hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbffc74302000000e007000001000300
بورس به زبان ساده
میرواحدی ـ رجبی
امروزه بحث
توسعه صنعتی کشور سبب افزایش واحدهای تولیدی و خدماتی و صنایع مختلف شده است.
بسیاری از این شرکتها برای تامین مالی طرحها و پروژههای توسعهای خود به حضور
در بازار سرمایه تمایل دارند، از این رو افزایش تعداد سهامداران در کشور را
شاهدیم. سهامداران جدید یا با مراجعه به کارگزاران بورس اوراق بهادار به خرید سهام
اقدام میکنند و یا از طریق اعطای شرکت سهامی به کارکنان، شرکتهای تابعه و گروه
تعدادی از سهام شرکت را مالک میشوند.
با توجه به
افزایش هر دو گروه از سهامداران مذکور و از سویی تمایل بسیاری از مردم برای
سرمایهگذاری در بازار سرمایه، آشنایی سهامداران و علاقهمندان به حضور در این
بازار با مفاهیم پایهای آن ضروری به نظر میرسد.
در این
تحقیق سعی شده است ضمن بیان تاریخچه مختصری از بورس اوراق بهادار تهران، مفاهیمی
از قبیل بازار سرمایه، کارگزاران بورس اوراق بهادار، سبد سهام، زمان خرید و فروش
سهام، روشهای تجزیه و تحلیل قیمت سهام و ریسک سهام گردآوری شود.
همچنین در
انتهای پژوهش بعضی از سایتهای مرتبط با بازار سهام آورده شده است.
تاریخچه بورس اوراق بهادار تهران
بورس اوراق
بهادار تهران در سال 1346 تاسیس شد. این سازمان از پانزدهم بهمن ماه آن سال فعالیت
خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی آغاز کرد. در پی
آن شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت
صنعتی و اوراق قرضه عباسآباد به بورس تهران راه یافتند. اعطای معافیتهای مالیاتی
شرکتها و موسسههای پذیرفته شده در بورس، در ایجاد انگیزه برای عرضه سهام آن نقش
مهمی داشته است. طی 11 سال فعالیت بورس تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران تعداد
شرکتها و بانکها و شرکتهای بیمه پذیرفته شده از 6 بنگاه اقتصادی با 2/6 میلیارد
ریال سرمایه در سال 1346 به 105 بنگاه با بیش از 230 میلیارد ریال در سال 57
افزایش یافت. همچنین ارزش مبادلات در بورس از 15 میلیون ریال در سال 1346 به بیش
از 150 میلیارد ریال سرمایه در سال 1357 افزایش پیدا کرد. در سالهای پس از انقلاب
اسلامی و تا پیش از نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، دگرگونیهای چشمگیری در
اقتصاد ملی پدید آمد که بورس اوراق بهادار تهران را نیز دربرگرفت.
نخستین
رویداد، تصویب لایحه قانون اداره امور بانکها در تاریخ 17 خرداد 1358 توسط شورای
انقلاب بود که به موجب آن بانکهای تجاری و تخصصی کشور در قالب 9 بانک شامل 6 بانک
تجاری و 3 بانک تخصصی ادغام و ملی شدند. چندی بعد و در پی آن شرکتهای بیمه نیز در
یکدیگر ادغام شدند و به مالکیت دولتی درآمدند و همچنین تصویب قانون حفاظت و توسعه
صنایع ایران در تیرماه 1358 باعث شد شمار بسیاری از بنگاههای اقتصادی پذیرفته شده
در بورس از آن خارج شوند؛ به گونهای که تعداد آنها از 105 شرکت و موسسه اقتصادی
در سال 1357 به 56 شرکت در پایان سال 1367 کاهش یافت. به این ترتیب طی این سالها
بورس و اوراق بهادار دوران فترت خود را آغاز کرد که تا پایان سال 1367 ادامه یافت.
از سال
1368 در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تجدید فعالیت
بورس اوراق بهادار تهران به عنوان زمینهای برای اجرای سیاست خصوصیسازی مورد توجه
قرار گرفت. در هر حال گرایش سیاستگذاریهای کلان اقتصادی به استفاده از سازوکار
بورس، افزایش چشمگیر شمار شرکتهای پذیرفته شده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را
در برداشت که بر این اساس طی سالهای 1367 تا نیمه اول سال جاری تعداد بنگاههای
اقتصادی پذیرفته شده در بورس تهران از 56 شرکت به 325 شرکت افزایش یافت. شرکتهای
پذیرفته شده و شرکتهای فعال در بورس به دو دسته تقسیم میشوند:
1- شرکتهای تولیدی
2- شرکتهای سرمایهگذاری (واسطههای مالی)
شرکتهای
تولیدی معمولاً به تولید کالای خاصی مبادرت میورزند و در گروه صنایع فعال در بورس
قرار میگیرند و در سازمان بورس با نام شرکت و کد خاص خود، مشخص میشوند اما
شرکتهای سرمایهگذاری شرکتهایی هستند که به عنوان واسطههای مالی فعالیت
میکنند. این گونه شرکتها یا فعالیت تولیدی انجام نمیدهند و یا فعالیت آنها به
گونهای است که با کمکهای مالی از طریق خرید سهام شرکتهای تولیدی و صنعتی و یا
مجموعهای از آنها در تولید و سرمایهگذاری این شرکتها موثرند. بر این اساس هم
اکنون 19 شرکت سرمایهگذاری و 297 شرکت تولیدی در بورس مشغول فعالیت هستند. همچنین
زمینههای لازم برای حضور شرکتهای خدماتی در بورس فراهم شده است.
نقش بازارهای مالی در اقتصاد چیست؟
نقش و مزیت
بازارهای مالی در اقتصاد را به طور خلاصه میتوان به صورت زیر بیان کرد:
1- کمک به تبدیل پساندازها به سرمایه متشکل
2- ایجاد بازاری ثانویه برای مبادله اوراق بهادار
3- تعیین قیمت عادلانه اوراق بهادار براساس مکانیزم عرضه و
تقاضای بازار
4- نقد کردن اوراق بهادار از طریق سهولت در خرید و فروش
اوراق
تعریف موسسات و واسطههای مالی
در بازارها
تعدادی اشخاص حقیقی و حقوقی فعالیت میکنند که واسطههای مالی نام دارند. وظیفه
واسطهها تسهیل خرید و فروش در بازارهای مالی است. بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری
و کارگزاران بورس نمونهای از این واسطهها هستند.
موسسات و
واسطههای مالی میان عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان خدمات و محصولات مالی پلی ایجاد
میکنند و به فرایند تبادلات مالی سرعت میبخشند. در واقع کارگزاران بورس در زمره
موسسات و واسطههای مالی محسوب میشوند. نقش اساسی موسسات مالی را میتوان به صورت
زیر بیان کرد:
1- کمک به یک کاسه کردن پساندازها از طریق جمعآوری وجوه
از مردم و تبدیل آن به سرمایههای کلان و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف (کاری که
بانکها به عنوان موسسات مالی میکنند).
2- کمک به عرضه عمومی اوراق بهادار و قبول پذیره نویسی این
اوراق برای موسسات تجاری (کاری که برخی از بانکهای تجاری در ایران انجام
میدهند).
3- ارائه خدمات تخصصی مشاورهای در زمینه فرصتها و
تهدیدات سرمایهگذاری به موسسات تجاری (فعالیتی که برخی از کارگزاران و بعضی از شرکتهای
سرمایهگذاری انجام میدهند).
4- کاهش ریسک با تنوع بخشی (ایجاد پورتفوی) و سرمایهگذاری
در زمینههای متفاوت
5- کمک به خرید و فروش اوراق بهادار و تسهیل فرایند
معاملات بازار بورس (کاری که کارگزاران انجام میدهند).
از آنجا که
در این نوشتار سعی در بررسی برخی مفاهیم مربوط به بورس است، در ادامه به تعریف
کارگزاران بورس میپردازیم.
تعریف کارگزاران بورس
کارگزار
بورس نماینده خریدار و فروشنده است و به عنوان واسطهای میان آن دو عمل میکند. وی
مالک سهام نمیشود بلکه صرفاً واسطهای میان خریدار و فروشنده است و پس از انجام
معامله برای هر دو طرف، مبلغی را به عنوان کارمزد (نیم درصد کل مبلغ مورد معامله)
دریافت میکند. هم اکنون در ایران 54 کارگزار مشغول فعالیت هستند که پس از افتتاح
تالارهای بورس در برخی شهرستانها، این تعداد به لحاظ کمی و جغرافیایی به طور مرتب
روبه افزایش است.
رتبهبندی کارگزاران بورس اوراق بهادار
کارگزاران
بورس اوراق بهادار را براساس تحصیلات و موفقیت در آزمونهای برگزار شده توسط بورس،
میتوان در سه گروه رتبهبندی کرد:
درجه
نمایندگی 2: افرادی که این مدرک را داشته باشند میتوانند به استخدام کارگزاریها
درآیند و در تالار بورس کار خرید و فروش سهام را انجام دهند. آزمون تشخیص صلاحیت
برای دریافت این درجه توسط بورس اوراق بهادار کشور 2 یا 3 بار در سال برگزار
میشود.
درجه
نمایندگی 1: این مدرک پس از موفقیت در آزمون نمایندگی درجه 1 که سالی یک بار توسط
بورس برگزار میگردد، به افراد اعطا میشود. دارندگان این درجه به عنوان کارشناسان
و تحلیلگران بازار بورس در کارگزاریها مشغول فعالیت خواهند شد.
مدیریت
ارشد: دارندگان مدرک آزمون مدیریت ارشد میتوانند به تاسیس کارگزاری بورس اقدام
کنند. البته تاسیس کارگزاری بورس منوط به دارا بودن شرایطی علاوه بر موفقیت در
آزمون فوق است که باید به تایید سازمان بورس اوراق بهادار تهران برسد. آزمون
مدیریت ارشد به ندرت و با اعلام بورس برگزار میشود.
انواع اوراق بهادار
اوراق
بهادار به سه دسته مهم تقسیم میشوند:
اوراق قرضه (اوراق مشارکت)
اوراق
قرضه، اوراق بهادار قابل معامله و معرف مبلغی وام با بهره معین هستند که تمامی یا
اجزای آنها باید در موعد یا مواعد معینی مسترد شوند. این اوراق از جمله
سرمایهگذاریهای بدون ریسک برای خریدار محسوب میشوند زیرا قانون، منتشرکننده
اوراق را ملزم به پرداخت اصل و سود مشارکت این نوع اوراق کرده است بنابراین اوراق
قرضه برای سرمایهگذار (خریدار) بدون ریسک و برای منتشرکننده بالاترین ریسک را
دارند.
سهام ممتاز
سهام ممتاز
از جمله اوراق بهادار منتشر شده توسط شرکتهای سهامی است. سهام ممتاز نسبت به سهام
عادی امتیازاتی نظیر اولویت دریافت سود سهام و مشخص بودن سود سهام دارد. این نوع
سهم به طور معمول سررسید ندارد ولی همچون اوراق قرضه سود معینی دارد و از لحاظ
اولویت دریافت سود پس از اوراق قرضه در رتبه دوم قرار میگیرد و میتوان آن را جزء
اوراق بهادار با ریسک متوسط دانست. سهام ممتاز معمولاً برای تشویق سرمایهگذاران ـ
به خصوص زمانی که شرکت با بحران مواجه است ـ منتشر میشود.
سهام عادی
سهام عادی
برگه بهاداری است که نشانگر مالکیت نسبی دارنده آن در شرکت است. سهام عادی جزء
اوراق بهادار پرریسک (از دید خریدار) به شمار میآید زیرا نه سود مشخصی دارد و نه
تاریخ سررسید معینی. از لحاظ دریافت سود نیز دارندگان سهام عادی پس از دارندگان
اوراق قرضه و سهام ممتاز در رتبه سوم قرار دارند.
از آنجا که
شرکت منتشرکننده سهام عادی هیچ گونه تعهد قانونی در قبال پرداخت سود به سهام عادی
ندارد و صرفاً در صورت وجود سود به سهامداران نیز سود پرداخت میشود، ریسک سهام
عادی برای شرکت در پایینترین سطح است.
نحوه خرید سهام در ایران
برای خرید
سهم از بازار بورس اوراق بهادار ابتدا باید به یکی از کارگزاران بورس در شهرهایی
که تالار بورس در آنها دایر است، مراجعه و تقاضای دریافت کد خرید و فروش کنید. کد
خرید و فروش شما پس از چند روز (معمولاً 4 روز) صادر میشود و میتوانید به
کارگزاران بورس، تقاضای خرید سهام یک یا چند شرکت را با پرکردن فرمهای مخصوص
اعلام کنید. (امسال بانک توسعه صادرات برای اولین بار امکاناتی را برای خرید و فروش
الکترونیکی سهام دایر کرده است که از این طریق نیز میتوان به خرید و فروش سهام
اقدام کرد). کارگزار شما با بررسی تقاضای خرید و فروش در تالار بورس، سهام موردنظر
را برایتان خواهد خرید. البته مدت زمان خرید یا فروش سهام به میزان تقاضای خرید و
فروش در بازار بستگی دارد و نمیتوان زمانی معین را برای آن در نظر گرفت. به عنوان
مثال تقاضای خرید برای سهام برخی از شرکتها در بازار بورس زیاد و تقاضای فروش
بسیار کم است؛ در این وضعیت مدت زمان بسیاری لازم است تا بتوانید سهام چنین شرکتی
را خریداری کنید.
در صورتی
که فروش سهام در حداقل زمان ممکن مدنظر خریدار سهام باشد، خرید سهام شرکتهایی که
در تالار اصلی بورس مورد معامله قرار میگیرند، پیشنهاد میشود زیرا سهام آنها
معمولاً به صورت روزانه مورد معامله قرار میگیرد.
در صورت
خرید سهام باید نیم درصد از مبلغ کل معامله را به عنوان کمیسیون خرید به کارگزار و
25/0 درصد از آن را به عنوان تسهیلات به بازار بورس پرداخت کنید و اگر بخواهید
سهامی را بفروشید، علاوه بر مبالغ فوق نیم درصد نیز به عنوان مالیات خواهید
پرداخت.
کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟
این سوالی
است که بسیاری از فعالان بورس با آن درگیر هستند. بازارهای سرمایه حساسیت زیادی به
تحولات بیرونی دارند یعنی علاوه بر عرضه و تقاضا، عوامل بسیاری از جمله تحولات
سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و... بر آن تاثیر میگذارند؛ تحولات،
فعالیتها و ساختارهای درونی شرکتها نیز بر قیمت سهام در بازار بورس اثرات
فراوانی دارد بنابراین یکی از مهمترین دغدغههای فعالان بورس، انتخاب سهم مناسب،
زمان مناسب و قیمت مناسب خرید یا فروش است.
دو روش
عمده برای تصمیمگیری خرید در بازار بورس مورد استفاده سهامداران قرار میگیرد:
الف) روش
تحلیل بنیادی
ب) روش
تحلیل تکنیکی
1) تحلیل بنیادی
تحلیل
بنیادی نوعی تحلیل کلاسیک است که با بررسی همه جانبه و سلسله مراتبی از کلیه
مولفهها یا متغیرهای موثر بر سهام یک شرکت، درباره خرید یا فروش یک سهم
تصمیمگیری میکند. سلسله مراتب متغیرهای موثر بر یک سهم عبارتند از:
1-1- متغیرهای سطح کلان
این
متغیرها شامل وضعیت سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است که
موجب ایجاد تغییر در جو کلی بازار سرمایه میشود. به عنوان مثال مباحث مطرح شده در
خصوص پرونده هستهای ایران و شایعات مطرح در بازار سهام مبنی بر تحریم ایران چند
صباحی وضعیت بازار را تحت تاثیر قرار داده بود.
2-1- متغیرهای در سطح صنعت
این
متغیرها شامل وضعیت فعلی صنعت، دورنمای صنعت، رقبای خارجی صنعت مذکور، واردات
کالاهای تولید صنعت، سودآوری صنعت، سهم بازار محصولات تولیدی صنعت و پیشبینی
تقاضا در سالهای آتی و سایر متغیرهای مرتبط است. هرچه وضعیت صنعت بهتر باشد، قیمت
سهام شرکتهای مرتبط با صنعت بالاتر خواهد بود. انحصاری بودن بعضی از صنایع به
لحاظ دانش فنی، حمایت دولت و... سبب شده است که سهام بعضی از شرکتها در بازار
بورس متقاضیان بسیاری داشته باشد.
3-1- متغیرهای در سطح شرکت
این
متغیرها شامل تحلیل وضعیت شرکت مذکور با استفاده از صورتهای مالی اساسی مثل
ترازنامه و صورت سود و زیان، تحلیل ارزشگذاری سهام شرکت، تحلیل برخی نسبتهای مهم
مالی شرکت مثل نسبتهای سودآوری، فعالیت، نقدینگی، P/E و... و همچنین بررسی روند این نسبتها طی چند سال است. بدیهی است
که برای تصمیمگیری خرید سهمی خاص، توجه به موارد ذکر شده به صورت توامان میتواند
به سهامداران کمکهای شایانی کند.
آشنایی با برخی از متغیرهای در سطح شرکت
متغیرهای
سطح کلان خارج از کنترل سرمایهگذاران هستند و آنچه بیشتر مدنظر سرمایهگذار قرار
میگیرد، متغیرهای در سطح صنعت و شرکت است. از این میان نیز سرمایهگذاران بیشتر
به متغیرهای شرکت توجه میکنند و با مقایسه این متغیرها با متوسط صنعت، از آن
نتیجه میگیرند.
از مهمترین
ابزارهای تحلیل بنیادی میتوان به تحلیل نسبتهای مالی اشاره کرد. نسبتهای مالی
ارتباط منطقی و ریاضی میان ارقام موجود در صورتهای مالی است که سرمایهگذاران
میتوانند قبل از اقدام به سرمایهگذاری، آنها را از صورتهای مالی استخراج کنند.
فواید
استفاده از نسبتهای مالی عبارتند از:
- خلاصه کردن اطلاعات صورتهای مالی برای تصمیمگیری سریعتر
- امکان دسترسی آسان به اطلاعات برای عموم
- رسیدن از یک بعد کمی به یک بعد کیفی برای قضاوت و تصمیمگیری درست
پس از به
دست آمدن نسبتها، نیازمند معیارهایی هستیم تا بتوانیم در مورد کارایی شرکت
موردنظر اظهار عقیده کنیم. تحلیلگران معمولاً از دو معیار استفاده میکنند:
·
مقایسه با
روند شرکت طی سالهای گذشته
·
مقایسه با
نرم یا متوسط صنعت
نسبتهای سودآوری
از مهمترین
نسبتهای مورد توجه سرمایهگذاران، میتوان به نسبتهای سودآوری اشاره کرد. این
دسته از نسبتها میزان سودآوری شرکت را در یک دوره مالی نشان میدهد و معیار سلامت
مالی و مدیریت موثر شرکت است. از مهمترین این نسبتها میتوان به موارد زیر اشاره
کرد:
نسبت حاشیه سود خالص
این نسبت
سودآوری هر ریال فروش پس از کسر هزینههای عملیاتی و مالی را نشان میدهد که هر چه
بالاتر باشد، مطلوبتر است چون نشاندهنده درصد سود خالص بیشتری خواهد بود.
روش محاسبه
این سود چنین است:
حاشیه سود خالص :
بازده مجموع داراییها (ROI)
این نسبت
نشان میدهد که در مقابل هر ریال دارایی، چه مقدار سود خالص تحصیل میشود. روشن
است که هر چه این نسبت بالاتر باشد، به منزله استفاده بیشتر و کاراتر از داراییها
و کسب سود بیشتر است. نحوه محاسبه نسبت یاد شده این گونه است:
ROI:
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
این نسبت
نشان میدهد که در برابر هر ریال از حقوق صاحبان سهام، چه مقدار بازده به دست آمده
است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، از دید صاحبان سهام و سرمایهگذاران مطلوبتر است
چون نشان دهنده توانایی سودآوری شرکت سهامی است.
سود خالص
حقوق صاحبان سهام
|
|
ROE:
نسبت P/E
یکی از
مولفههای پرطرفدار در تصمیمگیری خرید، استفاده از نسبت P/E است. این نسبت از تقسیم قیمت روز بازار سهم (P:Price) بر سود هر سهم (E:Eps) به دست میآید. برای محاسبه این سهم میتوان
از Eps اعلام شده از سوی شرکتها بهره برد.
استفاده از
این نسبت در مواردی مفید است و در مواردی نیز میتواند گمراهکننده باشد. به زبان
ساده، این نسبت نشان میدهد که سهامداران حاضرند چند ریال بابت یک ریال سود شرکت
پرداخت کنند. مثلاً اگر نسبت P/E شرکتی
برابر با 8 باشد یعنی سرمایهگذاران حاضرند بابت یک ریال سود شرکت 8 ریال پرداخت
کنند. در واقع به نوعی سطح بازده مورد انتظار سهامداران را مشخص میکند، مثلاً
شرکتی که P/E 10 دارد، یعنی سطح مورد انتظار سهامداران 10
درصد است.
برای تحلیل
این نسبت باید به برخی نکات توجه کرد: نخست این که اگر قصد دارید نسبت P/E دو شرکت را مقایسه کنید، هر دو شرکت باید
متعلق به یک صنعت باشند زیرا مقایسه دو شرکت مختلف از دو صنعت متفاوت به دلیل
تمایز در فعالیت نمیتواند معیاری درست را فراهم کند.
دیگر این
که برای مقایسه نسبت P/E دو شرکت
باید شرایط را به خوبی بسنجید.
توجه کنید
بالا یا پایین بودن این نسبت به تنهایی نمیتواند معیاری برای خوب یا بد بودن سهام
باشد. به فرض اگر P/E شرکتی نسبت
به سایر رقبا در بازار پایین باشد، موضوع از دو جنبه قابل بررسی است: اول این که
میتوان گفت این سهم برای خرید مناسب نیست زیرا علت پایین بودن P/E ممکن است پایین بودن قیمت سهم (صورت کسر)
باشد. بنابراین میتوان گفت به دلیل پایین بودن قیمت سهم که ممکن است علت خاصی
داشته باشد (مثلا مشکلات مالی) این سهم برای خرید مناسب نیست ولی از سوی دیگر
پایین بودن این نسبت میتواند نشان دهنده بالا بودن Eps شرکت (مخرج کسر) باشد بنابراین در این وضعیت میتوان انتظار داشت
که بازار در آیندهای نزدیک از این سهم استقبال کند و قیمت سهم ـ به عنوان معیاری
برای سوددهی ـ بالا رود. در نتیجه اگر تصمیم گرفتهاید به خرید سهامی با استفاده
از این نسبت بپردازید، دقت کنید تحلیل درستی از شرایط شرکت داشته باشید.
بنابه
دلایل ذکر شده، اگر نسبت P/E بالا باشد
نیز نمیتوان گفت که این سهام برای خرید مناسب است زیرا ممکن است سهام دچار حباب
قیمتی شده باشد و به زودی قیمت در بازار پایین بیاید. حباب قیمتی یعنی قیمت سهم در
بازار حقیقی نیست و به دلایل خاصی مثلاً جو روانی حاصل از شایعات بالا رفته است
بنابراین پس از ایجاد حباب قیمتی ممکن است قیمت سهم به شدت افت کند. از طرف دیگر
ممکن است اطلاعات منتشره درست باشند و در آیندهای نزدیک شرکت عملیات خاصی انجام
دهد و نه تنها قیمت سهام بالاتر رود بلکه سود بیشتری را نیز تقسیم کند؛ در چنین
وضعیتی، برعکس خرید این سهم توصیه میشود.
به هر حال
آنچه متخصصان مالی و فعالان بازار سرمایه توصیه میکنند، این است که صرفاً با توجه
به یک معیار، سهمی را خرید و فروش نکنید و برای خرید یا فروش، سایر معیارها و
همچنین وضعیت کلان اقتصادی (رونق یا رکود) را مورد توجه قرار دهید.
ارزشگذاری سهام عادی براساس مدلهای نظری
ثروت
سهامداران از دو طریق میتواند افزایش یابد:
اول: سود
پرداختی به هر سهم
دوم: بالا
رفتن قیمت سهام
بسیاری از
فعالان بورس مهمترین جنبه سوددهی سهام را بالارفتن قیمت آن میدانند و اصلیترین
بازدهی از نظر آنان، بالارفتن قیمت است.
برای
محاسبه ارزش سهام، روشهای مختلفی وجود دارد که عبارتند از:
1- ارزش سهام عادی برای نگهداری یکساله
2- ارزش سهام عادی برای نگهداری چندساله که شامل موارد زیر
است:
الف) وضعیت
نرخ رشد سود صفر
ب) وضعیت
نرخ رشد سود ثابت
ج) وضعیت
نرخ رشد سود متغییر
محاسبه
برخی از این روشها ساده و بعضی نظیر وضعیت نرخ رشد سود متغیر پیچیده است بنابراین
در ادامه به معرفی برخی از روشهای ساده میپردازیم.
1- ارزش سهام عادی برای نگهداری یکساله
سهامدارانی
که قصد ارزیابی قیمت سهام برای یک سال آینده را دارند و یا میخواهند سهام خود را
یک سال نگهداری کنند، میتوانند از این معادله برای ارزشگذاری سهم خود استفاده
کنند:
در این
فرمول:
ارزش
فعلی سهم P0=
ارزش
سهم بعد از یک سال P1=
سود
دریافتی سهامدار در سال آینده D1=
نرخ
بازده مورد انتظار سهامدار و یا نرخ بازده مورد انتظار سهم R=
بزرگترین
اشکال محاسبه ارزش سهم از فرمول یاد شده، در اختیار نداشتن قیمت دقیق سهم در سال
آینده است بنابراین درصد اطمینان این فرمول برای محاسبه ارزش فعلی یک سهم پایین
خواهد بود. توجه کنید سود دریافتی در سال آینده و نرخ بازده مورد انتظار را
میتوان از پیشبینیهای شرکت مذکور به دست آورد.
به عنوان
مثال اگر پیشبینی شود DPS
(سود نقدی پرداختی به هر سهم) شرکت X در انتهای
سال مالی فعلی 80 تومان خواهد بود و همچنین گفته شود قیمت سهام در پایان سال مالی
به 800 تومان خواهد رسید و در صورتی که نرخ مورد انتظار شما به عنوان سهامدار 25
درصد باشد، با استفاده از فرمول فوق ارزش فعلی این سهم در بازار باید 704 تومان
باشد. اگر قیمت فعلی سهم در بازار کمتر از این مقدار باشد، خرید این سهم توصیه
میشود و در غیر این صورت، خرید سهم با بیش از این قیمت بازده مورد انتظار شما را
کاهش خواهد داد ولی ضرر نمیدهید (البته کاهش نرخ بازده مورد انتظار به معنای
پرداخت هزینه فرصت است).
2- نگهداری سهام برای چند سال
الف) نرخ رشد سود صفر
در این وضعیت سود سهام عادی درسالهای پرداخت از سوی
شرکت مذکور بدون تغییر باقی میماند و افزایش و کاهش نخواهد داشت. البته این اتفاق
بسیار نادر است و هیچ شرکتی نمیتواند برای سالهای متمادی سود پرداختی را ثابت
نگه دارد چون این موضوع نارضایتی سهامداران را در پی خواهد داشت. برای محاسبه ارزش
سهام در وضعیت یاد شده میتوان از این معادله بهره برد:
ارزش
فعلی سهم P0=
سود
دریافتی سهامدار در سال آینده D1=
نرخ
بازده مورد انتظار سهامدار و یا نرخ بازده مورد انتظار سهم R=
به عنوان
مثال اگر سود پرداختی به هر سهم شرکت X، 78 تومان
پیشبینی شود و نرخ بازده مورد انتظار سهامداران 20 درصد باشد، این سهم 390 تومان
میارزد و اگر در بازار بیش از این قیمت داشته باشد، خرید آن توصیه نمیشود زیرا
بازده مورد انتظار را کاهش خواهد داد.
ب) وضعیت نرخ رشد سود ثابت
در این
وضعیت سود پرداختی به هر سهم با آهنگی ثابت رشد میکند. معادله ثابت محاسبه ارزش
سهم دراین وضعیت چنین است:
ارزش
فعلی سهم P0=
سود
دریافتی سهامدار در سال آینده D1=
نرخ
بازده مورد انتظار سهامدار و یا نرخ بازده مورد انتظار سهم R=
نرخ
رشد ثابت G=
ج) پیچیدهترین محاسبات مربوط به وضعیت نرخ رشد متغیر است که
برای رعایت اختصار از آن میگذریم.
حق تقدم خرید سهام
افزایش
سرمایه، یکی از راههای مهم تامین مالی در شرکتهای سهامی عام است. هنگامی که شرکت
سهامی قصد افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی سهامداران را داشته باشد، برطبق
قانون، سهامداران فعلی شرکت برای خرید سهام جدید در اولویت هستند. این اولویت
خرید، حق تقدم خرید نام دارد. حق تقدم خرید در صورتی ارزشمند است که قیمت
پذیرهنویسی سهام جدید از قیمت بازار سهم کمتر باشد. سهامدار هم خود میتواند از
این حق استفاده کند و هم میتواند این حق را به دیگری بفروشد. اگر سهامدار از
استفاده از حق تقدم چشمپوشی کند، شرکت میتواند سهام جدید را به دیگر افراد عرضه
کند.
ارزش حق
تقدم به این صورت محاسبه میشود:
ارزش
حق تقدم V=
ارزش
بازاری هر سهم M=
قیمت
پذیرهنویسی سهام جدید S=
تعداد
حق تقدم لازم برای خرید یک سهم N=
مثال: سهام
شرکت Y در بازار 5500 تومان است. شرکت برای افزایش
سرمایه حق تقدم صادر کرده و به هر سهامدار اجازه داده است که در ازای هر 4 سهم خود
یک سهم جدید به قیمت 100 تومان بخرد، ارزش هر حق تقدم چقدر خواهد بود؟
ملاحظه
میکنید که قیمت هر حق تقدم 1080 تومان است. پس از آن که مجمع عمومی شرکت افزایش
سرمایه را از طریق حق تقدم تصویب کرد، قیمت سهام بعد از مجمع به دلیل افزایش
سرمایه شرکت افت خواهد کرد و برابر خواهد بود با :
ارزش حق
تقدم ـ قیمت سهام قبل از مجمع = قیمت سهام بعد از مجمع
بنابراین
در مثال بالا قیمت بعد از مجمع برابر است با :
تومان
4420=1080-5500
اثر حق تقدم بر مالکیت و ثروت سهامدار
پس از آن
که شرکت سهامی برگههای حق تقدم را منتشر و به افزایش سرمایه اقدام کرد، اگر
سهامدار از حق تقدم استفاده کند و سهام جدید را بخرد، درصد مالکیت وی در شرکت
تغییر نخواهد کرد ولی اگر حق تقدم خود را به فروش برساند، درصد مالکیت وی در شرکت
کاهش خواهد یافت.
باید به
این نکته توجه کرد که اگر چه ممکن است درصد مالکیت سهامداران به دلیل عدم استفاده
از حق تقدم تغییر کند ولی ثروت سهامدار تغییر نمیکند یعنی چه از حق تقدم استفاده
کند و چه آن را بفروشد، ثروت یکسانی خواهد داشت.
به عنوان
مثال اگر سهامداری 100 سهم شرکتی را در اختیار داشته باشد و قیمت هر سهم در بازار
3000 تومان و قیمت پذیرهنویسی با انتشار حق تقدم 1000 تومان باشد و برای خرید هر
سهم 4 حق تقدم لازم باشد، در این صورت:
الف) اگر
سهامدار از حق تقدم خود استفاده کند:
مطابق معادله ارزش هر حق تقدم 400 تومان خواهد شد و از
آنجا که برای خرید هر سهم جدید 4 حق تقدم لازم است و سهامدار نیز به میزان سهامش
حق تقدم دارد بنابراین میتواند 25 سهم جدید دیگر خریداری کند بنابراین:
100+25=125
=3000-400=2600 قیمت سهام بعد از مجمع
2600=325.000×125
از طرفی: هزینه پرداختی بابت خرید سهام جدید از سوی
سهامدار
1000=25.000×25
ثروت سهامدار در صورت استفاده از حق تقدم
325.000-25.000=300.000
ب) اگر سهامدار حق تقدم خود را در بازار بفروشد:
ارزش فروش حق تقدم 400=40.000×100 سهم (حق
تقدم)
2.600=260.000 (قیمت سهم بعد از مجمع) ×100 سهم
260.000+40.000=300.000
بنابراین حق تقدم اثری بر ثروت سهامدار ندارد ولی ممکن
است درصد مالکیت سهامدار در شرکت را تغییر دهد. آنچه ذکر شد صرفاً حالت تئوریک
موضوع است و باید توجه کنید که عوامل دیگری نظیر انتشار برخی اطلاعات و همچنین
گرایشهای ذهنی سهامداران در انتخاب و خرید و... قیمتهای تئوریک را تحت تاثیر
قرار میدهند.
تحلیل تکنیکی سهام
تحلیل
تکنیکی سهام یکی دیگر از روشهای خرید و فروش سهم در بازار بورس است. در این روش،
سرمایهگذاران و تحلیلگران براساس تحلیل قیمت، حجم معاملات و روند حاکم بر این دو
مولفه سعی میکنند زمان مناسب برای خرید یا فروش سهم را بیابند. در اغلب موارد این
سرمایهگذاریها کوتاه مدت هستند.
در تحلیل
تکنیکی سهم، سرمایهگذاران با محاسبه برخی شاخصها و نوسانگرها نقاط مناسب خرید یا
فروش سهام را مییابند؛ بدون آن که بر روند کلی حرکت سهم تکیه کنند. در واقع در
این روش سرمایهگذاران به دنبال چرایی نیستند بلکه به دنبال چگونگی هستند یعنی علت
این که قیمت سهم یک شرکت در حال افت است برای سرمایهگذار اهمیتی ندارد بلکه او
صرفاً با یافتن زمانهای مناسب، به فکر خرید یا فروش سهم خویش است.
فرض کنید
نمودار روند قیمت سهام شرکت X در ماههای
مختلف سال طی یک روند طولانی مدت به شکل زیر باشد:
ملاحظه
میکنید که روند کلی قیمتی سهام در این شرکت منفی است و ممکن است شما نیز با
استفاده از تحلیل بنیادی به این نتیجه برسید که این سهم برای خرید مناسب نیست
(البته لزوماً این گونه نیست) ولی به یک نکته دقت کنید: در نمودار بالا نقاطی وجود
دارد که اگر شما این سهم را در آن نقاط خرید و فروش کنید، سود خواهید برد؛ مثلاً
اگر در نقطه A بخرید و در نقطه B بفروشید، ظرف مدت کوتاهی (حدود دو ماه) بیش
از 30 درصد سود خواهید برد. البته نمودار رسم شده قیمت سهام را به صورت ماهانه
ترسیم کرده؛ در حالی که ممکن است این روندها در کمتر از یک ماه اتفاق بیفتد.
بنابراین در تحلیل تکنیکی سرمایهگذار صرفاً به دنبال استفاده از فرصتهای ایجاد
شده در بازار است تا بتواند با بهرهگیری از آنها سود کسب کند.
اما آنچه در
تحلیل تکنیکی بسیار دشوار است، شناسایی همین نقاط خرید و فروش است. البته مدلها و
شاخصهای بسیاری برای تحلیل تکنیکی مطرح شدهاند که سرمایهگذاران میتوانند با
انطباق روندهای بازار بر این مدلها و شناسایی شاخصهای آنها، این نقاط را شناسایی
و به سرمایهگذاری اقدام کنند. لازم به ذکر است ک این تکنیک در ایران بسیار
نوپاست.
افق زمانی سرمایهگذاری در سهام
سرمایهگذار
قبل از تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری باید مشخص کند که نوع سرمایهگذاری بلند
مدت یا کوتاه مدت است. جو حاکم در بازار بعضی از سهمها را مناسب سرمایهگذاری
بلندمدت و برخی دیگر را مناسب کوتاه مدت میداند. سرمایهگذاری که برای بلندمدت
سرمایهگذاری کرده است، نباید از نوسانات قیمتی کوتاه مدت نگران باشد چون او برای
بلندمدت سهم خود را تحلیل کرده و برعکس، سرمایهگذار کوتاه مدت با روند کلی چندان
کاری ندارد و نوسانات روزانه بازار برایش حائز اهمیت است. ازاین رو در مورد
سرمایهگذاری کوتاه مدت عواملی مانند زمان خرید و فروش، تاریخ برگزاری مجمع
فوقالعاده و... دارای اهمیت است؛ در حالی که در سرمایهگذاری بلندمدت باید به
عواملی مانند تغییرات مدیریتی شرکت، تحت پوشش رفتن شرکت، طرحهای
توسعهای آتی شرکت و... توجه کرد.
سبد سهام (پورتفولیو)
پورتفوی یا
پورتفولیو به مجموعهای از سهام مختلف به منظور کاهش ریسک و افزایش بازده اطلاق
میشود. سرمایهگذاران معمولاً برای فرار از خطر نوسانات قیمت و بازده سهام به
خرید انواع مختلف سهم اقدام میکنند تا هنگامی که یک سهم با افت قیمت مواجه شد،
مجموعه سرمایه فرد آسیب کمتری ببیند و بازده به نسبت کمتری کاهش یابد.
اگر سهام
موجود در سبد سرمایهگذاری حرکت یکسانی داشته باشد یعنی اگر سهم «الف» با افت
بازده مواجه میشود، سهم «ب» نیز افت بازده داشته باشد، گفته میشود این دو سهم با
یکدیگر همبستگی مثبت دارند (معمولاً چنین سهامی مربوط به یک صنعت مشابه هستند) و
اگر سهام موجود در سبد حرکت مخالف یکدیگر داشته باشند، سهام با یکدیگر همبستگی
منفی دارند. درجه همبستگی را با
نمایش میدهند.
میتواند در بازده 1+
تا 1- قرار داشته باشد. هرچه
به 1- نزدیکتر شود،
ریسک مجموعه پورتفوی کاهش مییابد. برای ضرایب همبستگی میتوان تعاریف زیر را
ارائه کرد:
برای این
که دو سهم برای ایجاد پورتفولیو مناسب باشند، باید درجه همبستگی بین آنها منفی
باشد.
برای درک
این موضوع به نمودارهای زیر دقت کنید:
ریسک
حداکثر است و برای ایجاد
پورتفوی و
سرمایهگذاری، انتخاب
این دو سهم
مناسب نیست.
ریسک حداقل
است و برای ایجاد
پورتفوی و
سرمایهگذاری، انتخاب
این دو سهم
مناسب است.
برای
محاسبه ریسک پورتفوی (برای دو سهم) میتوان از فرمول زیر بهره جست:
ریسک
پورتفوی (برای دو سهم) =
وزن
هریک از سهام در سبد پورتفوی = w1|2
ریسک
هریک از سهام در سبد =
ضریب
همبستگی بین دو سهم =
برای
محاسبه ریسک پورتفوی بین چند سهم مختلف فرمولهای پیچیدهای وجود دارد که معمولاً
نیازمند محاسبات آماری فراوان و تخصصی است که از حوصله این نوشتار خارج است.
ریسک و بازده
یکی دیگر
از معیارهای خرید یا فروش سهام (ارزشگذاری سهام از دید سرمایهگذار) در بازار
بورس ترجیحات خود سرمایهگذاران است. برخی سرمایهگذاران ریسکپذیر، برخی
ریسکگریز و برخی در برابر ریسک بیتفاوتند.
رابطه بین
ریسک و بازده از دید سرمایهگذاران رابطهای مستقیم است یعنی هرچه سرمایهگذار
ریسک بالاتری را متقبل شود، بازده بالاتری را نیز انتظار خواهد داشت و بالعکس.
بر همین
اساس برخی سهامداران با اتکا به بعضی اطلاعات به خرید یا فروش سهام خود اقدام
میکنند و ریسک درست یا نادرست بودن اطلاعات را میپذیرند؛ در عوض اگر اطلاعات
درست از آب درآید، سود کلانی نیز خواهند برد و در صورت نادرستی اطلاعات زیان
خواهند داد بنابراین استفاده یا عدم استفاده از برخی اطلاعات موجود در بازار صرفاً
به ترجیحات سرمایهگذار بستگی دارد.
انواع ریسک
ریسک انواع
مختلفی دارد. در مجموع و از لحاظ ماهیت میتوان ریسک را به دو نوع سیستماتیک و
غیرسیستماتیک تقسیم کرد.
ریسکهای
سیستماتیک: ریسکهایی هستند که با تنوع دادن به اقلام سرمایهگذاری نمیتوان آنها
را کاهش داد. این نوع ریسکها قابل حذف و کنترل نیستند و به عوامل برون شرکتی مثل
متغیرهای کلان و متغیرهای در سطح صنعت مربوط میشوند. به این نوع ریسکها، ریسک تنوعناپذیر
هم میگویند. تورم، جنگ، تغییر قوانین و مقررات، مالیات و ... نمونههایی از ریسک
غیرقابل حذف و از نوع سیستماتیک است.
ریسکهای
غیرسیستماتیک: ریسکهایی هستند که با تنوع دادن به اقلام سرمایهگذاری (ایجاد
پورتفوی) میتوان آنها را کاهش داد. این نوع ریسکها قابل حذف و کنترل هستند و به
عوامل درون شرکتی مربوط میشوند. ضعف مدیریت، ورود رقبای جدید، انتخاب محصول جدید
یک شرکت و مواردی این گونه برای سرمایهگذار ریسک غیرسیستماتیک محسوب میشوند که
سرمایهگذار با تشکیل سبد سهام میتواند این ریسک را کاهش دهد.
در شکل
میتوان تفاوت میان ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک را مشاهد کرد. دقت کنید که ریسک
سیستماتیک به علاوه ریسک غیرسیستماتیک، ریسک کل را نشان میدهد.
سوالی که
مطرح میشود این است که ریسک غیرسیستماتیک تا چه حد قابل حذف است؟
در جواب
باید گفت، از آنجا که ریسک غیرسیستماتیک مربوط به عوامل درون شرکتی است با مدیریت
صحیح و ایجاد سبد سهام میتوان سطح این ریسک را تا حد ریسک سیستماتیک کاهش داد و
همان گونه که ذکرشد ریسک سیستماتیک قابل حذف نیست و در نتیجه ریسک سرمایهگذار فقط
شامل ریسک سیستماتیک خواهد بود. سایر انواع ریسکها که در این نوشتار فقط به ذکر
نام آنها اکتفا میشود، عبارتند از:
ریسک
تجاری، ریسک مالی، ریسک بازار، ریسک نرخ بهره، ریسک نقدینگی و ریسک قدرت خرید.
توصیههای مهم به سرمایهگذاران در بازار بورس
·
شما به
عنوان کسی که قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید هدف از خرید سهم و
سرمایهگذاری در بورس را بدانید. باید بدانید که برای کوتاه مدت خرید میکنید یا
بلندمدت. باید انتظارتان را از بازده سهمی که میخرید، مشخص کنید. در مجموع باید
برای خود هدف و چشمانداز معین کنید.
·
قبل از
خرید حتماً تحقیق کنید.
پیش از این
که سهم شرکتی را بخرید حتماً در مورد وضعیت فعلی و برنامههای آینده شرکت موردنظر
اطلاعات لازم را کسب کنید. برای این کار میتوانید با متخصصان این حوزه مشورت
کنید. همچنین میتوانید از برخی سایتهای مفید دراین زمینه بهره ببرید.
·
اسیر
شایعات نشوید.
بزرگترین
خطری که سهامداران را تهدید میکند، شایعات بازار است. سعی کنید اسیر شایعات نشوید
و در مورد هر خبری تحقیق کنید.
·
دلسرد
نشوید.
اگر برای
بلندمدت سرمایهگذاری کردهاید، با نوسانات کوتاه مدت بازار دلسرد نشوید و اگر
برای کوتاه مدت خرید کردهاید، تحقیق کنید و علت را بیابید. سعی کنید به جای این
که ناظر بازی باشید، تحلیلگر بازی باشید.
·
بر بعضی
نسبتهای مالی مثل P/E یا هر نسبت
دیگری به صورت جداگانه تکیه نکنید.
سعی کنید
دید سیستماتیک داشته باشید و مسائل موجود در بازار و شرکت را توامان بررسی کنید.
دید سیستماتیک به شما کمک میکند که مسائل را با هم ببینید و فریب برخی شاخصهای
موقتی را نخورید.
·
خود را با
دیگران مقایسه نکنید.
شما خودتان
هستید؛ با سرمایهای متفاوت، فکری متفاوت، انتظاری متفاوت و استراتژیهایی متفاوت.
با طناب دیگران وارد چاه نشوید.
نتیجه پژوهش
بازار بورس
به عنوان یکی ازبازارهای مالی، بازاری جذاب برای سرمایهگذاران محسوب میشود. یکی
از نقشهای این بازار، جذب سرمایههای سرگردان مردم از سطح جامعه و به کارگیری
آنها در تولید و اشتغالزایی است.
بورس علاوه
بر فواید اقتصادی، برای خود سهامداران نیز منافع مالی دارد. البته در کنار این
منافع، همواره مخاطرات و ریسکهایی نیز در کمین سرمایهگذار خواهد بود. یادگیری و
استفاده از تحلیلهای بنیادی و تکنیکی میتواند شما را در سرمایهگذاری موفق در
بازار بورس یاری کند و مخاطرات را برای شما به حداقل ممکن برساند.
عنصر
اطلاعات همواره میتواند به عنوان کلید موفقیت شما عمل کند. سعی کنید پیوسته
اطلاعات کافی از بازار داشته باشید تا بتوانید تصمیمات درستی اتخاذ کنید. برای
اطلاعات و یادگیری بیشتر میتوانید به سایتهای زیر مراجعه کنید:
1- www.irbourse.com
2- http://www.investopedia.com/
3- http://www.moneychimp.com/
4- http://www.wsharpe.com/
5- http://www.financialengines.com/
6- http:/Viking.som.yale.edu/will/finman540/classnotes/notes.html
7- http://www.smartmoney.com/
8- http://www.solver.com/
9- http://www.finportfolio.com/