مقاله ها

1400/10/28
نویسنده : دکتر شاهین فرهت
hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbfff54802000000840b000001000100
دانشیار گروه موسیقی، دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.

مهم ترین و بزرگترین فرم موسیقی ارکسترال، سمفونی است. این فرم با تکامل یافتن تدریجی سازها و پیدایش ارکستر سمفونیک در سال های میانی قرن هیجدهم به وجود آمد. در واقع فرم اصلی سمفونی همان سنات است که به جای یک یا دو ساز برای مجموع سازها نوشته می شود. بنابراین سمفونی از یک طرف فرم است و از طرف دیگر قطعه ای است که حتما برای ارکستر ساخته می شود. فرم سنات معمولاً در قسمت اول و خیلی اوقات در قسمت آخر استفاده می شود، قسمت های میانی یک سمفونی یعنی قسمت های دوم و سوم اکثراً دارای فرم های دیگری مانند دوتایی (BINARY) و سه تایی هستند (TERNARY). فرم سنات نیز تکامل یافته فرم های دیگری مانند فرم دوتایی است که کامل شده و می تواند والاترین بیان های موسیقایی را دربرگیرد. ارائه تم ها در مرحله اول بسط و گسترش آن در مرحله دوم، تکرار آن در مرحله سوم و بالاخره و پایان آن در مرحله چهارم(اگر بتوانیم این بخش را مرحله بنامیم) این فرم را بصورتی کامل درآورده از یک طرف به نظر می رسد که آن از مراحل عمر یک انسان مشتق شده و از طرف دیگر نوعی از آن را به صورت خودجوش در خیلی از موسیقی های دیگر منجمله در موسیقی ایرانی می یابیم.
سمفونی معمولاً چهار قسمت دارد. قسمت اول تند ( بعضی از سمفونی ها با یک مقدمه آهسته شروع می شوند)، قسمت دوم آهسته، قسمت سوم نیمه تند و یا تند و قسمت آخر تند و یا خیلی تند. این الگوی سمفونی های کلاسیک قرن هیجدهم و شروع قرن نوزدهم است لیکن با پیدایش موسیقی رومانتیک و استادان نابغه آن در قرن نوزدهم در فرم بخصوص قسمت های دوم و سوم تغییراتی به وجود آمد. حتی  بعضی از سمفونی ها از چهارقسمت بیشتر دارد.
اولین آثار با این نام در اوایل قرن هیجدهم ساخته شد. معمولاً از سه قسمت تشکیل می شد که تند آهسته و تند باشد. این آثار معمولاً کوتاه و سه قسمت آن به یکدیگر متصل بودند.و از اورتورOverture های اپراهای ایتالیایی الهام گرفته بودند. ابتدا بجای سمفونی نام Sinfonia سینفونیا داشتند لیکن رفته رفته به قطعات عمیق و طولانی تر بدل شده و نام سمفونی پیدا کردند. اولین سمفونی ها را جرج مون George Monn (1750-1717) و سامارتی نی Samartini (1775-1698) ساختند. 
اگرچه سمفونی در ابتدا توسط بعضی از آهنگسازان ایتالیایی مورد توجه قرار گرفت لیکن این فرم توسط آهنگسازان آلمانی و اطریشی به اوج خود رسید. مکتب مانهایمMannheim  و سپس آهنگسازان بزرگی چون هایدن 1809-1732 و موتزارت 1791-1756 اولین آهنگسازانی بودند که در فرم سمفونی شاهکارهای بی همتا ساختند. هایدن با متجاوز از 104 اثر با این نام و موتزارت با بیشتر از 41 اثر با نام سمفونی. نیمی از 104 سمفونی هایدن آثاری بی همتا می باشند همانطور که سمفونی های موتزارت از 34 به بعد هر کدام بسیار مهم است. پس از آن بتهون این رادمرد بزرگ تاریخ موسیقی با نه سمفونی که پلی است میان کلاسیسم و رمانیسم بزرگترین شاهکارهای موسیقی را به وجود آورد. سمفونی سوم به نام اروئیکا    (Eroica) یا سمفونی قهرمانی سمفونی پنجم و نهم هرکدام پس از دویست سال در روح و قلب مردم جهان جای دارد و روزی نیست که آنها در گوشه و کنار جهان اجرا نشود.
همانطوریکه اشاره شد قبل از هایدن و موتزارت قطعاتی با این نام ساخته شد لیکن سمفونی های واقعی از این دو آهنگساز شروع می شود. بهترین سمفونی های موتزارت سمفونی های آخری اوست(از شماره 34 تا 41). لیکن در میان سمفونی های صدوچهارگانه هایدن شاهکار بسیار است. در حدود سال های 1770 نهضتی در اروپا بخصوص در ادبیات شروع شد که توفان و کشش نامیده شد. این در واقع یک رومانیسم زودرس بود که به نوعی مشخصات این سبک را روشن کرد. به طوری که پنجاه سال بعد از آن وقتی سبک رمانتیک در اروپا شروع شد راه آن کاملاً مشخص بود. رمانتیک از کلمه رمان Roman که مربوط به رم قدیم است پدید آمده است.
در این سبک که در قرن نوزدهم متداول گردیده و به اوج خود رسید احساسات و اندیشه آدمی به صورت عیان تری مطرح شده است. بعلاوه شرح و تفصیل بیشتری نسبت به دوران کلاسیک دارد از این رو آثار سمفنیک قرن نوزدهم نسبت به قرن هیجدهم طولانی تر است. به طور معمول یک سمفونی کلاسیک بین 25 تا 35 دقیقه طول می کشد در حالیکه در سمفونی های رومانتیک این زمان بین 35 تا 50 دقیقه است. بهر تقدیر در دوران توفان و کشش هایدن چندین سمفونی جالب و پراحساس که همه در گام مینور هستند تصنیف کرد که شماره های 39، 44، 45، 49 و 52 از آن جمله است. سمفونی های آخری هایدن نیز جزو شاهکارهای کلاسیک در فرم سمفونی است برای نمونه می توان از سمفونی های پاریس از شماره 82 تا 87 و سمفونی های لندن از شماره 93 تا 104 نام برد.
از مشخصات سمفونی های آخری هایدن و موتزارت ابداع در آفرینش ملودی های زیبا و تم های بیادماندنی و گسترش های بسیار جالب است. این آثار پشتوانه آثار سمفیک بتهون شد که مشخصات بالا را تا حد کمال پیش برد. بتهون فقط نه سمفونی  ساخت لیکن هرکدام از آنها دنیایی از تکنیک و احساس است. بتهون سمفونی را بیشتر ابراز احساس هنرمند می دانست تا بیان یک سبک همراه با تکنیک.
می دانیم که آثار بتهون به سه دوره اولیه، میانی و آخری تقسیم می شود. دوره نخست که تا سال 1802 است آهنگساز بیشتر در قالب و چارچوب کلاسیک سخن می گوید در دوره میانی رومانیسم را به اوج می رساند. در این دوره که در سال 1802 تا 1814 ادامه دارد شاهکارهایی نظیر سمفونی سوم بنام سمفونی قهرمانی سمفونی پنجم و سمفونی های پاستورال و هفتم ساخته می شود. سمفونی های سوم تا هشتم مربوط به این دوره است.
دوره سوم که از سال 1814 تا 1827 که سال فوت آهنگساز بزرگ است فرم دچار دگرگونی شده و موسیقی بتهون حالتی عرفانی به خود می گیرد. سمفونی نهم که اوج همه سمفونی های جهان است مربوط به این دوره و در سال 1822 تکمیل شد.
شوبرت که همزمان بتهون بود نیز از سمفونیست های بزرگ است او نیز نه سمفونی تصنیف کرد که از میان آنها سمفونی های هشتم و نهم مقام بزرگی را دارد، مندلسن Mendelssohn و شومانSchumann دو استاد بزرگ موسیقی آلمان هم سمفونی های جالبی دارند مندلسن نابغه بزرگ که او را موتزارت دوم لقب داده اند در نوجوانی سیزده سمفونی برای سازهای زهی ساخت که جزو آثار اولیه اوست. این آثار نیز از زیبایی خاصی برخوردار هستند لیکن شاهکار سمفونی های او از میان 5 سمفونی برای ارکستر سمفنیک، سمفونی چهارم به نام ایتالیایی و شماره سه بنام اسکاتلندی است. لازم به تذکر است که سمفونی اسکاتلندی بعد از سمفونی ایتالیایی ساخته شد.
از میان چهار سمفونی شومان، سمفونی چهارم بسیار معروف است. خلق سمفونی در آلمان از سال 1875 به اوج دیگری رسید. می توان گفت که در فرهنگ آلمان پس از بتهون بزرگترین خالق سمفونی یوهانس برامس(1897- 1833) است، او فقط چهار سمفونی ساخت لیکن این چهار اثر چون چهار نگین بر تارک ادبیات موسیقی جهان می درخشد. او تنها آهنگساز جهان است که چهار سمفونی اش همه در یک سطح هنری است.
پس از برامس، بروکنر(Bruckner) آهنگساز بزرگ آلمانی نیز با نه سمفونی زبان هارمونیک کروماتیک واگنری را در موسیقی سمفنیک وارد کرد. از سمفونی نویس های بزرگ در قرن بیستم در اطریش باید از گوستاو مالر نام برد که نه سمفونی ساخته است. او نیز مانند بتهون در بعضی از سمفونی های خود از صدای انسان و گروه خواننده های جمعی استفاده کرده است.(شماره های 2، 3، 4 و 9)
در فرانسه با این نام بخصوص در قرن نوزدهم شاهکارهایی توسط برلیوزBerlioz ساخته شده که از لحاظ فرم آزادتر بودند بخصوص که این قطعات بر روی متون ادبی ساخته شده بود. مانند سمفونی هارولد در ایتالیا بر روی تراژدی لرد بایرون Lord Byron و سمفونی دراماتیک رومئو و ژولیت بر روی تراژدی شکسپیر. سمفونی فانتاستیک Symphonie Fantastique نیز با وجود اینکه بر روی متن ادبی ساخته نشده لیکن دارای داستان است. در نیمه اول قرن بیستم آهنگسازان امریکایی هم با این نام قطعاتی ساختند. مانند ساموئل باربر  Barber و والتر پیستون Walter Piston و روی هاریس Roy Harris . لیکن آخرین سمفونی های بزرگ در قرن بیستم  در روسیه توسط سه استاد بزرگ سمفونی نیکولای میاسکوفسکی Nicolai Miaskovski( 1881-1950) با 27 سمفونی، سرگی پروکوفیف  Serge Prokoviev(1891-1953) با 7 سمفونی، و دیمیتری شوستاکویچ Dimitri Shostakovich(1906-1975) با 15 سمفونی شاهکارهایی در این زمینه خلق کردند. شکی نیست که بزرگترین سمفونی نویس روسیه چایکوفسکی است که شش سمفونی ساخته است.
تاریخچه آهنگسازی در ایران با مقایسه با تاریخ طولانی آهنگسازی در مغرب زمین بسیار کوتاه است. البته منظور از آهنگسازی در اینجا با رعایت فرم هایی است که در مجموع آن را آهنگسازی با فرم های جهانی می دانند. موسیقی ایران با گونه های مختلف هر کدام دارای سابقه قابل ملاحظه ای است لیکن می دانیم که آهنگسازی و یا بهتر بگویم نواسازی با نوازندگی به نوعی با هم است. به عبارت دیگر در موسیقی ردیف نوازنده در عین اینکه ردیف را اجرا می کند که شامل ملودی های مشخص با مدهای مشخص است لیکن در عین حال بداهه سرایی کرده و در دم ملودی خلق می کند. به همین دلیل یک نوازنده اگر ده دقیقه در دستگاه شور بنوازد و پس از چند دقیقه مجدداً ده دقیقه در همان دستگاه بنوازد در حالیکه باز هم شور است لیکن کار جدیدی ارائه داده است و این مشخصه بسیار جالبی است که موسیقی ردیف را همیشه تازه نگاه می دارد.
درحالی که در آهنگسازی همه مشخصات چه از لحاظ ریتم و ملودی، هارمونی، کنترپوان(Counterpoint) و چه از لحاظ علامات مشخص کننده، حالت و پستی بلندی(Dynamic) همه مشخص شده است. این نوع آهنگسازی در اروپا دست کم یازده قرن سابقه دارد و متجاوز از هزار سال تئوری های مختلف و سبک های مختلف با اندیشه های موسیقی متفاوت شکل گرفته است. نتیجه آن آهنگسازان بزرگی است که طی قرن ها از قرون وسطی تا دوران رنسانس (Renaissance) و سپس باروک (Baroque) و کلاسیک و رومانتیک و بعد از آن دوران مدرنیسم قرن بیستم شکل یافته اند. 
در ایران ما در این نوع موسیقی کمتر از یک قرن سابقه داریم پنج تا شش نسل آهنگساز هر کدام آثار جالبی از خود به یادگار گذاشته اند و آهنگسازان در قید و حیات کم و بیش آثاری خلق می کنند. آهنگسازان ایرانی که با شیوه های موسیقی کلاسیک اثر می سازند در فرم های مختلف زورآزمایی کرده اند. سوئیت(Suite)، اورتور(Overture)، پوئم سمفونیک(Symphonic Poem)، کنسرتو(Concerto)، سنات(Sonata)، سمفونی و غیره همه فرم هایی هستند که آهنگسازان این مرز و بوم در آن زورآزمایی کرده و یا می کنند.
در مجموع در فرم سمفونی کمتر کار شده و ادبیات سمفنیک ما بیشتر در آهنگسازان معاصر ایرانی طبع آزمایی شده است. اولین و یا از اولین قطعاتی که نام سمفونی به خود گرفت سمفونی پرسپولیس Persepolis اثر امین اله حسینی است که در سال های چهل میلادی ساخته شد. در همان سال ها یعنی سال های 20 خورشیدی پرویز محمود آهنگساز و اولین رهبر ارکستر سمفنیک تهران قطعه ای نه با نام سمفونی بلکه با نام پوئم سمفنیک منتشر کرد. مودمان های سمفنیک پس از آن با نام های مختلف توسط آهنگسازانی نظیر هوشنگ استوار، محمدتقی مسعودیه، احمد پژمان و هرمز فرهت ساخته شده است. لیکن سمفونی برای ارکستر بزرگ در دوران معاصر توسط علیرضا مشایخی، سعید شریفیان و شاهین فرهت ساخته شده است. فرهت بخصوص در رعایت فرم کلاسیک با زبان مدرن بسیار تاکید دارد. نگارنده تا به امروز 12 سمفونی ساخته که در یک دوره سی ساله به انجام رسیده است و عشق و علاقه وی را به فرم سنات نشان می دهد بعضی از این سمفونی ها پروگراماتیک Programmatic یا موضوع دار هستندگو اینکه اگر موضوع نیز از آنها حذف شود به صورت اثری مطلق قابل بررسی است. سمفونی شماره یک به نام خیام بر روی یازده رباعی خیام ساخته شده است. این اثر از چهار قسمت تشکیل شده و فرم سنات به صورت استثناء در قسمت سوم آورده شده است. این قطعه برای ارکستر سمفنیک بزرگ به همراهی دو خواننده و یک گوینده ساخته شده است. این اثر در سال 1355 ساخته شده و در حقیقت پایان نامه آهنگساز در رشته آهنگسازی از دانشگاه نیویورک است. سمفونی خیام در سال 1356 توسط ارکستر سمفنیک تهران به رهبری فرهاد مشکات در سه شب متوالی اجرا شد. بلافاصله ساختن سنمفونی دوم شروع شد.
استقبال فراوان مردم از سمفونی خیام سبب ساختن سمفونی دوم شد. این قسمت کاملاً به فرم سمفونی در چهار قسمت ساخته شد. مدت ساختن آن شش ماه بود و در سال 1357 به پایان رسید. سمفونی سوم نسز برای ارکستر بزرگ ساخته شده و در سال 1359 به اتمام رسید. سمفونی چهارم نیز به همین ترتیب سه سال بعد از آن ساخته شد. در سمفونی پنجم از فولکلور ایران استفاده شده است. به علاوه اینکه در قسمت سوم این اثر یکی از رِنگ های درویش خان مورد استفاده قرار گرفته که به جای اسکرتسوScherzo جای گرفته است. این سمفونی به نام سمفونی ایرانی نامیده شد و در سال 1372 ساختن آن به اتمام رسید. سمفونی ایرانی به همراه راپسودی ایرانی، سوئیت ایرانی و کنسرتو ایرانی بارها توسط ارکستر سمفنیک تهران با رهبرهای مختلف اجرا شد. سمفونی شماره 6 به نام سمفونی دماوند در سال 1377 ساخته شد. همانطوریکه از نام این اثر پیداست قطعه برنامه دار است. این اثر به جای چهار قسمت دارای سه قسمت است. بخش نخست یک صعود ذهنی را به قله دماوند توصیف می کند. در این اثر یک تم اصلی وجود دارد که نماینده عظمت دماوند است و در طول سمفونی با حالات مختلف تکرار می شود و می توان آن را یک ایده فیکس Idee Fixe نامید. قسمت دوم در وصف زیبایی های دامنه کوه دماوند است و بالاخره در قسمت سوم طوفان و کولاک را در یک شب زمستانی نشان می دهد. بنابراین یک طیف پردامنه احساس در این اثر به نمایش گذاشته می شود. این سمفونی توسط ارکستر سمفنیک ارمنستان اجرا شده است. 
سمفونی هفتم به سال 1381 ساخته شد و به نام سمفونی ایران معروف است. چهار قسمت این اثر کاملاً فرم کلاسیک سمفونی را رعایت کرده است. این قطعه توسط ارکستر سمفنیک ارمنستان به رهبری لوریس چکناوریان اجرا شده است.
سمفونی هشتم به نام نای هشتمین امام شیعیان حضرت امام رضا (ع) ساخته شده است. در عین اینکه سمفونی هشتم کاملاً فرمال است، چهار مرحله از آرمان های انسانی و بشردوستانه حضرت امام رضا در آن به یاد گرفته شده است.
سمفونی شماره 9 به نام خلیج فارس است. همانطوریکه در سمفونی دماوند کوه و در حقیقت بام ایران زمین موردنظر است، در سمفونی نهم آب های نیلگون خلیج فارس با تاریخ پرعظمت آن به تصویر کشانیده شده است. در این سمفونی از صدای انسان نیز بهره گیری شده است. سمفونی خلیج فارس نیز توسط ارکستر سمفنیک ارمنستان به رهبری لوریس چکناوریان اجرا گردید. سمفونی خلیج فارس در سال 1383 به اتمام رسید و در همان سال نیز اجرا گردید. 
سمفونی دهم یکی از بهترین آثار آهنگساز است. این اثر از چهار قسمت تشکیل شده و فرم کلاسیک سمفونی در آن کاملاً رعایت شده است. ساخت و پرداخت تم ها و از طرفی دیگر اجرای این اثر جالب است. سمفونی دهم در سال 1384 به اتمام رسید و در سال 1385 توسط ارکستر اوکراین به رهبری ولادیمیر سیرنکو (Vladimir Sirenko) اجرا شد. این سمفونی تقدیم به کسانی شده که جان خود را در راه ایران فدا کرده اند. 
و بالاخره سمفونی یازدهم به نام نای پیامبر(ص) بزرگ اسلام ساخته شده است. این سمفونی نام پیامبر دارد و یک بار دیگر آهنگساز در قالب این فرم پروگرام و یا موضوعی را عنوان می کند. سمفونی پیامبر در سال 1385 که به نام سال پیامبر اعظم نامیده شد، ساخته و توسط ارکستر سمفنیک اوکراین به رهبری ولادیمیر سیرنکو اجرا شد. 
در هر حال باید گفت که تاریخ سمفونی نویسی در ایران در شروع است و در کل تعداد آثاری که تحت این نام با فرم صحیح سمفونی ساخته شده از 25 اثر تجاوز نمی کند. در حالی که در مغرب زمین صدها سمفونی به وجود آمده است.
شکی نیست که در ایران از حال تا آینده آثار جالبی ساخته خواهد شد. بخصوص که پشتوانه فرهنگی موسیقی ایران بسیار قوی است و می تواند دست مایه جالبی برای خلق این نوع آثار باشد.


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

جدیدترین مقاله ها

نام : *

پیغام : *