hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff884b02000000620f000001000100
چکیده مقاله :
در این مقاله ما قصد
داریم بطور خلاصه نگاهی به روشهای گوناگون تنظیم علائم ترافیک داشته باشیم و سپس
توضیحاتی برای توسعه سیستم کنترل ترافیک در مناطق شهری با استفاده از روش پایگاه
برنامهریزی منطقی ارائه نماییم. استفاده از برنامهریزی منطقی در خیلی از
استراتژیهای کنترل انعطافپذیر منجر میشود تا مهندسین ترافیک بتوانند براحتی دانش
و مهارت خود را اعمال کنند. این سیستم موجبات استفاده از خیلی از برنامهریزیهای
منطقی حل کننده را فراهم میکند. سیستم leibrniz توانایی ایجاد حل الگوریتمی سریع برای مشکلات مرتبط با علائم
ترافیک را دارد. اجزا عمده سیستم مورد نظر همانند سیستم توسعه که برای کمک به
مهندس ترافیک در طراحی موضوع، اجرا و نگهداری سیستم کنترل ترافیک مشخص شده است.
کلمة کلیدی : Leibniz
مقدمه :
در سالهای اخیر توجه روزافزونی در
بکارگیری روشهای جدید برای کنترل ترافیک شبکههای شهری صورت گرفته است که منجر به
توسعه چندین شیوه پژوهشی که با تجربه مهندسین ترافیک، تحلیل سیستم، تئوری کنترل و
بهینه سازی در هم آمیخته است. عبارت یا قضیه کنترل ترافیک هوشمند برای نشان دادن
شیوهها و کنترل ترافیک اخیر مورد پذیرش قرار گرفته است که ابزارهای بهینهسازی و
مدلسازی پیچیده را جهت تقاضا برای راه موثر و کافی برای اداره حرکات انبوهی و
ازدحام وسایط نقلیه مستقر میکند. در متن تعدادی از روشها تنظیم علائم ترافیک مورد
تصور است که با توجه به مدلها و شیوههای ارجاعی متفاوت هستند. هزینههای تولید و
نگهداری و نهایتاً تاثیر آنها روی ترافیک است. در برخورد با مشکل تنظیم علائم
ترافیک یک شبکه شهری لازم است انتخابهای متفاوت و وسایل گوناگونی برای تعریف سیستم
کنترل مناسب برای هریک از کاربردهای ویژه در دست داشته باشیم.
تفاوت عمده بین استراتژیهای کنترل ترافیک
به طرحهای پیش تعریف شده
(predi
Fired) و استراتژیهای فعال ترافیک بستگی دارد. در استراتژیهایی که برپایه
طرحهای از پیش تعریف شده قرار دارد پارامتر دادهها (input)
به جریان ساعتی در دستیابی به تقاطع است. بطور کلی یکی از آنها به دانش واقعی
روندها که بوسیله واحد زمان در روزهای متفاوت و در فواصل زمانی مختلف در طول روز
انجام میگیرد. بمنظور تعریف یک روش منظم طرحها و مدلهای برنامهریزی ریاضیاتی
برای انجام محاسبات Offline ، centralisedor
distributed و ساخت طرحهای از پیش
تعریف شده برای زمانهای مختلف در طول روز مورد استفاده قرار میگیرد. استراتژی
فعال شده بر پایه وضعیت رایج جریانهای ترافیکی یا بر پایه کمیت حضور وسایل نقلیه
در مقاطع تحت کنترل بستگی دارد. در اینجا میتوان تفاوتی بین استراتژیهای فعال شده
بوسیله جریانهای دستیابی (بطور کلی جریان ساعتی، عبور وسایط نقلیه در هر ساعت) و
استراتژیهای فعال شده توسط تعداد وسایط نقلیهای که در پشت خطوطایست با نزدیک به
آنها صف میکشند. در مورد اول ارجاع به مدل و روشهای برنامهریزی ریاضی است. در
حالیکه در نوع دوم شاید مدلها و روشهای برنامهریزی منطقی پذیرفته شده باشند.
اندازهگیری دادهها در هر دو مورد بازمان واقعی انجام میپذیرد. در مورد
استراتژیهای فعال شده توسط جریانها شرح دادهها که در on-line
صورت میگیرد، میتواند در مرکز قرار گرفته توزیع شود و شامل گزینه طرحهای منظم از
منبع اطلاعاتی (کتابخانه) یا توضیح نقشهها و طرحهای جدید باشد. در مورد استراتژی
فعال شده توسط وسایط نقلیه on-line توضیحات در
راه توزیع قرار میگیرد و شامل زمان واقعی تولید تصمیمات روی تنظیم علائم ترافیک
میشود که باید در هریک از علائم تقاطعها پذیرفته شده است.
در متن چندین روش کنترل که از
برنامهریزی ریاضی استفاده میکند در کنار دیگران Heydecha.chin
(1987)، (1987) Dudgeon and، (1988) Hisai، (1987)
Moller، (1987) Smith روشهایی را
ارائه میدهند که برپایه ایجاد طرحهای ثابت شده برای علائم صورت میپذیرد. Cantarella
و پیروانش (1991a،1991b) که روش interative
را برای تنظیم علائم ترافیک شبکه متعادل تصور میکنند.
موفقترین نمونه سیستم پذیرفته شده
سیستمهای SCOOT هستند، (Luk
1984) SCATS، Cop و UTOPIA (Mauro and Di Taranto|(1990))
و Mirchandani| Head) ، Sen (1992)| Sheppond
و ((1997) Head کاربردهای نوع
یکنواختی از آن توسط Chen و پیروانش
بررسی شد (1987)، (1983) Gartner، Yagar
و Shabardonis (1996) Dion.
این کنترل ترافیک برپایه برنامهریزی
منطقی است که اخیراً بوجود آمده و شیوه بررسی شده دراین مقاله یکی از اولین
کاربردهای این نوع میباشد. آن شیوهای پذیرفته شدهای است که بوسیله وسایط نقلیه
فعال میشود که برنامهریزی منطقی را جهت قرار دادن مدل و حل مشکلات تصمیمگیری
مرتبط با کنترل ترافیک را پذیرفتهاند. این روش را میتوان با موفقیت تمام برای
مقاطع داخلی شهر با سطوح ترافیک بالا اعمال کرد. حال آنکه مشکلات فراوان و حوادث
غیرقابل پیشبینی را نوسانات تعدد وسایط نقلیهایی که از آن استفاده میکنند ایجاد
میکند. روشهای برنامهریزی منطقی که مبتنی بر تعدد خودروها طراحی استراتژیهای
کنترل ترافیک را با درصد بالای سادگی و انعطافپذیری ممکن میسازد.
مقاله حاضر به شرح ذیل منظم شده است. در
بخش دوم اصول اولیه برنامهریزی منطقی مرتبط با کنترل ترافیک بیان شده است. در بخش
سوم در مورد برخی از موضوعات مرتبط با تدوین و نحوه حل مشکلات تصمیمگیری
برنامهریزی منطقی را بحث میکنیم. و جهت حل مشکلات برنامهریزی منطقی حل کنندهها
مناسب کاربرد در سیستم Leibniz را ارائه
میدهیم. در بخش چهارم سیستم توسعه کامل که برای طرح مدیریت استراتژی منطقی برای
کنترل ترافیک ایجاد شده بحث میکنیم این سیستم شبیه ساز میکرو ترافیک با رابط ساده
کاربر جهت گسترش وقت استراتژی کنترل را انجام میبخشد. در بخش پایانی یعنی بخش
پنجم ما گزارشی از کاربرد این سیستم را در یک تقاطع داخلی در یک شهر کوچک را جنوب
ایتالیا نزدیک ناپل را ارائه میدهیم.
2-شیوه برنامهریزی منطقی برای کنترل
ترافیک شهر :
در این بخش ما قصد داریم در مورد اجزا
اصلی سیستم مورد نظر برای کنترل ترافیک مناطق شهری صحبت کنیم. و نیز جهت دستیابی
به اطلاعات بیشتر در این مورد میتوانید به (Felici
، Rinaldi Truemper|، 1995a، 1995b،
1996، 1997 | 1999) مراجعه کنید.
این سیستم دارای دو ویژگی عمده است. این
سیستم استفاده گسترده از برنامهریزی منطقی را فراهم میکند و دارای ماهیت
تمرکززدایی میباشد. این سیستم خصوصیات خود را از بخشهای کنترل مستقل بدست آورده
که هریک از اینها با یک بخش واحد در شبکه در ارتباط است. هریک از بخشها دادههای
ترافیکی مرتبط با راهها را دریافت میکنند
در حالیکه بخشهای همسایه نیز احتمالاً اطلاعات ساختگی روی موقعیت ترافیک در نزدیکی
خودشان را مبادله می کنند. در این بحثهای کنترل مختلف در شبکه هیچ گونه تسلسلی
دیده نمیشود و نیز بخش مرکزی برای نظارت در فرایند کنترل وجود ندارد و هریک از
بخشها بطور مستقل با توجه به دادههای محلی عمل میکنند.
مکاتبه دادهها مابین اجزا کنترل و
جستجوگر خیلی محدود میباشد. به همین جهت اتصالات کم هزینهای را میطلبد.
استراتژی کنترل متفاوت برپایه قضیههای منطقی با تعداد زیاد میتوانند در هر بخش
مورد استفاده قرار گیرند. حل الگوریتمی که تعیین کننده تصمیمگیری کنترل گردآوری off
line در حالت غیرمفصل میباشد.
که پس از آن به وضعیت on-line برمیگردد که
درزمان واقعی با کامپیوترهای کاری استاندارد عمل میکنند.
وظیفه اصلی این الگوریتم تعیین زمان در
موقع قطع فاز رایج علائم واحد و انتخاب فاز بعدی است.
اولین قدم در تدوین و فرمولگذاری
استراتژی کنترل تشریح موقعیت ترافیک در داخل یک مجموعه کامل متغیرهای منطقی درون
دادهها که به برون دادههای سنسور بستگی دارد میتواند یا False
یا true را شامل شود. کارشناسان میتوانند معقولیت
که اجزا جستجوگر را مورد توجه قرار میدهند. مجموعاً به حجم ترافیک در نقاط مختلف
راهها که به منطقه علائم نزدیک میشوند، سطح تراکم مقاطع، فاصله زمانی بین فاز
رایج، سطح ترافیک و وضعیت علائم مقاطع بعدی مراجعه میکنند.
فرم دوم ارزشمند کردن تعاریف وضعیت
ترافیک بوسیله اضافه کردن متغیرهای منطقی که ارزش آنها به متغیرهای درون دادهها و
برخی از وضعیتهای منطقی که استراتژی کنترل را فراهم میآورند وابسته است. ما این
دو نوع متغیر را متغیرهای موقعیت بعنون
فرم سوم مینامیم و متغیرهای تصمیمگیری که لازم است تعریف شود. این متغیرها
ارائهگر کنترل تصمیمگیری و بطور کلی باتصمیمگیری اتنقال از فاز رایج به فاز
دیگر یک سیکل واحد مرتبط است با ترکیب متغیروضعیت و تصمیمگیری مجموعه کامل از
قضیههای منطقی بوجود میآید که از قواعد استاندارد منطق مفهومی استفاده میکنند.
برای مثال اگر I1، I2،
I3، I4
و I5 متغیر وضعیت هستند و D2
و D1 متغیر تصمیمگیری باشند، عبارت منطقی ذیل
بدست میآید.
if I1 and I2
and I3 and not I4 then D1 or D2.
یک مجموعه از قضیههای منطقی که بعنوان
نمونه در بالا ذکر شد یک برنامه منطقی را فرم میدهند که ارائهگر استراتژی کنترل
در حکم یک متصدی تولید در فواصل زمانی منظم برای یک کنترل تصمیمگیری یعنی کنترل
تصمیمگیری، که آیا ترتیب وضعیت چراغهای علائم راهنما عوض میشوند یا نه.
این موضوع بااستفاده از قضیه اثبات در
منطق مفهومی کامل میشود. یک بخش کنترل جایی که یک استراتژی منطقی واحد عمل میشود
با مقاطع جداشده در ارتباط هستند. بخش ذیل برخی از جزئیات را درباره چگونگی اجرای
این تکنیک با استفاده از ابزار برنامهنویسی منطقی ویژه را نشان میدهد.
3- برنامه نویسی منطقی با سیستم Leibniz :
این بخشهای کنترل از سیستم leibniz
برای نامهنویسی منطق جهت تولید کنترل تصمیمگیری استفاده میکنند. در پایین مثالی
آورده شده که نحوه کار این سیستم را به وضوح نشان میدهد. به فرمول منطقی ساده
زیرتوجه کنید:
if (V1 and V2
and V4 and not Vn) then (D1 or not D2
Or Dm)
جایی که متغیر منطقی Vm|
…| V1 وضعیت ترافیک را نشان میدهد و متغیرهای
تصمیمگیری Dn| …| D1
با کنترل تصمیم مرتبط باشند. انواع فرمولهایی که میتوان بوسیله سیستم Leibniz
توصیف شود تمامی منطقهای مفهومی و فرمولهای مشمول مانند :
Dm or D2 not or D1 or V2 or V1
را دربرمیگیرد.
این مسئله حائز اهمیت است که قدرت سیستم Leibniz
را ماورای یکی از سیستمها برنامهریزی منطقی استاندارد قرار دارد که معمولاً
فرمولها را برای به اصطلاح قواعد تولید محدود میکند. بطوریکه تنها یک متغیر منطقی
میتواند در طرف راست tSymbol بعد قرار
گیرد.
هریک از قضیههای منطقی فرم مورد تشریح
شده در بالا میتواند بعنوان یک جدا کننده متغیرهای منطقی محسوب شود. برخی از آنها
احتمالاً خنثی باشند. Disjunctive clause نام دارند.
این عمل انتقال بطور تساوی مابین قضیه (iFA then B) و clau.
(not AorB) disjin قرار دارد. یک
disjunctive clouse زمانی گفته میشود قابل قبول است که حداقل
یکی از متغیرهای خنثی نشده دارای ارزش true
و یا حداقل یکی از متغیرهای خنثی شده دارای ارزش false
باشند.
یک برنامه منطقی تشکیل شده از چندین قضیه
منطقی، میتوانند بعنوان رابط یک تعداد محدود عبارت منفک کننده را ارائه شود. یک
چنین سیستمی درمنطق مفهومی بعنوان یک فرمول Boolean
در فرم نرمال ربط کننده (CNF) شناخته شده
است. اگر تکلیفی از متغیرهای منطقی برای ارزش true/false
وجود داشته باشد تمامی این نوع عبارات در فرمول CNF
وظایف بخش میباشد و میتوان گفت که فرمول رضایت بخش است.
هر زمان که یک تصمیم کنترل مجداً در زیر
یک ارزش رایج متغیرهای موقعیت ساخته قرار میگیرد. این تصمیم قضیه برنامه منطقی
است بدین معنا که تصمیمگیری الزاماً بوسیله متغیرهای implied
input میشود. برای مثال ما S را فرمول CNF
میخوانیم که استراتژی منطقی و T را به طور
ضمنی متغیر تصمیمگیری کنترل ممکن قلمداد میکند.
هدف ما این است که نشان دهیم T
از S استنباط شده یا بطور قیاسی T
قضیه ای از S است. از اینروست که باید ببینیم اگر T
قضیهای از S باشد. قبل S
زمانی که T ارزش false
را داراست غیرممکن است. اگر یک چنین مواردی ممکن باشد. ما قضیه خلاف آنرا خواهیم
داشت. پس برای اینکه نشان دهیم T قضیهای از S
است کافی است نشان دهیم که سیستم CNF در قضیه (S and not T) نمیتواند قابل قبول باشد. برای تعیین اینکه
آیا سیستم CNF داده شده میتواند رضایت بخش باشد مقادیر
مسئله satisfiability (مقبولیت) (SAT)
مربوطه را حل میکند. این تکنیک بعنوان اثبات قضیه در منطق مفهومی، هوش مصنوعی و
مراکز تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. آن مسئله متعلق به مسائل Np-
complete است و یک عنصر پایه در تئوری پیچیدگی محاسبهای محسوب میشود (Gareyeyohnson|1979). یک تغییر مهم مسئله مقبولیت MINSAT
یعنی مسئله مقبولیت حداقل قیمت است که هیچ یک از قیمتهای غیر منفی را برای
متغیرهای منطقی تعیین میکند. بطوریکه سیستم CNF
رضایت بخش باشد. و مقدار قیمت متغیرهایی که ارزش true
را دارا میباشند به حداقل کاهش یابد. استفاده از فرمبندی MINSAT
میرود که بطور فزایندهای در توسعه سیستمهای کارشناسی مبتنی بر برنامهریزی
منطقی مفید واقع شود. با تخصیص قیمتهای مثبت برای رتبههای (classes)
متغیرهای منطقی این امکان وجود دارد که زمان مورد نیاز برای اثبات قضیهها تشریح
یابد. این تکنیک که بطور گسترده(1998 Truemper) تشریح شده در
کاربرد کنترل ترافیک مورد بحث در این مقاله نیز مورد استفاده قرار گرفته است. حل
مسئله SAT مرتبط با ابعاد میتواند نیاز به زمان
محاسبهای قابل توجهی داشته باشد. چندین نوع الگوریتم در این متن پیشنهاد شده است.
در حالیکه برخی از اینها فوقالعاده برای نوع اولیه این مسائل بهتر است، اما آنها
نمیتوانند زمان حل کوتاه مدت را در موارد عمومی تضمین کنند. سیستمی که ما برای حل
مسائل SAT، MINSAT
مرتبط با کنترل ترافیک قبول کردیم برای اثبات قضیههای سیستم CNF
در زمان جواب گویی حداکثر ایجاد محدودیت میکند. این ویژگی بدست آمده از نتایج عمق
مرتبط با تجربه سیستمهای مختلط اساس و پایهای برای آرایش موثر برنامهنویسی منطقی
در کاربرد زمان واقعی محسوب میشد که در این مقاله تشریح میشود.
برای توضیح کامل Leibniz
نمیتوان به این چند صفحه بسنده کرد. برای پیدا کردن اطلاعات تئوریکی بیشتر در
مورد ساختار این روش میتوانید به (1998) Trumper مراجعه کنید.
از زیر خلاصه طرح را برای شما آماده کردهایم.
سیستم Leibniz
شامل سه مرحله اصلی میباشد.
qاین سیستم
ساختار ترکیبی SAT داده شده MINSAT
از تعدادی از الگوریتمهای بسته که زیر ساختارهای SAT
که برای حل آسان هستند ار تجربه و تحلیل میکند. در میان این زیر ساخت ها که ، 2-SAT،
ماتریسهای شبکه تا حدودی ماتریسهای منفی، ماتریسهای بسته را عنوان کردهایم .
qاین سیستم
الگوریتم زمانی چند جمله ad-hoc را جهت حل
هریک از زیرساختهای مشخص شده آرایش میدهد و سپس راههای مشابه را با استفاده از
نتایج مشخص شده از تئوری Matroid (مقادیر
یکنواخت – مقادیر بسته- مقادیر خطی) ترکیب کرده
راهحلی برای کل مسئله فراهم میکند.
qاین سیستم
فراینده بالا را در داخل یک الگوریتم Ad-hoc جمع کرده در
حل هر مثال مشتق شده از رقم داده شده توسط متغیر ثابت کننده و یا حذف کننده عبارات
بکار میرود حد بالای زمان جاری هر الگوریتم را روی تمامی مثالها ممکن مشتقی از
این راه را محاسبه میکند. سپس این الگوریتم میتواند بطور انفرادی استفاده شده یا
بوسیله کاربردها مجموعه یا کتابخانه برنامه C
را فرا خواند.
تجارب نشان میدهد استراتژی منطقی توسعه
یافته از خیلی مسائل کنترل متشابه و واقعی صدها متغیر منطقی و صدها قضیه منطقی را
دربردارد. سیستم Leibniz همیشه در
الگوریتمها حل مسائل با یک حد بالای محدود در زمان حل مسئله با یک دهم ثانیه روی
کامپیوتر شخصی کاری عمل میکند. سپس طراحی بخشهای کنترل را که جهت تولید به موقع و
منطقی ممکن میسازد.
4-سیستم توسعه :
سیستم کنترل منطقی تشریح شده در بالا در
درون یک سیستم توسعه عمومی قرار داده شده که هدف آن حمایت از مهندسین ترافیک در
طرح و تبدیل و نگهداری سیستم کنترل میباشد. اهداف عمده سیستم توسعه به شرح ذیل
میباشد:
·جهت تهیه یک رابط ساده برای کاربر که کاربران را قادر
میسازد بدون داشتن مهارت در برنامهنویسی منطقی استراتژی کنترل را بوسیله سیستم
پیشنهاد شده توسعه و با کمک سیستم Leibniz این نوع مدلها
را حل کند.
·تصحیح نحوه کاربرد صحیح سیستم کنترل با تنوع بخشیدن به
موقعیتهای ترافیک بوسیله سیستم حل میکرو گرافیکی.
·تحلیل عملکرد سیستم بوسیله شبهسازی، هم با هدف تبدیل مدل
منطقی روی جریانهای ترافیک ههم هدایت آزمایشهای متوازن با سیستمهای کنترل دیگر به
منظور ارزیابی اطلاعات بدست آمده از سیستم پیشنهادی.
سیستم توسعهای که از یک رابط گرافیکی
ساخته شده در محیط UNIX در زبان C
با مجموعه گرافیکی حوزه عمومی X11 توسعه یافته
است. شبیهساز میکرو برای تولید مجدد شبکه راه که در آن علائم و وسایط نقلیه به
چشم میخورد فعال میشود. تعامل بین این فعالیت On -
screen سیستم کنترل ترافیک بطور اتوماتیک فعال میشود به گونهای که
مدیریت استراتژی کنترل که براحتی قابل ویراستن است عوض شده و توسط کاربر در زمان
شبیه سازی مجدداً تدوین شود.
سه پیمانه عمده سیستم در حال توسعه
عبارتند از:
1-Module
(پیمانه) اصلی که پنجرههای روی صفحه را رهبری میکند. درون دادهها کاربر را
دریافت کرده بخش شبیهسازی را کنترل میکند.
2-پیمانه کنترل ترافیک، مرتبط با تقاطع
تحت کنترل در شبکه راه، حجم ترافیک را در بخشهای مختلف شبکه راه بدست آمده از
جستجوگرهای ترافیک را محاسبه کرده این ارقام عددی را به ارزشهای false/true
متغیرهای منطقی برمیگردانند و کمک میکنند تا حل کننده Leibniz
تصمیم کنترل را بدست آورده در علائم اعمال کند. این پیمانه همچنین در حکم مدیریت
پویاییهای وسایط نقلیه، افزایش سرعت این وسایل نقلیه، در صورت حاضر بودن موانع
آنها را از حرکت باز میدارد یا آنها را نگه داشته با توجه به موقعیت علائم به
آنها زمان حرکت مجدد میدهد.
3-پیمانه تولید ترافیک که تولید ترافیک
وسایط نقلیه کرده آنرا بسوی نقاط ورودی شبکه هدایت میکند. وسایط نقلیه باتوجه به
توزیع تصاعدی منفی تولید میشود که پارامتر
تعداد وسایل نقلیهای که باید در هر دقیقه تولید
شوند را نشان میدهد و براحتی بوسیله کاربر کنترل میشود.
در شکل یک شبیه سازی با شش تقاطع برای
شبکه شطرنجی نشان داده میشود. این شبکهها نشانگر راه، وسایط نقلیه، علائم در
موقعیتهای رایج خود، چندین عملکرد است که نشانگر ارتباط با بخشهای کنترل مختلف
است. یک شبیه سازی بعد از گرفتن ویژگی ابعاد شبکه شطرنجی ترافیک (تعداد تقاطع روی
محورهای افقی و عمودی) خود آغاز بکار میکند. هر یک از راهها میتوانند پارامترهای
تولید وسایل متفاوتی را تعیین کنند که میتوانند با پیشرفت زمان شبیهسازی تغییر
کنند. دیگر پارامترهایی که میتوانند در فرایند زایش (تولید ترافیک) دخیل باشند.
سرعت وسایط نقلیه و تداوم زمان ترافیک سنگین و زمان ترافیک پایین هستند که
میتوانند در تقلید کردن الگوی ترافیک که بوسیله علائم بیرون تقاطع تحت کنترل
تولید میشوند مورد استفاده قرار گیرد.
5-استعمال :
این سیستم کنترل ترافیک پیشنهادی در یک
تقاطع پر از دهام در شهری کوچک در جنوب ایتالیا اعمال شد. در آن موقع تنها مقاطع
دارای علائم بود و این اولین شبکه علائمدار طراحی شد و قرار شد تا خیلی زود در
آنجا اعمال گردد. نمایان ساز ترافیک با چهار دوربین که بطور مدام اطلاعات را در
مورد حجم ترافیک تهیه میگردند کنترل میشد.
5-1- تقاطع :
این تقاطع دارای چهار مسیر یک
باندی است. ساختار و سازماندهی آن تا اندازهای پیچیده است. در هریک از چهار مسیر
وسایط نقلیه میتوانند مستقیم یا چپ و یا راست حرکت کنند. این تا حدودی باعث بروز
برخورد در همان فاز سبز چراغ با خودروهایی که در حال گردش مجبور بودن راه را برای
خوردوهای مقابل بازکنند میشد. مسیر شرقی مستقیماً با ترافیک سنگین بزرگراه داخل
شهری وصل است. بعلاوه در مسیر جنوب مرکز بهداشت عمومی قرار دارد و در طرف شمال در
مجاورت علائم، گاراژ بزرگی برای خودروهای سنگین وجود دارد که ترافیکی از وسایط
نقلیه را ایجاد میکند.
5-2- System Architecture
:
این سیستم سرتاسری تصویر شکل 3 از
پیمانههای متفاوتی تشکیل میشود که با استفاده از windows
NT استاندارد اطلاعات را
مبادله میکند.
·پیمانه کنترل: دادههای ترافیکی را درخواست میکنند،
برنامه منطقی را اجرا و تصمیمات کنترل را تولید میکند.
·پیمانه Monitoring
: (اداره کردن)بطور مدام عملکرد کنترل و سیستم تصمیمگیری ترافیک و نیز تشخیص و
ضبط هرگونه تغییر در وضعیت سیستم راکنترل و تنظیم میکند.
·پیمانه تشخیص : این پیمانه نحوه کارکرد دوربینها و
جستجوگرها را کنترل میکنند. اگر خطایی عارض شود مانند عدم ثبات در دادههای
ترافیکی یا عدم فعالیت کشورها دیگر پیمانهها را باخبر میسازد.
·پیمانه fiont-End : این پیمانه
در حکم مبادله اطلاعات با علائم در درون ارتباط فیبری چشمی میباشد. هر نوع پیامی
که از طرف چراغهای علائم رد و بدل میشود (تعویض فاز (چراغها) تعویض نقشه،
کنترلایست و غیره) توسط Front/End اداره میشود
که پیامها را از دیگر پیمانهها دریافت و ارسال کرده و منتظر جواب صحیح از جانب
علائم میشود و سپس این جوابها را بسوی پیمانهای که پیام اولیه را ارسال داشته
روانه میکند.
·پیمانه پایگاه داده : تمامی اطلاعات در مورد وضعیت سیستم
(حجم ترافیک) خطاهای مشخص شده در پارامترهای منظم علائم از طرف هریک از پیمانهها
به سوی این پیمانه ارسال میگردد که دادهها را برای تحلیل بعدی در پایگاه داده
ذخیره کرده با استفاده از چارتها و جداول گزارشهای ترکیبی راتهیه و تدوین میکند.
5-3- استراتژی کنترل منطقی :
استفاده از برنامه نویسی منطقی اثبات
کرده است که میتواند در دادههای ترافیکی ناقص یا نادرستی که اغلب توسط دوربینها
تهیه میگردد مفید واقع شود. همچنین منظم استراتژهای کنترل در وقت واقعی با توجه
به پیشنهادهای کارشناسان ترافیکی محلی ممکن است و رفتار کنترل که توسط سیستمی که
در تمامی وضعیتها ترافیک معقول و نیرومند است نشان داده میشود. بعلاوه هیچ مشکل ویژه
در بازگشت مجموعه کوچک پارامترهای مورد استفاده بروز نمیکند. مگر آنهایی که وظیفه
منظم و طرحریزی شمارشگر ترافیک را در درون متغیرهای متعلقی به عهده دارند. در
واقع تنها در برخی از روزها بازرسی و مشاهده جهت بدست آوردن رفتار رضایت بخش اهمیت
دارد.
در زمان واقعی دوربینها زمان شمارشگر و
اشغال را برای 16 جستجوگر حاضر و 12 جستجوگر ردیفی نصب شده در تقاطع تهیه میکنند.
این سیکل علائم میتواند یا با دو فاز و یا با چهار فاز تجهیز شوند. در مورد آخر و
فاز نامتقارن معرفی میشود که فاز سبز را روی یکی از مسیرهای مقابل جهت کمک به
ترافیک گردش به چپ نصب میشود.
در هر سه ثانیه دادهها توسط جستجوگر به
ارزشهای منطقی ترجمه میگردد و برنامه منطقی شروع به اجرای برنامه کرده تصمیم
کنترل جدیدی را اعمال میدارد. متغیرهای منطقی که طور رایج استفاده میشود با
نزدیکی راهها به علائم (تقریباً از 0 تا 40 متر) و به سیگنال بعدی (تقریباً از 40
تا 100 متر) برای هریک از چهار مسیر تقاطع مرتبط است. ترافیک به سه سطح طبقهبندی
میشود. هیچ (هیچ خودرو حاضری) کم (از 1 تا 4 خودرو) و چندین (بیشتر از 4 خودرو).
برنامه منطقی مخصوص توسعه یافته برای این
کاربرد مطابق ساختار زیر هست :
·قضیههای منطقی حجم: این قضیه برای اشتغال ارزشهای false/true
متغیرهای منطقی که سطوح ترافیک را از روی شمارشگرهای دوربین نشان داده میشود.
·قضیههای منطقی کنترل: این قضیهها سطوح ترافیک را به
تصمیماتی که جهت تغییر فاز رایج باتغییر ساختار رایج سیکل (2 یا 4 فاز) صورت
میگیرد ربط میدهد. که میتوان آنها را به بخشهای ذیل تفکیک کرد :
qقضیههای منطقی Max-time
(زمان بالا) که تصمیم برای
تغییر فاز در موقع زمان بالا فرصت تنفس را برای فاز رایج ایجاد میکند.
qقضیه منطقی
ازدحام: که تصمیم به تغییر فاز در موقعی که تعداد خودروها با وسایط نقلیه منتظر
افزایش یابد.
qقضیه منطقی Empty
که تصمیم به تغییر فاز در
موقعی که وسایط نقلیه کم از فاز چراغ سبز رایچ استفاده میکنند.
·قضیههای منطقی خطای دوربین بطور مداوم در دوربینها اشتباه
و خطای رفتاری به چشم میخورد. سیستم تشخیص قادر به ساختن این مشکلات موجود و
انتقال آن به بخش کنترل میباشد. در این صورت قضیه واقعی تخمینی از سطح ترافیک را
برای دوربینهایی که عمل نمیکنند را تولید میکند. یک چنین تخمینی به حجم ترافیک
در مسیرهای دیگر زمان چراغ سبز و دادههای واقعی بستگی دارد.
Logicprogram
توصیف شده در بالا دارای 104 متغیر منطقی و 185 قضیه منطقی میباشد. سیستم Leibniz
این گونه مشکلات را در عوض 05/0 ثانیه بر روی پردازشگر Pentiam
II 200 MHZ حل میکند، نتایج بدست آمده در بخش آتی به طور مختصر بیان خواهد
شد.
5-4- نتایج آزمایشی :
این آزمایش که بر روی تقاطع جهت کنترل با
هدف مقایسه سیستم کنترل منطقی (که در logic تعریف شد) یا
دو سیستم ثانوی صورت گرفته است.
·یک سیستم طرح ثابت با عنوان MAUAL
که طول سیکل و طول زمان فازهایی که با نرمافزار (1986
Robertson) TRANSYT بر روی حجم ترافیک تقاطع تعیین شده است.
·سیستم کنترل پذیرفته شده کاری در درون تجهیزات نصب شد در
تقاطع بوسیله self sime در مرجع ذیل
بعنوان Dynamic توزیع میشود.
این سیستم بعنوان درون داد برای پویایی مناسب که ارزشهای ترافیکی یکنواخت را کنترل
میکند که بوسیله دوربینی که بوسیله استراتژی کنترل منطقی استفاده میگردد پیگیری
میشود.
به منظور ارزیابی عملکرد سیستم کنترل
ترافیک چندین تشخیصگر بطورمعمول در درون متن در نظر گرفته میشود، بمانند میانگین
زمان معرفی در صف وسایط نقلیه، میانگین سرعت حرکت یا مقدار کلی ایستهایی که وسایط
نقلیه مجدداً باید در نزدیکی تقاطع تحت کنترل صورت دهند. ما برای ارزیابی آزمایشی
بهتر چندین گزینه را در نظر گرفتهایم و تشخیصگر اجرایی ایجاد کردهایم که در ذیل
تشریح خواهد شد.
دوربین نصب شده دادههای ترافیکی را برای
دو نوع جستجوگر فراهم میکند. جستجوگرهای شمارش و جستجوگرهای ردیفی هر دو نوع
جستجوگر، در زمان واقعی تعداد وسایط نقلیه حاضر در منطم تحت بررسی و زمان اشغال
کلی مرتبط را تهیه میکند. چنین دادههایی همیشه معقول نیستند و درجه خطا در
شمارشگر وسایط نقلیه باید به حساب آورده شود. از این نوع مشکل میتوان در موقعی
که دادهها بعنوان درون داد استراتژی کنترل فعال شده استفاده میشود چشمپوشی کرد
به عبارت دیگر زمانی که دادههای جستجوگر جهت ارزیابی عملکرد محاسبات سیستمهای
کنترل استفاده شود دقت بیشتری را میطلبد. ما در اینجا جستجوگر را در چنین مرحله
تشکیل دادهایم.
اول: ما وضعیت ترافیک را در تقاطع در یک
فاصله زمانی داده شده تا کل زمان اشغال جستجوگرهای ردیفی را اندازهگیری میکنیم.
این ارزش بطور مستقیم سیالی ترافیک را در محلهای تحت بررسی اندازهگیری میکنند.
در زیر حجم ترافیک یکنواخت، تفاوت درکل زمانهای اشغال در صفوف به محل استراتژی
کنترل مثبت داده میشود.
دوم: اندازهگیری ما از زمانهای اشغال صف
که از کارکرد استراتژیهای کنترل متفاوت فقط در زمان اعمال در طول فواصل زمانی روز
مشخص میشود. بنابراین ما فواصل زمانی ابعاد کوچک تقریباً از 30 تا 60 دقیقه در
نظر میگیریم.
سوم: ما با استفاده از یک اندازهگیری
ترافیک که در تقاطع از فاصله زمانی استفاده میشود برای عادی کردن ارزشهای اشغالی
در نظر گرفته میشود. ما این اندازهگیریها را از چهار جستجوگر شمارش که تعداد
وسایط نقلیهای که از مسیرهای 4گانه تقاطع رد میشوند را میشمارد. در واقع این
جستجوگرها یکی از معمولترینها هستند. آنها در موقعیتهای خوب در نقاط مرتبط با
موقعیت دوربینها قرار داده میشوند و وسایط نقلیهای که از آنها رد میشوند فضای
کافی و نرمالی رانسبت به همدیگر دارند.
آخرین جستجوگر اجرائی از نسبت بین مقدار
زمان اشغالی صف و حجم ترافیک بدست میآید.
بعلاوه برای محبوس کردن بیشتر فرایند
مقایسه ما تنها آن فواصل زمانی را مقایسه میکنیم که دارای حجم ترافیک کلی مشابه
هستند در اینصورت هیچ ارتباط خطی بین حجم ترافیک و جستجوگر اشغال نمیتوان تصور
کرد و ما میتوانیم نسبت بین دو ارزش را بعنوان جستجوگر اجرایی صحیح استراتژی
کنترل بپذیریم.
پس فرایند کامل برای تعیین جستجو را
میتوان به شرح ذیل بیان کرد :
فاصله زمانی را (t| t¢)
در نظر بگیرید سپس:
·{a1| a2| …| an}=Ma
مجموعه n در دوره آزمایشی با روش n
در یک فاصله زمان (t|t¢)
·{b1| b2| …| bn}=Mb
مجموعه m در دوره آزمایشی با روش b
در یک فاصله زمان (t| t¢)
·TOC (ai) مقدار جستجوگر
صف زمان اشغال در طول دوره آزمایش ai
·TOC (bj) مقدار جستجوگر
صف زمان اشغال در طول دوره آزمایش bj
·VOL (a1) مقدار وسایط
نقلیه بررسی شده بوسیله چهار جستجوگر شمارنده، در طول دوره آزمایش ai
·VOL (bj) مقدار وسایط
نقلیه بررسی شده بوسیله چهار جستجوگر شمارنده، در طول دوره آزمایش bj
If VOL(a1)
?VOL(a2)
…
?VOL(an)
?VOL(b1)
?VOL(b2)
…
?VOL(bm)
VOL (bm)
هر دو روش میتوانند در فواصل زمان (t| t¢)
مورد مقایسه قرار گیرند :
نتیجة
نهایی مقایسة دو روش که بصورت درصدی بیان شده است به صورت زیر است :
که اگر روش b
جلو اتلاف وقت رادر وسائل نقلیه بگیرد در مقایسه با روش a
تأثیر مثبتی دارد .
ما
از میان همة جلسات تجربی یک تعداد محدودی از بازه های زمانی که داده با کیفیت خوب
در دسترس بود انتخاب کردیم و سپس شاخص های زیادی را همانگونه که در بالا شرح داده
شد ایجاد کردیم و برای هر بازة زمانی ما میانگین شاخص های اجرایی را گرفتیم . به
عنوان نتیجه ، ما 16 بازة زمانی متفاوت داریم با طول متفاوت بین ( 30 تا 60 دقیقه
) که با 3 استرانژی ( دستی ، منطقی ،پویا ) میتوان مقایسه کرد، با گزارشات جدول 1 .
اعداد جدول نشان می دهند که استراتژی
منطقی تقریباً در همة آزمایشات این نتیجه را می دهد که این روش در ذخیرة زمان
بسیار کارآمدتر از سایر روشها است . ذخیره های زمانی بدست آمده در دو چارت زیر
مشخص شده اند در اینجا می توان درصد بدست آمده از این روش را با انواع پویا و دستی
به راحتی مقایسه کرد .