مقاله ها

1400/10/28
نویسنده : کامبیز شاهرودی - سید سعید میرواحدی
hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff2244020000007d07000001000500

                       

مفاهیم پایه‏ای و آمارهای مربوط به استراتژی پلتفرم مشترک

کامبیز شاهرودی

سید سعید میرواحدی Mirvahedi@saipacorp.com

مرکز مطالعات و برنامه‏ریزی استراتژیک سایپا

 

با وجود پذیرش استراتژی‏های پلتفرم و تداوم یک کاسه کردن برندهای خودرو توسط خودروسازان، در پنج سال اخیر شرکت‏ها در استفاده از تکنولوژی‏های پایه‏ای خودرو برای تولید مدل‏های مختلف موفقیت چندانی به دست نیاورده‏اند. استراتژی‏های پلتفرم در گذشته بیشتر به عنوان ابزاری برای بهبود کارایی و کاهش هزینه به کار برده می‏شد اما انتظار می‏رود در آینده از این استراتژی برای تنوع بخشیدن به تولیدات و مدل‏ها استفاده شود. همچنان که تقاضا برای مدل‏های مختلف خودرو رو به افزایش است، خودروسازان به راحتی قادر نخواهند بود با استفاده از استراتژی پلتفرم، تیراژ تولید انواع مدل‏ها را (به ازای هر پلتفرم) افزایش دهند. شرکت جنرال موتورز تنها خودروسازی است که توانست از حداکثر مقیاس تولید به ازای هر پلتفرم به طور موثر استفاده و پلتفرم‏های خود را اداره کند. این شرکت در سال 2003 بالغ بر 1 میلیون و 660 هزار دستگاه خودرو را که تمامی آنها از طریق پلتفرم جی ام 800 تولید شده بودند، در سرتاسر جهان فروخت. پلتفرم جی ام 800 شرکت جنرال موتورز از بزرگترین پلتفرم‏ها در صنعت خودروست.

کاهش هزینه‏ها، ارتقای کیفیت و تحویل به موقع انواع مدل‏های خودرو به مشتریان مختلف و در مکان‏های جغرافیایی متفاوت جزء اهداف برتر تمامی خودروسازان جهانی است. پلتفرم مشترک، خودروسازان را در دستیابی به این اهداف یاری می‏کند. با به کارگیری این استراتژی، به جای این که منابع مختلف شرکت صرف تولید یک نوع خودرو/ مدل شود، برای تولید و مونتاژ چند نوع خودرو/مدل مورد استفاده قرار می‏گیرد.

در بخش اول این مقاله سعی بر این است که به معرفی پلتفرم مشترک، ویژگی‏ها، الگوها و نقاط ضعف و قوت آن بپردازیم و در بخش دوم به بررسی آمار و ارقام مربوط به به کارگیری و اجرای استراتژی پلتفرم مشترک توسط خودروسازان جهانی خواهیم پرداخت و در آخر نیز به منظور ارائه مثالی از کاربرد این استراتژی، نمونه پلتفرم ال 90 شرکت رنو تحلیل خواهد شد.

 

تعریف پلتفرم مشترک

در جهان رقابتی امروز برای این که شرکت‏ها بتوانند محصولات را با قیمت کمتری به دست مصرف کننده برسانند، سعی در کاهش قیمت تمام شده از طریق تولید قطعات به مقدار انبوهتر دارند.

صنعت خودروسازی، یک دستگاه خودرو را از منظر مصرف‏کننده به دو بخش تقسیم می‏کند:

1-     بخشی که در معرض دید مصرف‏کننده قرار دارد و شامل اتاق و تزئینات داخلی و خارجی آن است.

2-     بخشی که از دید مصرف‏کننده پنهان است و قوای محرکه و قطعات و مجموعه‏های مرتبط با آن را دربرمی‏گیرد که پلتفرم نامیده می‏شود و حدود 60 تا 65 درصد ارزش خودرو را تشکیل می‏دهد.

پلتفرم مشترک یعنی تولید چند خودرو/مدل که دارای اجزا و قطعات زیربنایی مشترک هستند و برای ساخت آنها از منابع مشترک استفاده شود.

 

پلتفرم مشترک برای اجزا و قطعات خودرو

استراتژی پلتفرم مشترک برای تمامی قطعات و مجموعه‏های خودرو کاربرد ندارد. اگرچه خودروسازان جهانی تلاش می‏کنند تا بتوانند بخش‏های بیشتری از خودرو را با استفاده از این استراتژی تولید کنند اما در دامنه کاربرد آن، ملاحظاتی باید رعایت شود. به نظر می‏رسد خودروسازان تاکنون در به کارگیری پلتفرم مشترک برای اجزا و قطعات ذیل موفق بوده‏اند:

  1. موتور و متعلقات
  2. کفی خودرو
  3. گیربکس
  4. اکسل‏ها
  5. سیستم ترمز
  6. سیستم فرمان
  7. سیستم تعلیق
  8. فریم صندلی‏ها
  9. کولر ـ سیستم تهویه
  10. سیستم برقی و الکترونیکی
  11. باک و سیستم سوخت رسانی
  12. سیستم اگزوز
  13. سیستم‏های کنترلی خودرو

 

تلاش برای به اشتراک گذاری

امروزه موضوع به کارگیری و استفاده از قطعات مشترک از مفهوم پلتفرم‏ها نیز فراتر رفته است. خودروسازان جهانی به شدت در پی یافتن استراتژی‏هایی هستند که بتوانند سایر سیستم‏ها و مجموعه‏های اصلی خودرو را از طریق پلتفرم‏ها به اشتراک بگذارند. در حال حاضر خودروسازان جهانی بیشتر به سمت هدف‏گذاری برای به اشتراک گذاشتن قطعات و مجموعه‏هایی هستند که در ظاهر (یعنی از بیرون خودرو) قابل مشاهده نیستند. به عبارت دیگر اجزایی که در برگیرنده برند و هویت خودرو نیستند ولی می‏توان آنها را برای مدل‏ها و خودروهای مختلف به کار گرفت. همچنان که به کارگیری سیستم‏های الکترونیکی در خودرو رو به افزایش است، استفاده مشترک این گونه قطعات در مدل‏های مختلف خودرو، هزینه‏ها را به شدت کاهش خواهد داد.

در سال‏های اخیر، استراتژی پلتفرم کاربرد بسیاری در صنعت خودرو پیدا کرده زیرا برای خودروهای مختلف قابل استفاده است. پلتفرم می‏تواند برای گروهی از موتورها و سیستم‏های انتقال قدرت به کار رود. استفاه از پلتفرم باعث صرفه‏جویی‏های اقتصادی برای خودروسازان می‏شود و همچنین از نظر زمانی به عرضه سریع محصولات جدید خواهد انجامید.

هم اکنون خودروهای بسیاری در امریکا و اروپا با استفاده از پلتفرم مشترک تولید می‏شوند. ممکن است ازنظر مشتری، خودروهایی نظیر ساب، ساترن یا اُپل به طور کامل با یکدیگر تفاوت داشته باشند اما برای تولید آنها از پلتفرم مشترک و حتی امروزه موتور شبیه به هم استفاده شده است.

شرکت فولکس واگن نسبت به سایر خودروسازان، از پلتفرم‏های مشترک بیشتری استفاده کرده است. به عنوان مثال این شرکت در تولید خودروهای گلف، ائودی، اشکودا و سیات از پلتفرم مشترک استفاد می‏کند؛ در حالی که هر یک از این خودروها، ویژگی منحصر به فرد خود را دارند. همچنین شرکت مذکور در برخی موارد حتی از پلتفرم مشترک سیستم‏های تعلیق، ترمز و نیز موتور مشترک استفاده می‏کند و از این نظر در صنعت خودرو پیشگام است.

شرکت فورد نیز همین کار را برای خودروهایی مانند فوکوس و مزدا انجام داده است. اگرچه جنرال موتورز در اجرای پلتفرم دو خودروی جگوار نوع S و لینکون موفق نبوده اما این شرکت سال‏ها از پلتفرم مشترک به طور موفقیت‏آمیز برای تولید خودروهایی از قبیل بیوک، پونتیاک و الدزمبیل استفاده کرده است.

دنیای خودروسازی هر روز در حال تغییر است. این تغییر با محوریت کامپیوتر و تکنولوژی‏های جدید سرعت بیشتری به خود گرفته است. بازارها نیز در حال تغییرند و هر روز ویژگی‏های جدیدی در قالب بخش‏های خاص و محدود بازار به وجود می‏آید و تلاش خودروسازان نیز در جهت تولید محصولاتی است که بتوانند نیازهای مشتریان در بازارهای مختلف را پاسخگو باشند. در این میان پلتفرم نقش بزرگی را ایفا می‏کند. پلتفرم از هزینه‏ها می‏کاهد و بر سرعت توسعه می‏افزاید و به مشتریان شانس بیشتری برای انتخاب محصول مورد نظر می‏دهد.

 

ویژگی‏های پلتفرم مشترک

حال سوال این است که برای انتخاب پلتفرم مشترک چه الزاماتی را باید رعایت کرد؟

خودروسازان جهانی هنگام انتخاب یک پلتفرم مشترک موارد ذیل را درنظر می‏گیرند:

  1. در پلتفرم نباید از خودروهای رایج استفاده شود زیرا به سرعت از رده خارج می‏شوند.
  2. امکان تغییر در هر کلاسی وجود دارد.
  3. موتور خودروهایی که با استراتژی پلتفرم تهیه می‏شوند باید sub frame داشته باشد، تا تغییر موتور و متعلقات به راحتی امکان‏پذیر باشد.
  4. پلتفرم باید جدید باشد؛ به گونه‏ای که تقریباً همزمان یا با فاصله زمانی کمی با محصول خارجی به بازار بیاید. در جدید بودن پلتفرم موارد ذیل را باید درنظر داشت:

-       سبک بودن

-       کم مصرف‏بودن

-       پاسخگو بودن در برابر استانداردهای جدید زیست محیطی

-       بالا بودن ایمنی

-       توجه به شرایط و استانداردهای مربوط به مهندسی فاکتورهای انسانی

-       قابلیت تغییر فاصله چرخ‏های جلو و عقب

 

الگوهای همکاری استراتژیک در صنعت خودرو

خودروسازان جهانی در جهت به کارگیری منافع حاصل از مشارکت در انجام فعالیت‏های مختلف و به اشتراک گذاشتن سطح یادگیری، الگوهای همکاری مختلفی را طراحی کرده‏اند. به کارگیری هر یک از این الگوها با توجه به عوامل مختلفی از قبیل قابلیت‏های محوری شرکت‏ها، مزیت‏های رقابتی، دسترسی به بازار، استراتژی‏های رشد و... تعیین می‏شود. الگوهای رایج عبارتند از:

  1. راهکارهای سنتی توسعه صنعت
  2. همکاری مشترک
  3. ادغام
  4. در اختیار گرفتن شرکت‏های کوچک
  5. همکاری استراتژیک برمبنای تقسیم وظایف
  6. همکاری استراتژیک برمبنای پروژه‏های مشترک
  7. همکاری استراتژیک برمبنای پلتفرم مشترک

 

این که خودروسازان جهانی از کدام یک (ترکیبی) از این الگوها استفاده کنند، تابعی از عوامل فوق است.

 

تکنیک MTM

تکنیک MTM یکی از ابزارهای مفید برای انتخاب نوع همکاری میان دو شرکت به شما می‏آید. این الگو اولین بار در سال 2003 توسط پروفسور جوئیجی ایجیا و دکتر مجید کسمایی از دانشگاه صنعتی توکیو مطرح شد. با استفاده از این تکنیک، قابلیت‏های خودروسازان از سه جنبه ساخت، سطح فناوری و نفوذ در بازار مورد ارزیابی قرار می‏گیرد. هر یک از دو شرکت در هر کدام از سه زمینه فوق می‏توانند دارای وضعیت مناسب و سطح بالا (H) و یا وضعیت نامناسب و نازل (L) باشند.

انواع ارتباطات و استراتژی‏های اثربخش در مدل MTM بر اساس قابلیت‏های شرکت‏های موردنظر در هفت نوع استراتژی ارائه شده است. این استراتژی‏ها عبارتند از:

·         برون سپاری تولید

[Manufacturing outsourcing (MF.O.)]

·         مشارکت در راه‏اندازی خط تولید جدید

[Joint new manufacturing line (J.L.)]

·         مشارکت در تحقیق و توسعه و توسعه محصول

[Joint R&D and joint product development (J.P.)]

·         دریافت تکنولوژی تحت لیسانس

[Technology licensing (T.L.)]

·         برون سپاری بازاریابی

[Marketing outsourcing (M.O.)]

·         مشارکت در توزیع

[Joint Distribution (J.D.)]

·         مشارکت در بازاریابی

[Joint Marketing (J.M.)]

 

برای تعیین نوع استراتژی همکاری میان دو شرکت، ابتدا هر دو شرکت را از سه جنبه پیشگفته (تولید، تکنولوژی و بازاریابی) مورد بررسی قرار داده و در دو طیف H (سطح بالا) و L (سطح پایین) به آنها امتیاز می‏دهند. به عنوان مثال HHL یعنی (به ترتیب ازسمت چپ) شرکت از نظر ساخت در سطح بالا، از نظر سطح فناوری بالا و از نظر توانایی در بازاریابی در نفوذ در بازار در سطح پایینی قرار دارد. در مرحله بعد، با توجه به جدول زیر می‏توان نوع استراتژی‏ها را برای همکاری میان دو شرکت مشخص کرد.

 

 

وضعیت همکاری براساس ماتریس MTM و وضعیت‏های بالقوه آینده

شرکت الف

HHH

HHL

HLH

LHH

HLL

LHL

LLH

LLL

شرکت ب

HHH

J.P.

J.P.

M.O.

T.L.

MF.O.

J.P.

T.L.

M.O.

MF.O.

J.P.

M.O.

MF.O.

T.L.

MF.O.

T.L.

M.O.

HHL

 

J.P.

J.D.

T.L.

M.O.

MF.O.

M.O.

J.P.

T.L.

J.D.

MF.O.

J.P.

J.D.

MF.O.

T.L.

M.O.

MF.O.

T.L.

J.D.

HLH

 

 

J.M.

MF.O.

T.L.

M.O.

MF.O.

T.L.

M.O.

MF.O.

MF.O.

M.O.

LHH

 

 

 

J.L.

J.P.

MF.O.

T.L.

M.O.

J.L.

J.P.

M.O.

J.L.

T.L.

J.L.

T.L.

M.O.

HLL

 

 

 

 

J.D.

MF.O.

T.L.

J.D.

MF.O.

M.O.

MF.O.

J.D.

LHL

 

 

 

 

 

J.L.

J.P.

J.D.

J.L.

T.L.

M.O.

J.L.

T.L.

J.D.

LLH

 

 

 

 

 

 

J.L.

J.L.

MF.O.

LLL

 

 

 

 

 

 

 

J.L.

J.D.

 

پلتفرم‏ها در برابر معماری

همان گونه که گفته شد، پلتفرم به معنی ساخت چند مدل خودرو با زیربنایی مشترک و با 60 تا 70 درصد قطعات مشترک است. خودروهایی که با استفاده از پلتفرم تولید می‏شوند، از نظر نمای خارجی کاملاً متفاوت هستند اما قسمت کف خودرو و داخل کاپوت آن مشترک است. بنابراین خودروسازان قادر خواهند بود با استفاده از این استراتژی چند خودرو/مدل را با یک شیوه تولید کنند.

در سال‏های اخیر، مفهوم استراتژی پلتفرم به تدریج جای خود را به مفهوم یا استراتژی معماری مشترک داده است. با توجه به این که خودروسازان مختلف تعاریف متفاوتی از پلتفرم ارائه داده‏اند لذا این تفاوت در تعریف معماری مشترک نیز صادق است.

در تعریفی ساده، معماری را می‏توان به عنوان مجموعه مدول‏ها[1] و قطعات مشترکی در نظر گرفت که طراحان می‏توانند برای ساخت بخش بزرگی از خودرو، آن را انتخاب کنند. معمولاً این قطعات مشترک قابل مشاهده نیستند و هیچ نقشی در تعیین هویت و برند خودرو ندارند. هنوز هیچ رویه یکسانی که مشخص کند تعداد واقعی معماری مشترک به کار برده شده در خودرو چقدر باید باشد، وجود ندارد. به عنوان مثال بالغ بر 40 درصد از قطعات مدل‏های جدید «بی.ام.و» یعنی سری 6 و سری 5 با یکدیگر مشترک هستند. بنابراین در حالی که این دو مدل تقریباً با هم متفاوتند اما هر دو به یک گروه پلتفرم یعنی «ائی 60» تعلق دارند. شرکت فورد نیز در تولید مدل‏های فوکوس، سی ـ ماکس، اس 40 و مزدا 3 از 40 درصد قطعات مشترک استفاده کرده است.

منتقدان طرح به اشتراک‏گذاری قطعات معتقدند که استفاده از این طرح به نوعی انجام مهندسی مجدد در فرایند تولید است. آنها اعتقاد دارند که سازندگان قطعات علاقه‏مند به این طرح هستند چون توانایی آنان را در ساخت قطعات بالا می‏برد.

اما مشتریان عقیده دیگری دارند. آنان می‏گویند چرا باید برای خودروی آئودی که قسمت پایین/کف آن شبیه اشکوداست، پول بیشتری بدهیم؟ آنان عقیده دارند که استراتژی پلتفرم/ به اشتراک‏گذاری قطعات، صرفاً سود خودروسازان را افزایش می‏دهد.

 

مزایای استفاده از پلتفرم

به کار گیری و اجرای پلتفرم مشترک مزایای مختلفی را برای خودروسازان جهانی به همراه دارد که عبارتند از:

  1. کاهش هزینه توسعه مدل‏های جدید
  2. بهره‏گیری از صرفه‏جویی‏های ناشی از مقیاس
  3. بهره‏گیری از صرفه‏جویی‏های ناشی از دامنه فعالیت
  4. حداکثر کردن ارزش محصول
  5. کاهش تعداد قطعات از طریق به اشتراک گذاشتن آنها
  6. دستیابی به نوآوری و کیفیت برتر
  7. استانداردسازی جهانی
  8. افزایش تنوع مدل‏های تولیدی
  9. امکان عرضه انواع مختلف بدنه‏ها با استفاده از یک موتور مشترک
  10. امکان ارزانتر کردن خودروهای تولیدی
  11. افزایش انعطاف‏پذیری استراتژی حضور در بازار و به روزآوری محصول
  12. توانایی و قابلیت ایجاد قطعه‏سازان و مجموعه‏سازان در مقیاس جهانی
  13. تسهیل در گستردگی خدمات پس از فروش

 

معایب استفاده از استراتژی پلتفرم

اگرچه به کارگیری و اجرای پلتفرم مشترک دارای مزایای مختلفی است اما نباید فراموش کرد که این استراتژی ممکن است برای خودروسازان مشکلاتی به همراه داشته باشد.

بنابراین این استراتژی باید با دقت و احتیاط به کار گرفته شود. معایب این استراتژی به شرح زیر است:

1. تضعیف برند محصول: براساس تکنولوژی‏های استانداردی که در یک پلتفرم استفاده می‏شود اگر این پلتفرم مبنای تولید مدل‏های متنوع قرار گیرد، ممکن است هویت محصول کمرنگ شود. به عنوان مثال شرکت «بی.ام.و» مدعی است که مدل جتتا گروه فولکس واگن قادر به رقابت با مدل‏های مستقل این شرکت (که بدون استفاده از پلتفرم تولید شده‏اند) نیست زیرا این مدل براساس پلتفرمی که چند مدل دیگر را نیز تولید می‏کند، تولید شده است.

2. ناسازگاری تکنولوژیکی : تکنولوژی‏های مختلف یک پلتفرم به منظور یکپارچه‏سازی در یک تکنولوژی استاندارد، باید به دقت و هوشمندانه طرحی شوند؛ در غیر این صورت خودروسازان می‏بایست مدام میان تکنولوژی‏های ناسازگار، هماهنگی و سازگاری ایجاد کنند.

3. تمرکز ریسک : اگرچه خودروسازان جهانی ممکن است از طریق تولید انواع مدل در یک پلتفرم، ریسک کمتری (تسهیم ریسک میان انواع مدل‏ها) را تجربه کنند اما اگر ثابت شود که این پلتفرم اصلی درست طراحی و تجهیز نشده است، آن گاه ریسک کلی این خودروسازان افزایش خواهد یافت. کوچکترین خطا در طراحی پلتفرم مشترک ممکن است باعث ریسک در تولید مدل‏های مختلف شود. به عنوان مثال به تازگی شرکت جنرال موتورز بالغ بر 1 میلیون و 100 هزار دستگاه خودرو را که دچار نقص فنی در سیستم ترمز بودند، فراخواند. این فراخوان به منظور تعمیر رایگان خودروهای معیوب انجام شد و هزینه‏ای بالغ بر 2 میلیون و 200 هزار دلار برای این شرکت در برداشت. تمامی این خودروها از طریق استراتژی پلتفرم مشترک تولید شده بودند.

 

مهمترین خصوصیات یک پلتفرم مطلوب برای طرح محصولات مشترک

  1. ارزان بودن پلتفرم در مقایسه با کلاس خودرو

-        ارائه پلتفرم در کلاس پایین‏تر نسبت به کلاس خودرو به منظور سبک بودن و ارزان بودن

-        استفاده از پلتفرم ارزان در همان کلاس

  1. قابلیت دسترسی به پلتفرم
  2. برخورداری از دانش فنی در پلتفرم مربوطه به منظور قابلیت تغییر و بهینه‏سازی پیوسته
  3. برخورداری از مالکیت در جهت بهینه‏سازی و تغییر پلتفرم
  4. پلتفرم با قابلیت ارزان سازی
  5. قابلیت توسعه پلتفرم‏های مشترک آینده براساس پلتفرم مربوطه
  6. قابلیت تطابق با خواسته‏ها و نیازهای مشتریان هدف
  7. قابلیت تطابق با استانداردهای محیط زیست
  8. قابلیت دوگانه سوز کردن پلتفرم
  9. قابلیت به کارگیری در چند کلاس خودرو
  10. قابلیت استفاده از نیروی محرکه دیگر بر روی پلتفرم
  11. استفاده حداکثر از سرمایه‏گذاری‏های موجود با استفاده از پلتفرم ایده‏آل
  12. تقویت استراتژی عدم وابستگی و ایجاد پایگاه منطقه‏ای طراحی و تولید

 

پیشگامان به کارگیری و اجرای استراتژی پلتفرم مشترک در صنعت خودرو

آمارهای مربوط به پلتفرم‎ها

با توجه به آمارهای ارائه شده در سال 2003، شش پلتفرم جهانی با تیراژ فروش سالانه بالغ بر یک میلیون دستگاه خودرو وجود داشته است. بین سال‏های 2003-1998 تعداد پلتفرم با این تیراژ فروش ثابت مانده است. اما در خصوص تعداد پلتفرم‏هایی که تیراژ فروش آنها بالغ بر 500 هزار دستگاه خودرو در سال بوده است، تغییراتی مشاهده می‏شود؛ به این ترتیب که تعداد این پلتفرم‏ها از 29 پلتفرم در سال 1998 به 24 پلتفرم در سال 2003 کاهش یافته است.

تمامی 20 پلتفرم برتر جهان، هرکدام فروشی بالغ بر 600 هزار دستگاه خودرو در سال داشته‏اند که این آمار در مقایسه با پنج سال قبل تغییر چندانی نکرده است اما رتبه‏بندی از نظر تیراژ فروش تا حدودی کاهش نشان می‏دهد؛ به این صورت که صدمین پلتفرم در سال 2003 فروشی بالغ بر 120 هزار دستگاه خودرو داشت که در مقایسه با 140 هزار دستگاه خودرو در سال 1998 معادل 20 هزار خودرو کمتر است.

تفاوت اصلی میان پلتفرم‏های سال 1998 و 2003 در این است که در گذشته تعداد مدل‏های محدودی به ازای هر پلتفرم تولید می‏شد؛ در حالی که در سال 2003 تعداد مدل‏های بیشتری توسط هر یک از پلتفرم‏ها تولید شده است و انتظار می‏رود این روند ادامه داشته باشد. شرکت فولکس واگن در سال 1998 یکی از شرکت‏های پیشگام در به کارگیری و اجرای پلتفرم مشترک بود و پلتفرم گلف این شرکت یکی از بزرگترین پلتفرم‏های آن زمان به شمار می‏رفت. این شرکت در سال 1998 بالغ بر شش مدل را از طریق پلتفرم گلف تولید می‏کرد. در سال 2003 این تعداد به 10 مدل افزایش یافت و در حال حاضر به 14 مدل رسیده است.

 

تعداد فروش/تولید به ازای هر پلتفرم

با مراجعه به آمار مربوط به فروش و تولید خودروسازان جهانی که از استراتژی پلتفرم مشترک استفاده کرده‏اند، می‏توان طرفداران اصلی این استراتژی را شناسایی کرد. جدول زیر این آمار را ارائه می‏دهد.

 


جدول میانگین تیراژ فروش به ازای هر پلتفرم (2003)

میانگین فروش به ازای هر پلتفرم

فروش سال 2003

تعداد پلتفرم‏ها

خودروسازان

رتبه

303.352

2.730.172

9

هوندا

1

291.889

4.670.217

16

گروه فولکس واگن

2

221.241

4.646.066

21

رنو ـ‌ نیسان

3

221.172

2.654.069

12

پژو ـ سیتروئن

4

209.786

5.874.003

28

تویوتا

5

172.957

7.091.234

41

فورد

6

162.811

9.768.668

60

جنرال موتورز ـ فیات

7

155.932

3.898.292

25

دایملر ـ کرایسلر

8

148.764

1.041.350

7

بی ام و

9

120.098

2.281.853

19

هیوندای

10

109.186

1.091.859

10

سوزوکی

11

66.360

1.061.754

16

میتسوبیشی

12

43.516

87.032

2

رور

13

176.303

56.946.896

266

جمع

 

باتوجه به میانگین فروش به ازای هر پلتفرم، شرکت فولکس واگن در جایگاه دوم قرار دارد که این موضوع با توجه به سابقه شرکت مذکور در به کارگیری استراتژی پلتفرم مشترک کاملاً طبیعی به نظر می‏رسد. اما جای تعجب است که شرکت هوندا در صدر این جدول قرار دارد. این شرکت در به کارگیری و اجرای استراتژی پلتفرم مشترک، رقیب جدی شرکت فولکس واگن محسوب می‏شود. فروش سه شرکت رنو ـ نیسان، پژو ـ سیتروئن و تویوتا نیز بالاتر از میانگین (176.303) است. شرکت‏های جنرال موتورز، فورد و دایملر ـ کرایسلر با میانگین فروشی بین 150 هزار تا 170 هزار دستگاه خودرو به ترتیب در جایگاه‏های ششم، هفتم و هشتم قرار دارند.

 

بررسی استراتژی پلتفرم خودروسازان

در این بخش به بررسی استراتژی پلتفرم مشترک خودروسازان برتر جهانی در زمینه به کارگیری و اجرای این استراتژی می‏پردازیم.

 

1. گروه فولکس واگن

استراتژی شرکت فولکس واگن در دهه‏های 1980 و 1990 براساس به کارگیری و اجرای پلتفرم مشترک بود. این استراتژی در حال حاضر به استراتژی زیربنایی «معماری» با عنوان «باستین» تبدیل شده است. اگرچه بخش اعظمی از قطعات دو مدل «پاسات» و «آ 4» مشترک است اما به علت تفاوت در شیوه نصب موتور، این دو مدل توسط دو پلتفرم مختلف تولید می‏شوند. مدل «آ 4» دارای دسته موتور بلندتر است و پلتفرم آن «پی ال 46» نام دارد؛ در حالی که مدل پاسات دارای دسته موتور کوتاهتر و نام پلتفرم آن پی کیو 46 است.

همچنان که استراتژی پلتفرم به سمت بلوغ حرکت می‏کند، شرکت فولکس واگن نیز توانسته است به طور هنرمندانه‏ای مدل‏های سفارشی و با تیراژ تولید پایین را از طریق پلتفرم‏های اصلی خود تولید و به بازار عرضه کند. پلتفرم گلف بزرگترین پلتفرم این شرکت است و پلتفرم «پی کیو 46» جدید در حال حاضر 14 مدل را تولید می‏کند که در مقایسه با پلتفرم «پی کیو 35» قدیمی که تنها 7 مدل را تولید می‏کرد، پیشرفت چشمگیری داشته است. اولین مدلی که توسط پلتفرم «پی کیو 35» تولید شد، «توران» نام داشت (در ماه ژانویه 2003) سپس در ماه مارس همان سال مدل «آ 4» و در پاییز مدل «گلف» از طریق این پلتفرم تولید شد. در همین سال باز هم شاهد معرفی مدل‏های اشکودا اوکتیوا، سیات التیا و تولیدو بودیم. در حالی که در سال 2004 تولید مدل بورا در کشور مکزیک و مدل سیات تانگو در اروپا آغاز شد. قرار است مدل‏های اشکودا (از نوع خودروهای MPV) و آئودی فولکس واگن (از نوع SUV) نیز از سال 2006 تولید شوند.

همچنین شرکت فولکس واگن با استراتژی «باستین» توانست مدل‏های جدیدی را در بخش‏های مختلف بازار معرفی کند (بخش‏هایی که قبلاً هیچ خودرویی معرفی نشده بود). به عنوان مثال مدل مفهومی «c» که «سی 1» نامگذاری شده، شکاف بین بخش‏های بازار مدل پاسات و فایتون را تا حدودی پوشش می‏دهد. این خودرو از نظر اندازه (ابعاد) شبیه مدل آئودی آ 6 است اما تمام سقف آن شیشه‏ای است. همچنین هیچ قطعه مشترکی با مدل پاسات ندارد اما ممکن است در آینده از قطعات مشترک سایر خودروهای لوکس مانند بنتلی آرنج، آئودی آ 8 و فایتون در تولید این خودرو استفاده شود.

 

2. شرکت هوندا

در حال حاضر شرکت هوندا سه پلتفرم سیویک ـ که می‏توان آنها را در یک خانواده پلتفرم قرار داد ـ در دست اجرا دارد. این شرکت در سال 2003 بالغ بر 2 میلیون و 700 هزار دستگاه خودرو را در سرتاسر جهان فروخت که از این تعداد 2 میلیون و 100 هزار دستگاه توسط دو گروه پلتفرم یعنی پلتفرم‏های سیویک و آکورد (سی وای آر) تولید شده بود. در طول سال 2003 یک پلتفرم جدید «سی وای آر» برای تولید مدل آدیسیه معرفی شد.

شرکت هوندا قطعاً بزرگترین خودروساز جهانی نیست اما دارای روش و رویکردی بسیار منضبط و دقیق در زمینه اداره کردن و اجرای استراتژی پلتفرم است و توانسته در طول چند سال گذشته تعداد پلتفرم‏های خود را (به خصوص برای بازار ژاپن) کاهش دهد. البته این شرکت با ناکامی‏هایی در خصوص معرفی مدل‏هایی برای پوشش در بخش کلاس B به ویژه در اروپا نیز مواجه بوده است. اگرچه مدل «فیت» در بازار ژاپن موفق بود اما مدل «جاز» در تسخیر بخش کلاس B در بازار اروپا با شکست رو به رو شد. (در این بخش سهم بازار هوندا رو به کاهش است.)

 

3. گروه پی اس آ (پژو + سیتروئن)

گروه پی اس آ در زمینه به کارگیری و اجرای استراتژی پلتفرم مشترک و کاربرد قطعات مشترک در تولید مدل‏های مختلف خودرو برنامه‏های دقیقی دارد. این شرکت دارای 3 پلتفرم اصلی تحت عناوین پی اف 1، پی اف 2 و پی اف 3 است. هدف شرکت مذکور آن است که بتواند تا سال 2006 بالغ بر 90 درصد از تولیدات خود را از طریق این 3 پلتفرم تولید کند. در سال 2003 این شرکت هنوز دارای 12 پلتفرم برای تولید خودروهای تجاری سبک و MPVs (شریک با شرکت فیات) بود.

هنگامی که تغییر جهت به پلتفرم‏های جدید کامل شود، متوسط تولید به ازای هر پلتفرم به میزان قابل ملاحظه‏ای بهبود خواهد یافت. گروه پی اس آ برای مدل‏هایی که نتوانست از طریق این پلتفرم‏ها آنها را تولید کند، به دنبال شریک جهانی رفت. اتحاد استراتژیک با شرکت فیات برای تولید خودروها/مدل‏های MPVs و ون‏ها و نیز با شرکت تویوتا برای تولید خودروهای کوچک در کشور جمهوری چک، نمونه‏ای از این گونه اقدامات است.

 

4. گروه رنو ـ نیسان

شرکت رنو ـ نیسان از سال 1999 استراتژی پلتفرم مشترک را با حدود 40 پلتفرم و با میانگین مونتاژ 100 هزار دستگاه خودرو به ازای هر پلتفرم آغاز کرد. این شرکت به عنوان بخشی از سیاست یک کاسه کردن و کاهش تعداد پلتفرم  به کمتر از 30 (تا سال 2004) و سپس کمتر از 20 (تا سال 2010) برنامه‏ریزی کرده است. نمودار 1 نشان دهنده روند کاهش تعداد پلتفرم‏های گروه رنو ـ نیسان و نمودار 2 نشان دهنده میانگین مونتاژ خودرو به ازای هر پلتفرم برای گروه طی سال‏های 2010-1998 است.

 

 

 

 

 

نمودار 2 – روند کاهش تعداد پلتفرم (2010-1998)

 

 

 

نمودار 2 – میانگین تولید به ازای هر پلتفرم (2010-1998)

 

 

قرار است 50 درصد از خودروهای این گروه توسط پلتفرم‏های C و B تولید شوند. لازم به ذکر است که این دو پلتفرم مبنا و پایه تولید تمامی مدل‏هایی است که بخش‏های کلاس A|B|C را پوشش خواهند داد. همچنین شرکت نیسان به جای استفاده از یک پلتفرم مستقل برای تولید مدل ماکسیما، قرار است این خودرو را از طریق پلتفرم تعدیل شده آلتیما تولید کند.

مدل‏های داچیا و سامسونگ نیز وارد استراتژی پلتفرم گروه خواهند شد. به تازگی مدل لوگان با عنوان پلتفرم ایکس 90 در دست تولید است.

 

5. شرکت تویوتا

پلتفرم کارولا (ان سی وی) تویوتا مبنای فروش 1 میلیون و 200 هزار خودرو در سال 2003 بود. در حالی که این پلتفرم در سال 1998 حدود 1 میلیون دستگاه خودرو تولید کرده است. در رتبه‏بندی خودروسازان از نظر اجرای استراتژی پلتفرم مشترک، تویوتا با پلتفرم ان سی وی در جایگاه سوم قرار دارد. همچنین این شرکت از نظر پلتفرم کمری (تی ام پی) و ان بی سی به ترتیب در جایگاه پنجم و سیزدهم است.

گفتنی است پلتفرم کارولا در سال 1998 جایگاه پنجم را در اختیار داشت.

پلتفرم ان بی سی با تولید 800 هزار دستگاه خودرو، محور اصلی بازارهای جدید شرکت تویوتا و از دلایل اصلی رشد بازارهایش بوده است.

همچنین شرکت تویوتا توانست توسط برند لکسوس و با استفاده از استراتژی پلتفرم مشترک، بازار خودروهای لوکس را تصاحب کند. بیشتر مدل‏های لکسوس از مدل‏های فعلی تویوتا که این شرکت در تولید و فروش آنها موفق بود، توسعه یافته‏اند.

توجه به این نکته ضروری است که تویوتا و دایهاتسو دارای تعداد محدودی پلتفرم‏هایی هستند که از نظر تیراژ تولید اقتصادی نبوده و حجم تولیدات آنها پایین است. این برخلاف رویکرد منضبط و دقیق شرکت پی اس آ است. به رغم تفاوت در تیراژ تولید پلتفرم‏های تویوتا و پی اس آ (فروش تویوتا بیش از دو برابر فروش شرکت پی اس آ است)، تنوع مدل‏های تویوتا بیشتر از پی‏اس‏آ است و این شرکت توانسته بخش‏های مختلف بازار را پوشش دهد (حضور در بازارهایی که مستلزم ارائه مدل‏های منحصر به فرد است).

 

6. گروه جنرال موتورز

بزرگترین پلتفرم جهان از نظر تیراژ تولید، متعلق به شرکت جنرال موتورز است و پلتفرم جی‏ام 800 نام دارد. این پلتفرم اساس و پایه تولید انواع خودروها؛ از خودروهای پیک آپ (جی‏ام‏سی سیرا، شورولت و سیلورادو) گرفته تا خودروهای SUV (جی‏ام سی،‌ یوکون، و...) است. همچنین پلتفرم یادشده به جنرال موتورز این امکان را داده تا بتواند بخش‏های کوچکتر بازار را با مدل‏هایی از قبیل کادیلاک اسکالاد، شورولت آوالانچ و... پوشش دهد.

این پلتفرم موفق، اساس فروش بالغ بر 1 میلیون و 700 هزار دستگاه خودرو در سال 2003 بود و سهم بزرگی در سودآوری گروه جنرال موتورز داشته است. پلتفرم مذکور قرار است از سال 2006 جای خود را به پلتفرم جی ام 900 بدهد.

شرکت جنرال موتورز هنوز هم در به کارگیری و اجرای پلتفرم‏هایی که بتواند تمامی برندهای این شرکت را پوشش دهد و بخش‏های کوچکتر بازار جهانی را تسخیر کند، با چالش‏های اساسی روبه روست. سیاست‏های اصلی این شرکت در اروپا، دفاع از برندهای اروپایی از قبیل واکسهال، ساب و اپل این گروه است. این برندها نشان دهنده هویت جنرال موتورز در این بازارهاست. در جهت همین سیاست، این شرکت فعالیت‏های مالی، مهندسی، خرید، ساخت/تولید، بازاریابی و برنامه‏ریزی سه برند مختلف خود را که قبلاً هر یک به طور جداگانه انجام می‏شد، با هم در یک دفتر مرکزی واقع در شهر زوریخ کشور سوئیس، ادغام و یکپارچه کرد.

شرکت جنرال موتورز دارای 7 پلتفرم/معماری منحصر به فرد است که وظیفه آنها حمایت از برنامه‏های این شرکت برای توسعه مدل‏های جدید (در بازارهای مختلف و برندهای متفاوت) به منظور حضور در بازارهای محدود و خاص است.

این شرکت در حال حاضر 60 پلتفرم دارد. توجه به این نکته ضرری است که بالغ بر 70 درصد از خودروهای فروخته شده این شرکت در سال 2003 از پلتفرم‏هایی بوده است (13 پلتفرم) که ظرفیت تولید سالانه آنها بالغ بر 200 هزار دستگاه بود.

 

7. گروه فورد

پرتیراژترین پلتفرم شرکت فورد «فوکوس» است که اواخر سال 2003 تقریباً در پایان سیکل عمر خود قرار داشت و مقرر شده بود در سال 2004 با یک پلتفرم جدید جایگزین شود. پلتفرم جدید که فورد آن را «تکنولوژی» می‏نامید، «سی 1» بود. این پلتفرم از ترکیب پلتفرم‏های سی و 170 و سی 1 به وجود آمد و از نظر رتبه‏بندی در جایگاه هفتم و بعد از هوندا سیویک قرار گرفت. اولین مدل‏هایی که از پلتفرم تکنولوژی «سی 1» تولید شد، شامل مزدا 3، ولو اس 40، فوکوس سی ـ ماکس بودند که 40 درصد از قطعات آنها مشترک بود. در این خودروها اندازه دیسک ترمز، ابعاد چرخ‏ها، طرح ضربه گیرجلو و عقب شبیه به هم هستند. این به اشتراک گذاری قطعات در واقع نقطه شروعی برای طراحی برنامه‏های توسعه مدل‏های جدید به منظور عرضه در بازارهای جهانی بود.

دومین پلتفرم بزرگ شرکت فورد یعنی سری‏های «اف» پس از به اتمام رسیدن سیکل عمر خود، در سال 2003 به پلتفرم جدید سری‏های «اف» تبدیل شد. این پلتفرم جدید در سال 2003 فروشی بالغ بر 900 هزار دستگاه خودرو داشت.

 

8. گروه دایملر ـ کرایسلر

چالش اصلی گروه دایملر ـ کرایسلر در حوزه به کارگیری و اجرای پلتفرم مشترک، کسب هم‏افزایی از دو برند اصلی گروه یعنی برند مرسدس بنز و کرایسلر، بدون تضعیف هر یک از این برندهاست. پلتفرم جدید کرایسلر تحت عنوان ال ایکس که مدل‏هایی از قبیل کرایسلر 300 و «دوج مگنوم» را تولید می‏کند، از پلتفرم‏های اولیه‏ای است که در طراحی و توسعه آنها از تکنولوژی و تخصص گروه مرسدس بنز استفاده شده است. اما به تاکید قائم مقام محصول دایملر ـ کرایسلر، پلتفرم مرسدس بنز و مایباخ با هیچ یک از برندهای دیگر گروه به طور مشترک استفاده نخواهد شد. گروه دایملر ـ کرایسلر از تامین‏کنندگان اروپایی برای تولید این خودروها بهره برد.

 

بررسی پلتفرم ال 90 در ایران

سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران با بهره‏مندی از مدیریت بیش از 95 درصد از سهام تولید و بازار خودروهای داخل کشور و با هدف ایجاد تحول و جهانی‏سازی صنعت خودروی کشور، مطالعات دامنه‏داری در زمینه اجرای استراتژی پلتفرم مشترک با همکاری خودروسازان جهانی را آغاز کرد. در نهایت پس از بررسی‏های کارشناسی طرح‏های پیشنهادی از سوی خودروسازان خارجی، شرکت رنوی فرانسه به منظور همکاری انتخاب شد. استراتژی رنو در پلتفرم ال 90 تولید 700 هزار تا یک میلیون خودرو در نقاط مختلف جهان و بازارهای در حال رشد است. بازارهای در حال رشد و هدف عبارتند از کشورهای رومانی، ایران، روسیه، مصر، کلمبیا و ... هم اکنون این خودرو (لوگان) در شعبه داچیای رنو در کشور رومانی تولید می‏شود. در ایران تولید این خودرو از سال 1384 و با ظرفیت سالانه 30 هزار دستگاه (در سال 84) آغاز خواهد شد. تا سال 87 این تیراژ به 150 هزار دستگاه و در نهایت تا سال 94 سقف تیراژ تولید به 300 هزار دستگاه خواهد رسید. از این تعداد سهم سایپا و ایران خودرو هر کدام 50 درصد (150 هزار خودرو) خواهد بود. پیش‏بینی قیمت فروش این خودرو بین 8.500.000- 6.500.000 تومان است. از نظر تنوع محصول، حداقل سه نوع مدل با تمرکز بر مدل فول آپشن تولید خواهد شد. جدول 1 سهم تولید هریک از شرکت‏های سایپا/ایران خودرو و شرکت جدید را که متولی تولید این خودرو خواهند بود، نشان می‏دهد. جدول 2 سهم تولید آنها را به درصد نشان می‏دهد.

 

جدول 1 ـ سهم تولید خودروی ال 90 توسط خودروسازان داخلی (2015-2006)

2015

2014

2013

2012

2011

2010

2009

2008

2007

2006

خودروسازان

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

107.500

50.000

ایران خودرو

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

150.000

107.500

50.000

سایپا

300.000

300.000

300.000

300.000

300.000

300.000

300.000

300.000

215.000

100.000

جمع

 

جدول 2 ـ  درصد سهم تولید خودروی ال 90 توسط خودروسازان داخلی (2015-2006)

2015

2014

2013

2012

2011

2010

2009

2008

2007

2006

خودروسازان

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

ایران خودرو

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

50%

سایپا

100%

100%

100%

100%

100%

100%

100%

100%

100%

100%

جمع

 

شایان ذکر است که کل سرمایه‏گذاری تقریبی پروژه 700 میلیون یوروست که 51 درصد آن در قالب دانش فنی، تکنولوژی، ابزار، آموزش و... توسط شرکت رنو سرمایه‏گذاری می‏شود و بقیه از سوی ایدرو (توسط سایپا و ایران خودرو) سرمایه‏گذاری خواهد شد.

 

References:

1. Brown| Susan| An analysis of the top 100 global automotive manufacturing platforms; Aroq Limited; August 2004

2. Winter| Drew; Zoia| David; Rethinking platform engineering; Wards auto world| March 1| 2001

3. Japanese auto markers: Machete Time; International Busness; April 9| 2001

4. Flint| Jerry; Auto industry must learn how to share; 2003

5. Brylawski| Michael; Uncommon Knowledge: Automotive platform sharings potential impact on advanced technologies; 2003

6. Powell| Philip; Platform? Whats the Hecks a platform?; 2004

7. مجله پیام ایران خودرو ـ شماره 95 ـ آبان 83

 



[1] - Modul


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

جدیدترین مقاله ها

نام : *

پیغام : *