اولویت هستند. این اولویت خرید،‌ حق تقدم خرید نام دارد. حق تقدم خرید در صورتی ارزشمند است که قیمت پذیره‏نویسی سهام جدید از قیمت بازار سهم کمتر باشد. سهامدار هم خود می‏تواند از این حق استفاده کند و هم می‏تواند این حق را به دیگری بفروشد. اگر سهامدار از استفاده از حق تقدم چشم‏پوشی کند، شرکت می‏تواند سهام جدید را به دیگر افراد عرضه کند.

ارزش حق تقدم به این صورت محاسبه می‏شود:

 

ارزش حق تقدم V=

ارزش بازاری هر سهم M=

قیمت پذیره‏نویسی سهام جدید S=

تعداد حق تقدم لازم برای خرید یک سهم N=

مثال: ‌سهام شرکت Y در بازار 5500 تومان است. شرکت برای افزایش سرمایه حق تقدم صادر کرده و به هر سهامدار اجازه داده است که در ازای هر 4 سهم خود یک سهم جدید به قیمت 100 تومان بخرد، ارزش هر حق تقدم چقدر خواهد بود؟

ملاحظه می‏کنید که قیمت هر حق تقدم 1080 تومان است. پس از آن که مجمع عمومی شرکت افزایش سرمایه را از طریق حق تقدم تصویب کرد، قیمت سهام بعد از مجمع به دلیل افزایش سرمایه شرکت افت خواهد کرد و برابر خواهد بود با :

ارزش حق تقدم ـ قیمت سهام قبل از مجمع = قیمت سهام بعد از مجمع

بنابراین در مثال بالا قیمت بعد از مجمع برابر است با :

تومان 4420=1080-5500

اثر حق تقدم بر مالکیت و ثروت سهامدار

پس از آن که شرکت سهامی برگه‏های حق تقدم را منتشر و به افزایش سرمایه اقدام کرد، اگر سهامدار از حق تقدم استفاده کند و سهام جدید را بخرد، درصد مالکیت وی در شرکت تغییر نخواهد کرد ولی اگر حق تقدم خود را به فروش برساند، درصد مالکیت وی در شرکت کاهش خواهد یافت.

باید به این نکته توجه کرد که اگر چه ممکن است درصد مالکیت سهامداران به دلیل عدم استفاده از حق تقدم تغییر کند ولی ثروت سهامدار تغییر نمی‏کند یعنی چه از حق تقدم استفاده کند و چه آن را بفروشد، ثروت یکسانی خواهد داشت.

به عنوان مثال اگر سهامداری 100 سهم شرکتی را در اختیار داشته باشد و قیمت هر سهم در بازار 3000 تومان و قیمت پذیره‏نویسی با انتشار حق تقدم 1000 تومان باشد و برای خرید هر سهم 4 حق تقدم لازم باشد، در این صورت:

الف) اگر سهامدار از حق تقدم خود استفاده کند:

مطابق معادله ارزش هر حق تقدم 400 تومان خواهد شد و از آنجا که برای خرید هر سهم جدید 4 حق تقدم لازم است و سهامدار نیز به میزان سهامش حق تقدم دارد بنابراین می‏تواند 25 سهم جدید دیگر خریداری کند بنابراین:

 100+25=125

=3000-400=2600 قیمت سهام بعد از مجمع

2600=325.000×125

از طرفی: هزینه پرداختی بابت خرید سهام جدید از سوی سهامدار

1000=25.000×25

ثروت سهامدار در صورت استفاده از حق تقدم

325.000-25.000=300.000

 

ب) اگر سهامدار حق تقدم خود را در بازار بفروشد:

ارزش فروش حق تقدم 400=40.000×100 سهم (حق تقدم)

2.600=260.000 (قیمت سهم بعد از مجمع) ×100 سهم

260.000+40.000=300.000

بنابراین حق تقدم اثری بر ثروت سهامدار ندارد ولی ممکن است درصد مالکیت سهامدار در شرکت را تغییر دهد. آنچه ذکر شد صرفاً حالت تئوریک موضوع است و باید توجه کنید که عوامل دیگری نظیر انتشار برخی اطلاعات و همچنین گرایش‏های ذهنی سهامداران در انتخاب و خرید و... قیمت‏های تئوریک را تحت تاثیر قرار می‏دهند.

 

تحلیل تکنیکی سهام

تحلیل تکنیکی سهام یکی دیگر از روش‏های خرید و فروش سهم در بازار بورس است. در این روش، سرمایه‏گذاران و تحلیلگران براساس تحلیل قیمت، حجم معاملات و روند حاکم بر این دو مولفه سعی می‏کنند زمان مناسب برای خرید یا فروش سهم را بیابند. در اغلب موارد این سرمایه‏گذاری‏ها کوتاه مدت هستند[8].

در تحلیل تکنیکی سهم، سرمایه‏گذاران با محاسبه برخی شاخص‏ها و نوسانگرها نقاط مناسب خرید یا فروش سهام را می‏یابند؛ بدون آن که بر روند کلی حرکت سهم تکیه کنند. در واقع در این روش سرمایه‏گذاران به دنبال چرایی نیستند بلکه به دنبال چگونگی هستند یعنی علت این که قیمت سهم یک شرکت در حال افت است برای سرمایه‏گذار اهمیتی ندارد بلکه او صرفاً با یافتن زمان‏های مناسب، به فکر خرید یا فروش سهم خویش است.

فرض کنید نمودار روند قیمت سهام شرکت X در ماه‏های مختلف سال طی یک روند طولانی مدت به شکل زیر باشد:

 

 

 

 

 

 

ملاحظه می‏کنید که روند کلی قیمتی سهام در این شرکت منفی است و ممکن است شما نیز با استفاده از تحلیل بنیادی به این نتیجه برسید که این سهم برای خرید مناسب نیست (البته لزوماً این گونه نیست) ولی به یک نکته دقت کنید: در نمودار بالا نقاطی وجود دارد که اگر شما این سهم را در آن نقاط خرید و فروش کنید، سود خواهید برد؛ مثلاً اگر در نقطه A‌ بخرید و در نقطه B بفروشید، ظرف مدت کوتاهی (حدود دو ماه) بیش از 30 درصد سود خواهید برد. البته نمودار رسم شده قیمت سهام را به صورت ماهانه ترسیم کرده؛ در حالی که ممکن است این روندها در کمتر از یک ماه اتفاق بیفتد. بنابراین در تحلیل تکنیکی سرمایه‏گذار صرفاً به دنبال استفاده از فرصت‏های ایجاد شده در بازار است تا بتواند با بهره‏گیری از آنها سود کسب کند.

اما آنچه در تحلیل تکنیکی بسیار دشوار است، شناسایی همین نقاط خرید و فروش است. البته مدل‏ها و شاخص‏های بسیاری برای تحلیل تکنیکی مطرح شده‏اند که سرمایه‏گذاران می‏توانند با انطباق روندهای بازار بر این مدل‏ها و شناسایی شاخص‏های آنها، این نقاط را شناسایی و به سرمایه‏گذاری اقدام کنند. لازم به ذکر است ک این تکنیک در ایران بسیار نوپاست.

 

افق زمانی سرمایه‏گذاری در سهام

سرمایه‏گذار قبل از تصمیم‏گیری در مورد سرمایه‏گذاری باید مشخص کند که نوع سرمایه‏گذاری بلند مدت یا کوتاه مدت است. جو حاکم در بازار بعضی از سهم‏ها را مناسب سرمایه‏گذاری بلندمدت و برخی دیگر را مناسب کوتاه مدت می‏داند. سرمایه‏گذاری که برای بلندمدت سرمایه‏گذاری کرده است، نباید از نوسانات قیمتی کوتاه مدت نگران باشد چون او برای بلندمدت سهم خود را تحلیل کرده و برعکس، سرمایه‏گذار کوتاه مدت با روند کلی چندان کاری ندارد و نوسانات روزانه بازار برایش حائز اهمیت است. ازاین رو در مورد سرمایه‏گذاری کوتاه مدت عواملی مانند زمان خرید و فروش، تاریخ برگزاری مجمع فوق‏العاده و... دارای اهمیت است؛ در حالی که در سرمایه‏گذاری بلندمدت باید به عواملی مانند تغییرات مدیریتی شرکت، تحت پوشش رفتن شرکت[9]، طرح‏های توسعه‏ای آتی شرکت و... توجه کرد.

 

سبد سهام (پورتفولیو[10])

پورتفوی یا پورتفولیو به مجموعه‏ای از سهام مختلف به منظور کاهش ریسک و افزایش بازده اطلاق می‏شود. سرمایه‏گذاران معمولاً برای فرار از خطر نوسانات قیمت و بازده سهام به خرید انواع مختلف سهم اقدام می‏کنند تا هنگامی که یک سهم با افت قیمت مواجه شد، مجموعه سرمایه فرد آسیب کمتری ببیند و بازده به نسبت کمتری کاهش یابد.

اگر سهام موجود در سبد سرمایه‏گذاری حرکت یکسانی داشته باشد یعنی اگر سهم «الف» با افت بازده مواجه می‏شود، سهم «ب» نیز افت بازده داشته باشد، گفته می‏شود این دو سهم با یکدیگر همبستگی مثبت دارند (معمولاً چنین سهامی مربوط به یک صنعت مشابه هستند) و اگر سهام موجود در سبد حرکت مخالف یکدیگر داشته باشند، سهام با یکدیگر همبستگی منفی دارند. درجه همبستگی را با  نمایش می‏دهند.  می‏تواند در بازده 1+ تا 1- قرار داشته باشد. هرچه  به 1- نزدیک‏تر شود، ریسک مجموعه پورتفوی کاهش می‏یابد. برای ضرایب همبستگی می‏توان تعاریف زیر را ارائه کرد:

برای این که دو سهم برای ایجاد پورتفولیو مناسب باشند، باید درجه همبستگی بین آنها منفی باشد.

برای درک این موضوع به نمودارهای زیر دقت کنید:

 

ریسک حداکثر است و برای ایجاد

پورتفوی و سرمایه‏گذاری، انتخاب

این دو سهم مناسب نیست.

 

 

 

 

 

ریسک حداقل است و برای ایجاد

پورتفوی و سرمایه‏گذاری، انتخاب

این دو سهم مناسب است.

 

 

برای محاسبه ریسک پورتفوی (برای دو سهم) می‏توان از فرمول زیر بهره جست:

ریسک پورتفوی (برای دو سهم) =

وزن هریک از سهام در سبد پورتفوی = w1|2

ریسک هریک از سهام در سبد =

ضریب همبستگی بین دو سهم =

برای محاسبه ریسک پورتفوی بین چند سهم مختلف فرمول‏های پیچیده‏ای وجود دارد که معمولاً نیازمند محاسبات آماری فراوان و تخصصی است که از حوصله این نوشتار خارج است.

 

ریسک و بازده

یکی دیگر از معیارهای خرید یا فروش سهام (ارزش‏گذاری سهام از دید سرمایه‏گذار) در بازار بورس ترجیحات خود سرمایه‏گذاران است. برخی سرمایه‏گذاران ریسک‏پذیر، برخی ریسک‏گریز و برخی در برابر ریسک بی‏تفاوتند.

رابطه بین ریسک و بازده از دید سرمایه‏گذاران رابطه‏ای مستقیم است یعنی هرچه سرمایه‏گذار ریسک بالاتری را متقبل شود، بازده بالاتری را نیز انتظار خواهد داشت و بالعکس.

بر همین اساس برخی سهامداران با اتکا به بعضی اطلاعات به خرید یا فروش سهام خود اقدام می‏کنند و ریسک درست یا نادرست بودن اطلاعات را می‏پذیرند؛ در عوض اگر اطلاعات درست از آب درآید، سود کلانی نیز خواهند برد و در صورت نادرستی اطلاعات زیان خواهند داد بنابراین استفاده یا عدم استفاده از برخی اطلاعات موجود در بازار صرفاً به ترجیحات سرمایه‏گذار بستگی دارد.

 

انواع ریسک

ریسک انواع مختلفی دارد. در مجموع و از لحاظ ماهیت می‏توان ریسک را به دو نوع سیستماتیک و غیرسیستماتیک تقسیم کرد.

ریسک‏های سیستماتیک: ریسک‏هایی هستند که با تنوع دادن به اقلام سرمایه‏گذاری نمی‏توان آنها را کاهش داد. این نوع ریسک‏ها قابل حذف و کنترل نیستند و به عوامل برون شرکتی مثل متغیرهای کلان و متغیرهای در سطح صنعت مربوط می‏شوند. به این نوع ریسک‏ها، ریسک تنوع‏ناپذیر هم می‏گویند. تورم، جنگ، تغییر قوانین و مقررات، مالیات و ... نمونه‏هایی از ریسک غیرقابل حذف و از نوع سیستماتیک است.

ریسک‏های غیرسیستماتیک: ریسک‏هایی هستند که با تنوع دادن به اقلام سرمایه‏گذاری (ایجاد پورتفوی) می‏توان آنها را کاهش داد. این نوع ریسک‏ها قابل حذف و کنترل هستند و به عوامل درون شرکتی مربوط می‏شوند. ضعف مدیریت، ورود رقبای جدید، انتخاب محصول جدید یک شرکت و مواردی این گونه برای سرمایه‏گذار ریسک غیرسیستماتیک محسوب می‏شوند که سرمایه‏گذار با تشکیل سبد سهام می‏تواند این ریسک را کاهش دهد.

در شکل می‏توان تفاوت میان ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک را مشاهد کرد. دقت کنید که ریسک سیستماتیک به علاوه ریسک غیرسیستماتیک، ریسک کل را نشان می‏دهد.

سوالی که مطرح می‏شود این است که ریسک غیرسیستماتیک تا چه حد قابل حذف است؟

در جواب باید گفت، از آنجا که ریسک غیرسیستماتیک مربوط به عوامل درون شرکتی است با مدیریت صحیح و ایجاد سبد سهام می‏توان سطح این ریسک را تا حد ریسک سیستماتیک کاهش داد و همان گونه که ذکرشد ریسک سیستماتیک قابل حذف نیست و در نتیجه ریسک سرمایه‏گذار فقط شامل ریسک سیستماتیک خواهد بود. سایر انواع ریسک‏ها که در این نوشتار فقط به ذکر نام آنها اکتفا می‏شود، عبارتند از:

ریسک تجاری، ریسک مالی، ریسک بازار، ریسک نرخ بهره، ریسک نقدینگی و ریسک قدرت خرید.

 

توصیه‏های مهم به سرمایه‏گذاران در بازار بورس

·         شما به عنوان کسی که قصد سرمایه‏گذاری در بورس را دارید، باید هدف از خرید سهم و سرمایه‏گذاری در بورس را بدانید. باید بدانید که برای کوتاه مدت خرید می‏کنید یا بلندمدت. باید انتظارتان را از بازده سهمی که می‏خرید، مشخص کنید. در مجموع باید برای خود هدف و چشم‏انداز معین کنید.

·         قبل از خرید حتماً تحقیق کنید.

پیش از این که سهم شرکتی را بخرید حتماً در مورد وضعیت فعلی و برنامه‏های آینده شرکت موردنظر اطلاعات لازم را کسب کنید. برای این کار می‏توانید با متخصصان این حوزه مشورت کنید. همچنین می‏توانید از برخی سایت‏های مفید دراین زمینه بهره ببرید.

·         اسیر شایعات نشوید.

بزرگترین خطری که سهامداران را تهدید می‏کند، شایعات بازار است. سعی کنید اسیر شایعات نشوید و در مورد هر خبری تحقیق کنید.

·         دلسرد نشوید.

اگر برای بلندمدت سرمایه‏گذاری کرده‏اید، با نوسانات کوتاه مدت بازار دلسرد نشوید و اگر برای کوتاه مدت خرید کرده‏اید، تحقیق کنید و علت را بیابید. سعی کنید به جای این که ناظر بازی باشید، تحلیلگر بازی باشید.

·         بر بعضی نسبت‏های مالی مثل P/E یا هر نسبت دیگری به صورت جداگانه تکیه نکنید.

سعی کنید دید سیستماتیک داشته باشید و مسائل موجود در بازار و شرکت را توامان بررسی کنید. دید سیستماتیک به شما کمک می‏کند که مسائل را با هم ببینید و فریب برخی شاخص‏های موقتی را نخورید.

·         خود را با دیگران مقایسه نکنید.

شما خودتان هستید؛ با سرمایه‏ای متفاوت، فکری متفاوت، انتظاری متفاوت و استراتژی‏هایی متفاوت. با طناب دیگران وارد چاه نشوید.

 

نتیجه پژوهش

بازار بورس به عنوان یکی ازبازارهای مالی، بازاری جذاب برای سرمایه‏گذاران محسوب می‏شود. یکی از نقش‏های این بازار، جذب سرمایه‏های سرگردان مردم از سطح جامعه و به کارگیری آنها در تولید و اشتغالزایی است.

بورس علاوه بر فواید اقتصادی، برای خود سهامداران نیز منافع مالی دارد. البته در کنار این منافع، همواره مخاطرات و ریسک‏هایی نیز در کمین سرمایه‏گذار خواهد بود. یادگیری و استفاده از تحلیل‏های بنیادی و تکنیکی می‏تواند شما را در سرمایه‏گذاری موفق در بازار بورس یاری کند و مخاطرات را برای شما به حداقل ممکن برساند.

عنصر اطلاعات همواره می‏تواند به عنوان کلید موفقیت شما عمل کند. سعی کنید پیوسته اطلاعات کافی از بازار داشته باشید تا بتوانید تصمیمات درستی اتخاذ کنید. برای اطلاعات و یادگیری بیشتر می‏توانید به سایت‏های زیر مراجعه کنید:

1- www.irbourse.com

2- http://www.investopedia.com/

3- http://www.moneychimp.com/

4- http://www.wsharpe.com/

5- http://www.financialengines.com/

6- http:/Viking.som.yale.edu/will/finman540/classnotes/notes.html

7- http://www.smartmoney.com/

8- http://www.solver.com/

9- http://www.finportfolio.com/

 



[1]  - به نقل از سایت سازمان بورس اوراق بهادار تهران

[2] - Fundamental Analysis

[3] - Technical Analysis

[4] - Return of Investment

[5] - Return of Equity

[6] - Earnings per share

[7] - Divided per share

[8]- روزنامه دنیای اقتصاد، صفحه مربوط به تحلیل تکنیکی که به صورت روزانه چاپ می‏شود.

[9] - Holding

[10] - Portfolio


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

جدیدترین مقاله ها

نام : *

پیغام : *