hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff7c46020000000d0b000001000100
ره نگاری تکنولوژی:
تخصیص منابع تکنولوژیکی به اهداف تجاری
روبرت فال، کلیر فرخ، دیوید رابرت
مرکز مدیریت تکنولوژی دانشگاه
کمبریج
دانشکده تولید و ساخت، میل لین،
کمبریج، CB2 1RX| UK
پست الکترونیک: rp108@eng.com.ac.uk
آدرس وب سایت: http://www.ifm.eng.cam.ac.uk/ctm/publication/tplan
برگردان به فارسی:
مرکز
مطالعات و برنامهریزی گروه سایپا
مسعود
شباب
توضیح:
در این ترجمه بارها از T-plan نام برده شده است.
این
واژه در ادبیات تکنولوژی به طرح تکنولوژی اطلاق
میشود.
برای اطلاعات بیشتر به آدرس وب سایت بالا
مراجعه
شود.
ره
نگاشت در مقابل واژه Roadmap و رهنگاری
نیز
در
برابر واژه Roadmapping قرار گرفته
است.
امروزه با توجه به ضرورتهای ناشی از همنوایی با الزامات
تغییر در سطح جهانی و کاهش فاصله میان تکنولوژی جهانی و تکنولوژی موجود در ایران،
نیازمند به کارگیری فنون، شیوهها و رویکردهایی هستیم که فارغ از پیچیدگیهای
مرسوم و گاه دست و پاگیر مکانیزمهای واردات، ما را به ابزار و راهکارهایی رهنمون
شود که ضمن رعایت غنای نظری تئوریهای روز جهانی، سریعترین و اجراییترین راه
ممکن را برای از بین بردن عقبماندگیهای موجود فراهم آورد.
مقاله زیر پاسخی به این ضرورت و تلاش در جهت سرعت دادن
به از بین بردن فاصله موجود توسط یکی از سریعترین تکنیکهایی است که امروزه
مقبولیتی جهانی پیدا کرده است. امید میرود مطالعه و به کارگیری آن، تأثیری بسزا
داشته باشد.
بسیاری از مدیران از اهمیت استراتژیک تکنولوژی در تحقق
ارزش و مزیت رقابتی برای شرکت خود آگاهی دارند. چنین مواردی نظر به هزینه، پیچیدگی
و شتاب فزاینده تغییرات تکنولوژی و نیز رقابت و جهانی شدن منابع تکنولوژیک اهمیتی
حیاتیتر یافتهاند. مدیریت تکنولوژی برای کسب منافع تجاری، مستلزم وجود
فرایندهایی کارآ و سیستمهایی است که توانایی تضمین تطابق منابع تکنولوژیکی را با
وضعیت فعلی و آتی سازمان ایجاد کنند.
پیرو اشاره مختصری که در خصوص مدیریت تکنولوژی ارائه
شد، این مقاله بر «رهنگاری تکنولوژی» تمرکز خواهد کرد؛ رویکردی که به طور
روزافزون توسط شرکتهای مختلف در صنایع گوناگون برای توسعه، برقراری ارتباطات و
استقرار تکنولوژی در استراتژی کسب و کار به کار گرفته میشود. رهنگاری، ابزاری
بسیار منعطف است و رویکردهای گوناگونی برای تهیه آن به کار گرفته میشود. نکته مهم
بعدی، فرایندی است که به یک رهنگاشت خوب منتهی خواهد شد و این مقاله درصدد آن است
که شیوه مناسب تهیه یک رهنگاشت خوب را به طور خلاصه بیان و مشخصههای مرتبط و نیز
سیستم متناسب را برای به کارگیری آن تشریح کند.
1-1. تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی
تعاریف متعددی از تکنولوژی ارائه شده است (برای مثال،
فلوید 1997، ویپ 1991، ستیبل 1989). بررسی این تعاریف تعدادی از عوامل مرتبط با
مشخصههای تکنولوژی را مشخص میکند که میتوانند به عنوان نوعی از دانش مد نظر قرار
گیرند. (هرچند این دانش میتواند درون یک نمود فیزیکی تبلور یافته باشد؛ مواردی
همچون ماشینها، اجزا، سیستم یا محصول). مشخصه کلیدی تکنولوژی که میتواند آن را
از سایر دانش عمومی متمایز کند، به کارگیری یا کاربردی بودن آن است
که درون «دانش فنی» یک سازمان نهفته است. در حالی که تکنولوژی معمولاً با علم و
مهندسی همراه است (تکنولوژی «سخت»)، فرایندهایی که اثر آن را متبلور میکند نیز از
اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. برای مثال، توسعه یک محصول جدید و فرایندهای
نوآورانهای که با ساختار سازمانی و شبکه دانش پشتیبان همراه میشوند (جنبه «نرم»
تکنولوژی).
آموزش تکنولوژی به مثابه نوعی دانش، بسیار مفید است؛
چنان که مفاهیم مدیریت دانش میتواند برای هدایت تکنولوژی بسیار مؤثر باشد (از
جمله ستاتا، 1989، نوناکا، 1991، لئونارد بارتون، 1995). برای مثال، دانش
تکنولوژیکی به طور عام به دو بخش دانش صریح و ضمنی تقسیم میشود. دانش صریح
تکنولوژیکی آن بخش از دانش است که میتواند به صورت تفصیلی بیان یا مکتوب شود
(برای مثال یک گزارش، دستورالعمل و یا راهنمای کاربر) و یا اشکال فیزیکی و عینی یک
تکنولوژی (نظیر ابزار و تجهیزات). دانش تلویحی تکنولوژیکی، آن بخش از تکنولوژی است
که به سادگی قابل بیان تفصیلی یا مکتوب نیست که به طور عمده در مواردی چون آموزش،
تجربه (نظیر مهارت جوشکاری و مهارتهای طراحی) تبلور مییابد.
همچنان که تکنولوژی برای تعریف خود ابعادی را تصویر
کرده، مدیریت تکنولوژی نیز ادبیات خاص خود را داراست (از جمله روسل و همکاران،
1991، گی نر، 1996). در این مقاله تعریف ارائه شده از سوی بنیاد اروپایی مدیریت
تکنولوژی، پذیرفته شده است و به کار میرود:
مدیریت تکنولوژی به شناسایی مؤثر،
گزینش، جذب، توسعه، بهرهبرداری و حفظ تکنولوژی (در محصولات، فرایندها و
زیرساختارها) اطلاق میشود که برای حفظ موقعیت در بازار و عملکرد تجاری با در نظر
گرفتن اهداف سازمان ضروری است ...
این تعریف دو جنبه بسیار مهم مدیریت تکنولوژی را برجسته
میکند:
ـ استقرار و حفظ ارتباط بین منابع تکنولوژیک و اهداف
مؤسسه بسیار حیاتی و بیانگر چالشهای مستمر در درون مؤسسات گوناگون است. این موضوع
مستلزم ارتباطی مؤثر بین اجزا و نیز مدیریت دانش است که توسط ابزار مناسب و
فرایندهای مرتبط پشتیبانی میشوند. اهمیت ویژه در درک و گفتمانی است که میباید
بین بخشهای بازرگانی و تکنولوژی در درون کسب و کار پدید آید.
ـ مدیریت تکنولوژیک کارا نیازمند شماری از فرایندهای
مدیریتی است و تعریف ارائه شده از سوی «بنیاد اروپایی مدیریت تکنولوژی» شامل پنج
فرایند است که از سوی گرگری (1995) پیشنهاد شده است: شناسایی، گزینش، جذب، بهرهبرداری
و حفظ تکنولوژی. این فرایندها همیشه در درون مؤسسه قابل رؤیت نیستند و در میان
سایر فرایندهای تجاری همچون استراتژی، نوآوری و عملیات در درون مؤسسه توزیع شدهاند.
مدیریت تکنولوژی بیانگر آن دسته از فرایندهایی هستند که
به ارائه جریان و روند محصولات و خدمات به بازار منجر میشوند لذا این موضوع به
یکپارچه کردن تمامی جنبههای تکنولوژی در تصمیمگیریهای تجاری میانجامند و در
بسیاری موارد به طور مستقیم به پارهای از فرایندهای اساسی تجاری شامل توسعه
استراتژی، نوآوری و توسعه محصول جدید و نیز مدیریت عملیات مربوط میشوند. مدیریت
صحیح تکنولوژی، مستلزم ایجاد جریان گردش دانش مناسب بین دورنماهای بازرگانی و
تکنولوژی مؤسسه است تا قادر به ایجاد تعادلی مناسب بین کشش بازار (Pull) و دهش (Push) تکنولوژی باشد. طبیعت گردش دانشی این چنین، به عوامل درونی و
بیرونی نظیر هدف مؤسسه، پویایی بازار، فرهنگ سازمانی و غیره بستگی دارد.
1-2. رهنگاشت تکنولوژی
رهنگاری تکنولوژی، تکنیکی بسیار قوی را برای پشتیبانی
از مدیریت تکنولوژی و طراحی آن در درون مؤسسه در اختیار مینهد. رهنگاری به طور
گستردهای در صنایع گوناگون به کار گرفته شده است (ویلیارد و مک کلیز، 1987، بارکر
و اسمیت، 1995، بری و گارسیا، 1997، ایرما، 1997، گروئن ولد، 1997، استراوس و
همکاران، 1998). به تازگی رهنگاشتهایی برای مقولههای ملی و بخشی در زمینه پیشبینی
نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند.
رهنگاشتها میتوانند اشکال گوناگونی به خود بگیرند
اما متداولترین آنها، رویکردی است که ایرما برای خود برگزیده است. رهنگاشتهای
متداول معمولاً قالبهایی زمان ـ مدار دارند که لایههایی گوناگون را شامل میشوند
که اصلیترین آنها جنبههای بازرگانی و تکنولوژیکی هستند. رهنگاشت میتواند
تحولات و تکوین بازار، محصولات و تکنولوژیهای مورد نیاز و نیز ارتباطی را که میباید
بین آنها برقرار باشد، نشان دهد.
مطالعهای که به تازگی درباره 2000 شرکت تولیدی
بریتانیا صورت گرفته است، نشان میدهد حدود 10 درصد شرکتها (به طور عمده شرکتهای
بزرگ) رویکرد رهنگاشت تکنولوژی را به کار بردهاند که حدود 80 درصد آنها، از این
رویکرد، بیش از یک بار استفاده کرده و یا در جریان تدوین آن قرار گرفتهاند. با
این حال، به کارگیری رهنگاشت تکنولوژی، در عین حال که به لحاظ مفهوم و ساختار
ساده به نظر میرسد، چالشهایی قابل ملاحظه را برای مؤسسات فراهم میآورد. در
نهایت عصاره نهایی و خروجی این رهنگاشت، از استراتژیها و فرایند برنامهریزی
شرکت گرفته میشود. چنان که پاسخهای اساسی که از مطالعه پیشگفته حاصل آمد، نتایج
زیر را نشان میدهد:
ـ زنده نگاه داشتن فرایند رهنگاری براساس جریانی مستمر
(50 درصد)
ـ فرایند شروع یک رهنگاشت (30 درصد)
ـ یک رهنگاشت با قابلیتهای بالا (20 درصد)
یکی از دلایلی که شرکتها معمولاً با فرایند تدوین رهنگاشت
مشکل داشتهاند، قالبهایی است که میباید تمامی جنبههای یک مؤسسه را در آن لحاظ
کنند این قالبها معمولاً برای شرکتهایی با نیازهایی ویژه معرفی شدهاند. به
علاوه پشتیبانیهای اجرایی اندکی برای تدوین رهنگاشت و به کارگیری رویکرد متناسب
با هر شرکت خاص وجود دارد؛ هر چند تلاشهایی در جهت به اشتراک نهادن تجربیات در
این زمینه وجود دارد. برای نمونه ایرما (1997)، بری و گارسیا (1997)، گروئن ولد
(1997) و استراوس و همکاران (1998) برخی گامهای اجرایی برای تدوین رهنگاشت
تکنولوژی را جمعآوری کردهاند. نویسندگان نشان دادهاند که توسعه فرایند یک رهنگاشت
مؤثر در درون یک کسب و کار، متکی به وجود چشمانداز و تعهد برای فرایندی است که هم
متواتر و هم اکتشافی است. با این حال منابع و مراجع مذکور جزئیات یک راهنمایی جامع
را برای چگونگی به کارگیری رویکردی مفید نشان ندادهاند.
سایر عواملی که میتوانند در تحقق یا به تأخیر افتادن
رهنگاری تکنولوژی موفق مؤثر باشند، عبارتند از: وجود سوابق لازم برای نیازمندیهای
مؤسسه، فرایند مطلوب برای توسعه فرایندهای تجاری مؤسسه، وجود افراد مناسب برای
درگیری در جریان رهنگاشت و در نهایت تعهد مدیران ارشد. عواملی که به وضوح تدوین و
تحقق یک رهنگاشت را میتوانند به تأخیر اندازند، عبارتند از: طولانی شدن زمان
تدوین رهنگاشت، اغتشاش ناشی از هدفهای کوتاه مدت موجود در مؤسسه، اطلاعات و
دانشی که در دسترس نیستند.
این مقاله، به مرور روش رهنگاری میپردازد که شامل
دامنهای از اهدافی است که این روش میتواند آنها را پشتیبانی کند و همچنین شکلهای
متفاوت یک رهنگاشت. فرایند لازم برای شروع یک رهنگاری با (T-Plan) نشان داده شده است که شامل الزامات عمومی برای پشتیبانی فرایند رهنگاری
در یک شرکت است.
2. رهنگاری تکنولوژی ـ منظور
رویکرد رهنگاری تکنولوژی بسیار منعطف است و واژههایی
همچون رهنگاری «محصول» و «کسب و کار» براساس توانمندیهای درونی آنها مناسب به
نظر میرسند. بررسی حدود 40 رهنگاشت نشان داده است که یک رهنگاشت میتواند اهداف
متفاوتی را دنبال کند که به صورت زیر (براساس ساختار و محتوای آنها) تقسیمبندی
شدهاند (فال و همکاران، 2001a). به شکل
شماره 1 دقت کنید:
شکل
1- ویژگیهای رهنگاشتها: منظور شکل
ارائه
2-1) طرحریزی محصول
شرح: این رهنگاشت
بیشترین مورد استفاده را در میان انواع رهنگاشت دارد که در آن به تزریق تکنولوژی
در محصولات ساخته شده توجه میشود و معمولاً به نسلی از محصولات مربوط است.
نمونه: رهنگاشت
فیلیپس که در آن این رویکرد بسیار به کار گرفته میشود (گروئن ولد، 1997). مثال
ارائه شده نشان میدهد که چگونه رهنگاشتها برای ایجاد پیوند بین تکنولوژی برنامهریزی
شده و توسعه محصول به کار میروند.
2-2) طرحریزی خدمت / توانمندی
شرح: همچون مورد
(2-1؛ طرحریزی محصول) است اما برای شرکتهایی که کسب و کار آنها برمبنای ارائه
خدمت پایهریزی شده، مناسب است و بر مواردی که میتواند قابلیتهای مؤسسه را
پشتیبانی کند، تمرکز میکند.
نمونه: رهنگاشت
یک اداره پست / به کارگیری T-Plan (براون،
2001) به منظور دریافت میزان تأثیر توسعه تکنولوژی بر کسب و کار مورد استفاده قرار
میگیرد. این رهنگاشت بر تواناییهای سازمانی به عنوان پل ارتباطی بین تکنولوژی و
کسب و کار (و نه محصول) تمرکز دارد.
2-3) طرحریزی استراتژیک
شرح: شامل خصلتی
استراتژیک است که از طریق ارزیابی فرصتها و تهدیدات گوناگون در سطح کسب و کار به
دست آید.
نمونه: شمایل
یک رهنگاشت از T-Plan برای تدوین
طرح استراتژیک کسب و کار استفاده میکند. رهنگاشت به منظور تدوین چشمانداز مرتبط
یا کسب و کارهای آتی، به بازار، کسب و کار، محصولات، تکنولوژیها، مهارتها، فرهنگ
و غیره تمرکز میکند. پس فاصله وضع موجود با وضعیت مطلوب تصویر شده در چشمانداز
شناسایی و گزینههای استراتژیک برای پر کردن فاصلههای موجود بیان میشود.
2-4) طرحریزی بلندمدت
شرح: بازه زمانی
افق برنامه را امتداد میدهد و اغلب در سطحی ملی (پیشبینی) به کار میرود.
نمونه: به
جریان انداختن رهنگاشتی برای «رهنگاری تکنولوژی تولید یکپارچه در صنایع ایالات
متحده» (یکی از سری رهنگاشتهای مرتبط). این مثال بر نظامهای اطلاعاتی تمرکز
دارد و نشان میدهد چگونه توسعه تکنولوژی به سوی همگرا شدن اطلاعات مؤسسه در کلیت
خود میل میکند.
2-5) طرحریزی داراییهای دانش و
دانایی
شرح: هم تراز و
همراه کردن داراییهای ناشی از دانش درون سازمانی و مدیریت دانایی با اهداف تجاری.
نمونه: این
شکل از رهنگاشت توسط واحد هوش مصنوعی دانشگاه ادینبورو تهیه شد و به سازمانها
این امکان را داد تا بتوانند داراییهای بحرانی خود را به صورت تصویری مشاهده و
ارتباط بین مهارتها، تکنولوژیها و توانمندیهای مرتبط را برای نیل به تقاضای آتی
بازار، معین کنند.
2-6) طرحریزی برنامه
شرح: اجرای
استراتژی و ارتباط صریحتری که با مدیریت پروژه دارد (برای نمونه، برنامههای
تحقیق و توسعه)
نمونه: رهنگاشت
ناسا (به عنوان مشتی نمونه خروار) که برای برنامههای منشأ بنیادی به کار رفته و
برای کشف چگونگی تکوین کیهان و حیات توسعه یافته است. این رهنگاشت ویژه که بر
مدیریت برنامه برای تلسکوپ فضایی نسل بعدی تمرکز یافته است، روابط بین توسعه
تکنولوژی و مراحل اجرایی برنامه و شاخصهای آن را نشان میدهد.
2-7) برنامهریزی فرایند
شرح: مدیریت
دانایی را پشتیبانی و بر حوزه فرایندی خاصی تمرکز میکند. (برای مثال توسعه یک
محصول جدید)
نمونه: گونهای
از رهنگاشت تکنولوژی که موجب توسعه T-Plan میشود، از پشتیبانی طرحریزی محصول، بر جریان دانش تمرکز میکند
و برای تسهیل توسعه کارایی محصول جدید و معرفی آن مورد نیاز و نیز مستلزم مشارکت
فعالانه بخش فنی و بازرگانی است.
2-8) طرحریزی یکپارچگی / تلفیق
شرح: یکپارچگی /
تلفیق و یا تکوین تکنولوژی که در مورد چگونگی همآمیزی تکنولوژیهای گوناگون در یک
محصول یا فرایند یا سیستم و یا شکلدهی تکنولوژیهای جدید به بحث میپردازد (اغلب
عامل زمان در آنها برجسته نیست).
نمونه: رهنگاشت
ناسا (برنامه منشأ کیهان به شماره 2-6 مراجعه شود) که مربوط به مدیریت توسعه
برنامه برای NGST است و بر «جریان تکنولوژی» تمرکز دارد، نشان
میدهد چگونه تکنولوژی، سیستمهای آزمون یا مأموریتهای علمی را تغذیه میکند.
3. رهنگاری تکنولوژی ـ نمایش
عامل دیگری که در تنوع رهنگاشتها دخیل است و میتواند
نمایش آن را در ترکیبهای گوناگون در معرض دید قرار دهد، هشت گونهای است که
تاکنون شناخته شده است:
3-1) لایههای چندگانه
شرح: شکل مشترکی
که انواع رهنگاشتها حول آن ترسیم میشوند، لایههایی است شامل محصول، بازار و
تکنولوژی. رهنگاشتها این امکان را ایجاد میکند که تکوین هر یک از عوامل براساس
لایهای که به خود اختصاص دادهاند و با توجه به وابستگیهایی که به یکدیگر دارند،
دیده شود تا یکپارچگی تکنولوژی را در محصول، خدمات و نظامهای کسب و کار دریابیم.
نمونه: رهنگاشت
فیلیپس (گرون ولد) نشان میدهد چگونه محصول و فرایند تکنولوژی با یکدیگر آمیزش
یافتهاند تا توسعه کارکردی محصولات آتی حمایت شود.
3-2) نوار (Bars)
شرح: بسیاری از
رهنگاشتها در شمایل مجموعهای از نوارها برای هر یک از لایهها یا زیرلایهها
نمایش داده میشوند. این موضوع موجب میشود مزیتهای ناشی از سادگی و وحدت اقدامات
که در نهایت موجب تسهیل در ارتباطات، یکپارچگی رهنگاشتها و توسعه نرمافزارهای
پشتیبان میشود، به شکل مورد نظر حفظ شود.
نمونه: رهنگاشت
کلاسیک موتورولا (ویلارد و مک لین، 1987) تکوین عناصر (Features) و تکنولوژیهای رادیوی خودرو را نشان میدهد. موتورولا در پی آن
رهنگاری را در سطح جدیدتری توسعه داد و به کار گرفت؛ به گونهای که هم اکنون رهنگاشتها
به عنوان دانش مؤسسه و مدیریت نظامهای کسب و کار تلقی میشوند و به پشتیبانی نرم
افزارها و نظامهای پشتیبان تصمیمگیری میپردازند. (برگلت، 2000)
3-3) جداول
شرح: در برخی
موارد، کلیت رهنگاشت یا لایههای مرتبط به صورت جدول بیان میشوند (برای نمونه
زمان در برابر عملکرد). این دسته از رویکردهای مربوط به رهنگاشتها در مواردی به
کار برده میشوند که عملکردها قابلیت کمی شدن را دارند و یا عملیات در مقاطع زمانی
خاصی توزیع شدهاند.
نمونه: رهنگاشتی
که به صورت جدول در آمده باشد (Eirma، 1997)
شامل ابعاد عملکردی محصول و تکنولوژی است.
3-4) نمودارها (Graphs)
شرح: هنگامی که
عملکرد محصول یا تکنولوژی میتواند به صورت کمی تبدیل شوند، رهنگاشت میتواند به
صورت نموداری ساده یا پلات (برای هر لایه یک نمودار یا پلات) درآید. این دسته از
نمودارها گاهی اوقات به منحنی تجربه نیز تعبیر میشوند و ارتباط بسیار نزدیکی با
منحنی S تکنولوژی دارند.
نمونه: رهنگاشت
زیر نشان میدهد چگونه مجموعهای از محصولات و تکنولوژیها همزمان تکوین مییابند.
(Eirma، 1997)
3-5) نمایش درختی
شرح: برخی رهنگاشتها
از نمادهای تصویری بیشتری استفاده میکنند تا بتوانند ادغام تکنولوژی و طرح را
نشان دهند. گاهی اوقات نیز میتواند در شکل استعاره یا نمادی همچون درخت ظاهر شود.
نمونه: رهنگاشت
شارپ که مربوط به توسعه محصولات و خانواده محصول است، براساس مجموعهای از
تکنولوژیهای نمایشگرهای کریستال مایع تهیه شده است.
3-6) نمودارهای جریان
شرح: گونه خاصی
از نمایشهای تصویری، نمودارهای جریان است که معمولاً برای ایجاد ارتباط بین
اهداف، اقدامات و نتایج به کار میرود.
مثال: رهنگاشت ناسا
نشان میدهد که چگونه چشمانداز سازمان میتواند با مأموریت، پرسشهای بنیادین
علمی، حوزههای ابتدایی کسب و کار، اهداف کوتاه، میان مدت و بلندمدت و اولویتهای
ایالات متحده پیونده داشته باشد.
3-7) تک لایهای
شرح: این شکل از
رهنگاشت، یکی از زیرمجموعههای نوع «الف» به شمار میرود که فقط بر یک لایه از
لایههای رهنگاشتهای چند لایه تمرکز میکند. هنگامی که با پیچیدگی کمتری رو به
رو هستیم، عیب این دسته از رهنگاشتها آن است که ارتباط با لایههای گوناگون را
مشخص نمیکند.
نمونه: رهنگاشت
موتورولا (ویلیارد و مک کلیز، 1987) نوع «ب» ارائه شده در بالا نمونهای است از رهنگاشت
تک لایهای که بر تکوین تکنولوژی موجود در محصول و مشخصههای آن تمرکز میکند.
3-8) متن (محتوا)
شرح: برخی رهنگاشتها
به طور عمده بر «متن» بنیان نهاده شدهاند و برخی از مواردی را که براساس نمودارها
نشان داده شدهاند، تبیین میکنند. (اغلب گزارشهایی را تشکیل میدهند که برای
تکمیل رهنگاشت لازم هستند.)
نمونه: وایت
پیپرهای (مقالههای علمی فاقد حق تألیف) آگفا در درک روندهای تکنولوژیک و
بازار که میتواند بر حوزههای تمرکز آگفا تأثیر بگذارند، نمونهای از این دست به
شمار میروند.
تنوعی که در اینجا از رهنگاشتها ارائه شد، این نظر را
تقویت میکند که دیدگاهی مشترک و عمومی و یا استاندارد پذیرفته شدهای از ساختار
آن وجود ندارد. با این حال میباید در نظر داشت که این تنوع ناشی از احساس نیاز و
قدرت انطباقی است که براساس موقعیت جاری (همچون منظور کسب و کار، منابع موجود
اطلاعاتی، منابع در اختیار و هدفی که از ابتدا مورد نظر بوده است، یعنی پیامی که
میباید منتقل شود) باید به آن نائل شد. رهنگاشتها دقیقاً براساس طبقهبندیهایی
که در اینجا ارائه شد، طبقهبندی نمیشوند و میتوانند شامل عناصری بیش از آنچه
گفته شد ـ حسب منظور و شکل مورد نیاز ـ باشند.
4. رهنگاری تکنولوژی فرایند
در رویکرد «آغاز سریع» T-Plan برای بخشی از برنامه پژوهشی کاربردی سه ساله تدوین شد که حدود 20
رهنگاشت در تنوعی که شرکتها در بخشهای گوناگون صنعتی از خود بروز دادند، تأثیر
داشت (به جدول 1 نگاه کنید). راهنمای مدیریتی برای پشتیبانی از برنامه کاربردی T-Plan نگاشته شد که اهداف زیر را دنبال میکرد:
1. پشتیبانی از شروع فرایندهای رهنگاری تکنولوژی برای
هر شرکت
2. تعریف پیوندهای کلیدی بین منابع تکنولوژیک و محرکهای
کسب و کار
3. شناسایی شکافهای عمده موجود در بازار، محصول و دانش
تکنولوژیک
4. ایجاد (در ادبیات بازاریابی (به خصوص) develop معنی ایجاد هم میدهد. در اینجا به عقیده
بنده ایجاد برای اولین مرتبه مد نظر است نه توسعه) «اولین برش» رهنگاشت تکنولوژی
5. پشتیبانی از استراتژی تکنولوژی و به جریان انداختن
برنامهریزی در شرکت
6. پشتیبانی از ارتباطات بین بخشهای تکنولوژی و بازرگانی
فرایند T-Plan که به منظور ارائه
پشتیبانیهای لازم برای به راهاندازی سریع رهنگاری در یک کسب و کار توسعه یافته
است و دو بخش اساسی را در برمیگیرد:
1) رویکرد استاندارد برای پشتیبانی از طرحریزی محصول
(فال، 2000)
2) رویکرد اقتضایی، شامل خطوط راهنما و کاربردهای وسیعتری
از این روش
جدول
شماره 1
ردیف
|
شناسه شرکت
|
نوع نمونه
|
محصول/بخش
|
اهداف کسب و کار
|
منظور نوع رهنگاشت
تکنولوژی
|
شکل نوع رهنگاشت
تکنولوژی
|
1
|
A
|
اکتشافی
|
سیستمهای کدینگ صنعتی
|
طرحریزی محصول برای
چاپگرهای جوهرافشان
|
1
|
a
|
2
|
A
|
توسعه
|
سیستمهای کدینگ صنعتی
|
طرحریزی محصول برای
چاپگرهای لیزری
|
1
|
a
|
3
|
B
|
اکتشافی، توسعه و آزمون
(10 ابزار کاربردی)
|
سیستمهای پستی
|
ادغام تکنولوژی و پژوهش
در کسب و کار
|
8،6،4،3،2
|
a
|
4
|
C
|
توسعه
|
سیستمهای ایمنی و دسترس
پذیری
|
طرحریزی خانواده محصول
|
1
|
a
|
5
|
D
|
آزمون (2 ابزار کاربردی)
|
نرم افزار (نشانهگذاری)
|
در جست وجوی فرصتهای
ناشی از معرفیمحصولجدید
|
1
|
a
|
6
|
E
|
آزمون و توسعه
|
پوشش سطوح
|
طرح توسعه محصول جدید
|
3،1
|
a
|
7
|
F
|
آزمون و توسعه
|
انتقال و توزیع انرژی
|
در جست وجوی فرصتهای تجاری برایتکنولوژیجدید
|
3،1
|
a
|
8
|
G
|
آزمون و توسعه (2 ابزار
کاربردی)
|
زیرساختهای ریلی (راهآهن)
|
سرمایهگذاری و طرح به
کارگیری تکنولوژی
|
8،3
|
a
|
9
|
H
|
آزمون و توسعه
|
زیرمجموعه خودروسازی
|
طرحریزی خدمات
اعتمادپذیری
|
2
|
a
|
10
|
I
|
آزمون و توسعه (2 ابزار
کاربردی)
|
بستهبندی پزشکی
|
در جست و جوی الگوی جدید
کسب و کار
|
3
|
A
|
11
|
J
|
آزمون
|
کنترلهای مربوط به ساخت
و ساز
|
در جست و جوی جدید کسب و
کار
|
3
|
A
|
4-1) فرایند استاندارد
فرایند استاندارد طرح تکنولوژی شامل 4 کارگاه تسهیل
سازی است. 3 مورد نخست آن بر سه لایه کلیدی (بازار/ کسب و کار، محصول/ خدمت، و
تکنولوژی) تمرکز و آخرین کارگاه تمامی لایهها را جمعبندی میکند تا بتواند لایهها
را در چارچوب زمانی برای ایجاد یک نمودار کنترلی قرار دهد. به شکل شماره 2 نگاه
کنید.
شکل
2- طرح تکنولوژی: گامهای فرایند استاندارد، نشان دهنده پیوندهای موجود بین تحلیلها
نکته مهم، فعالیتهای موازی مدیریت است که طرحریزی و
تسهیل فرایندهای گروههای کاری هماهنگی فرایندها و اقدامات پیگیری را در برمیگیرد.
شبکههای ساده متصل تحلیلی برای شناسایی و دسترسی به ارتباطات موجود بین لایهها و
زیرلایههای گوناگون رهنگاشت مورد استفاده قرار میگیرند.
طراحی انطباقی فرایند
چنان که پیش از این نیز عنوان شد، رهنگاری دامنهای از
اهداف مختلف کسب و کار را پیگیری میکند که شامل طرحریزی، شناسایی فرصتهای جدید،
تخصیص منابع و تصحیح استراتژی کسب و کار و طرحریزی است. به علاوه، هر سازمانی
براساس نوع و محتوای فعالیت خود از فرهنگ سازمانی، فرایندهای کسب و کار، منابع و
گونههای تکنولوژی منحصر به فردی بهره میگیرد.
از این رو اگر تمامی منافع مفروض برای رهنگاری حاصل
شود، باید انتظار داشت این رویکرد برای هر کاربرد ویژه به صورت خاص طراحی شود.
رهنگاشتهای چندلایه بیشترین مورد استفاده را دارند و
در کاربردها، بیشترین انعطاف را از خود بروز میدهند. (به قسمتهای 2 و 3 نگاه
کنید) این دسته از رهنگاشتها دارای ابعاد زیر هستند:
ـ زمان: این بعد میتواند برای مطابقت با موقعیتهای
خاص به ویژه در افقهای زمانی، خود را سازگار کند (که نوعاً کوتاه مدت هستند، نظیر
تجارت الکترونیک و نرم افزار و یا بلندمدت نظیر پروژههای فضایی و یا احداث خط
ریلی)، مقیاس معمولاً از مقیاس لگاریتمی استفاده میشود که بین مقیاسهای کوتاه
مدت و بلندمدت فواصل زیادی را به وجود میآورد). فواصل زمانی (که از زمان به هم
پیوسته و یا فواصل زمانی در ابعاد شش ماهه، سالانه و یا در مقیاسهای کوتاه مدت،
میان و بلندمدت میتوان استفاده کرد.) فضا در درون رهنگاشت میتواند در قالب
«بینش» و یا ملاحظات بسیار بلندمدت تبلور یابد که در پیوند با شرایط موجود و با در
نظر گرفتن عامل رقابت فاصله موجود بین وضعیت جاری و وضعیت مطلوب (بینش) را تبیین
میکند.
ـ لایهها: محور عمودی رهنگاشت از اهمیتی حیاتی
برخوردار است و باید به گونهای طراحی و تنظیم شود که مختص هر سازمان و مشکلات آن
باشد. اغلب قسمت قابل توجهی از زمان لازم رهنگاری به تعریف لایهها و زیرلایهها
معطوف میشود که از درون رهنگاشت اخذ میشوند. رهنگاشت کلی به طور عمده از
ساختاری تبعیت میکند که لایههای بالایی مربوط به «منظور» سازمان هستند و وظیفه
هدایت رهنگاشت را به عهده دارند (دانستن چرایی). لایه پایینی مربوط است به
«منابع» (به ویژه دانش تکنولوژیکی) که قرار است در سازمان جاری شوند تا بتوانند
الزامات سطوح بالایی رهنگاشت را جاری کنند. لایه میانی رهنگاشت، لایهای حیاتی و
مهم است که نقش پل را در رهنگاشت ایفا و سازوکاری را بین منظور و منابع (چیستی)
تبیین میکند. لایه میانی بر توسعه محصول تمرکز میکند زیرا لایهای است که
تکنولوژی را به سوی تأمین نیازمندیهای بازار و مشتری رهنمون میشود. با این حال،
برای کاربردهای خدماتی، ظرفیتها، سیستمها، مخاطرات یا فرصتهای موجود، لایه
میانی مناسبترین لایه برای درک این نکته است که تکنولوژی چگونه میتواند منافع
حاصله را به سازمان یا سایر ذینفعان ارائه کند.
ـ موارد توضیحی: علاوه بر اطلاعاتی که در هر رهنگاشت
در لایههای گوناگون (براساس مبانی زمانی) وجود دارد، سایر اطلاعات نیز میتوانند
در درون هر رهنگاشت وجود داشته باشند که عبارتند از:
ـ ارتباطات موجود بین موضوعهای مربوط به لایهها و
زیرلایهها (در انواع ممکن).
ـ اطلاعات تکمیلی: مواردی همچون بیانیه استراتژی مربوط
به هر کسب و کار و افرادی که در فرایند تدوین رهنگاشت درگیر بودهاند.
ـ سایر نمادهای تصویری / دیداری: شامل موضوعات، یادداشتها
و تعریف رنگهای به کار رفته، نقاط تصمیمگیری کلیدی، فاصلهها و خلأهای موجود،
مسیرهای بحرانی، فرصتها و تهدیدات.
ـ فرایند: گامهایی که برای نخستین رهنگاشت
الزامیاند تا بتوان فرایند را به پیش هدایت کرد، برای سازمانهای گوناگون متنوع
هستند (و اغلب در بخشهای گوناگون سازمان نیز تفاوت دارند). فرایندی که اغلب
سودمند واقع میشود، به عوامل گوناگونی از جمله سطح منبع قابل دسترس (افراد، زمان،
بودجه) طبیعت موردی که قرار است انجام شود (منظور و دامنه)، اطلاعات در دسترس
(بازار و تکنولوژی)، سایر فرایندها و روش مدیریتی مرتبط (استراتژی، بودجهبندی،
توسعه محصول جدید، مدیریت پروژه و تحقیق بازار) مرتبط است.
طرحریزی و برنامهریزی مهمترین ملاحظهای است که برای
انطباق با فرایند رهنگاشت و رهنگاری میباید مورد توجه قرار گیرد تا بتواند کسب
و کار و اهداف فرایند را به روشنی تبیین کند و به این موضوع بپردازد که چگونه
فرایند عامل رهنگاری میتواند در نیل به اهداف مدد رساند و به سوی موقعیت مورد
نظر رهنمون شود. مالکیت رهنگاشت از اهمیتی حیاتی برخوردار است؛ اولا به علت آن که
شخص نامزد شده برای هدایت گروه، از اهمیت ویژهای برخوردار است (در گروه یا کمیته
راهبری) و ثانیا به عنوان ابزاری ارتباطی سازمان را با خود همراه میکند. در صورت
امکان، بهتر است شخصی را به عنوان هدایتگر فرایند و برگزار کننده گروههای کاری
برگزید که در طرحریزی رهنگاشت به تمامی جوانب احاطه دارد. هم تراز کردن توانمندیهای
روشهای رهنگاشت با اهداف کسب و کار و مرحله طرحریزی و برنامهریزی، برای تدوین
فرایند و ساختار رهنگاشت اهمیتی بسیار دارد.
5. پیشرفت رهنگاشت
تدوین اولیه رهنگاشت هر چند اولین گام محسوب میشود
اما اهمیتی چشمگیر دارد؛ گامی که به سوی اجرای کامل و سودمند رهنگاشت برداشته میشود.
کلیدیترین منفعتی که از رویکرد «آغاز سریع» (Fast-Start) طرح تکنولوژی (T-Plan) حاصل میشود.
صرف نظر از منافع کسب و کار به خود طرح مربوط است زیرا روشی است که نتایج آن در
زمانی بسیار کوتاه به بار مینشیند و صرفههای اقتصادی بسیاری دارد. یادگیریای که
از خلال به کارگیری این روش حاصل میشود، به کسب اعتماد به نفسی است که از سرعت
موجود در این فرایند عاید میشود.
هنگامی که برخی شرکتها برای اولین بار روشی را به
منظور دسترسی به موقعیتی ویژه برمیگزینند، دیگران از رهنگاری برای شکلدهی بخشهای
مهم استراتژیک و فرایندهای برنامهریزیشان استفاده خواهند کرد. رهنگاری میتواند
به عنوان امری محوری، عامل وحدت بخش استراتژی و فرایند طرحریزی، علتی برای
همنوایی و پلی بین امور بازار / تجاری و دانش تکنولوژیک در کسب و کار باشد. موارد
کلیدی همچون تعیین حدود و مرزهایی که رهنگاشت برای خود انتخاب میکند، مرزهای به
کارگیری روش و چگونگی همگام کردن این بخش با سایر بخشهای سیستم و فرایندها.
اگر رهنگاشت را به کار گیریم، همواره باید بر دو چالش
کلیدی در داخل شرکت غلبه کنیم.
زنده نگاه داشتن رهنگاشت:
هنگامی فواید کامل رهنگاشت حاصل خواهد شد که تمامی اطلاعاتی که درون رهنگاشت
مورد استفاده قرار گرفتهاند، در مقاطع گوناگون بهنگام نگاه داشته شوند. در عمل،
این به معنای آن است که بهنگام کردن رهنگاشت باید در مقاطع اساسی ـ به عنوان مثال
سالی یک بار ـ مورد بازبینی قرار گیرد، همچنین فرایندهای بودجهبندی و چرخههای
استراتژی اولین برش رهنگاشتی که در فرایند T-Plan به وجود آمده است باید تحصیل شود، در معرض ارتباطات و تحقیق قرار
گیرد و بهنگام نگاه داشته شود.
به معرض نهادن رهنگاشت: هنگامی
که رهنگاشتی در یک سازمان تهیه میشود، معمولاً واحدهای دیگر سازمان نیز تقاضای
به کارگیری این روش را برای واحدهای متبوعه خود دارند. به طور عمده دو نوع رویکرد
برای در معرض دید قرار دادن رهنگاشت در سازمان وجود دارد.
بالا به پایین: جایی
که نتایج رهنگاشت برای مدیریت ارشد سازمان عنوان میشود و اعلام قالبی مشخصی
عنوان میشود یا نمیشود.
پایین به بالا (ارگانیک):
جایی که منافع حاصله از به کارگیری این روش در مجاری ارتباطی سازمان توزیع میشود
و پشتیبانی لازم برای به کارگیری این روش فراهم است زیرا توانسته است تمامی
الزامات مرتبط را فراهم آورد.
در هر کدام از دو حالت فوق، پشتیبانی مدیریت نه تنها به
علت تشویقی که برای استفاده از این روش بروز میدهد، از اهمیت بالایی برخوردار
است بلکه به علت منابعی که برای اجرای رهنگاشت (نظیر بودجه، زمان و تسهیلات لازم)
در اختیار خواهد نهاد؛ اهمیت چشمگیری دارد.
مورد دیگری، که باید در صورت استفاده از روش رهنگاری
به شکلی گسترده و همه جانبه در سازمان به آن توجه شود، وجود نرم افزاری برای
پشتیبانی به منظور توسعه، نگهداری، توزیع و نگهداری رهنگاشت است. وجود نرم افزار
واژه پرداز و تصویری / دیداری برای ایجاد یک رهنگاشت ضروری است اما نرم افزارهای
پیچیدهتر برای استمرار در استفاده از رهنگاشت بسیار مفید خواهند بود. نرم افزاری
که قرار است پشتیبانی رهنگاشت را بر عهده گیرد، باید با هدف به کارگیری انواع
کارکردها استفاده شود:
ـ روش رهنگاشتهایی با ساختار چندلایه، نخستین راه به
کارگیری انواع دادهها به منظور ایجاد سادگی و انعطاف پذیری در آنهاست. عناصر رهنگاری
(میلهها، ارتباطات، توضیحات اضافی و غیره) میتواند برای هر لایه و مقطع زمانی در
نظر گرفته شود. ساختار لایهای امکان سلسله مراتبی رهنگاشت را برای توسعه آن در
هر لایه «سلولی» شرکت فراهم میکند.
ـ نرم افزار باید ساختار و مبنای درستی را برای تهیه رهنگاشت
شرکت فراهم آورد و فرصت اشتراک و ارتباط دادهها را که برای تهیه انواع قالبهای
گوناگون نیاز است، مهیا کند.
ـ نرم افزار مرتبط میباید به مدیریت دادههایی مدد
رساند که در شالوده رهنگاشت مشارکت دارند و شامل مواردی همچون انبارههای دادهای
(الگوریتم سلسله مراتبی) و تحلیلهای مرتبط، همراه روش مدیریت پیچیدگی دادهها
برای کاربر (مواردی همچون چندبعدی بودن دادهها، مسیرهای بحرانی، ارتباطات و غیره)
هستند. مواردی همچون «ابزارهای» مدیریتی، نظیر شبکههای تحلیلی موجود در روش T-Plan و مجموعه شاخصهای مربوط به هر پروژه، مفید
خواهند بود.
ـ نرم افزار تا حد امکان باید قابلیت تنظیمات مختلف را
داشته باشند تا براساس آن بتوان لایههای گوناگون ساختار رهنگاشت و عناصر آن،
گونههای متنوع نمایش تصویری، توضیحات اضافی مورد نیاز و اطلاعات تکمیلی را ارائه
کرد.
ـ یکی از نقاط قوت رویکرد رهنگاری فراهم کردن زمینههای
لازم برای یکپارچه سازی اطلاعات، فرایندها و روشهای موجود در یک شرکت، پشتیبانی
نرم افزاری برای بازنمایی واقعیتهای موجود در آن، اثبات تسهیلات مرتبط با ورود و
خروج دادهها، به همراه ارتباطات با کسب و کارهای دیگر و نظام اطلاعاتی مدیریت
است. در مقیاسی وسیعتر، فرایند رهنگاری و سیستم پشتیبان نرم افزاری آن میتوانند
در شکلدهی عنصر محوری دانش و نظام اطلاعاتی مدیریت در یک شرکت نقش اساسی داشته
باشند.
ـ نرم افزار باید به گونهای طراحی شود که هم برای
افراد مبتدی و هم افراد حرفهای قابل استفاده باشد. نرم افزار باید بتواند همراه
رشد مؤسسه رشد کند و رهنگاشت نیز همراه با این رشد به بلوغ و بالندگی برسد. نرم
افزار باید شرایطی را برای توسعه رهنگاشتهای مستقل و در مقیاس کل شرکت فراهم
کند. نرم افزار باید مفهوم چند کاربره بودن را پشتیبانی و مقدمات مشارکت تمامی
کارکنان را در تدوین رهنگاشت کل شرکت فراهم کند. (این کار مستلزم ورود دادههای
گوناگون از منظرها و ورودیهای گوناگون شرکت است). عناصر رهنگاشت باید در بستری
پویا با هم در تعامل باشند (در درون رهنگاشت و بین رهنگاشتهای گوناگون). لذا
تغییر در هر یک از جنبههای رهنگاشت موجب بروز تغییر در سایر عناصر مرتبط خواهد
شد.
ـ نرم افزار باید با ویژگیهای انسانی در ارتباط باشد
زیرا انسان بلاواسطهترین منافع را از رهنگاشتها کسب خواهد کرد. تدوین یک رهنگاشت
خوب با برگزاری کارگاه مرتبط است. کارگاه موجب بروز رویکردهای خلاق برای توسعه
ثمربخش میانجیهای نرم افزار – کاربر خواهد شد که محمل بروز نظرات آن میتواند سبب
ایجاد توفان مغزی باشد. نقش نرم افزار، پشتیبانی از فرایند رهنگاری است.
6. خلاصه و جمعبندی
رهنگاشت تکنولوژی توانهای بالقوه فراوانی برای
پشتیبانی از توسعه، تدوین و اجرای طرحهای مربوط به کسب و کار، استراتژی محصول و
تکنولوژی، سوق دادن شرکتها به سوی کسب اطلاعات، فرایندها و ابزارهای لازم برای
تولید آنها را دارد. موارد زیر به عنوان ویژگیهای عمومی تکنولوژی رهنگاشت شناخته
شده است:
ـ برخی از منافع رهنگاری از فرایند رهنگاری
حاصل میشود و نه از رهنگاشت به خودی خود فرایند مرتبط، افراد را با سایر بخشهای
کسب و کار درگیر میکند و فرصتی را برای به اشتراک نهادن اطلاعات و جنبههای
گوناگون مؤسسه فراهم میآورد. مهمترین منفعت حاصله از اولین رهنگاشت، ایجاد مجاری
ارتباطی بین مراحل گوناگون رهنگاشت است و چارچوب مشترکی را برای تفکر درباره طرحریزی
استراتژیک کسب و کار فراهم میکند. تکرارهایی چندباره برای کسب تمامی منافع این
روش ضروری است تا بتوان از رهنگاشت برای هدایت طرحریزی استراتژیک استفاده کرد.
ـ رویکرد پذیرفته شده و عام رهنگاری بسترهای بالقوه
گستردهای را برای پشتیبانی از استراتژی کسب و کار و طرحریزی درک مبانی طرحریزی
تکنولوژی و محصول به وجود میآورد. شاید اگر گفته شود ما در مواجهه با مقوله محصول
و تکنولوژی در صورت استفاده از رهنگاشت با جعبه سیاه رو به رو نیستیم، گزافه
نباشد زیرا هر یک از کاربردهای آن، به خودی خود تجربهای منحصر به فرد، منعطف و
قابل انطباق با شرایط جدید است.
ـ رهنگاشتها باید در چارچوبی تصویری به نمایش گذاشته
شوند زیرا یکی از مهمترین رویکردهایی است که ارتباطات بین قسمتهای گوناگون را
آسان میکند. با این حال نمایش تصویری فشرده بوده و بیانگر برایندهایی کلی است لذا
رهنگاشتها باید مستندهای پشتیبان را نیز فراهم کنند.
ـ رهنگاشتها باید دارای چندین لایه باشند تا بازتابی
از یکپارچگی تکنولوژی، محصول و جنبههای بازار و تجارت سازمان باشند. فرایند رهنگاری
ابزار مؤثری را برای ارائه پشتیبانی از ارتباطات بخشهای گوناگون در یک سازمان
فراهم میآورد، ساختاری که لایهها و زیرلایههای درون رهنگاشت را تعریف و تبیین
میکند، از اهمیتی بسزا برخوردار است و منعکس کننده جنبههای بنیادین کسب و کار و
مواردی است که باید لحاظ شوند. این لایهها مبین ابعاد دانشی هستند که درون یک کسب
و کار اهمیت دارند، همچون «دانستن چرایی»، «دانستن چیستی»، «دانستن چگونگی»،
«دانستن زمان»، «دانستن کیستی» و «دانستن کجایی».
ـ رهنگاشتها به صراحت و روشنی باید ابعاد زمانی را
معین کنند زیرا اطمینان از توسعه همزمان و مؤثر جنبههای تکنولوژیکی، محصول،
خدمات، کسب و کار و بازار ضروری است. رهنگاشتها ابزاری را برای نمایش دادن حرکت
در مسیر درست بین وضعیت فعلی کسب و کار (برای هر لایه) و چشمانداز بلندمدت که در
قالب ارتباطات موجود بین لایهها، همسو و یگانه میشوند، ارائه میدهند.
ـ نرم افزارها نقشی بسیار مهم در پشتیبانی از ابزار رهنگاری
در درون مؤسسه ایفا میکنند. با این حال نرم افزار به تنهایی قادر به ارائه رهنگاشتی
مناسب نیست و باید با عنصر انسانی آمیخته شود. فایده کلیدی رهنگاشت در به اشتراک
نهادن دانش موجود در یک سازمان و گشودن چشماندازی مشترک از مقصدی است که سازمان
به آن سمت میل میکند.