مقاله ها

1400/10/30
نویسنده : علی محموداقدم
hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff0f4c02000000800f000001000100

استفاده از پودر آن به عنوان منبع پروتپنی در تغذیه طیور

از: علی محموداقدم
سمینار دوره کارشناسی
علوم دامی
دانشگاه آزاد اسلامی - واحد ورامین

استاد راهنما: دکتر محمدرضا
عابدینی


میزان تولید و نیاز برای پروتئین حیوانی:
در سراسر جهان کوششهایی جهت تولید حداکثر مقادیر پروتئین، بخصوص از منشاء حیوانی صورت می­پذیرد. روش­های نیل به این هدف متفاوت بوده و شامل: افزایش تولید گیاهان غنی از پروتئین، بهبود کیفیت پروتئین­های غلات، افزایش نسبت تبدیل پروتئین‌های گیاهی به پروتئین­های حیوانی و جایگزینی سایر مواد ازته بجای پروتئین طبیعی در تغذیه نشخوارکنندگان، هستند. در گذشته در همه جنبه­های ذکر شده، نتایج برجسته ای به دست آمده است؛ واریته هایی از گندم و ذرت تولید شده اند که محصول برداشت شده در کشت آنها چندین برابر بیشتر از گذشته است. پروتئین بسیاری از گیاهان توسط اسیدهای آمینه ضروری، غنی سازی شده است. کشت گیاهان غنی از پروتئین با کیفیت بالا (بخصوص سویا و سایر محصولات گیاهان تیره بقولات) توسعه یافته است. پیشرفت در زمینه تغذیه دام اجازه می دهد که پروتئین های گیاهی و همچنین مواد ازته غیر پروتئینی به طور مؤثرتری به پروتئین حیوانی تبدیل شوند. نشخوارکنندگان وابستگی کمتری به پروتئین های طبیعی دارند، این امر با مصرف مواد ازته صنعتی و نتایج به دست آمده از آزمایشهای متعدد با جیره های خوراکی سنتز شده، تشریح گردیده است. علی رغم پیشرفتهای به دست آمده، افزایش انفجاری جمعیت، تلاش در جهت مبارزه با گرسنگی و سوء تغذیه را تا حد زیادی خنثی می نماید. وضعیت کنونی جهان چگونه بوده و چه آینده ای برای آن متصور است؟ انتظار می‌رود جمعیت جهان در سال 2100 به 7 میلیارد برسد (میزان رشد جمعیت تا سال 2000 در شکل 1 قابل مشاهده است).
اگر روند فعلی ادامه یابد، جمعیت دنیا در سال 2100 به 3/5 میلیارد نفر می رسد که وضعیت نسبتاً مطلوبی از نظر تغذیه است.

با وجود این، تفاوتهای اساسی موجود بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته از نظر میزان رشد جمعیت و افزایش تولید غذا، تا مدتها به عنوان مشکل باقی خواهد ماند. (شکل3). طی سالهای 1960 تا 1970 نرخ رشد جمعیت در آسیا 5/2%، در آفریقا 4/2% و در آمریکای جنوبی 9/2% بود؛ در صورتی که در آمریکا، کانادا و اروپا این رقم زیر 1% گزارش شده است.

میزان افزایش سالیانه تولید مواد غذایی در کشورهای توسعه یافته، بین سالهای 1951 تا 1962، 8/1% و 1962 تا 1973، 7/1% بود، در حالی که این ارقام در کشورهای در حال توسعه بترتیب برابر 7/0 و 3/0 درصد به ثبت رسیده است. مقدار پروتئین مورد نیاز جمعیت دنیا در حال حاضر به طور متوسط 240 هزار تن در روز است که در سال 2100 به 540 هزار تن خواهد رسید. چنانچه پروتئین حیوانی 40% از پروتئین مصرفی روزانه را تشکیل دهد، رقم مورد نظر تقریباً معادل 100 هزار تن در حال حاضر است و بیش از 240 هزار تن در سال 2100 خواهد بود. میانگین متداول مصرف سرانه پروتئین حیوانی در جهان 24 گرم در روز است؛ هر چند از نظر میزان مصرف اختلاف زیادی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد (جدول1). (  Bogue| 1996| New Protein Foods)

در حال حاضر، 25% جمعیت زمین بیش از 30 گرم پروتئین حیوانی مصرف می کنند،   25% نیز مصرفی معادل 15 تا 30 گرم دارند، در حالی که 50% از جمعیت، کمتر از  15 گرم پروتئین حیوانی در روز مصرف می کنند. این نحوه، توزیع نشان می دهد که حل موفقیت آمیز مشکل گرسنگی و سوء تغذیه در مورد بخش اعظمی از جمعیت دنیا مشکل است.

بررسی چند سال اخیر نشان دهنده تغییرات قابل توجهی در تولید و مصرف فرآورده‌های پروتئینی بخصوص پودر ماهی است. به علت کاهش تدریجی فیتوپلانگتون های دریازی، تولیدات دریایی در حال کم شدن تدریجی هستند که میزان صید ماهی   تأیید کننده این موضوع است. محصول صنعتی ماهیگیری دریایی تا سال 1967 سالانه    8% افزایش می یافت. سپس یک دوره رکورد آغاز شد و در سال 1969 به طور محسوسی صید ماهی کاهش یافت. در پرو در سال 1971، 7/12 میلیون تن آنچوویس  صید شده بود، اما در سال بعد این رقم تنها 5/4 میلیون تن بود.

 منطقه

مجموع مصرف روزانه پروتئین

مصرف روزانه پروتئین گیاهی

مصرف روزانه پروتئین حیوانی

65-1961

1974

65-1961

1974

65-1961

1974

میانگین جهان

9/65

0.69

1/44

6/44

8/21

4/24

آفریقا

9/55

3/56

7/44

9/44

1/11

4/11

آمریکای شمالی و مرکزی

6/89

7/91

0/35

9/35

6/54

8/55

آمریکای جنوبی

0/67

3/66

6/38

3/38

4/28

1/28

آسیا

8/53

8/57

7/43

9/45

0/10

9/11

اروپا

1/89

9/94

4/46

2/43

7/42

7/51

اقیانوسیه

5/96

6/98

0/33

4/33

7/55

4/57

استرالیا

9/65

0/69

1/44

6/44

8/21

4/24

آمریکای لاتین

1/64

5/65

3/39

8/39

8/24

7/25

کشورهای عضو شورای همکاریهای متقابل اقتصادی

0/87

0/101

1/52

8/51

9/34

6/46

 

این امر موجب افزایش سریع قیمت پودر ماهی شد. بین سالهای 1966 تا 1970 قیمت هر تن پودر ماهی 156 دلار بود. طی سال 1971 و نیمه اول سال 1972 میانگین قیمت پودرماهی تا 180 دلار برای هر تن افزایش یافت. در تابستان سال 1972 به علت مشکلات بزرگی که در صنعت ماهیگیری پرو ایجاد شد، قیمت پودر ماهی تا 425 دلار برای هر تن افزایش یافت، در انتهای سال 1973 بهای هر تن پودر ماهی به 525 دلار رسید و در سال 1974 از 600 دلار فراتر رفت. در سال 1975 به واسطه یک فصل مناسب ماهیگیری، قیمت سریعاً سقوط کرده و به سطح حدوداً 240 دلار رسید. اما این تغییر دیری نپایید و قیمت پودر ماهی مجدداً افزایش یافت و در سال 1976 به 415 دلار و در سال 1977 به 502 دلار رسید. انتظار نمی رود این وضعیت در آینده بهبود یابد.
وضعیت مشابه ای نیز در مورد قیمت کنجاله سویا که عمدتاً از آمریکا صادر می شود، قابل مشاهده است. بین سالهای 1966 تا 1970 قیمت یک تن کنجاله سویا 94 دلار بود که در انتهای سال 1972 به 150 دلار، سال 1976 به 198 دلار و در سال 1977 به 230 دلار رسید. بدون تردید امکانات زیادی برای افزایش تولید وجود دارد اما فنّاوری فعلی ضمانتی برای حل این مشکل با استفاده از روشهای معمول نیست. خاکهای زراعی 10% از سطح زمین را در بر می گیرند. غلات در 3/2 از اراضی زراعی کشت شده و بیش از 50% از انرژی مصرفی انسان را تأمین می نمایند. در سال 1959 در جهان به ازای هر فرد، کمتر از نیم هکتار زمین زراعی وجود داشت. جمعیت سریعاً رو به افزایش است، حال آنکه از اراضی قابل کشت کاسته می شود. رشد سالیانه جهان، 70 میلیون نفر است. اگر این روند ادامه یابد، در سال 2000، فقط 3/0 هکتار زمین زراعی به ازای هر فرد وجود خواهد داشت، لذا به منظور تغذیه جمعیت جهان، میزان تولید محصول در هکتار باید 3 برابر وضعیت فعلی شود. امکان به دست آوردن مناطق جدید برای کشت نیز غیرمحتمل است. به صورت نظری با پرورش گیاهانی مانند بعضی جلبکهای دریایی  که قادرند بیش از 3% انرژی خورشید را تثبیت کنند، می توان این مشکل را حل نمود؛ اما متوسط تثبیت انرژی خورشیدی در سطح زمین 1/0 تا 3/0 درصد است. این نیازها در کنار جمعیت احتمالی 6 میلیارد نفری در سال 2000، مبین آن هستند که باید منابع جدیدی از پروتئین و انرژی جستجو شود. افراد با اندیشه های مختلف از جمله زیست شناسان، شیمیدانان، اقتصاددانان، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان همه درگیر تلاش جهت حل این مشکلات شده اند.
به طور طبیعی اغلب این کوششها به ایده هایی نه چندان با ارزش منتج می شوند. در عین حال ممکن است بعضی از آنها مهم بوده لذا نباید نادیده گرفته شوند. استفاده از منابع غیرمعمول متعددی برای تغذیه دام و انسان به طور جدی آغاز شده است.
هزاران تن پروتئین میکروبی تولید شده از ان ـ آلکان ها و اتانول صنعتی، علاوه بر آنکه در بعضی فرآورده های مصرفی انسان استفاده می گردند، جزوی از جیره های غذایی دامی شده اند. استفاده از پروتئین های تهیه شده از تخمیر ضایعات لیگنوسلولزی و همچنین فضولات دامی آغاز شده است. فرآورده های تجزیه پروتئین­های کراتین و کلاژن در مخلوطهای غذایی حیوانات تک معده ای به کار می روند. زباله های خانگی و شهری نیز در سطح وسیعی مورد استفاده قرار می گیرند. لارو حشرات دو بال و همچنین بعضی از قارچها را می توان بر روی مواد ضایعاتی کشت داد؛ که در غیر این صورت آلوده کننده محیط زیست هستند.
استفاده از پروتئین های این موجودات قابل توجه است. در حال حاضر، بسختی می توان روند رو به رشدی را در این مورد پیش بینی کرد، اگر چه احتمالاً در آینده نقش مهمی در رفع کمبود پروتئین خواهند داشت.
میزان پروتئین مصرفی در کشورهای عضو شورای همکاریهای متقابل اقتصادی(روسیه، چک واسلواکی، بلغارستان، رومانی، لهستان، جمهوری دموکراتیک آلمان و مجارستان) نسبتاً بالاست و علی رغم رشد جمعیت و در عین حال کاهش میزان زمینهای زراعی موجود به ازای هر فرد، میزان آن در حال افزایش است.
طی 10 سال گذشته جمعیت این کشورها 10% افزایش یافته است، در حالی که از سطح زمینهای زراعی 2% کاسته شده است. با وجود این، بین سالهای 1960 تا 1977 سرانه مصرف گوشت و فرآورده های گوشتی از 56-33 کیلوگرم به 83-57 کیلوگرم افزایش یافت. مصرف تخم مرغ نیز از 197-84 عدد به 306-171 عدد رسید. در سال 1977 بالاترین سطح مصرف گوشت مربوط به جمهوری دموکراتیک آلمان      (6/83 کیلوگرم مصرف سرانه) و بالاترین میزان مصرف شیر در کشورهای چک واسلواکی به ثبت رسیده است (438 کیلوگرم برای هر فرد). با وجود بالا بودن نسبی مصرف سرانه در این کشورها، نسبت موجود بین پروتئین حیوانی و کل پروتئین مصرفی در شرایط فعلی مطابق با نیازهای فیزیولوژیک نیست. بنابراین، انتظار می رود در آینده میزان فرآورده های حیوانی در رژیم های غذایی افزایش یابد. پیش بینی می­شود مصرف روزانه پروتئین در کشورهای عضو شورای همکاریهای متقابل اقتصادی در مقایسه با سال 1970، 35-5% رشد داشته باشد.
نیل به این اهداف با توجه به پیش بینی های اجتماعی انجام گرفته مسئولیت سنگینی را متوجه تولیدکنندگان خوراکهای پروتئینی برای دام و پروتئین های حیوانی قابل مصرف انسان می کند. تولید مخلوطهای خوراک دام باید 100% نسبت به وضعیت فعلی افزایش یابد. منابع غیرمعمول نقش مهمی در حل مشکل پروتئین در کشورهای عضو شورای کمکهای متقابل اقتصادی ایفا خواهند کرد.

منابع غیرمعمول پروتئین و انرژی:
در گذشته تا حدودی منابع غیرمعمول مورد استفاده قرار گرفته و یا به لحاظ دارا بودن قابلیتهای درخور توجه، مد نظر بوده اند. استفاده از این منابع، همراه با تقویت روزافزون تولید محصولات کشاورزی، کاهش استفاده از غلات در تغذیه دام (در کشورهای توسعه یافته حدود 70% غلات تولیدی توسط دام مصرف می شود) و بهبود روشهای پرورش گاو و گوسفند بر پایه علوفه و محصولات مرتعی در جهت رفع وضعیت حاد غذا در جهان، جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده اند.
ارایه تعریفی از منابع غیر معمول پیچیده بوده و به مقطع زمانی که مورد استفاده قرار می گیرند، بستگی دارد. طی دوره اهلی کردن حیوانات و توسعه و بهبود کشاورزی (طی هزاران سال)، بیشتر منابع خوراکی از حالت غیر معمول به صورت معمولی درآمدند (غلات خوراک دام، ریشه ها و محصولات غده ای، فرآورده های فرعی تولید آرد، محصولات فرعی حاصل از صنایع نیشکر، کنجاله سویا، پودر ماهی، پودر گوشت و استخوان، کاه خرد شده و پخته شده با آب گرم  و غیره). امروزه تنها منابعی را می توان غیرمعمول نامید که در گذشته به صورت گسترده مورد استفاده قرار نگرفته باشند. علاوه بر آن، باید به جنبه های تاریخی و تکاملی نیز توجه شود.
زمانی که انسان زندگی را با شکار و میوه های جنگلی می گذراند، در رابطه با زباله ها هیچ مشکلی وجود نداشت. انسانها موادی را که برای حیاتشان مورد نیاز بود، مصرف می کردند و تا زمانی که بقایای به دست آمده در اکوسامانه به مصرف می رسید، این روند بدون زباله تکرار می شد. مشکل زباله بتدریج و از زمانی بروز نمود که مردم شروع به کشت و زرع و بخصوص ساختن اولین شهرها کردند. در گذشته انسانها بدون آنکه متوجه باشند، به بازگشت زباله ها و محصولات فرعی(وقتی از‌زباله ها استفاده شود، محصولاتی فرعی محسوب می گردند) از طریق چرخه اولیه (پرورش گیاهان) و ثانویه (پرورش حیوانات) به چرخه طبیعی مواد آلی کمک می کردند. با پیشرفت فنون علمی و بویژه رشد تولیدات صنعتی، رابطه بین انسان از یک طرف و طبیعت از طرف دیگر روز به روز پیچیده تر می شود. راز حل این مشکل که چگونه می توان به توازنی بین طبیعت و پیشرفت غیر متناسب فنون دست یافت؛ همچنان مجهول است. در حقیقت، مشکل از آنجا ناشی می شود که در حجم وسیع تولیدات بشری، مقادیر متنابهی مواد جنبی و ضایعات صنعتی تولید می گردند که نسبت به اکوسامانه های طبیعی بیگانه هستند.
در عصر حاضر با پیشرفت فنون علمی، روشهای تولید باید به نحوی اصلاح شوند که طی آن ضایعات یک سامانه تولیدی قبلی به عنوان ماده خام برای یک سامانه جدید مصرف گردند. همچنین به فنّاوری هایی نیاز است که بدون تولید ضایعات عمل نمایند.
تضاد بین آرزوهای بشر و مشکل چگونگی نیل به آنها براساس مراحل زیست طبیعی، در ارتباط موجود بین اجتماع بشری و بیوسفر بیشتر نمود پیدا می کند. نیاز اساسی برای حل این تضاد، بالا بردن کارآیی زیستی است. این امر تنها از طریق دستیابی به دانش عمیقتر از قوانین طبیعی به دست می آید که منجر به استفاده ای معقولتر از بیوسفر همراه با در نظر داشتن چرخه های طبیعی، حفاظت و تجدید منابع خواهد شد. افزایش کارآیی فتوسنتز نقش اساسی در این مورد ایفا خواهد کرد. با وجود این، تاکنون توازن مطلوبی با طبیعت برقرار نبوده است؛ حدود 106 گونه از پستانداران و 139 گونه از پرندگان طی دو هزار سال اخیر منقرض شده اند که بیشتر آن نیز به قرون 19 و 20 مربوط می باشد. حدود نیم میلیون هکتار از اراضی زمین کاهش یافته و 3/2 جنگلهای اولیه از بین رفته اند.
انسانها نظرات خود را بر تمام قوانین حاکم بر طبیعت تحمیل کرده اند، به طوری که رابطه بین طبیعت و جامعه بشری در اثر فرآیندهای فنّاوری گسسته شده است. طی رشد سریع علم و فنّاوری، فرآیندهای طبیعی به قدر کافی مورد توجه نبوده اند، در حالی که لازم  است پیشرفتهای فنی توسط انسان به سمتی هدایت شود که به عاملی در جهت بهبود رابطه بین طبیعت و جامعه بشری تبدیل گردد.
وظیفه ضروری، وارد نمودن مواد جنبی کشاورزی، جنگل و تا حدی صنعتی به اکوسامانه طبیعی کشاورزی و انتقال آنها به چرخه طبیعی مواد آلی، ناشی از این موضوع است. بعلاوه، این راهی جهت کمک به حفظ محیط زیست است. به طور نظری، بیشترین مقدار ضایعات آلی باید به خوراک دام تبدیل و یا وارد خاک شوند. از این منابع می توان به عنوان مواد مغذی گیاهی استفاده کرد و یا آنها را به طور مستقیم یا بعد از فرآوری مناسب به عنوان خوراک دامی به کار برد.
علاوه بر مواد خوراکی که در گذشته مورد استفاده قرار نمی گرفتند، مواد جنبی کشاورزی و صنعتی ناشی از جوامع بزرگ انسانی که در حال حاضر آلوده کننده محیط زیست هستند، نیز باید جزو منابع خوراکی غیرمعمول محسوب شوند. در این مسیر، دفع ضایعات همراه با حفظ محیط زیست مسایل اساسی هستند؛ لذا روش استفاده از ضایعات باید کاملاً تحت کنترل اصول اکولوژیکی باشد. محصولات فرعی حاصل از جوامع باید به گونه ای مورد استفاده قرار گیرند که ضمن در نظر داشتن قوانین طبیعی، تا کمترین حد ممکن باعث آلودگی محیط زیست شوند. چنین فنّاوری هایی می توانند به تجدید منابع و مواد خام کمک نمایند. مقادیر زیادی ضایعات وجود دارند که می توانند به عنوان موادخام، مستقیم یا بعد از فرآوری به مصرف تغذیه دام برسند. در بعضی موارد، می توان از این مواد پروتئین میکروبی تولید نمود. موفقیت در این امر به شکل منابع و چگونگی به کارگیری آنها بستگی دارد. منابع غیرمعمول را می توان به گروههای زیر تقسیم نمود:
1
ـ ترکیبات پتروشیمیایی.
2
ـ ترکیبات لیگنوسلولزی و محصولات فرعی ناشی از فرآوری آنها.
3
ـ ضایعات کراتینی.
4
ـ ضایعات چرم سازی.
5
ـ فضولات و محتویات دستگاه گوارش حیوانات مزرعه.
6
ـ ازت غیر پروتئینی.
7
ـ زباله های خانگی و شهری.
8
ـ بی مهرگان.

ترکیبات پتروشیمیایی:
ترکیبات پتروشیمیایی منابعی جهت تولید پروتئین میکروبی هستند که به عنوان پروتئین تک سلولی نیز شناخته می شوند. پروتئین های میکروبی، مهم ترین مواد خوراکی غیرمعمول در رابطه با رفع کمبود پروتئین هستند. این ترکیبات، نظرات بسیاری را متوجه خود نموده اند، زیرا با استفاده از فنّاوری های میکروبی می توان نسبت به تولید سریع خوراکهای پروتئینی کاملاً متراکم و حاوی بیشتر اسیدهای آمینه ضروری اقدام نمود. در حال حاضر، تولید صنعتی پروتئین میکروبی تقریباً مستقل از کشاورزی انجام می شود. علاوه بر فرآورده های فرعی کشاورزی حاوی قندها (ملاس ها، کاه ها، آب پنیر و غیره)، ترکیبات مختلف کربن دار (سوخت موتور دیزل، ان ـ آلکان ها، اتانول، متانول، گازطبیعی، متان، ضایعات جامد و مایع ناشی از فرآوری چوب و فضولات دامی) نیز می‌توانند به عنوان مواد اولیه توسط میکروارگانیسم ها مصرف شوند.
در میان این مواد اولیه، مواد خام پتروشیمیایی دارای بیشترین اهمیت بوده و اساس طرحهای بزرگ صنعتی با ظرفیت سالانه بیش از 100 هزار تن را تشکیل می دهند. عاملی که مانع پیشرفت در این زمینه می شود، ترس از باقیمانده های خطرناک و هیدروکربن‌های سرطان‌زا است. با وجود این، مشکلات اقتصادی، بخصوص در کشورهای سرمایه داری که قیمت مواد پتروشیمیایی به علت بحران انرژی رو به افزایش است، بسیار‌جدی‌تر‌هستند. ‌در روسیه، صنایع میکروبیولوژیکی رشد سریعی‌داشته است. سه طرح صنعتی هر یک با ظرفیتی بیش از 100 هزار تن در گذشته به بهره برداری رسیده‌اند. یک طرح صنعتی مشترک نیز توسط کشورهای شورای کمکهای متقابل اقتصادی در حال طراحی است که تولید آن بالغ بر 100 هزار تن مخمرهای خوراکی بوده و در موزیر  در روسیه ساخته خواهد شد. این طرح تولیدی باید میزان پروتئین حیوانی عرضه شده در کشورهای عضو را 15 تا 25% بهبود بخشد.
در حال حاضر ان ـ آلکان های استخراج شده، مهمترین مواد خام پتروشیمیایی مورد استفاده هستند. تولید پروتئین های مخمری از متانول در حال پیشرفت است، اما تاکنون موفقیت زیادی به همراه نداشته است. در چک واسلواکی تأیید شده است که اتانول صنعتی بهترین منبع کربن دار جهت تولید پروتئین های مخمری است و تولیدی معادل 5 هزار تن در سال 1990 برای آن پیش بینی می شود.
بحران انرژی و افزایش قیمت مواد پتروشیمیایی، بعلاوه هزینه های بالا در سرمایه‌گذاری در مقایسه با خوراکهای پروتئینی معمولی، در اغلب کشورها موجب ایجاد شرایط نامطلوب برای تولید پروتئین مخمری در مقیاسهای بزرگ صنعتی شده است. با وجود این، پروتئین مخمری هنوز منبعی با قابلیتهای بالا محسوب می شود. ممکن است در آینده جهت تولید پروتئین میکروبی به مواد لیگنوسلولزی توجه بیشتری شود.

ترکیبات لیگنوسلولزی:
کاه و ضایعات حاصل از صنایع چوب، مهم ترین ترکیبات این گروه هستند. این ترکیبات، منابعی از انرژی با هیدروکربن های فراوان و مقادیر کم مواد معدنی و ویتامین ها هستند. حدود 20% از کل چوب در صنایع به ضایعات تبدیل می شود. این مواد در کارخانه های چوب انباشته شده و معمولاً به میزان ناچیزی مورد استفاده قرار می گیرند.  ضایعات غیرقابل استفاده، بخصوص شاخه و برگها، پس از چند مرحله فرآوری می توانند در تغذیه دام مورد استفاده قرار گیرند. با وجود این، این منابع بسیار پراکنده بوده و با دشواری می توان مقادیر زیادی از آنها را به منظور تولید خوراک دام جمع آوری نمود.
از نقطه نظر کیفیت، مواد جنبی مایع و جامد حاصل از عمل آوری مکانیکی و شیمیایی چوب، مورد توجه بیشتری قرار گرفته اند. در چک واسلواکی سالیانه 700 هزار تن خاک اره تولید می شود که تنها 5/3% از آن مورد استفاده بعدی قرار می گیرد. ترکیب اصلی ضایعات چوبی، لیگنوسلولز است. لایه لیگنینی مهم ترین مانع هضم سلولز است. ترکیب پیچیده لیگنو پلی ساکاریدی باید تجزیه شود تا سلولز در دسترس میکروارگانیسم های موجود در پیش معده نشخوارکنندگان قرار گرفته و به همراه مکملهای مناسب به تولیداتی مانند گوشت و شیر تبدیل شود. به نظر می رسد فرآوری چوب، تحت حرارت بالا و فشار، مؤثرترین و اقتصادی ترین فنّاوری برای تجزیه جزیی چوب است.        خاک اره فرآوری شده بدین طریق، قابلیت هضمی معادل علوفه خشک با کیفیت متوسط داشته و می تواند به طور کامل جایگزین بخش علوفه ای جیره نشخوارکنندگان شود. تجهیزات مورد نیاز برای عمل آوری تحت فشار خاک اره و روش حرارت در فشار بالا نیز به طور مطلوبی تکامل یافته اند.
مواد حاصل از تجزیه کامل ضایعات لیگنوسلولزی، می توانند صرف تولید پروتئین مخمری برای حیوانات تک معده ای شوند و یا به عنوان منبع انرژی به صورت مستقیم در تغذیه نشخوارکنندگان به کار روند. با استفاده از تجزیه می توان منابع عظیمی جهت تولید پروتئین میکروبی ایجاد نمود. در حال حاضر، تولید صنعتی پروتئین مخمری در روسیه در مرحله بهره برداری آزمایشی بوده و در بلغارستان پژوهشهایی براساس تجزیه اسیدی غیر مستمر در دست انجام است. یک طرح صنعتی برای تولید پروتئین مخمری از ترکیبات سلولزی تجزیه شده با ظرفیت 40 هزار تن در چک واسلواکی راه اندازی شده است. همچنین نتایج امیدوارکننده ای توسط روشهای زیستی عمل آوری سلولز، بخصوص با استفاده از قارچ سفید برای تجزیه لیگنین به دست آمده است. این تجزیه اجازه می دهد که سلولز در شرایط آزمایشگاه  به گونه ای مشابه با مایع هضمی شکمبه، به طور مؤثری تجزیه شود.
ضایعات مایع مانند زایلوسل  که یکی از مواد مستخرجه از درخت راش  در هنگام تولید خمیر کاغذ است، از منابع عظیمی هستند که بسادگی فرآوری می شوند. ترکیب دیگر، ملاس چوب است که طی تولید صفحات فیبری در روش فرآیند مرطوب به دست می آید. هر دو ماده به طور کامل قابل جایگزینی با ملاس هستند. در چک واسلواکی، این مواد یک منبع بالقوه 30 هزار تنی از ساکاریدهای مایع با 50% ماده خشک را تشکیل می دهند که می تواند در تغذیه نشخوارکنندگان مورد استفاده قرار گیرد؛ در حال حاضر، فقط 2 هزار تن از این مواد مصرف می شوند. ضایعات مایع برای تولید پروتئین میکروبی نیز مناسب هستند. علاوه بر این، با مصرف ضایعات، بعضی از رودخانه ها تا 78% تمیزتر می مانند. خاک اره بعد از فرآوری مناسب، به همراه ضایعات مایع حاوی قندها و مواد ازته غیر پروتئینی، می تواند سهم مهمی در تأمین بخش علوفه ای جیره نشخوارکنندگان داشته باشد. ضایعات مایع گوگردی که یکی از محصولات فرعی تولید خمیر کاغذ است، برای تولید پروتئین تک سلولی به کار می رود. در حال حاضر، 6200 تن مخمر خوراکی از ضایعات مایع گوگردی در چک واسلواکی تولید  می شود. با افزودن اتانول صنعتی به ضایعات مایع گوگردی، می توان این ظرفیت را تا 26 هزار تن افزایش داد و در هفتمین برنامه 5 ساله، ظرفیت تولیدی معادل 34 تا 37 هزار تن مخمر خوراکی به دست آورد. هم اکنون در چک واسلواکی امکان تولید 44 هزار تن پروتئین میکروبی تحت بررسی است.

ضایعات کراتینی:
پر، مهمترین منبع ضایعات کراتینی است.در سال 1990، کل ضایعات پر در چک‌واسلواکی معادل 13 هزار تن بود. 5% از کل وزن طیور ذبح شده را پر تشکیل می دهد؛ بنابراین، در آینده می توان سالیانه 3900 تن پودر پر با مقدار ازت بالا (87%) تولید نمود. از این محصول می توان در کنسانتره های جوجه های گوشتی با نسبت 5% از جیره استفاده کرد. نتایج رضایت بخشی از فرآوری پر تحت فشار بالا به همراه سایر ضایعات طیور (روده، سر و پاها) به دست آمده است. تخمین زده می شود کل خوراک تهیه شده از این طریق 10 هزار تن در سال، یعنی، حدود10% از کل کنسانتره های خوراکی دام باشد.
سایر ضایعات کراتینی مثل موی ضایعاتی و شاخ نیز منابعی شناخته‌شده هستند. با وجود این، قبل از استفاده از این مواد در مخلوطهای غذایی، باید آنها را از نظر ارزش غذایی مورد آزمایش قرار داد. در چک واسلواکی سالانه 600 تن از این ضایعات تولید می‌شوند.

ضایعات چرم سازی:
ضایعات حاصل از مراحل چرم سازی را می توان در تغذیه حیوانات اهلی مورد استفاده قرار داد. ضایعات تولید شده شامل: تراشه های نرم پوست  و سریشم حیوانی  (بترتیب شامل 24 و 3/5% از وزن پوست) هستند، همچنین یک پوست، 75 تا 90 گرم فرآورده ای موسوم به پروتئین آهکی کلاژن  تولید می کند. میزان ازت در تراشه های نرم پوست و پروتئین آهکی کلاژن مشابه پودر ماهی بوده، ولی متیونین، لیزین و هیستیدین کمتری دارند. خوراک به دست آمده از غنی سازی این ضایعات با اسیدهای آمینه می تواند به عنوان جزوی از جیره جوجه های گوشتی (4% از جیره غذایی) به کار رود. همچنین از سریشم حیوانی می توان به نسبت 7 تا 8% از جیره غذایی استفاده کرد. اگر از این منابع پروتئینی بدون مکملهای اسید آمینه ای استفاده شود، باید از نسبت آنها در جیره های غذایی 50% کاسته شود.

فضولات و محتویات دستگاه گوارش حیوانات مزرعه:
از فضولات حیوانات مزرعه می توان خوراکهای غنی از ازت تهیه کرد. بستر سالن های پرورش طیور به صورت خشک یا سیلو شده در تغذیه نشخوارکنندگان بکار رفته و همچنین فضولات خشک یا سیلو شده بدون بستر گاو، خوک و طیور نیز آزمایش شده اند. در بعضی از مزارع خارج از چک واسلواکی از فضولات گاو و خوک به طرق دیگری استفاده می شود. بخشی از مایع که حاوی میکروارگانیسم ها است، به مصرف تغذیه دامهای تک معده ای می رسد در حالی که باقیمانده مایع جهت استفاده به عنوان آب صنعتی  مناسب است. بخش جامد که شامل پلی ساکاریدهای هضم نشده است، در تغذیه نشخوارکنندگان به کار رفته یا بعد از تجزیه صرف تولید پروتئین مخمری می شود.
سامانه های بسیاری برای استفاده از فضولات به عنوان خوراک وجود دارند. فرآیند براساس تولید هوازی و غیرهوازی پروتئین میکروبی، عمل آوری شیمیایی و مکانیکی و سامانه های بازیافت کامل مواد آلی در مزرعه استوار است. چندین فرآیند هوازی که اجازه می دهد از فضولات گاوی در تولید پروتئین میکروبی استفاده شود، توسعه یافته اند. از یک تن فضولات می توان 50 کیلوگرم فرآورده خشک حاوی 50% پروتئین با طیف اسید آمینه ای مشابه کنجاله سویا تولید کرد. همچنین می توان از فضولات به عنوان ماده خام برای فرآیند غیرهوازی استفاده نمود که محصول نهایی آن یک کنسانتره پروتئینی است. روشی برای جداسازی ترکیبات مایع و جامد از فضولات گاو در مزارع بزرگ گاوداری تکامل یافته است که نحوه عمل آن براساس صفحات لرزان و متراکم نمودن است. بخش مایع در مخازن نگهداری شده و می توان از آن به عنوان کود استفاده کرد. مواد جامد، سیلو شده یا به منظور از بین بردن عوامل بیماری زا توسط دستگاهی بر اساس سامانه کورال  پاستوریزه می شوند. از فرآورده تولید شده می توان به صورت یک خوراک مستقل یا در حالت مخلوط با خوراکهای معمول در تغذیه گاو استفاده کرد. فرآیند معمول فضولات گاوی شامل عمل آوری با محلول فرمالدئید    37% (10 کیلوگرم HCHO برای هر یک تن فضولات) و مخلوط کردن آن در یک همزن مارپیچ است. محصول فورمولاژ  نامیده شده و براساس فرآیند گرازون؛ لارسون (1975)، بلافاصله می توان از آن به نسبت 25 تا 50% از کل جیره غذایی استفاده کرد.
استفاده وسیعتر از فضولات گاو و خوک در تغذیه دام به هر نحو که باشد، غیر محتمل است، چون این مواد جزیی از چرخه طبیعی مواد آلی بوده و در صورت بازگشت به خاک در تشکیل هوموس شرکت می کنند. شاید استفاده از فضولات در تغذیه دام بیشتر مختص به گاوداری های بزرگ، واقع در نزدیکی شهرهای بزرگ شود که استفاده از فضولات، زباله های شهری و سایر ضایعات آلی با توجه به حفظ محیط زیست، مورد حمایت قرار می گیرد.
تاکنون در بیشتر سامانه های آزمایش شده و توصیه شده، جنبه های تجاری بر ضروریات اکولوژیکی ارجحیت داشته اند. در چک واسلواکی، تغذیه دام با استفاده از فضولات خشک شده خالص یا همراه بستر طیور مورد توجه قرار گرفته است. منبع اولیه فضولات خالص 500 هزار قطعه مرغ است که از آن می توان 1500 تا 2000 تن خوراک خشک تولید کرد. همچنین از بستر 5 میلیون جوجه گوشتی نیز می توان 5000 تا 10000 تن خوراک برای نشخوارکنندگان تولید کرد. به نظر می رسد استفاده از محتویات دستگاه گوارش به همراه خوراکهای تهیه شده از زباله های شهری و خانگی نیز رضایت بخش باشد.
بعضی مراکز پژوهشی در دنیا، تحقیقات را در مورد استفاده از فضولات به عنوان ماده اولیه برای پرورش بی مهرگان شروع کرده اند. لارو خشک شده مگس که به این روش تهیه می شود، می تواند در مخلوط غذایی به کار رفته و در جیره جوجه های گوشتی جایگزین کنجاله سویا و پودر ماهی شود. توده زنده لاروهای به دست آمده، تقریباً معادل 20% از وزن کل فضولات استفاده شده، است. این فرآوری برای فرآیند فضولات خوکها و طیور نگهداری شده در قفس نیز مناسب است. امکان استفاده از این فرآوری در مورد سایر حیوانات مزرعه نیز وجود دارد.

ازت غیر پروتئینی:
ازت غیر پروتئینی بخصوص اوره از گذشته در چک واسلواکی به صورت یک منبع معمولی در تغذیه نشخوارکنندگان در آمده است. منابع ازت غیر پروتئینی به صورت فزاینده ای مورد توجه قرار می گیرند، زیرا:
1
ـ در تغذیه نشخوارکنندگان ازت غیر پروتئینی در سطحی بالاتر از مقادیر فعلی می تواند جایگزین پروتئین شود.
2
ـ انرژی اضافی مورد نیاز برای ساخت پروتئین میکروبی از ازت غیرپروتئینی را می توان توسط منابع غیرمعمول تأمین نمود.
3
ـ بعضی منابع جدید و بالقوه ازت غیرپروتئینی نیز مورد توجه هستند.
در حال حاضر، استفاده اندکی از منابع ازت غیرپروتئینی می شود. نتایج حاصل از آزمایشهای متعدد نشان می دهند که امکان استفاده مؤثر از ازت غیرپروتئینی همراه با همی سلولز، ترکیبات لیگنوسلولزی تجزیه شده و خاک ارّه عمل آوری شده، وجود دارد. این امر مؤید قابلیت بالای فرآورده های غیر کشاورزی برای مصرف در جیره های غذایی حیوانات چند معده ای است. با افزایش استفاده از مواد تهیه شده از اوره مانند فسفات اوره و بعضی ترکیبات ازته دیگر، ممکن است منابع دیگری نیز رواج یابند.
زباله های شهری و خانگی:
زباله های خانگی و رستوران ها یک منبع غذایی قابل توجه هستند. در چک واسلواکی میزان سالانه این زباله ها به ازای هر فرد، معادل 6/72 کیلوگرم بوده؛ کل زباله تولیدی به ازای هر فرد، نزدیک به 170 کیلوگرم است. مواد مغذی موجود در 5 تا 7 تن زباله خانگی تقریباً معادل 1 تن جو است. کل زباله های خانگی تولید شده در شهرهای بزرگ چک و اسلواکی 300 تا 350 هزار تن است که ارزش تغذیه ای برابر 50 تا 70 هزار تن غلات داشته و می توان از آن 15 تا 20 هزار تن خوراک خوک تولید نمود. همچنین ضایعات صنایع غذایی، توزیع و عرضه مواد غذایی، سالانه بر 5 میلیون تن بالغ می شوند. فرآوری و استفاده از این زباله ها در جهت تمیز نمودن محیط زیست در بسیاری از شهرهای بزرگ کشورهای جهان در حال گسترش است (روسیه، آمریکا، بلغارستان، دانمارک و غیره).
در چک واسلواکی از ضایعات تولید شده در 34 کارخانه صنایع غذایی، سالانه 145 هزار تن خوراک خمیری برای خوکها تولید می شود. میزان ماده خشک این خوراکها بین 10 تا 20% متغیر است. خون و محتویات پیش معده نیز می توانند به عنوان مواد خام برای تولید خوراک خمیری به کار روند.
روشی برای تولید خوراک نشخوارکنندگان براساس فرآیند میکروبی غیر هوازی مواد آلی با منشاء حیوانی که از زباله های خانگی جدا شده اند، تکامل پیدا کرده است. محصولی که بعد از 4 تا 7 روز فرآیند میکروبی تولید می شود، بعد از مخلوط شدن با سایر خوراکها و پس از اضافه کردن ملاس و اوره، حبه می شود.
امکان استفاده از لجن حاصل از رسوب فاضلاب در تغذیه دام نیز مورد تحقیق قرار گرفته است. لجن فعال( لجنی که قبل از‌رسوب با هوادهی مداوم از طریق‌زیستی(کشت میکروبی)تا حد‌زیادی تصفیه می شود). با رطوبت مناسب و میزان مجاز فلزات سنگین را می توان به زباله های خانگی که با افزودن ازت غیرپروتئینی و سایر مواد (محتویات شکمبه و سایر اعضای دستگاه گوارش، خون و میسیلیوم) از نظر کیفی بهبود یافته است، اضافه نمود. محصول نهایی استریل و بوزدایی شده و برای رسیدن به سطح ازت مورد نیاز می توان آن را با مقادیر بیشتری از ترکیبات ازته غیر پروتئینی مخلوط نمود. این فرآورده برای تغذیه گاو مناسب است.
استفاده از زباله های شهری در اثر مشکلات سازمانی ناشی از جمع آوری زباله های خانگی و جداسازی اجزای جامد آن، محدود می شود. در آینده روشهایی برای انجام عملیات جداسازی و فرآوری در مقیاسهای بزرگ قابل پیش بینی است. بعضی از این طرحها در گذشته در رم و میلان به بهره برداری رسیده اند. ظرفیت روزانه هر یک از آنها حدود 600 تن است و براساس نیاز قابل افزایش است. چنین تأسیساتی برای فرآوری کامل زباله، امکان جداسازی فلزات، شیشه و کاغذ را فراهم می کند و منجر به تولید محصولاتی واسط  می شود. کاغذ می تواند جهت تولید خوراک نشخوارکنندگان به کار رود. از ضایعات مواد غذایی برای تولید خوراک دام به شکل خمیر یا حبه استفاده می‌شود. بقیه مواد آلی بعد از فرآوری به کود تبدیل می شوند. این روش دفع زباله در شهرهای بزرگ به طور مؤثری با پاک کردن اکولوژیکی و حفظ محیط زیست مطابقت دارد.

بعضی منابع دیگر از خوراکهای غیرمعمول:
بعضی از ضایعات صنایع شیمیایی و ذوب فلزات می توانند به طور مؤثری در تغذیه دام مورد استفاده قرار گیرند. در چک واسلواکی، سالانه حدود 5 هزار تن مایع غلیظ حاوی پنتوزان ها که در نتیجه تولید پنتا اریتریتول  به دست می آید، با موفقیت مورد استفاده قرار می گیرد. میزان انرژی آن تقریباً معادل ملاس چغندرقند بوده و به علت قابلیت چسبندگی خوب برای تولید خوراکهای حبه ای بسیار مناسب است. استفاده از ضایعات کربوهیدراتی حاصل از صنعت فیبر مصنوعی نیز در تغذیه نشخوارکنندگان امیدوار کننده است.
پیش از آنکه ضایعات غیر آلی مورد توجه قرار گیرد، فقط از بنتونیت  به عنوان یک متعادل کننده میکروارگانیسم های شکمبه گاو به طور جزیی استفاده می شد. گرد و غبار حاصل از تولید سیمان می تواند برای حیوانات مزرعه منبعی از کلسیم و بعضی از مواد معدنی کم نیاز باشد.
این بررسی مختصر در مورد منابع خوراکی غیرمعمول، نشان می دهد که امکان استفاده از مواد مکمل زیادی در مواد خوراکی دام وجود دارد و این مواد می توانند نقش قابل توجهی در حل مشکل کمبود پروتئین ایفا کنند. با وجود این، بدون انجام مراحل معینی از فرآوری اولیه، استفاده از تمام این منابع غیرمعمول در تغذیه دام امکان پذیر نیست. این مراحل به خصوصیات ماده خام مورد استفاده بستگی دارند.
هنوز مسایل بسیاری مانند تجزیه میکروبی مواد، تعیین کیفیت و ارزش غذایی، کیفیت خوراکهای تهیه شده در رابطه با بیماریهای دامی، آزمایش امکان استفاده از خوراکهای غیرمعمول برای حیوانات مختلف مزرعه، طبقه بندی خوراکها بر حسب کیفیت و امکان استفاده از مواد غذایی جدید در مکملهای مخلوط، وجود دارند که باید حل شوند.

منابع خوراکی غیرمعمول و محیط زیست:
مورد استفاده قرار دادن ضایعات حاصل از موجودات زنده، موضوعی است که تا حد زیادی مرتبط با مسایلی مانند استفاده از اکوسامانه طبیعی و موجودات زنده مختلف در حال رقابت با یکدیگر است؛ با علم به آنکه کل سامانه توسط انرژی خورشیدی پشتیبانی می شود. گیاهان انرژی خورشیدی را ذخیره کرده و سپس توسط حیوانات علفخوار مصرف می شوند که این حیوانات نیز غذایی برای سایرین هستند. در انتهای این زنجیره میکروارگانیسم هایی وجود دارند که بر پیکر گیاهان و حیوانات مرده زیست       می کنند. بنابراین، تولید خوراکهای غیرمعمول بر پایه رشد میکروارگانیسم ها بر مواد گیاهی از نقطه نظر حفظ محیط زیست و همچنین تولید پروتئین مفید است. هنوز مشکلاتی در استفاده مؤثرتر از انرژی خورشیدی ذخیره شده در گیاهان مثل چوبها و منابع انرژی ناشی از ضایعات حیوانی، وجود دارد. در گذشته بسیاری از مواد با منشأ کشاورزی و جنگلی به طور سامانهاتیک مورد استفاده قرار نمی گرفتند و معمولاً وارد چرخه اولیة تولیدات کشاورزی می شدند. طی چرخه ثانویه تا حدی می توان از این مواد به عنوان منابع انرژی و پروتئین برای دام استفاده کرد. امروزه فنّاوری جدید، امکان استفاده مؤثرتر را از موادی که دفع آنها تاکنون مسأله ساز بوده است، ایجاد نموده است.
استفاده مؤثرتر از ضایعات و محصولات فرعی به علّت فشارهای اکولوژیکی و اقتصادی اجتناب ناپذیر است. ضایعات را باید مواد خام با ارزشی محسوب کرد که در صورت عدم مصرف باعث آلودگی محیط زیست می شوند. در حقیقت، استفاده از ضایعات، در حال تبدیل به یک تکلیف اقتصادی برای رفع کمبود مواد خام و انرژی از یک طرف و مسایل اکولوژیکی از طرف دیگر است. تعجب آور نیست اگر گفته شود که بازیافت موفقیت آمیز ضایعات به آنها ارزشی معادل طلا می دهد.

ضرب المثلی می گوید: “ ضایعات، مواد خامی هستند که در مکانی اشتباه جای گرفته اند“ .
افزایش آلودگی آب، خاک و اتمسفر توسط ضایعات جامد، مایع و گازی، و خطر کاهش منابع طبیعی، دلایل اصلی استفاده از ضایعات هستند. در اینجا منظور از ضایعات، ضایعات حاصل از موجودات زنده بوده که می توانند در چرخه ثانویه کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از فرآوری ضایعات، حذف اثرات منفی آنها بر محیط زیست و باز گرداندن آنها به چرخه طبیعی در قالب خوراک برای حیوانات مزرعه است. محدودیتها و اولویتهای اولیه، عبارتند از: پاکیزگی محیط زیست و حفظ تعادل اکوسامانه. تحقیق در مورد یافتن راههایی برای دفع ضایعات، مشکلات فزاینده ای ایجاد نموده است. در مورد فرآورده های با منشأ حیوانی به دلیل اینکه این مواد قابلیت برگشت به چرخه تولیدات را دارند، راه حل آسان است. این چرخه کوتاه، بسیار مؤثر است. فرآورده های فرعی با منشأ گیاهی که از تولیدات کشاورزی و جنگلداری، صنایع چوب و دفع زباله های شهری ناشی می شوند، می توانند به طرق مختلف مورد استفاده قرار گیرند، برای مثال، سوزاندن خاک ارّه و زباله های شهری یکی از راههای ممکن است. احتمالاً روشهای مناسبی برای عمل آوری شیمیایی ضایعات مایع و جامد ناشی از صنایع چوب، ابداع خواهد شد. با وجود این، معیارهای اقتصادی که نیازهای اکولوژیکی را نادیده می گیرند، مطلوب نیستند.
بعضی ترکیبات لیگنوسلولزی تجدید پذیری تقریباً نامحدودی دارند. برگها، شاخه ها، خاک ارّه و سایر تولیدات فرعی، همیشه به چرخه مواد آلی در طبیعت باز می گردند. این امر نقشی مهم در حفظ اکوسامانه جنگل دارد. مقادیر انبوه ضایعات ناشی از صنایع بزرگ چوب نیز باید به سامانه طبیعی باز گردانده شوند؛ مثلاً به نظر می رسد کمپوست سازی سریع ترین و عملی ترین راه بازگرداندن پوست درخت به طبیعت باشد. امکان استفاده از ضایعات مایع(زایلوسل و ملاس چوب) در تغذیه دام از نقطه نظر زیستی اهمیت بسزایی دارد. این یک روش در استفاده مؤثر از محصولات فرعی به صورت هماهنگ با مراحل طبیعی چرخه های مواد آلی بوده و در عین حال حفظ محیط زیست نیز تأمین می گردد. در حقیقت، در مورد استفاده کاملتر و مؤثرتر از انرژی ذخیره شده در چوب و سایر مواد حاوی لیگنین، مشکلاتی وجود دارد و در این مورد به فنّاوری های ویژه ای نیاز است. در طبیعت، این منابع انرژی توسط علفخواران مصرف می شوند. این حیوانات ترکیبی ایده آل از ماکروارگانیسم ها و میکروارگانیسم ها (در شکمبه) بوده و در اکوسامانه های علفزاری دیده می شوند. اکنون این حیوانات به تبدیل کننده های تولیدات ثانویه اکوسامانه پیشرفته به پروتئین حیوانی مورد نیاز برای تغذیه انسان تبدیل شده اند. استفاده مؤثر از ضایعات توسط نشخوارکنندگان اهلی، در حقیقت، یک مرحله طبیعی از چرخه مواد آلی است.
باید توجه داشت که اگر روشی مانند سوزاندن خاک ارّه و زباله های شهری بهترین راه حل محسوب شود و انرژی آزاد شده از آن تنها فرآورده مورد نیاز باشد، بخوبی ثابت شده است که این راه حل ممکن است عواقب زیان بار اکولوژیکی به دنبال داشته باشد. بنابراین، این سؤال قابل طرح است که آیا جستجو برای یافتن راههای زیستی جهت دفع این ضایعات سودمند نخواهد بود؟
بندرت مولکول آلی یافت می شود که نتوان از آن به عنوان غذا برای موجودی اعم از گیاه، حیوان یا میکروارگانیسم استفاده کرد. خاک ارّه را می توان به گونه ای فرآوری نمود که در تغذیه نشخوارکنندگان مورد استفاده قرار گیرد. خاک ارّه تجزیه شده برای تولید پروتئین مخمری مناسب است (منابع بالقوّه موجود در چک واسلواکی بالغ بر 100 هزار تن در سال تخمین زده می شوند).
زباله های شهری حاوی 50 تا 80% مواد آلی در قالب ضایعات غذایی و کاغذ هستند. این سؤال مجدداً مطرح می گردد که : آیا از جنبه اکولوژیکی سوزاندن تنها راه و صحیح ترین راه استفاده از زباله های شهری است؟ آیا بهتر نیست مواد آلی تجزیه شده و به زنجیره غذایی بازگردانده شوند؟ (مثلاً با تبدیل به کمپوست یا خوراک دام). ما این سؤالها را برای حفظ بیوسفر، افزایش تجدیدپذیری و بهبود بهره وری آن با توجه به رشد جمعیت جهان مطرح می کنیم. ما باید به این سؤالها پاسخ گوییم و راه حلهایی پیدا کنیم تا در شرایط کنونی که توازن طبیعت به واسطه فعالیتهای انسان مختل شده است، توازن با طبیعت مجدداً برقرار شود.
پیش از به کار بردن کودهای تجارتی، ضایعات ناشی از فعالیتهای انسان به آسانی به چرخه های طبیعی باز می گشتند . گیاهان به مصرف تغذیه انسان می رسیدند، در حالی که از کار حیوانات در صنایع استفاده       می شد. بخش اعظم ضایعات حاوی مواد زیستی حاصل از گیاهان، انسانها و دامها و نیز صنایع به طور مستقیم یا بعد از تبدیل به کودهای دامی، به خاک بازگردانده می شد. بخش قابل توجهی از ضایعات در گودالها دفن یا سوزانده می شدند. تولید صنعتی کودها، تغییر تقریباً بارزی در چرخه مواد ایجاد نموده است. کودهای معدنی از مواد خام معدنی تولید می شوند. حفر معادن و عملیات مربوط به آن محیط زیست را آلوده می کنند (شکل4 را ببینید که نشانگر اثرات زیست محیطی است). افزایش تولید کودهای معدنی منجر به ایجاد یک جریان متراکم از مواد می شود که به صورت خطی افزایش یافته و نتیجه آن آلودگی فزاینده محیط زیست است. دفن کردن و سوزاندن ضایعات، باعث آلودگی آب، خاک و اتمسفر می شود. تمام این موارد منجر به دور ماندن بیشتر زباله های آلی از جریان خطی مواد (یعنی ورود به چرخه های طبیعی)، کاهش درجه آلودگی محیط و حفظ مؤثرتر محیط زیست می گردند.
بیشتر ضایعات حاوی مواد زیستی قبل از این که به عنوان مواد مغذی به مصرف گیاه یا دام برسند، نیاز به فرآوری دارند. روشهای فرآوری شامل روشهایی مانند کمپوست سازی از زباله ها، عمل آوری ضایعات صنعتی و تبدیل آنها به کود، فرآوری پسابها و تبدیل ضایعات به خوراکهای دامی است. این فرآیندها احتیاج به توانایی های مختلفی داشته و در عین حال ممکن است با درجات مختلف محیط زیست را آلوده کنند(شکل4، EL3)

بعضی فنّاوری های بازیافت ضایعات:
روشهای موسوم به “ فنّاوری های اکولوژیکی“ در آینده نقش اساسی در استفاده از ضایعات و محصولات فرعی خواهند داشت. این فنّاوری ها به بازیافت حداکثر مواد آلی بین منابع آنها (مرغداری های بزرگ، صنایع فرآوری مواد غذایی، صنایع چوب و زباله‌های شهری) و طبیعت (کمپوست سازی، تغذیه گیاه و حیوان، زراعت زیر پوشش، پرورش ماهی و کشت قارچ) کمک می کنند. یافتن یک راه حل مناسب در مورد مسایل مربوط به استفاده از ضایعات آلی، می تواند نقش مؤثری در حفظ محیط زیست و کشف منابع غذایی جدید داشته باشد.
همان گونه که قبلاً نیز به دفعات ذکر گردید، مقادیر زیادی ضایعات جامد و مایع از تولیدات کشاورزی متمرکز دامی تولید می شود. رشد سریع جمعیت شهرنشین باعث افزایش مشکلات در مورد زباله های شهری و خانگی شده است. توسعه طرحهای عظیم فرآوری مواد غذایی و عملیات صنایع چوب باعث افزایش منابع و کمیت ضایعات حاصل از موجودات زنده شده است که می تواند تهدید کننده و در بعضی مواقع مختل کننده چرخه های طبیعی باشد. در نتیجه تلاشهای دامنه داری برای حفظ چرخه های طبیعی در جهت حفظ مواد خام و کاهش خسارات وارده به طبیعت در جریان است.
تاکنون، چند طرح به صورت نظری و همچنین مواردی عملی که سعی در حل چنین مشکلاتی از طریق بازیافت ضایعات حاوی مواد زیستی داشته اند، کامل شده اند. علاوه بر طرحهای ذکر شده در بالا برای تولید خوراکهای دامی حبه شده از زباله های شهری تفکیک شده، طرحی در برگیرنده توسعه یک مزرعه شهری با هدف تولید بهینه مواد غذایی انسانی، حداقل کردن انرژی مورد نیاز و حفظ محیط زیست طراحی شده است.
طرح دیگری در مورد یک برنامه جامع بازیافت ضایعات شهری با جمعیت 300 هزار نفر نیز به صورت جالبی طراحی شده است. این پروژه براساس استفاده از بستر طیور، فضولات سایر حیوانات مزرعه، زباله های خانگی و شهری، ضایعات سبزیجات، غلات و خرما برای تغذیه دام استوار بوده، به نحوی که حداقل نیاز به خوراکهای دامی معمول را به همراه دارد. تمام واحدهای تولیدی در شکل5 نشان داده شده است.
طرح فرآوری زباله های شهری و خانگی ظرفیت تولیدی بالغ بر 29200 تن کود در سال داشته و می تواند 7300 تن خوراک مکمل دامی برای گاو و سایر نشخوارکنندگان تولید نماید. مزرعه گاوداری شیری شامل 500 گاو و 750 گوساله بوده، جیره آنها عبارت از فضولات خالص و همراه با بستر طیور، ضایعات آلی، ضایعات خرما و خوراکهای معمولی است.
فضولات گاوی پس از فرآوری مناسب به عنوان مکملی برای خوراک سبز گوسفندان به کار می روند. تولید سالیانه واحد مرغداری مشتمل بر 450 هزار قطعه جوجه گوشتی، 13 هزار قطعه مرغ تخمگذار و 3/1 میلیون تخم مرغ است. بستر و فضولات طیور به خوراکهایی برای گاوهای شیری و پرواری تبدیل می شوند. بیشتر محصولات فرعی را می توان به طریق میکروبیولوژیکی فرآیند نمود و به خوراکهای دامی با ارزش تغذیه ای خوب تبدیل کرد.
زباله های شهری و خانگی عمل آوری شده، به همراه ضایعات ناشی از واحدهای گوسفندداری و گاوهای شیری، تأمین کننده کود برای واحدهای تولیدکننده گیاهان هستند. چنین الگوهایی به دفع زباله های حاصل از جوامع انسانی شهری و مورد استفاده قرار دادن ضایعات دامی از طریق سامانه های مرکب کشاورزی و صنعتی کمک می کنند. این سامانه استفاده از ضایعات الگویی است که امکان توسعه بیشتر در زمینه بازیافت با در نظر داشتن استفاده از دامداری های بزرگ، برای مصرف زباله های شهری و صنعتی با استفاده از توانایی خاص نشخوارکنندگان در مورد استفاده قرار دادن این منابع را مهیا می سازد. راه حلهایی از این قبیل می توانند نقش محسوسی در تثبیت سامانه اکولوژیکی داشته باشند. با وجود این، تاکنون هیچ سامانه بازیافتی که قادر به حل مشکلات موجود در رابطه با آلودگی محیط زیست و استفاده از منابع ضایعاتی به طور کامل باشد، طراحی نشده است.

طبق قوانین ترمودینامیک، ضایعات نابود نمی شوند. تنها می توان آنها را به موادی با ترکیبات مختلف تبدیل کرد که سرانجام وارد خاک، آب و اتمسفر می گردند. بنابراین، کیفیت محصول نهایی حاصل از مورد استفاده قراردادن ضایعات، تنها از این نظر مهم است. استفاده از حیوانات مزرعه در امر به مصرف رساندن ضایعات حاصل از موجودات زنده، دستاوردی امیدوار کننده جهت حداقل کردن اثر ضایعات بر محیط زیست با کاهش کمی ضایعات آلوده کننده محیط زیست است.
رابطه بین دامپروری و منابع صنعتی محصولات فرعی حاصل از موجودات زنده (صنایع غذایی و چوب و مواد انباشته شده شهری) را باید از نقطه نظر جدیدی مورد توجه قرار داد. سامانه و محل فرآوری و مصرف ضایعات، باید براساس منابع ضایعات تعیین شوند. در کنار بازگرداندن ضایعات به چرخه های طبیعی، متان تولید شده را می توان جهت تأمین حداقل بخشی از انرژی مورد نیاز برای تبدیل ضایعات به خوراکهای دامی به کار گرفت.
4
میزان مواد مغذی جیره ای برای طیور:
میزان مواد مغذی برای طیوردرسنین مختلف، متفاوت می باشد. دراین مقال میزان پروتئین جیره مورد نظر می باشد که در جدول 2 ذکر گردیده است.
بدیهی است که تأمین میزان پروتئین (البته هر چه دقیقتر، بهتر) در جیرة طیور باعث افزایش بازده و راندمان تولید می گردد و این امر باعث افزایش توان اقتصادی دامپرور می گردد.
پروتئین مورد نیاز برای طیور توسط غذاهای مختلف تأمین می گردد و همان طور که در بخش پودر ماهی ذکر می گردد میزان پروتئین توسط پودرماهی و سایر مواد پروتئینی گیاهی نظیر کنجالة سویا تأمین خواهد شد.
1
ـ آیا این میزان پروتئین مورد نیاز طیور توسط مواد دیگری تأمین خواهد شد؟
2
ـ آیا مواد دیگری به غیر از پودرماهی وپودرگوشت و پروتئین گیاهی وجود دارند که این میزان پروتئین در جیره را تأمین کنند؟
3
ـ آیا مواد دیگری غیر از پودرماهی و پودرگوشت را می توان در جیرة طیور اضافه کرد که همان میزان پروتئین یا پروتئین بیشتری داشته باشد و از لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه تر از پودر ماهی وپودرگوشت باشند؟
4
ـ آیا مشکلات پودر ماهی نظیر فساد اکسیداتیو و مشکل نگهداری آن و از طرفی وجود مواد غیر مطلوب در پودر ماهی نظیر بتائین که باعث بوی زخم در گوشت مرغ می شود و از طرفی مشکل مواد زائد که بصورت غیر مجاز به پودر ماهی اضافه می شوند را    می توان با معرفی مادة مغذی جدید مرتفع ساخت؟
این سؤالات و سؤالاتی از این دست، ما را بر این داشت که به دنبال مادة غذایی جدیدی برای جایگزینی با پودر ماهی یاپودرگوشت، دست به تحقیقاتی بسیار کوچک و ابتدائی داشته باشیم. و در ادامة کار این سؤال مطرح گشت که:
آیا پودر کرم خاکی می تواند، مادة جایگزینی بجای پودر ماهی یا پودر گوشت بعنوان منبع پروتئین در تغذیة طیور باشد یا خیر؟ 
این مطالب، جوابیست به‌سؤال فوق که درادامه به آن خواهیم پرداخت.در صفحات آتی به موضوع و انواع پروتئین و نوع متابولیسم پروتئین در طیور خواهیم پرداخت. سپس به موضوع پودر ماهی و سپس به موضوع اصلی، پرورش کرم خاکی و آنالیز آن و شرح سمینار خواهیم پرداخت.

دسته بندی تغذیه ای اسیدهای آمینه:
لیزین    اسید آسپاراتیک
متیونین غیرضروری اسید گلوتامیک
ترئونین   آلانین
تریپتوفان
فنیل آلانین   تیروزین می تواند از فنیل آلانین ساخته شود
ایزولوسین        ضروری       سیستئین می تواند از متیونین ساخته شود
لوسین    سرین  قابل تبدیل به یکدیگر هستند
هیستیدین   گلایسین ولی در بعضی مواقع به اندازة کافی ساخته نمی شوند 
والین
آرژنین    پرولین  بعضی مواقع به اندازة کافی ساخته نمی شود

برای ساخته شدن پروتئین، تمام اسیدهای آمینه، مورد نیاز هستند. وقتی که حتی اسیدهای آمینه غیرضروری به مقدار مورد نیاز وجود نداشته باشند، بدن جوجه ها به طور معمول یک اسید آمینه ضروری را به غیر ضروری تبدیل می کند یکی از روش های ارزیابی نسبی مؤثر بودن پروتئین های غذایی به عنوان منابع اسیدهای آمینه ضروری، تعیین ارزش بیولوژیکی آنها می باشد و ارزش بیولوژیکی یک پروتئین در صورتی بالاست که حاوی تمام اسیدهای آمینه ضروری به نسبتی مناسب و قابل دسترس و به مقدار نیاز برای رشد حیوان باشد و در صورت فقدان حتی یک اسید آمینه ضروری، ارزش بیولوژیکی پروتئین ناچیز خواهد بود.
عوامل مؤثر در ارزش بیولوژیکی یک پروتئین :
1
ـ مقدار پروتئین جیره: از آنجا که ارزش بیولوژیکی یک پروتئین تابع، نسبت و مقدار اسیدهای آمینه محتوی آن می باشد، لذا مقدار پروتئین خوراک اطلاعات زیادی به ما نمی‌دهد ولی بهرحال ارزش بیولوژیکی تا اندازة قابل توجهی به مقدار پروتئین جیره بستگی دارد و این به علت آن است که کمبود مرزی (اندک) اسیدهای آمینه محدودکننده ممکن است با افزایش مقدار پروتئین جیره برطرف شود. لذا توصیه می شود برای تعیین ارزش بیولوژیکی یا نیاز هر مادة مغذی مقادیر آن در جیرة آزمایشی کمتر از حداقل مقدار نرمال گرفته شود و حدود 20 درصد کمبود در اغلب مواقع بعنوان یک تست قابل توصیه استفاده می شود.
2
ـ حرارت محیط: با افزایش درجه حرارت محیط نیاز جوجه ها به انرژی کمتر شده و مصرف خوراک خود را کاهش می دهند در نتیجه پروتئین جیره ها باید افزایش یابد.
3
ـ سن طیور: جوجه های جوان دارای رشد پروتئینی می باشند و لذا نیاز آنها به اسیدهای آمینه زیادتر از طیور بالغ است. بنابراین برای تعیین ارزش بیولوژیکی یک پروتئین اغلب از جوجه های 1 تا 42 روزه استفاده می شود.
4
ـ گونه، نژاد و سویه: وقتی پروتئین به صورت درصدی از جیره، گرم پروتئین به ازای واحد انرژی قابل سوخت و ساز یا گرم در روز بیان شود احتیاج پروتئین برای گونه های مختلف طیور به طور قابل ملاحظه ایی تفاوت دارد. کبوتر و اردک نسبت به مرغ و بوقلمون به ازای هر واحد پروتئین رشد بهتری دارند و اختلاف سویه در پروتئین مورد نیاز مرغهای (لگهورن سفید موقعی ظاهر می شود که مقدار آن، نزدیک حداقل پروتئین مورد نیاز برای این نژاد باشد.)
اختلاف‌نژادی برای‌متیونین مورد نیاز،‌بین لگهورن سفید‌و‌جوجه های استرولورپ Austrolorp گزارش شده است و لگهورن سفید ظاهراً نیاز بیشتری به متیونین دارد.
5
ـ بالانس اسیدهای آمینه: پروتئینی که فقط دارای مقادیر مناسبی از همة اسیدهای آمینه مورد نیاز باشد بر پروتئینی که دارای مقادیر بیش از حد یک یا بعضی از اسیدهای آمینه ضروری بوده و دارای مقادیر کمی از دیگر اسیدهای آمینه ضروری باشد ترجیح داده می شود زیرا چه بسا مقدار بیش از حد یک اسید آمینه اثر متضاد روی یک یا چند اسید آمینه دیگر بگذارد. بهرحال حداقل مقادیر معینی از اسیدآمینه های ضروری برای جوجه لازم است.
6
ـ قابلیت هضم: عوامل زیادی در قابلیت هضم پروتئین ها دخالت دارند که از جمله می توان به درجه محلولیت، ساختمان ماکرومولکولی و نوع پروتئین اشاره کرد.
7
ـ فراهم بودن اسیدهای آمینه Availability: که به قابلیت هضم و جذب پروتئینها بستگی دارد. بطوری که بعضی از پروتئین ها دارای اسیدهای آمینه‌ای هستند که آنزیم ها قادر به آزادسازی آنها جهت جذب در دستگاه گوارش نیستند.

احتیاجات پروتئینی طیور:
محاسبات ذیل برای نیمچه های در حال رشد می باشد و راندمان استفاده از پروتئین خوراک توسط این جوجه ها در موارد استفاده جهت، نگهداری، رشد بافت و رشد پر،61/0 می باشد.
پروتئین لازم جهت نگهداری: مرغ به ازای هر‌کیلوگرم وزن بدن روزانه‌حدود 250 میلی گرم نیتروژن با منشأ داخلی به ازای هر کیلو وزن بدن از دست می دهد.

پروتئین از دست رفته به ازای هر کیلوگرم وزن بدن:

(میلی گرم در روز) 1600=25/6×250

پروتئین لازم برای نگهداری:

(گرم در روز)X=

0/0016×وزن بدن (گرم)

0/61

پروتئین لازم جهت رشد. لاشه مرغ حدود 18 درصد پروتئین دارد:

(گرم در روز)Y=

0/18×وزن بدن (گرم)

0/61

پروتئین لازم برای رشد پر. در سه هفتگی 4 درصد وزن بدن را پرها تشکیل می دهند؛ که این مقدار در هفته چهارم به 7 درصد می‌رسد و بعد از آن نسبتاً ثابت می‌ماند. پر حدود 82 درصد پروتئین دارد:

(گرم در روز)Y=

0/82×0/07×وزن بدن (گرم)

0/61

به طور کلی مقدار پروتئین لازم برای یک جوجه در حال رشد به صورت زیر محاسبه می شود:

0/82×0/07×رشد روزانه (گرم)

+

0/82×0/07×رشد روزانه (گرم)

+

0/82×0/07×رشد روزانه (گرم)

0/61

 

0/61

 

0/61

Z=

درباره احتیاجات پروتئینی لازم به ذکر است، پروتئین ها از اسیدهای آمینه ساخته شده اند و برای اینکه راندمان مصرف خوراک حداکثر باشد حیوان باید مقادیر کافی و معینی از اسیدهای آمینه ضروری و غیرضروری را برای رفع احتیاجات متابولیکی خود در اختیار داشته باشد بعبارت دیگر پروتئین مورد نیاز برای یک حیوان، در واقع نیاز آن برای تهیه هر یک از اسید‌آمینه‌های ضروری و همچنین تهیه مقدار کافی ترکیبات نیتروژنی مناسب برای سنتز اسیدهای آمینه غیرضروری می باشد از طرف دیگر هر پروتئینی چه در مواد گیاهی یا در یک بافت حیوانی دارای الگوی مشخصی از اسیدهای آمینه مخصوص به خود می باشد. بنابراین طبیعی است که مناسبترین پروتئین های گیاهی یا حیوانی جهت استفاده در جیره، آنهایی هستند که الگوی اسیدهای آمینه آنها مشابه با الگوی اسیدهای آمینه و بخصوص اسیدهای آمینه ضروری موجود در بافت های حیوان باشد و همچنین ازت کل مورد نیاز بدن را تأمین کند.

عوامل مؤثر بر احتیاجات پروتئینی و اسیدهای آمینه:
همانگونه که ذکر شد ارزش بیولوژیکی یک پروتئین تابع نوع اسیدهای آمینه محتوی آن می باشد. ولی با این وجود، در هنگامیکه جیرة غذایی تنها از چند ماده خوراکی تشکیل شده و اسیدهای آمینة اجزاء خوراک مزبور نیز مشخص است بکار بردن استانداردهایی که نیازمندیهای پروتئینی را بر مبنای کل پروتئین بیان می دارند قابل توجیه می باشد
مهم ترین عوامل مؤثر بر احتیاجات پروتئینی و اسیدهای آمینه طیور عبارتند از:
1
ـ سن: پرندگان جوان بدلیل اینکه در اوایل رشد دارای رشد پروتئینی بوده و مرتب سلولهای جدیدی ساخته می­شود که قسمت اعظم آن آب (75 درصد) و پروتئین هستند لذا نیاز پروتئینی آنها در این سن بسیار بالاست. برای مثال جوجه های جوان (1 تا 42 روزه) اسیدهای آمینه ضروری مورد نیاز آنها 13 عدد می باشد، در حالی که این نیاز برای طیور بالغ به بیش از 9 یا 10 اسیدآمینه نمی رسد ولی با افزایش سن و هنگامیکه حیوان متمایل به ذخیرة چربی زیادتری در واحد وزن افزودة خود می گردد، میزان تراکم پروتئین جیره کاهش می یابد.
2
ـ سرعت رشد: رشد همراه است با تقسیم سلولی، بنابراین وقتی که عوامل تحریک کننده رشد مانند آنتی بیوتیک ها و یا هورمون برای افزایش سرعت رشد تجویز می شوند یک افزایش نیاز پروتئینی را، برای حیوان نیز بدنبال خواهند داشت.
3
ـ تولیدمثل: وقتی که پرندة بالغ شروع به تخمگذاری می کند، یک افزایش در احتیاجات پروتئین، ویتامین و مواد معدنی به ازای هر واحد مصرف خوراک و همچنین افزایش در نیاز انرژی پیدا می کند.
4
ـ عوامل محیطی: طیور در هوای سرد نیاز بیشتر و در هوای گرم نیاز کمتری به انرژی دارند و از آنجا که مرغ تا زمان رفع احتیاجات خود به انرژی، خوراک مصرف می کند. لذا مصرف خوراک آنها در هوای سرد افزایش و در هوای گرم کاهش می یابد. بنابراین تغییر در تراکم پروتئین و مواد مغذی جیره در این شرایط نیز ضروری به نظر می رسد. بعنوان مثال جیرة دورة تخمگذاری مرغان تخمگذار در آب و هوای سرد ممکن است حاوی کمتر از 12 درصد پروتئین باشد ولی در آب و هوای گرم این مقدار به 15 تا 17 درصد می رسد.
5
ـ مقدار انرژی: در حالی که طیور تا زمانی خوراک مصرف می کنند که نیاز انرژی آنها برآورده شود لذا به موازات افزایش انرژی جیره مقدار پروتئین نیز باید اضافه شود و در غیر این صورت اعمال فیزیولوژیکی، رشد، نگهداری یا تولیدمثل نمی تواند بخوبی انجام شود.
6
ـ بیماریها: بیماریهایی که بر روی مصرف خوراک، هضم و یا جذب مؤثر هستند بر نیاز پروتئینی نیز اثر می گذارند. برای مثال بیماری کوکسیدیوز بدلیل تخریب دیواره روده کوچک، باعث کاهش قابلیت هضم شده و در نتیجه احتیاجات بعضی از مواد معدنی یا دیگر مواد مغذی را افزایش دهد.
7
ـ نژاد و سویه: اختلافات ژنتیکی ممکن است روی سرعت رشد و بدنبال آن نیاز به مواد مغذی مانند پروتئین، اثر داشته باشند. ولی علاوه بر این بنظر می رسد که ارتباط ژنتیکی، بیشتر مرتبط با احتیاجات اسیدهای آمینه مشخص می باشد تا کل پروتئین خام و مطالعات انجام شده بر روی اسیدهای آمینة مختلف از جمله: متیونین، لیزین و آرژنین نشان داده است که تنوع ژنتیکی بر احتیاج به اسیدهای آمینه تأثیر می گذارد. برای مثال جوجه های لگهورن سفید نسبت به جوجه های استرولورپ  Austrolorp   نیاز بیشتری به متیونین دارند و در حالیکه رشد جوجه های لگهورن سفید بوسیله افزایش متیونین و سیستئین به جیره افزایش می یابد ولی جوجه های استرولورپ فقط به افزایش سیستئین پاسخ        می دهند و احتمالاً بدلیل این است که این سویه میتونین کمتری را نسبت به لگهورن سفید به سیستئین تبدیل می کنند.
8
ـ روابط بین اسیدهای آمینه با یکدیگر: این مسئله بیشتر در اثر ازدیاد اسیدهای آمینه در جیره بوجود می آید بطوری که در شرایط خاصی ممکن است، افزودن مقدار ناچیزی از یک اسید آمینه باعث کاهش رشد جوجه ها شود.

عوارض کمبود پروتئین یا اسیدهای آمینه ضروری:
1ـ کاهش رشد. اولین علامت کمبود پروتئین و یا یکی از اسیدهای آمینه ضروری کاهش رشد است. عارضه فوق در اثر کاهش تشکیل سلولهای جدید و کاهش در ابقاء نیتروژن بوجود می آید که این مسئله بدنبال کاهش سنتز هورمون ها و آنزیم ها که بسیاری از وظائف مهم را در سنتز پروتئین و بدنبال آن رشد جوجه ها دارند اتفاق می افتد.
2
ـ افزایش سنتز چربی. زیرا جوجه بدلیل عدم کفایت پروتئین یا اسیدهای آمینه برای رشد قادر به استفاده از انرژی نخواهد بود و در نتیجه حیوان انرژی مازاد را به چربی تبدیل میکند.
3
ـ افزایش حساسیت به افلاتوکسین. افلاتوکسین ها مواد محلول در چربی هستند بنابراین هر عاملی که باعث افزایش سنتز چربی شود شانس بهتری را برای اینکه آنها بداخل کیلومیکرونها انتقال یابند فراهم می کند.
4
ـ کاهش راندمان غذایی. که این مسئله بدلیل کاهش رشد جوجه ها اتفاق می افتد.
5
ـ کاهش قدرت تولیدمثل. تخم مرغ دارای مقدار زیادی پروتئین است و اگر جیره دارای کمبود پروتئین یا چند اسید آمینه ضروری باشد، مرغ قادر نیست که تولید تخم مرغهایی با پروتئین کم بکند و از طرف دیگر در صورت تولید تخم مرغ، جوجه های حاصل از آنها در مراحل مختلف جنینی یا در بدو تولید تلف می شوند. از طرف دیگر برای مثال      اسید آمینه آرژنین جهت  تولید و تشکیل اسپرم در حیوان نر ضروری می باشد.
6
ـ کاهش رشد پرها و خصوصیات ظاهری: بعضی از اسید آمینه ها مانند لیزین روی رشد و تولید رنگیزهای پر اثر می گذارند و کمبود آنها باعث کاهش رشد پرها، ایجاد حالت شکنندگی و یا پرریزی در پرنده می شود.

راههای جبران کمبود یک اسید آمینه در خوراک:
1ـ افزایش سطح پروتئین. ولی باید توجه داشت اگر جیره از نظر اسیدهای آمینه بالانس نباشد افزایش پروتئین ممکن است باعث افزایش نیاز حیوان به اسیدهای آمینه ضروری و همچنین ایجاد حالت عدم تعادل و یا رقابت بین آنها شود.
2
ـ استفاده و ترکیب منابع مختلف پروتئینی در جیره تا کمبود اسیدهای آمینه یکدیگر را جبران کنند.
3
ـ افزایش مقدار محدودی اسید آمینه های خالص به خوراک.
عوارض ازدیاد اسیدهای آمینه در جیره:
در شرایط خاصی ممکن است افزودن مقدار ناچیزی از یک اسید آمینه باعث کاهش رشد جوجه ها شود. هارپر اینگونه اثرات را به سه صورت: نامتعادلی، رقابت و یا مسمومیت اسید آمینه ای مشخص کرده است.
1
ـ نامتعادلی: وقتی که از یک جیرة کم پروتئین استفاده کنیم اثر این حالت مشخص می شود. در این شرایط افزایش دومین اسید آمینه محدود کننده به جیره نیاز جوجه را به اولین اسید آمینه محدودکننده افزایش داده و باعث کاهش رشد جوجه ها خواهد شد. ولی کاهش رشد با افزایش اولین اسید آمینه محدود کننده برطرف خواهد شد.
2
ـ رقابت:‌‌در این حالت کاهش رشد مربوط به ازدیاد یک  اسید آمینه ساده، با افزودن اسید آمینه ای که از نظر ساختمانی مشابه با آن باشد برطرف می شود. برای مثال رقابت بین اسید آمینه لیزین و آرژنین، که افزایش لیزین جیره باعث افزایش نیاز به آرژنین خواهد شد.
3
ـ سمی بودن: به نظر می رسد مصرف بیش از حد بعضی از اسیدهای آمینه سمی باشد. برای مثال افزایش متیونین در مقادیر بالا به جیره، باعث کاهش رشد می شود. همچنین اگر جیره از نظر نیاسین یا اسید فولیک فقیر باشد گلایسین برای جوجه ها اثر سمی دارد.

پودر ماهی به عنوان اولین منبع پروتئینی حیوانی:
پودر ماهی توسط پختن ماهی و فشرده نمودن توده پخته شده جهت خارج نمودن بیشتر روغن و آب از آن تولید می شود. مایع آبدار خارج شده، بعد از تغلیظ به تودة فشرده شده اضافه گردیده و کل مواد خشک می گردند. در حدود 90 درصد از مادة خام مورد استفاده در تولید پودر ماهی از گونه های روغنی نظیر آنچویس، کاپلین و منهدن Anchonies|Capelin and menhaden  تشکیل شده، 10 درصد باقیمانده از ماهی ها از گونه هایی نظیر هادوک و کد Haddock and Cod   )به اضافه برخی ضایعات) تشکیل می شود.
از نظر تغذیه ای، روش خشک نمودن بسیار مهم است، زیرا خشک کردن بیش از اندازة ممکن است بطور قابل توجه ای کیفیت محصول را کاهش دهد. دو نوع اصلی خشک کردن مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد. در روش اول، هوای داغ (در حدود 500 درجه سانتی گراد) از روی مواد هنگام گردش در یک محفظه استوانه ای عبور داده می شود. درجه حرارت مواد باید بین 80 و 95 درجة سانتی گراد حفظ شود و در صورت عدم کنترل دقیق دما می تواند بسیار بالا رود. در روش غیرمستقیم، خشک کن ها عبارتند از محفظه های استوانه‌ای با پوشش بخار یا استوانه هایی حاوی صفحات حرارت داده شده با بخار که مجدداً مواد را طی خشک نمودن به گردش در می آورند. این روش کندتر بوده، اما راحت تر کنترل می شود. فرآورده خشک شده آسیاب می گردد، بطوری که کمتر از 10 درصد آن از الک 1 میلی متری و بیش از 90 درصد آن از یک الک 10میلی متری عبور نماید.
در خوراکهای بطور صحیح تولید شده، پروتئین قابلیت هضمی بین 93/0 و 95/0 بوده، اما خوراکهایی که طی فرآوری تحت حرارت بسیار شدید قرار می گیرند ممکن است دارای مقادیر قابلیت هضم پایین تا 6/0 باشند. کیفیت پروتئین پودر ماهی بالا اما متغیر است، بطوری که براساس ارزش زیستی ارقامی از 36/0 تا 82/0 برای موشهای صحرایی ذکر گردیده اند. شرایط فرآوری بخصوص درجه و مدت زمان حرارت دهی، احتمالاً عوامل اصلی تعیین کننده کیفیت پروتئین هستند که این امر به وسیلة ارقام مربوط به لیزین قابل دسترسی در جدول3 آمده است.
مقادیر پروتئین پودرهای ماهی مختلف دامنه ای از حدود 500 تا 750 گرم در کیلوگرم داشته، اما ترکیب پروتئین آنها نسبتاً ثابت است. این خوراکها غنی از اسیدهای آمینه ضروری بخصوص لیزین، سیستئین، میتونین و تریپتوفان بوده و مکملی با ارزش برای جیره های برپایه غلات بویژه در موارد با مقادیر بالای ذرت محسوب می شوند. پودرهای ماهی حاوی میزان بالایی مواد معدنی هستند (100 تا 220 گرم در کیلوگرم) و به دلیل دارا بودن نسبت بالایی از کلسیم و فسفر و تعدادی از مواد معدنی کم نیاز مطلوب شامل منگنز، آهن و ید از نظر تغذیه ای ارزشمندند. آنها منبع خوبی از ویتامینهای گروه B بخصوص کولین، B12 و ریبوفلاوین بوده و بدلیل دارا بودن عوامل رشد که مجموعاً بعنوان عامل پروتئینی حیوانی Animal Protein Factor (APF) نامیده می شوند از ارزش تغذیه ای زیاد برخوردار هستند.
انرژی پودرهای ماهی تماماً در قالب چربی و پروتئین وجود داشته و عمدتاً تابع میزان روغن آن است. در گذشته میزان انرژی این خوراکها برای حیوانات و بخصوص نشخوارکنندگان کمتر از واقعیت برآورد شده و اکنون برای نشخوارکنندگان مقادیری در حدود 14 مگاژول انرژی متابولیسمی در کیلوگرم بعنوان ارقامی نزدیک به واقع پذیرفته شده اند.
انواع متعددی از پودرهای ماهی براساس کشور مبدأ، مادة خام و روش مورد استفاده وجود دارند.
برای راحتی کار پودرهای ماهی معمول در بریتانیا ممکنست به گروههایی بدین شرح تقسیم گردند:
الف) پودرهای ماهی آمریکای جنوبی
ب) پودرهای ماهی نوع هرینگ
ج) پودر تولیدی در بریتانیا که ممکن است حاوی نسبتی از ضایعات باشد.

گرایش متداول در فروش پودرهای ماهی در جهت عرضه فرآورده‌هایی اختصاصی و مناسب برای گونه های مختلف حیوانات مزرعه است. از این رو، پودرهای خاص تولید شده در درجه حرارت پایین برای پرورش ماهی و خوکهای تازه از شیر گرفته شده تهیه شده و فرآورده های مخصوص نشخوارکنندگان دارای سطوحی دقیقاً کنترل شده از ازت محلول هستند.
پودرهای ماهی بیشترین استفاده را در تغذیه حیوانات تک معده ای بدست آورده اند. آنها بیشتر در جیره های حیوانات جوان که بویژه نیاز بالایی به پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری دارند و برای حیواناتی که اثرات محرک رشد ناشی از عامل پروتئینی حیوانی در آنها با ارزش است، بکار می روند. چنین جیره‌هایی ممکنست حاوی تا 150 کیلوگرم پودر ماهی در تن باشند در حیوانات مسن تر که نیاز کمتری به پروتئین دارند، سطوح پودر ماهی در جیره تا حدود 50 کیلوگرم در تن پایین آمده و ممکنست از جیره‌های مراحل نهایی پروار بطور کامل حذف گردد. این امر تا حدی به دلایل اقتصادی و پایین بودن نیازهای پروتئینی چنین حیواناتی بوده و بخشی نیز جهت رفع هر گونه احتمال ایجاد بوی نامطبوع ماهی در لاشة نهایی است. این احتمال را همچنین باید در حیوانات تولید کننده شیر و تخم مرغ که در برابر پیشرفت بوی نامطبوع آسیب پذیر هستند بدقت مورد توجه قرار داد. حیوانات نشخوارکننده کامل قادر به تأمین اسیدهای آمینه و ویتامین های گروه B به وسیلة ساخت میکروبی بوده و اهمیت پودر ماهی برای این حیوانات بعنوان منبعی از پروتئین غیرقبل تجزیه است. این ماده اهمیتی ویژه در حیوانات با رشد فعال و آبستن دارد. مقادیر استفاده در جیره معمولاً در حدود 500 کیلوگرم در تن است.
در بریتانیا پودر ماهی از نظر قانون بدین صورت تعریف می شود: محصول بدست آمده به وسیلة فرآوری تمام یا بخشهایی از بدن ماهی که ممکنست قسمتی از روغن آن جدا شده و احتمال دارد مجدداً مواد محلول ماهی به آن اضافه شده باشد. مواد محلول عبارتند از: محصول تثبیت شده حاصل از فشرده نمودن عصاره ای که طی تولید پودر ماهی بدست می آید و بیشتر روغن ماهی و بخشی از آب آن خارج شده است (قوانین خوراکهای دامی (Amm) (1993). میزان نیتریت پودر ماهی عرضه شده در بریتانیا به شدت توسط قانون کنترل می شود. میزان آن نباید بیش از 60 میلی گرم در کیلوگرم خوراک با میزان رطوبت 12 درصد باشد و بصورت نیتریت سدیم بیان شود. این میزان معادل 14 میلی گرم ازت نیتریتی در کیلوگرم ماده خشک است.
همانطور که ذکر شد اهمیت پودر ماهی در خوراک طیور بعلت متعادل بودن اسیدهای آمینه و مطابقت آنها با احتیاجات طیور می باشد. علاوه بر آن بعلت دارا بودن خاصیت ویژه ای باعث رشد زیادتر طیور می گردد و معتقدند که در آن ماده ناشناخته (UGF) موجود می باشد. با وجود پیشرفت علم، این ماده از نظر ترکیب شیمیایی کاملاً مشخص نگردیده و بهمین علت پاره ای وجود آنرا انکار می نمایند.
در هر حال حذف پودر ماهی و جایگزینی آن توسط منابع پروتئین گیاهی و یا منابع جدید پروتئینی در صورتی با موفقیت امکان پذیر است که در هنگام تهیه جیرة غذائی بوسیلة تجزیه و تعیین اسیدهای آمینه موجود در مواد اولیه بتوان جیره متعادل تهیه نمود.
بررسی هایی که در سالهای اخیر انجام شده همگی حاکی از آنست که می توان با موفقیت بجای پودر ماهی از منابع پروتئین گیاهی استفاده نمود بدون آنکه لطمه ای به تولیدات طیور وارد آید ولی اثبات استفاده از منابع جدید پروتئینی وظیفه ای بس دشوار است که آن مگر با تلاش و همت و جدیت محققان عزیز میسر نمی گردد.

پودر گوشت به عنوان دومین منبع پروتئینی حیوانی:
در بریتانیا پودر گوشت و استخوان بدین صورت تعریف می گردد، ... فرآوردة بدست آمده به وسیلة حرارت دادن، خشک نمودن و آسیاب نمودن کل یا بخشهایی از لاشه حیوانات خونگرم خشکی زی که ممکن است چربی آن تا حدی استخراج شده یا بصورت فیزیکی جدا شده باشد...، فرآورده باید اساساً عاری از شاخ، موهای کوتاه زبر مو و پر و همچنین محتویات دستگاه گوارش باشد.
پودر گوشت از نظر قانون بدین صورت تعریف می شود،... فرآوردة بدست آمده به وسیلة خشک نمودن و آسیاب کردن کل یا بخشهایی از لاشه حیوانات خونگرم خشکی زی که ممکن است چربی آن استخراج شده یا بصورت فیزیکی جدا شده باشد. فرآورده باید اساساً عاری از سم، شاخ، موهای کوتاه زبر، مو و پر و همچنین محتویات دستگاه گوارش باشد (حداقل میزان پروتئین 50% براساس مادة خشک)،   (قوانین خوراکهای دامی (Amm)، 1993).
این خوراکها ممکن است به وسیلة چربی گیری خشک تولید شوند و این زمانی است که مواد در یک مخزن بخار پوشش دار حرارت داده شده و چربی جدا شده از محصول دهیدراته از آن خارج گردد. بیشتر چربی تحت فشار جدا شده و مواد باقیمانده جهت بدست آوردن محصول نهایی آسیاب می شوند. در روش چربی گیری مرطوب، مواد از افزودن آب، به وسیله جریان بخار حرارت داده می شوند. چربی جدا شده از سطح مواد، جمع آوری شده و اجازه داده می شود که بخش باقیمانده در اثر ته نشین شدن مواد معلق صاف شود و سپس مایع شناور بر سطح خارج می گردد. این ترکیب، ماده چسبناک Stick نامیده شده و حاوی میزان قابل توجه ای پروتئین است. ماده چسبناک جهت خارج نمودن چربی فشرده شده و سپس خشک و آسیاب می گردد.
پودر گوشت عموماً حاوی 660 تا 700 گرم در کیلوگرم پروتئین، در مقایسه با حدوداً 450 تا 550 گرم در کیلوگرم پروتئین موجود در پودر گوشت و استخوان است. میزان چربی آن متغییر بوده و دامنه ای از 30 تا 130 گرم در کیلوگرم دارد، اما بطور معمول در حدود 90 گرم در کیلوگرم است. پودر گوشت و استخوان حاوی خاکستر بیشتری نسبت به پودر گوشت بوده و منبعی عالی از کلسیم، فسفر و منگنز محسوب   می‌شود. هر دو نوع خوراک، منابع خوبی از ویتامین های گروه B بخصوص ریبوفلاوین، کولین، نیکوتین آمید و B12 هستند.
پروتئین فرآورده های فرعی گوشت از کیفیت خوبی برخوردار بوده (ارزش زیستی حدود 67/0 برای انسان بالغ) و بخصوص بعنوان یک مکمل لیزین سودمند است. متأسفانه این پروتئین منبع ضعیفی از متیونین و تریپتوفان محسوب می شود. گفته     شده است که عوامل سودمند ناشناخته مختلفی در پودرهای گوشت وجود دارند که از میان آنها میتوان به عامل رشد روده ای جدا شده از مجرای روده خوک، عامل آکرمن Ackerman و عامل رشد جدا شده از خاکستر پودر گوشت اشاره نمود.
فرآورده های گوشت برای حیوانات تک معده‌ای با ارزشتر از نشخوارکنندگان هستند. زیرا حیوانات گروه دوم نیازی به تأمین پروتئین با کیفیت بالا از طریق جیره ندارند. سطح پایین متیونین و تریپتوفان این خوراکها از ارزش آنها می کاهد، زیرا این مواد قادر به تصحیح مطلوب کمبودهای اسیدهای آمینه مذکور در جیره های با غلات بالا برای خوکها و طیور نیستند. این امر بخصوص هنگام استفاده از نسبتهای بالایی از ذرات ملموس تر است، زیرا ذرت تریپتوفان کمی دارد. معمولاً پودر گوشت به منظور تکمیل میزان پایین متیونین و تریپتوفان آن همراه با یک پروتئین حیوانی یا گیاهی دیگر مصرف می شود. هر دو خوراک پودر گوشت و پودر گوشت و استخوان براحتی توسط خوکها و طیور مصرف شده و ممکن است در سطوحی تا 150 کیلوگرم در تن، درجیره مرغهای تخمگذار و خوکهای جوان وارد شوند؛ برای خوکهای پرواری این سطوح معمولاً پایینتر از 100 کیلوگرم درتن حفظ می‌شود. علاوه بر سودمندی کمتراین خوراکها برای نشخوارکنندگان نسبت به حیوانات تک معده‌ای، این فرآورده‌ها براحتی توسط نشخوارکنندگان پذیرفته نشده و باید بصورت تدریجی وارد جیره های آنها شوند. جهت ممانعت از پیشرفت فساد و از دست رفتن قدرت ویتامینی، نگهداری فرآورده های گوشتی مستلزم دقتی قابل توجه است.
در گذشته، این خوراکها غالباً تحت شرایط نامطلوب تولید شده و بجز در صورت اعمال دقت زیاد و اطمینان از انجام یک سترون سازی نهایی به وسیله حرارت تا 100 درجه سانتی گراد برای یک ساعت، استفاده از آنها اغلب باعث به خطر افتادن سلامتی حیوان می گردید. شرایط جدید فرآوری و ملزومات قانون فرآوری پروتئین منجر به تضمین فقدان عوامل بیماریزا در خوراکها شده و استفاده از آنها در مقادیر بالاتر و در انواع بیشتری از جیره ها را امکان پذیر ساخته است.
گزارش از کارخانه پودر گوشت شرکت پرنده پرداز :
کارخانه پرنده پرداز واقع در ده بهاء شهریاراست. محصول این شرکت، پودر گوشت حاصل از ضایعات طیور و همچنین مرغ های حذفی می باشد .
مخزن های موجود در محل، به تعداد 2 عدد و به ظرفیت حداکثر 3 تن و میانگین 5/2 تن و حداقل 1 تن می باشند که به صورت مجزا از هم و یا همراه هم می توانند به تولید    پودر گوشت بپردازند.
هر یک از دستگاه‌ها به صورت دو جداره بوده و حرارت جدار اول که حاوی روغن می باشد 250 درجه سانتیگراد است که به طور غیر مستقیم به ضایعات حرارت وارد شده و حرارت درون مخزن به 100 درجه سانتیگراد می رسد.میزان فشار وارده بر مخزن 2 درجه است .(این میزان، بر روی دستگاه فشارسنج مخزن قابل رویت بود ولی واحد این درجه مشخص نبود و از طرفی مسئولین هم واقف بر این مسئله نبوده اند.)
6
ساعت،درجه حرارت 100 درجه سانتیگراد، در 2 درجه فشار ضایعات را به پودر قهوه ای رنگ که با حاوی مقداری ضایعات تقریباً آسیاب نشده هم هست تبدیل می کند. نیروی گردانده مخزن، نیروی برق است که تمامی پره های موجود در درون مخزن       ( 8 عدد در هر سری) را می چرخاند تا گوشت خوب پخته شود. مابین دو مخزن،مشعلی قرار گرفته که روزانه به میزان 700 لیتر گازوئیل مصرف می نماید.
پودر حاصله توسط ماردون های طویلی به آسیاب انتقال داده می شود؛ علت طویل بودن ماردون، خنک شدن پودر گوشت می باشد. آسیاب مذکور بدون توری وصافی می باشد و با استفاده از نیروی گریز از مرکز باعث آسیاب شدن پودر می گردد. محصول آسیاب شده باز توسط ماردون طویل دیگری به میکسر نهایی منتقل شده و پس از میکس شدن آمادة بسته بندی می باشد . اگر ضایعات، مربوط به ضایعات مرغ مادر و یا مرغ هلندی باشد، به علت سفتی گوشت و استخوان آنها، در این درجة حرارت پودر نمی شوند در نتیجه استخوانهای پخته نشده را جدا کرده و آنها را جدا جدا پخته و آسیاب کرده و نهایتاً با پودر اصلی مخلوط می کنند. لازم به ذکر است، افزایش طول دما دهی به پودر، باعث سوختن پودر حاصله   می گردد. ولی اگر مایعات ضایعات زیاد باشد، باید مدت گرمادهی را افزایش داد . اگر پودر حاصله دارای رطوبت بالایی باشد، بار مخزن را نباید تخلیه نمود، چون رطوبت اضافی موجود در پودر حاصله، باعث فساد پودر و کپک زدن آن می گردد.
مواد افزودنی به پودر گوشت در محل:
الف)سبوس : که برای گرفتن روغن پودر گوشت اضافه می شودکه درهربارمخزن به میزان120کیلوگرم(4بشکه)اضافه می شود.
ب) پر: که به میزان 25-30 کیلو گرم (2 بشکه خیس ) اضافه می شود .
ج)خون : که میزان 480 لیتر( 6 بشکه‌همراه با آب ) اضافه می شود .
بسته بندی محصول :
محصول نهایی در دو نوع بسته 1- گونی پلاستیکی معمولی 2-پاکت دولایه، بسته بندی می شود.در نوع اول (گونی پلاستیکی معمولی) امکان انتقال رطوبت وجود دارد (استفاده در مناطق کم رطوبت) در نوع دوم (پاکت دولایه ) امکان انتقال رطوبت بسیار کمتر است (استفاده در مناطقی با رطوبت بیشتر ) .
قیمت پودر نهایی تولید شده 120 الی 130 تومان در ازای هر کیلو گرم می باشد.

آنالیز :

50%

Protein

19%

Fat

1/5%

Ca

0/79%

P

5%

رطوبت

6%

محلول در اسید  Ash /

85%

T.V.N

 

میزان مجاز T.V.N حداکثر 100 می باشد.

هر حشره بری یا مائی و بحری را که بدرازی گراید کرم گویند و بغیر آن هم گاه اطلاق کنند. اسم انواعی از حشرات خرد و درشت غالباً دراز و باریک آبی و خاکی و هم آنچه بدین صفت ماند و در معدة آدمی و دیگر جانوران نیز پیدا شود. شاخه ای از جانوران غیر ذی فقار را که شامل گونه های کرم اعم از طفیلی و غیر طفیلی می شود «کرمها»‌می نامند. انواع بیشمار جانوران باریک و نسبتاً بلند بی مهره را کرم می نامند. اما این لغت بیشتر در مورد کرمهای خاکی به کار می رود.
تاریخچه کرم خاکی:
کرم های خاکی بوسیلة اروپایی های مهاجر اولیه به آمریکای شمالی در قرون هفدهم و هیجدهم آورده شده اند. اگر کرمهای خاکی در آمریکای شمالی قبل از این وجود داشتند، آنها احتمالاً در طول مدت آخرین عصر یخبندان، 000/10 تا 000/50 سال پیش از میان رفته اند. بیشترین گونه های موجود در کشور نیوزلند، بومی این کشور می باشند ولی حدود دوجین (دوازده عدد) از این گونه ها بصورت تصادفی از اروپا توسط مهاجرین اولیه به نیوزلند آورده شده اند. کرمهای خاکی بومی نیوزلند، عموماً نسبت به سایر گونه های مطرح شده بزرگتر هستند. بعضی از گونه های بومی به سی سانتی متر یا بیشتر هم می رسند و دارای یک قطر بزرگتر نسبت به انگشت میانة انسان هستند. گونه هایی که از اروپا به نیوزلند آورده   شده اند، امروزه بر سایر گونه ها در باغها و زمینهای کشاورزی چیره می باشند. این کرمها بصورت غیرعمدی (تصادفی)، توسط مهاجرین اولیة اروپایی با گیاهان و درختچه هایی که با آنها بودند به نیوزلند آورده شده اند. کشتی های مهاجرین همچنین از خاک، مانند ماسه استفاده می کردند و این خاک بصورت غیرمملو در بندرگاههایی که دارای درازای زیادی بودند، استفاده می گشت. خاک حاوی تعداد زیادی کرم خاکی بود و آنها از بندرگاه ها تدریجاً توسعه یافتند و گسترده شدند. در واقع برخی از کشاورزان بعد از مشاهده کردن منافع کرم خاکی، آنها را عمداً به زمینهای خودشان انتقال دادند.
طبقه بندی کرم های خاکی (Taxo nomy) :
کرمهای خاکی از لحاظ علمی طبقه بندی می شوند به حیواناتی که متعلقند به شاخه Annelida و رده Chaetopoda و راستة Oligochaeta. در این شاخه حدود 1800 گونه از کرمهای خاکی به پنج خانواده طبقه بندی شده اند و در سراسر جهان پراکنده اند. معمولی ترین کرمها در شمال آمریکا، اروپا و آسیای غربی متعلق به خانوادة Lumbricidae، که دارای حدود 220 گونه می باشد. طول کرمهای خاکی از کمترین میلیمترها تا 3 فوت می باشد ولی معمولی ترین گونه های کرمها دارای درازای کوتاهی در واحد اینچ هستند.طول کرم بالغ 60 الی 130 میلیمتر و میانگین وزن آنها نیم گرم است.طولانی ترین کرمهای خاکی یافت شده در آفریقای شمالی هستند و تا حدود 7/6 متر طول دارند. فقط چند نوع (کم) از آنها برای رشد تجارتی کرم خاکی مورد توجه هستند و از آنها نیز فقط 2 نوع از آنها به میزان زیاد، در زمینة تجارتی رشد پیدا می کنند.
انواع کرمهای خاکی:
کرمها فقط کرم نیستند. انواع متفاوت کرم‌های خاکی در فرورفتگی های مختلف زمین زندگی می کنند و اعمال (وظایف) مختلفی را انجام می دهند. در نتیجه کرمهای خاکی همگی دارای نیازهای مشابه نبوده و تحت شرایط محیطی یکسان، زنده نخواهند ماند. ما باید از نوع صحیحی از کرم خاکی برای کاری که می خواهیم انجام دهیم، استفاده کنیم بطور مثال، اگر ما بخواهیم کرمهای خاکی را برای کپة مخلوطمان، بکار ببریم، باید انواع مختلفی از گونه ها و نسبت احتیاج آنها را در نظر بگیریم. در کپه های کمپوست، اکثر کرمهای خاکی معمولی بنام «Eisenia foetida» یا کرمهای خاکی شناخته شدة معمولی یا کرمهای ببری هستند. این گونه از کرمها علاقة زیادی به خوردن مواد آلی دارند و این گونه، بصورت بسیار مطلوب در کپه های کمپوستی که دارای منابع غنی هستند، زنده می مانند. این کرمها در اکثر خاکها (حتی خاکهایی که دارای مواد آلی کافی نیستند) زنده می مانند. در آنجا انواع دیگری از کرمهای خاکی را که بطور ویژه با زندگی در خاک آدابته شده اند را پیدا می کنیم. اکثر خاکهای معمولی، مسکن گونه هایی بنام «Aporrectodea Caliginosa»، کرم شناختة معمولی تر یا همان کرم خاکستری هستند. این کرم که در گونه های اروپایی مطرح است. در حال حاضر معمولی ترین گونه از گونه های کرم خاکی در نیوزلند است. و معمولاً مسلط ترین (غالبترین) گونه ها در همة باغها و زمینهای کشاورزی می باشد. کرمهای خاکی اساساً می توانند به 3 گروه تقسیم شوند که هر یک با الگوی رفتاری متفاوت زندگی می کنند:
الف) گونه های سطح خاکزی یا گونه های زندگی کننده در کمپوست
ب) گونه های تاپ سویل زی (روخاکزی)
ج) گونه های تحت خاکزی(زیرخاکزی)

استفاده از پودر آن به عنوان منبع پروتپنی در تغذیه طیور

از: علی محموداقدم
سمینار دوره کارشناسی
علوم دامی
دانشگاه آزاد اسلامی - واحد ورامین

استاد راهنما: دکتر محمدرضا
عابدینی


میزان تولید و نیاز برای پروتئین حیوانی:
در سراسر جهان کوششهایی جهت تولید حداکثر مقادیر پروتئین، بخصوص از منشاء حیوانی صورت می­پذیرد. روش­های نیل به این هدف متفاوت بوده و شامل: افزایش تولید گیاهان غنی از پروتئین، بهبود کیفیت پروتئین­های غلات، افزایش نسبت تبدیل پروتئین‌های گیاهی به پروتئین­های حیوانی و جایگزینی سایر مواد ازته بجای پروتئین طبیعی در تغذیه نشخوارکنندگان، هستند. در گذشته در همه جنبه­های ذکر شده، نتایج برجسته ای به دست آمده است؛ واریته هایی از گندم و ذرت تولید شده اند که محصول برداشت شده در کشت آنها چندین برابر بیشتر از گذشته است. پروتئین بسیاری از گیاهان توسط اسیدهای آمینه ضروری، غنی سازی شده است. کشت گیاهان غنی از پروتئین با کیفیت بالا (بخصوص سویا و سایر محصولات گیاهان تیره بقولات) توسعه یافته است. پیشرفت در زمینه تغذیه دام اجازه می دهد که پروتئین های گیاهی و همچنین مواد ازته غیر پروتئینی به طور مؤثرتری به پروتئین حیوانی تبدیل شوند. نشخوارکنندگان وابستگی کمتری به پروتئین های طبیعی دارند، این امر با مصرف مواد ازته صنعتی و نتایج به دست آمده از آزمایشهای متعدد با جیره های خوراکی سنتز شده، تشریح گردیده است. علی رغم پیشرفتهای به دست آمده، افزایش انفجاری جمعیت، تلاش در جهت مبارزه با گرسنگی و سوء تغذیه را تا حد زیادی خنثی می نماید. وضعیت کنونی جهان چگونه بوده و چه آینده ای برای آن متصور است؟ انتظار می‌رود جمعیت جهان در سال 2100 به 7 میلیارد برسد (میزان رشد جمعیت تا سال 2000 در شکل 1 قابل مشاهده است).
اگر روند فعلی ادامه یابد، جمعیت دنیا در سال 2100 به 3/5 میلیارد نفر می رسد که وضعیت نسبتاً مطلوبی از نظر تغذیه است.

شکل 1 ـ افزایش جمعیت جهان تا سال 2000

با وجود این، تفاوتهای اساسی موجود بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته از نظر میزان رشد جمعیت و افزایش تولید غذا، تا مدتها به عنوان مشکل باقی خواهد ماند. (شکل3). طی سالهای 1960 تا 1970 نرخ رشد جمعیت در آسیا 5/2%، در آفریقا 4/2% و در آمریکای جنوبی 9/2% بود؛ در صورتی که در آمریکا، کانادا و اروپا این رقم زیر 1% گزارش شده است.

میزان افزایش سالیانه تولید مواد غذایی در کشورهای توسعه یافته، بین سالهای 1951 تا 1962، 8/1% و 1962 تا 1973، 7/1% بود، در حالی که این ارقام در کشورهای در حال توسعه بترتیب برابر 7/0 و 3/0 درصد به ثبت رسیده است. مقدار پروتئین مورد نیاز جمعیت دنیا در حال حاضر به طور متوسط 240 هزار تن در روز است که در سال 2100 به 540 هزار تن خواهد رسید. چنانچه پروتئین حیوانی 40% از پروتئین مصرفی روزانه را تشکیل دهد، رقم مورد نظر تقریباً معادل 100 هزار تن در حال حاضر است و بیش از 240 هزار تن در سال 2100 خواهد بود. میانگین متداول مصرف سرانه پروتئین حیوانی در جهان 24 گرم در روز است؛ هر چند از نظر میزان مصرف اختلاف زیادی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد (جدول1). (  Bogue| 1996| New Protein Foods)

شکل2 ـ پیش بینی رشد جمعیت جهان

در حال حاضر، 25% جمعیت زمین بیش از 30 گرم پروتئین حیوانی مصرف می کنند،   25% نیز مصرفی معادل 15 تا 30 گرم دارند، در حالی که 50% از جمعیت، کمتر از  15 گرم پروتئین حیوانی در روز مصرف می کنند. این نحوه، توزیع نشان می دهد که حل موفقیت آمیز مشکل گرسنگی و سوء تغذیه در مورد بخش اعظمی از جمعیت دنیا مشکل است.

شکل 3   ـ نمودار تولید غذا و رشد جمعیت در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه 

بررسی چند سال اخیر نشان دهنده تغییرات قابل توجهی در تولید و مصرف فرآورده‌های پروتئینی بخصوص پودر ماهی است. به علت کاهش تدریجی فیتوپلانگتون های دریازی، تولیدات دریایی در حال کم شدن تدریجی هستند که میزان صید ماهی   تأیید کننده این موضوع است. محصول صنعتی ماهیگیری دریایی تا سال 1967 سالانه    8% افزایش می یافت. سپس یک دوره رکورد آغاز شد و در سال 1969 به طور محسوسی صید ماهی کاهش یافت. در پرو در سال 1971، 7/12 میلیون تن آنچوویس  صید شده بود، اما در سال بعد این رقم تنها 5/4 میلیون تن بود.

 منطقه

مجموع مصرف روزانه پروتئین

مصرف روزانه پروتئین گیاهی

مصرف روزانه پروتئین حیوانی

65-1961

1974

65-1961

1974

65-1961

1974

میانگین جهان

9/65

0.69

1/44

6/44

8/21

4/24

آفریقا

9/55

3/56

7/44

9/44

1/11

4/11

آمریکای شمالی و مرکزی

6/89

7/91

0/35

9/35

6/54

8/55

آمریکای جنوبی

0/67

3/66

6/38

3/38

4/28

1/28

آسیا

8/53

8/57

7/43

9/45

0/10

9/11

اروپا

1/89

9/94

4/46

2/43

7/42

7/51

اقیانوسیه

5/96

6/98

0/33

4/33

7/55

4/57

استرالیا

9/65

0/69

1/44

6/44

8/21

4/24

آمریکای لاتین

1/64

5/65

3/39

8/39

8/24

7/25

کشورهای عضو شورای همکاریهای متقابل اقتصادی

0/87

0/101

1/52

8/51

9/34

6/46

 

این امر موجب افزایش سریع قیمت پودر ماهی شد. بین سالهای 1966 تا 1970 قیمت هر تن پودر ماهی 156 دلار بود. طی سال 1971 و نیمه اول سال 1972 میانگین قیمت پودرماهی تا 180 دلار برای هر تن افزایش یافت. در تابستان سال 1972 به علت مشکلات بزرگی که در صنعت ماهیگیری پرو ایجاد شد، قیمت پودر ماهی تا 425 دلار برای هر تن افزایش یافت، در انتهای سال 1973 بهای هر تن پودر ماهی به 525 دلار رسید و در سال 1974 از 600 دلار فراتر رفت. در سال 1975 به واسطه یک فصل مناسب ماهیگیری، قیمت سریعاً سقوط کرده و به سطح حدوداً 240 دلار رسید. اما این تغییر دیری نپایید و قیمت پودر ماهی مجدداً افزایش یافت و در سال 1976 به 415 دلار و در سال 1977 به 502 دلار رسید. انتظار نمی رود این وضعیت در آینده بهبود یابد.
وضعیت مشابه ای نیز در مورد قیمت کنجاله سویا که عمدتاً از آمریکا صادر می شود، قابل مشاهده است. بین سالهای 1966 تا 1970 قیمت یک تن کنجاله سویا 94 دلار بود که در انتهای سال 1972 به 150 دلار، سال 1976 به 198 دلار و در سال 1977 به 230 دلار رسید. بدون تردید امکانات زیادی برای افزایش تولید وجود دارد اما فنّاوری فعلی ضمانتی برای حل این مشکل با استفاده از روشهای معمول نیست. خاکهای زراعی 10% از سطح زمین را در بر می گیرند. غلات در 3/2 از اراضی زراعی کشت شده و بیش از 50% از انرژی مصرفی انسان را تأمین می نمایند. در سال 1959 در جهان به ازای هر فرد، کمتر از نیم هکتار زمین زراعی وجود داشت. جمعیت سریعاً رو به افزایش است، حال آنکه از اراضی قابل کشت کاسته می شود. رشد سالیانه جهان، 70 میلیون نفر است. اگر این روند ادامه یابد، در سال 2000، فقط 3/0 هکتار زمین زراعی به ازای هر فرد وجود خواهد داشت، لذا به منظور تغذیه جمعیت جهان، میزان تولید محصول در هکتار باید 3 برابر وضعیت فعلی شود. امکان به دست آوردن مناطق جدید برای کشت نیز غیرمحتمل است. به صورت نظری با پرورش گیاهانی مانند بعضی جلبکهای دریایی  که قادرند بیش از 3% انرژی خورشید را تثبیت کنند، می توان این مشکل را حل نمود؛ اما متوسط تثبیت انرژی خورشیدی در سطح زمین 1/0 تا 3/0 درصد است. این نیازها در کنار جمعیت احتمالی 6 میلیارد نفری در سال 2000، مبین آن هستند که باید منابع جدیدی از پروتئین و انرژی جستجو شود. افراد با اندیشه های مختلف از جمله زیست شناسان، شیمیدانان، اقتصاددانان، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان همه درگیر تلاش جهت حل این مشکلات شده اند.
به طور طبیعی اغلب این کوششها به ایده هایی نه چندان با ارزش منتج می شوند. در عین حال ممکن است بعضی از آنها مهم بوده لذا نباید نادیده گرفته شوند. استفاده از منابع غیرمعمول متعددی برای تغذیه دام و انسان به طور جدی آغاز شده است.
هزاران تن پروتئین میکروبی تولید شده از ان ـ آلکان ها و اتانول صنعتی، علاوه بر آنکه در بعضی فرآورده های مصرفی انسان استفاده می گردند، جزوی از جیره های غذایی دامی شده اند. استفاده از پروتئین های تهیه شده از تخمیر ضایعات لیگنوسلولزی و همچنین فضولات دامی آغاز شده است. فرآورده های تجزیه پروتئین­های کراتین و کلاژن در مخلوطهای غذایی حیوانات تک معده ای به کار می روند. زباله های خانگی و شهری نیز در سطح وسیعی مورد استفاده قرار می گیرند. لارو حشرات دو بال و همچنین بعضی از قارچها را می توان بر روی مواد ضایعاتی کشت داد؛ که در غیر این صورت آلوده کننده محیط زیست هستند.
استفاده از پروتئین های این موجودات قابل توجه است. در حال حاضر، بسختی می توان روند رو به رشدی را در این مورد پیش بینی کرد، اگر چه احتمالاً در آینده نقش مهمی در رفع کمبود پروتئین خواهند داشت.
میزان پروتئین مصرفی در کشورهای عضو شورای همکاریهای متقابل اقتصادی(روسیه، چک واسلواکی، بلغارستان، رومانی، لهستان، جمهوری دموکراتیک آلمان و مجارستان) نسبتاً بالاست و علی رغم رشد جمعیت و در عین حال کاهش میزان زمینهای زراعی موجود به ازای هر فرد، میزان آن در حال افزایش است.
طی 10 سال گذشته جمعیت این کشورها 10% افزایش یافته است، در حالی که از سطح زمینهای زراعی 2% کاسته شده است. با وجود این، بین سالهای 1960 تا 1977 سرانه مصرف گوشت و فرآورده های گوشتی از 56-33 کیلوگرم به 83-57 کیلوگرم افزایش یافت. مصرف تخم مرغ نیز از 197-84 عدد به 306-171 عدد رسید. در سال 1977 بالاترین سطح مصرف گوشت مربوط به جمهوری دموکراتیک آلمان      (6/83 کیلوگرم مصرف سرانه) و بالاترین میزان مصرف شیر در کشورهای چک واسلواکی به ثبت رسیده است (438 کیلوگرم برای هر فرد). با وجود بالا بودن نسبی مصرف سرانه در این کشورها، نسبت موجود بین پروتئین حیوانی و کل پروتئین مصرفی در شرایط فعلی مطابق با نیازهای فیزیولوژیک نیست. بنابراین، انتظار می رود در آینده میزان فرآورده های حیوانی در رژیم های غذایی افزایش یابد. پیش بینی می­شود مصرف روزانه پروتئین در کشورهای عضو شورای همکاریهای متقابل اقتصادی در مقایسه با سال 1970، 35-5% رشد داشته باشد.
نیل به این اهداف با توجه به پیش بینی های اجتماعی انجام گرفته مسئولیت سنگینی را متوجه تولیدکنندگان خوراکهای پروتئینی برای دام و پروتئین های حیوانی قابل مصرف انسان می کند. تولید مخلوطهای خوراک دام باید 100% نسبت به وضعیت فعلی افزایش یابد. منابع غیرمعمول نقش مهمی در حل مشکل پروتئین در کشورهای عضو شورای کمکهای متقابل اقتصادی ایفا خواهند کرد.

منابع غیرمعمول پروتئین و انرژی:
در گذشته تا حدودی منابع غیرمعمول مورد استفاده قرار گرفته و یا به لحاظ دارا بودن قابلیتهای درخور توجه، مد نظر بوده اند. استفاده از این منابع، همراه با تقویت روزافزون تولید محصولات کشاورزی، کاهش استفاده از غلات در تغذیه دام (در کشورهای توسعه یافته حدود 70% غلات تولیدی توسط دام مصرف می شود) و بهبود روشهای پرورش گاو و گوسفند بر پایه علوفه و محصولات مرتعی در جهت رفع وضعیت حاد غذا در جهان، جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده اند.
ارایه تعریفی از منابع غیر معمول پیچیده بوده و به مقطع زمانی که مورد استفاده قرار می گیرند، بستگی دارد. طی دوره اهلی کردن حیوانات و توسعه و بهبود کشاورزی (طی هزاران سال)، بیشتر منابع خوراکی از حالت غیر معمول به صورت معمولی درآمدند (غلات خوراک دام، ریشه ها و محصولات غده ای، فرآورده های فرعی تولید آرد، محصولات فرعی حاصل از صنایع نیشکر، کنجاله سویا، پودر ماهی، پودر گوشت و استخوان، کاه خرد شده و پخته شده با آب گرم  و غیره). امروزه تنها منابعی را می توان غیرمعمول نامید که در گذشته به صورت گسترده مورد استفاده قرار نگرفته باشند. علاوه بر آن، باید به جنبه های تاریخی و تکاملی نیز توجه شود.
زمانی که انسان زندگی را با شکار و میوه های جنگلی می گذراند، در رابطه با زباله ها هیچ مشکلی وجود نداشت. انسانها موادی را که برای حیاتشان مورد نیاز بود، مصرف می کردند و تا زمانی که بقایای به دست آمده در اکوسامانه به مصرف می رسید، این روند بدون زباله تکرار می شد. مشکل زباله بتدریج و از زمانی بروز نمود که مردم شروع به کشت و زرع و بخصوص ساختن اولین شهرها کردند. در گذشته انسانها بدون آنکه متوجه باشند، به بازگشت زباله ها و محصولات فرعی(وقتی از‌زباله ها استفاده شود، محصولاتی فرعی محسوب می گردند) از طریق چرخه اولیه (پرورش گیاهان) و ثانویه (پرورش حیوانات) به چرخه طبیعی مواد آلی کمک می کردند. با پیشرفت فنون علمی و بویژه رشد تولیدات صنعتی، رابطه بین انسان از یک طرف و طبیعت از طرف دیگر روز به روز پیچیده تر می شود. راز حل این مشکل که چگونه می توان به توازنی بین طبیعت و پیشرفت غیر متناسب فنون دست یافت؛ همچنان مجهول است. در حقیقت، مشکل از آنجا ناشی می شود که در حجم وسیع تولیدات بشری، مقادیر متنابهی مواد جنبی و ضایعات صنعتی تولید می گردند که نسبت به اکوسامانه های طبیعی بیگانه هستند.
در عصر حاضر با پیشرفت فنون علمی، روشهای تولید باید به نحوی اصلاح شوند که طی آن ضایعات یک سامانه تولیدی قبلی به عنوان ماده خام برای یک سامانه جدید مصرف گردند. همچنین به فنّاوری هایی نیاز است که بدون تولید ضایعات عمل نمایند.
تضاد بین آرزوهای بشر و مشکل چگونگی نیل به آنها براساس مراحل زیست طبیعی، در ارتباط موجود بین اجتماع بشری و بیوسفر بیشتر نمود پیدا می کند. نیاز اساسی برای حل این تضاد، بالا بردن کارآیی زیستی است. این امر تنها از طریق دستیابی به دانش عمیقتر از قوانین طبیعی به دست می آید که منجر به استفاده ای معقولتر از بیوسفر همراه با در نظر داشتن چرخه های طبیعی، حفاظت و تجدید منابع خواهد شد. افزایش کارآیی فتوسنتز نقش اساسی در این مورد ایفا خواهد کرد. با وجود این، تاکنون توازن مطلوبی با طبیعت برقرار نبوده است؛ حدود 106 گونه از پستانداران و 139 گونه از پرندگان طی دو هزار سال اخیر منقرض شده اند که بیشتر آن نیز به قرون 19 و 20 مربوط می باشد. حدود نیم میلیون هکتار از اراضی زمین کاهش یافته و 3/2 جنگلهای اولیه از بین رفته اند.
انسانها نظرات خود را بر تمام قوانین حاکم بر طبیعت تحمیل کرده اند، به طوری که رابطه بین طبیعت و جامعه بشری در اثر فرآیندهای فنّاوری گسسته شده است. طی رشد سریع علم و فنّاوری، فرآیندهای طبیعی به قدر کافی مورد توجه نبوده اند، در حالی که لازم  است پیشرفتهای فنی توسط انسان به سمتی هدایت شود که به عاملی در جهت بهبود رابطه بین طبیعت و جامعه بشری تبدیل گردد.
وظیفه ضروری، وارد نمودن مواد جنبی کشاورزی، جنگل و تا حدی صنعتی به اکوسامانه طبیعی کشاورزی و انتقال آنها به چرخه طبیعی مواد آلی، ناشی از این موضوع است. بعلاوه، این راهی جهت کمک به حفظ محیط زیست است. به طور نظری، بیشترین مقدار ضایعات آلی باید به خوراک دام تبدیل و یا وارد خاک شوند. از این منابع می توان به عنوان مواد مغذی گیاهی استفاده کرد و یا آنها را به طور مستقیم یا بعد از فرآوری مناسب به عنوان خوراک دامی به کار برد.
علاوه بر مواد خوراکی که در گذشته مورد استفاده قرار نمی گرفتند، مواد جنبی کشاورزی و صنعتی ناشی از جوامع بزرگ انسانی که در حال حاضر آلوده کننده محیط زیست هستند، نیز باید جزو منابع خوراکی غیرمعمول محسوب شوند. در این مسیر، دفع ضایعات همراه با حفظ محیط زیست مسایل اساسی هستند؛ لذا روش استفاده از ضایعات باید کاملاً تحت کنترل اصول اکولوژیکی باشد. محصولات فرعی حاصل از جوامع باید به گونه ای مورد استفاده قرار گیرند که ضمن در نظر داشتن قوانین طبیعی، تا کمترین حد ممکن باعث آلودگی محیط زیست شوند. چنین فنّاوری هایی می توانند به تجدید منابع و مواد خام کمک نمایند. مقادیر زیادی ضایعات وجود دارند که می توانند به عنوان موادخام، مستقیم یا بعد از فرآوری به مصرف تغذیه دام برسند. در بعضی موارد، می توان از این مواد پروتئین میکروبی تولید نمود. موفقیت در این امر به شکل منابع و چگونگی به کارگیری آنها بستگی دارد. منابع غیرمعمول را می توان به گروههای زیر تقسیم نمود:
1
ـ ترکیبات پتروشیمیایی.
2
ـ ترکیبات لیگنوسلولزی و محصولات فرعی ناشی از فرآوری آنها.
3
ـ ضایعات کراتینی.
4
ـ ضایعات چرم سازی.
5
ـ فضولات و محتویات دستگاه گوارش حیوانات مزرعه.
6
ـ ازت غیر پروتئینی.
7
ـ زباله های خانگی و شهری.
8
ـ بی مهرگان.

ترکیبات پتروشیمیایی:
ترکیبات پتروشیمیایی منابعی جهت تولید پروتئین میکروبی هستند که به عنوان پروتئین تک سلولی نیز شناخته می شوند. پروتئین های میکروبی، مهم ترین مواد خوراکی غیرمعمول در رابطه با رفع کمبود پروتئین هستند. این ترکیبات، نظرات بسیاری را متوجه خود نموده اند، زیرا با استفاده از فنّاوری های میکروبی می توان نسبت به تولید سریع خوراکهای پروتئینی کاملاً متراکم و حاوی بیشتر اسیدهای آمینه ضروری اقدام نمود. در حال حاضر، تولید صنعتی پروتئین میکروبی تقریباً مستقل از کشاورزی انجام می شود. علاوه بر فرآورده های فرعی کشاورزی حاوی قندها (ملاس ها، کاه ها، آب پنیر و غیره)، ترکیبات مختلف کربن دار (سوخت موتور دیزل، ان ـ آلکان ها، اتانول، متانول، گازطبیعی، متان، ضایعات جامد و مایع ناشی از فرآوری چوب و فضولات دامی) نیز می‌توانند به عنوان مواد اولیه توسط میکروارگانیسم ها مصرف شوند.
در میان این مواد اولیه، مواد خام پتروشیمیایی دارای بیشترین اهمیت بوده و اساس طرحهای بزرگ صنعتی با ظرفیت سالانه بیش از 100 هزار تن را تشکیل می دهند. عاملی که مانع پیشرفت در این زمینه می شود، ترس از باقیمانده های خطرناک و هیدروکربن‌های سرطان‌زا است. با وجود این، مشکلات اقتصادی، بخصوص در کشورهای سرمایه داری که قیمت مواد پتروشیمیایی به علت بحران انرژی رو به افزایش است، بسیار‌جدی‌تر‌هستند. ‌در روسیه، صنایع میکروبیولوژیکی رشد سریعی‌داشته است. سه طرح صنعتی هر یک با ظرفیتی بیش از 100 هزار تن در گذشته به بهره برداری رسیده‌اند. یک طرح صنعتی مشترک نیز توسط کشورهای شورای کمکهای متقابل اقتصادی در حال طراحی است که تولید آن بالغ بر 100 هزار تن مخمرهای خوراکی بوده و در موزیر  در روسیه ساخته خواهد شد. این طرح تولیدی باید میزان پروتئین حیوانی عرضه شده در کشورهای عضو را 15 تا 25% بهبود بخشد.
در حال حاضر ان ـ آلکان های استخراج شده، مهمترین مواد خام پتروشیمیایی مورد استفاده هستند. تولید پروتئین های مخمری از متانول در حال پیشرفت است، اما تاکنون موفقیت زیادی به همراه نداشته است. در چک واسلواکی تأیید شده است که اتانول صنعتی بهترین منبع کربن دار جهت تولید پروتئین های مخمری است و تولیدی معادل 5 هزار تن در سال 1990 برای آن پیش بینی می شود.
بحران انرژی و افزایش قیمت مواد پتروشیمیایی، بعلاوه هزینه های بالا در سرمایه‌گذاری در مقایسه با خوراکهای پروتئینی معمولی، در اغلب کشورها موجب ایجاد شرایط نامطلوب برای تولید پروتئین مخمری در مقیاسهای بزرگ صنعتی شده است. با وجود این، پروتئین مخمری هنوز منبعی با قابلیتهای بالا محسوب می شود. ممکن است در آینده جهت تولید پروتئین میکروبی به مواد لیگنوسلولزی توجه بیشتری شود.

ترکیبات لیگنوسلولزی:
کاه و ضایعات حاصل از صنایع چوب، مهم ترین ترکیبات این گروه هستند. این ترکیبات، منابعی از انرژی با هیدروکربن های فراوان و مقادیر کم مواد معدنی و ویتامین ها هستند. حدود 20% از کل چوب در صنایع به ضایعات تبدیل می شود. این مواد در کارخانه های چوب انباشته شده و معمولاً به میزان ناچیزی مورد استفاده قرار می گیرند.  ضایعات غیرقابل استفاده، بخصوص شاخه و برگها، پس از چند مرحله فرآوری می توانند در تغذیه دام مورد استفاده قرار گیرند. با وجود این، این منابع بسیار پراکنده بوده و با دشواری می توان مقادیر زیادی از آنها را به منظور تولید خوراک دام جمع آوری نمود.
از نقطه نظر کیفیت، مواد جنبی مایع و جامد حاصل از عمل آوری مکانیکی و شیمیایی چوب، مورد توجه بیشتری قرار گرفته اند. در چک واسلواکی سالیانه 700 هزار تن خاک اره تولید می شود که تنها 5/3% از آن مورد استفاده بعدی قرار می گیرد. ترکیب اصلی ضایعات چوبی، لیگنوسلولز است. لایه لیگنینی مهم ترین مانع هضم سلولز است. ترکیب پیچیده لیگنو پلی ساکاریدی باید تجزیه شود تا سلولز در دسترس میکروارگانیسم های موجود در پیش معده نشخوارکنندگان قرار گرفته و به همراه مکملهای مناسب به تولیداتی مانند گوشت و شیر تبدیل شود. به نظر می رسد فرآوری چوب، تحت حرارت بالا و فشار، مؤثرترین و اقتصادی ترین فنّاوری برای تجزیه جزیی چوب است.        خاک اره فرآوری شده بدین طریق، قابلیت هضمی معادل علوفه خشک با کیفیت متوسط داشته و می تواند به طور کامل جایگزین بخش علوفه ای جیره نشخوارکنندگان شود. تجهیزات مورد نیاز برای عمل آوری تحت فشار خاک اره و روش حرارت در فشار بالا نیز به طور مطلوبی تکامل یافته اند.
مواد حاصل از تجزیه کامل ضایعات لیگنوسلولزی، می توانند صرف تولید پروتئین مخمری برای حیوانات تک معده ای شوند و یا به عنوان منبع انرژی به صورت مستقیم در تغذیه نشخوارکنندگان به کار روند. با استفاده از تجزیه می توان منابع عظیمی جهت تولید پروتئین میکروبی ایجاد نمود. در حال حاضر، تولید صنعتی پروتئین مخمری در روسیه در مرحله بهره برداری آزمایشی بوده و در بلغارستان پژوهشهایی براساس تجزیه اسیدی غیر مستمر در دست انجام است. یک طرح صنعتی برای تولید پروتئین مخمری از ترکیبات سلولزی تجزیه شده با ظرفیت 40 هزار تن در چک واسلواکی راه اندازی شده است. همچنین نتایج امیدوارکننده ای توسط روشهای زیستی عمل آوری سلولز، بخصوص با استفاده از قارچ سفید برای تجزیه لیگنین به دست آمده است. این تجزیه اجازه می دهد که سلولز در شرایط آزمایشگاه  به گونه ای مشابه با مایع هضمی شکمبه، به طور مؤثری تجزیه شود.
ضایعات مایع مانند زایلوسل  که یکی از مواد مستخرجه از درخت راش  در هنگام تولید خمیر کاغذ است، از منابع عظیمی هستند که بسادگی فرآوری می شوند. ترکیب دیگر، ملاس چوب است که طی تولید صفحات فیبری در روش فرآیند مرطوب به دست می آید. هر دو ماده به طور کامل قابل جایگزینی با ملاس هستند. در چک واسلواکی، این مواد یک منبع بالقوه 30 هزار تنی از ساکاریدهای مایع با 50% ماده خشک را تشکیل می دهند که می تواند در تغذیه نشخوارکنندگان مورد استفاده قرار گیرد؛ در حال حاضر، فقط 2 هزار تن از این مواد مصرف می شوند. ضایعات مایع برای تولید پروتئین میکروبی نیز مناسب هستند. علاوه بر این، با مصرف ضایعات، بعضی از رودخانه ها تا 78% تمیزتر می مانند. خاک اره بعد از فرآوری مناسب، به همراه ضایعات مایع حاوی قندها و مواد ازته غیر پروتئینی، می تواند سهم مهمی در تأمین بخش علوفه ای جیره نشخوارکنندگان داشته باشد. ضایعات مایع گوگردی که یکی از محصولات فرعی تولید خمیر کاغذ است، برای تولید پروتئین تک سلولی به کار می رود. در حال حاضر، 6200 تن مخمر خوراکی از ضایعات مایع گوگردی در چک واسلواکی تولید  می شود. با افزودن اتانول صنعتی به ضایعات مایع گوگردی، می توان این ظرفیت را تا 26 هزار تن افزایش داد و در هفتمین برنامه 5 ساله، ظرفیت تولیدی معادل 34 تا 37 هزار تن مخمر خوراکی به دست آورد. هم اکنون در چک واسلواکی امکان تولید 44 هزار تن پروتئین میکروبی تحت بررسی است.

ضایعات کراتینی:
پر، مهمترین منبع ضایعات کراتینی است.در سال 1990، کل ضایعات پر در چک‌واسلواکی معادل 13 هزار تن بود. 5% از کل وزن طیور ذبح شده را پر تشکیل می دهد؛ بنابراین، در آینده می توان سالیانه 3900 تن پودر پر با مقدار ازت بالا (87%) تولید نمود. از این محصول می توان در کنسانتره های جوجه های گوشتی با نسبت 5% از جیره استفاده کرد. نتایج رضایت بخشی از فرآوری پر تحت فشار بالا به همراه سایر ضایعات طیور (روده، سر و پاها) به دست آمده است. تخمین زده می شود کل خوراک تهیه شده از این طریق 10 هزار تن در سال، یعنی، حدود10% از کل کنسانتره های خوراکی دام باشد.
سایر ضایعات کراتینی مثل موی ضایعاتی و شاخ نیز منابعی شناخته‌شده هستند. با وجود این، قبل از استفاده از این مواد در مخلوطهای غذایی، باید آنها را از نظر ارزش غذایی مورد آزمایش قرار داد. در چک واسلواکی سالانه 600 تن از این ضایعات تولید می‌شوند.

ضایعات چرم سازی:
ضایعات حاصل از مراحل چرم سازی را می توان در تغذیه حیوانات اهلی مورد استفاده قرار داد. ضایعات تولید شده شامل: تراشه های نرم پوست  و سریشم حیوانی  (بترتیب شامل 24 و 3/5% از وزن پوست) هستند، همچنین یک پوست، 75 تا 90 گرم فرآورده ای موسوم به پروتئین آهکی کلاژن  تولید می کند. میزان ازت در تراشه های نرم پوست و پروتئین آهکی کلاژن مشابه پودر ماهی بوده، ولی متیونین، لیزین و هیستیدین کمتری دارند. خوراک به دست آمده از غنی سازی این ضایعات با اسیدهای آمینه می تواند به عنوان جزوی از جیره جوجه های گوشتی (4% از جیره غذایی) به کار رود. همچنین از سریشم حیوانی می توان به نسبت 7 تا 8% از جیره غذایی استفاده کرد. اگر از این منابع پروتئینی بدون مکملهای اسید آمینه ای استفاده شود، باید از نسبت آنها در جیره های غذایی 50% کاسته شود.

فضولات و محتویات دستگاه گوارش حیوانات مزرعه:
از فضولات حیوانات مزرعه می توان خوراکهای غنی از ازت تهیه کرد. بستر سالن های پرورش طیور به صورت خشک یا سیلو شده در تغذیه نشخوارکنندگان بکار رفته و همچنین فضولات خشک یا سیلو شده بدون بستر گاو، خوک و طیور نیز آزمایش شده اند. در بعضی از مزارع خارج از چک واسلواکی از فضولات گاو و خوک به طرق دیگری استفاده می شود. بخشی از مایع که حاوی میکروارگانیسم ها است، به مصرف تغذیه دامهای تک معده ای می رسد در حالی که باقیمانده مایع جهت استفاده به عنوان آب صنعتی  مناسب است. بخش جامد که شامل پلی ساکاریدهای هضم نشده است، در تغذیه نشخوارکنندگان به کار رفته یا بعد از تجزیه صرف تولید پروتئین مخمری می شود.
سامانه های بسیاری برای استفاده از فضولات به عنوان خوراک وجود دارند. فرآیند براساس تولید هوازی و غیرهوازی پروتئین میکروبی، عمل آوری شیمیایی و مکانیکی و سامانه های بازیافت کامل مواد آلی در مزرعه استوار است. چندین فرآیند هوازی که اجازه می دهد از فضولات گاوی در تولید پروتئین میکروبی استفاده شود، توسعه یافته اند. از یک تن فضولات می توان 50 کیلوگرم فرآورده خشک حاوی 50% پروتئین با طیف اسید آمینه ای مشابه کنجاله سویا تولید کرد. همچنین می توان از فضولات به عنوان ماده خام برای فرآیند غیرهوازی استفاده نمود که محصول نهایی آن یک کنسانتره پروتئینی است. روشی برای جداسازی ترکیبات مایع و جامد از فضولات گاو در مزارع بزرگ گاوداری تکامل یافته است که نحوه عمل آن براساس صفحات لرزان و متراکم نمودن است. بخش مایع در مخازن نگهداری شده و می توان از آن به عنوان کود استفاده کرد. مواد جامد، سیلو شده یا به منظور از بین بردن عوامل بیماری زا توسط دستگاهی بر اساس سامانه کورال  پاستوریزه می شوند. از فرآورده تولید شده می توان به صورت یک خوراک مستقل یا در حالت مخلوط با خوراکهای معمول در تغذیه گاو استفاده کرد. فرآیند معمول فضولات گاوی شامل عمل آوری با محلول فرمالدئید    37% (10 کیلوگرم HCHO برای هر یک تن فضولات) و مخلوط کردن آن در یک همزن مارپیچ است. محصول فورمولاژ  نامیده شده و براساس فرآیند گرازون؛ لارسون (1975)، بلافاصله می توان از آن به نسبت 25 تا 50% از کل جیره غذایی استفاده کرد.
استفاده وسیعتر از فضولات گاو و خوک در تغذیه دام به هر نحو که باشد، غیر محتمل است، چون این مواد جزیی از چرخه طبیعی مواد آلی بوده و در صورت بازگشت به خاک در تشکیل هوموس شرکت می کنند. شاید استفاده از فضولات در تغذیه دام بیشتر مختص به گاوداری های بزرگ، واقع در نزدیکی شهرهای بزرگ شود که استفاده از فضولات، زباله های شهری و سایر ضایعات آلی با توجه به حفظ محیط زیست، مورد حمایت قرار می گیرد.
تاکنون در بیشتر سامانه های آزمایش شده و توصیه شده، جنبه های تجاری بر ضروریات اکولوژیکی ارجحیت داشته اند. در چک واسلواکی، تغذیه دام با استفاده از فضولات خشک شده خالص یا همراه بستر طیور مورد توجه قرار گرفته است. منبع اولیه فضولات خالص 500 هزار قطعه مرغ است که از آن می توان 1500 تا 2000 تن خوراک خشک تولید کرد. همچنین از بستر 5 میلیون جوجه گوشتی نیز می توان 5000 تا 10000 تن خوراک برای نشخوارکنندگان تولید کرد. به نظر می رسد استفاده از محتویات دستگاه گوارش به همراه خوراکهای تهیه شده از زباله های شهری و خانگی نیز رضایت بخش باشد.
بعضی مراکز پژوهشی در دنیا، تحقیقات را در مورد استفاده از فضولات به عنوان ماده اولیه برای پرورش بی مهرگان شروع کرده اند. لارو خشک شده مگس که به این روش تهیه می شود، می تواند در مخلوط غذایی به کار رفته و در جیره جوجه های گوشتی جایگزین کنجاله سویا و پودر ماهی شود. توده زنده لاروهای به دست آمده، تقریباً معادل 20% از وزن کل فضولات استفاده شده، است. این فرآوری برای فرآیند فضولات خوکها و طیور نگهداری شده در قفس نیز مناسب است. امکان استفاده از این فرآوری در مورد سایر حیوانات مزرعه نیز وجود دارد.

ازت غیر پروتئینی:
ازت غیر پروتئینی بخصوص اوره از گذشته در چک واسلواکی به صورت یک منبع معمولی در تغذیه نشخوارکنندگان در آمده است. منابع ازت غیر پروتئینی به صورت فزاینده ای مورد توجه قرار می گیرند، زیرا:
1
ـ در تغذیه نشخوارکنندگان ازت غیر پروتئینی در سطحی بالاتر از مقادیر فعلی می تواند جایگزین پروتئین شود.
2
ـ انرژی اضافی مورد نیاز برای ساخت پروتئین میکروبی از ازت غیرپروتئینی را می توان توسط منابع غیرمعمول تأمین نمود.
3
ـ بعضی منابع جدید و بالقوه ازت غیرپروتئینی نیز مورد توجه هستند.
در حال حاضر، استفاده اندکی از منابع ازت غیرپروتئینی می شود. نتایج حاصل از آزمایشهای متعدد نشان می دهند که امکان استفاده مؤثر از ازت غیرپروتئینی همراه با همی سلولز، ترکیبات لیگنوسلولزی تجزیه شده و خاک ارّه عمل آوری شده، وجود دارد. این امر مؤید قابلیت بالای فرآورده های غیر کشاورزی برای مصرف در جیره های غذایی حیوانات چند معده ای است. با افزایش استفاده از مواد تهیه شده از اوره مانند فسفات اوره و بعضی ترکیبات ازته دیگر، ممکن است منابع دیگری نیز رواج یابند.
زباله های شهری و خانگی:
زباله های خانگی و رستوران ها یک منبع غذایی قابل توجه هستند. در چک واسلواکی میزان سالانه این زباله ها به ازای هر فرد، معادل 6/72 کیلوگرم بوده؛ کل زباله تولیدی به ازای هر فرد، نزدیک به 170 کیلوگرم است. مواد مغذی موجود در 5 تا 7 تن زباله خانگی تقریباً معادل 1 تن جو است. کل زباله های خانگی تولید شده در شهرهای بزرگ چک و اسلواکی 300 تا 350 هزار تن است که ارزش تغذیه ای برابر 50 تا 70 هزار تن غلات داشته و می توان از آن 15 تا 20 هزار تن خوراک خوک تولید نمود. همچنین ضایعات صنایع غذایی، توزیع و عرضه مواد غذایی، سالانه بر 5 میلیون تن بالغ می شوند. فرآوری و استفاده از این زباله ها در جهت تمیز نمودن محیط زیست در بسیاری از شهرهای بزرگ کشورهای جهان در حال گسترش است (روسیه، آمریکا، بلغارستان، دانمارک و غیره).
در چک واسلواکی از ضایعات تولید شده در 34 کارخانه صنایع غذایی، سالانه 145 هزار تن خوراک خمیری برای خوکها تولید می شود. میزان ماده خشک این خوراکها بین 10 تا 20% متغیر است. خون و محتویات پیش معده نیز می توانند به عنوان مواد خام برای تولید خوراک خمیری به کار روند.
روشی برای تولید خوراک نشخوارکنندگان براساس فرآیند میکروبی غیر هوازی مواد آلی با منشاء حیوانی که از زباله های خانگی جدا شده اند، تکامل پیدا کرده است. محصولی که بعد از 4 تا 7 روز فرآیند میکروبی تولید می شود، بعد از مخلوط شدن با سایر خوراکها و پس از اضافه کردن ملاس و اوره، حبه می شود.
امکان استفاده از لجن حاصل از رسوب فاضلاب در تغذیه دام نیز مورد تحقیق قرار گرفته است. لجن فعال( لجنی که قبل از‌رسوب با هوادهی مداوم از طریق‌زیستی(کشت میکروبی)تا حد‌زیادی تصفیه می شود). با رطوبت مناسب و میزان مجاز فلزات سنگین را می توان به زباله های خانگی که با افزودن ازت غیرپروتئینی و سایر مواد (محتویات شکمبه و سایر اعضای دستگاه گوارش، خون و میسیلیوم) از نظر کیفی بهبود یافته است، اضافه نمود. محصول نهایی استریل و بوزدایی شده و برای رسیدن به سطح ازت مورد نیاز می توان آن را با مقادیر بیشتری از ترکیبات ازته غیر پروتئینی مخلوط نمود. این فرآورده برای تغذیه گاو مناسب است.
استفاده از زباله های شهری در اثر مشکلات سازمانی ناشی از جمع آوری زباله های خانگی و جداسازی اجزای جامد آن، محدود می شود. در آینده روشهایی برای انجام عملیات جداسازی و فرآوری در مقیاسهای بزرگ قابل پیش بینی است. بعضی از این طرحها در گذشته در رم و میلان به بهره برداری رسیده اند. ظرفیت روزانه هر یک از آنها حدود 600 تن است و براساس نیاز قابل افزایش است. چنین تأسیساتی برای فرآوری کامل زباله، امکان جداسازی فلزات، شیشه و کاغذ را فراهم می کند و منجر به تولید محصولاتی واسط  می شود. کاغذ می تواند جهت تولید خوراک نشخوارکنندگان به کار رود. از ضایعات مواد غذایی برای تولید خوراک دام به شکل خمیر یا حبه استفاده می‌شود. بقیه مواد آلی بعد از فرآوری به کود تبدیل می شوند. این روش دفع زباله در شهرهای بزرگ به طور مؤثری با پاک کردن اکولوژیکی و حفظ محیط زیست مطابقت دارد.

بعضی منابع دیگر از خوراکهای غیرمعمول:
بعضی از ضایعات صنایع شیمیایی و ذوب فلزات می توانند به طور مؤثری در تغذیه دام مورد استفاده قرار گیرند. در چک واسلواکی، سالانه حدود 5 هزار تن مایع غلیظ حاوی پنتوزان ها که در نتیجه تولید پنتا اریتریتول  به دست می آید، با موفقیت مورد استفاده قرار می گیرد. میزان انرژی آن تقریباً معادل ملاس چغندرقند بوده و به علت قابلیت چسبندگی خوب برای تولید خوراکهای حبه ای بسیار مناسب است. استفاده از ضایعات کربوهیدراتی حاصل از صنعت فیبر مصنوعی نیز در تغذیه نشخوارکنندگان امیدوار کننده است.
پیش از آنکه ضایعات غیر آلی مورد توجه قرار گیرد، فقط از بنتونیت  به عنوان یک متعادل کننده میکروارگانیسم های شکمبه گاو به طور جزیی استفاده می شد. گرد و غبار حاصل از تولید سیمان می تواند برای حیوانات مزرعه منبعی از کلسیم و بعضی از مواد معدنی کم نیاز باشد.
این بررسی مختصر در مورد منابع خوراکی غیرمعمول، نشان می دهد که امکان استفاده از مواد مکمل زیادی در مواد خوراکی دام وجود دارد و این مواد می توانند نقش قابل توجهی در حل مشکل کمبود پروتئین ایفا کنند. با وجود این، بدون انجام مراحل معینی از فرآوری اولیه، استفاده از تمام این منابع غیرمعمول در تغذیه دام امکان پذیر نیست. این مراحل به خصوصیات ماده خام مورد استفاده بستگی دارند.
هنوز مسایل بسیاری مانند تجزیه میکروبی مواد، تعیین کیفیت و ارزش غذایی، کیفیت خوراکهای تهیه شده در رابطه با بیماریهای دامی، آزمایش امکان استفاده از خوراکهای غیرمعمول برای حیوانات مختلف مزرعه، طبقه بندی خوراکها بر حسب کیفیت و امکان استفاده از مواد غذایی جدید در مکملهای مخلوط، وجود دارند که باید حل شوند.

منابع خوراکی غیرمعمول و محیط زیست:
مورد استفاده قرار دادن ضایعات حاصل از موجودات زنده، موضوعی است که تا حد زیادی مرتبط با مسایلی مانند استفاده از اکوسامانه طبیعی و موجودات زنده مختلف در حال رقابت با یکدیگر است؛ با علم به آنکه کل سامانه توسط انرژی خورشیدی پشتیبانی می شود. گیاهان انرژی خورشیدی را ذخیره کرده و سپس توسط حیوانات علفخوار مصرف می شوند که این حیوانات نیز غذایی برای سایرین هستند. در انتهای این زنجیره میکروارگانیسم هایی وجود دارند که بر پیکر گیاهان و حیوانات مرده زیست       می کنند. بنابراین، تولید خوراکهای غیرمعمول بر پایه رشد میکروارگانیسم ها بر مواد گیاهی از نقطه نظر حفظ محیط زیست و همچنین تولید پروتئین مفید است. هنوز مشکلاتی در استفاده مؤثرتر از انرژی خورشیدی ذخیره شده در گیاهان مثل چوبها و منابع انرژی ناشی از ضایعات حیوانی، وجود دارد. در گذشته بسیاری از مواد با منشأ کشاورزی و جنگلی به طور سامانهاتیک مورد استفاده قرار نمی گرفتند و معمولاً وارد چرخه اولیة تولیدات کشاورزی می شدند. طی چرخه ثانویه تا حدی می توان از این مواد به عنوان منابع انرژی و پروتئین برای دام استفاده کرد. امروزه فنّاوری جدید، امکان استفاده مؤثرتر را از موادی که دفع آنها تاکنون مسأله ساز بوده است، ایجاد نموده است.
استفاده مؤثرتر از ضایعات و محصولات فرعی به علّت فشارهای اکولوژیکی و اقتصادی اجتناب ناپذیر است. ضایعات را باید مواد خام با ارزشی محسوب کرد که در صورت عدم مصرف باعث آلودگی محیط زیست می شوند. در حقیقت، استفاده از ضایعات، در حال تبدیل به یک تکلیف اقتصادی برای رفع کمبود مواد خام و انرژی از یک طرف و مسایل اکولوژیکی از طرف دیگر است. تعجب آور نیست اگر گفته شود که بازیافت موفقیت آمیز ضایعات به آنها ارزشی معادل طلا می دهد.

ضرب المثلی می گوید: “ ضایعات، مواد خامی هستند که در مکانی اشتباه جای گرفته اند“ .
افزایش آلودگی آب، خاک و اتمسفر توسط ضایعات جامد، مایع و گازی، و خطر کاهش منابع طبیعی، دلایل اصلی استفاده از ضایعات هستند. در اینجا منظور از ضایعات، ضایعات حاصل از موجودات زنده بوده که می توانند در چرخه ثانویه کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از فرآوری ضایعات، حذف اثرات منفی آنها بر محیط زیست و باز گرداندن آنها به چرخه طبیعی در قالب خوراک برای حیوانات مزرعه است. محدودیتها و اولویتهای اولیه، عبارتند از: پاکیزگی محیط زیست و حفظ تعادل اکوسامانه. تحقیق در مورد یافتن راههایی برای دفع ضایعات، مشکلات فزاینده ای ایجاد نموده است. در مورد فرآورده های با منشأ حیوانی به دلیل اینکه این مواد قابلیت برگشت به چرخه تولیدات را دارند، راه حل آسان است. این چرخه کوتاه، بسیار مؤثر است. فرآورده های فرعی با منشأ گیاهی که از تولیدات کشاورزی و جنگلداری، صنایع چوب و دفع زباله های شهری ناشی می شوند، می توانند به طرق مختلف مورد استفاده قرار گیرند، برای مثال، سوزاندن خاک ارّه و زباله های شهری یکی از راههای ممکن است. احتمالاً روشهای مناسبی برای عمل آوری شیمیایی ضایعات مایع و جامد ناشی از صنایع چوب، ابداع خواهد شد. با وجود این، معیارهای اقتصادی که نیازهای اکولوژیکی را نادیده می گیرند، مطلوب نیستند.
بعضی ترکیبات لیگنوسلولزی تجدید پذیری تقریباً نامحدودی دارند. برگها، شاخه ها، خاک ارّه و سایر تولیدات فرعی، همیشه به چرخه مواد آلی در طبیعت باز می گردند. این امر نقشی مهم در حفظ اکوسامانه جنگل دارد. مقادیر انبوه ضایعات ناشی از صنایع بزرگ چوب نیز باید به سامانه طبیعی باز گردانده شوند؛ مثلاً به نظر می رسد کمپوست سازی سریع ترین و عملی ترین راه بازگرداندن پوست درخت به طبیعت باشد. امکان استفاده از ضایعات مایع(زایلوسل و ملاس چوب) در تغذیه دام از نقطه نظر زیستی اهمیت بسزایی دارد. این یک روش در استفاده مؤثر از محصولات فرعی به صورت هماهنگ با مراحل طبیعی چرخه های مواد آلی بوده و در عین حال حفظ محیط زیست نیز تأمین می گردد. در حقیقت، در مورد استفاده کاملتر و مؤثرتر از انرژی ذخیره شده در چوب و سایر مواد حاوی لیگنین، مشکلاتی وجود دارد و در این مورد به فنّاوری های ویژه ای نیاز است. در طبیعت، این منابع انرژی توسط علفخواران مصرف می شوند. این حیوانات ترکیبی ایده آل از ماکروارگانیسم ها و میکروارگانیسم ها (در شکمبه) بوده و در اکوسامانه های علفزاری دیده می شوند. اکنون این حیوانات به تبدیل کننده های تولیدات ثانویه اکوسامانه پیشرفته به پروتئین حیوانی مورد نیاز برای تغذیه انسان تبدیل شده اند. استفاده مؤثر از ضایعات توسط نشخوارکنندگان اهلی، در حقیقت، یک مرحله طبیعی از چرخه مواد آلی است.
باید توجه داشت که اگر روشی مانند سوزاندن خاک ارّه و زباله های شهری بهترین راه حل محسوب شود و انرژی آزاد شده از آن تنها فرآورده مورد نیاز باشد، بخوبی ثابت شده است که این راه حل ممکن است عواقب زیان بار اکولوژیکی به دنبال داشته باشد. بنابراین، این سؤال قابل طرح است که آیا جستجو برای یافتن راههای زیستی جهت دفع این ضایعات سودمند نخواهد بود؟
بندرت مولکول آلی یافت می شود که نتوان از آن به عنوان غذا برای موجودی اعم از گیاه، حیوان یا میکروارگانیسم استفاده کرد. خاک ارّه را می توان به گونه ای فرآوری نمود که در تغذیه نشخوارکنندگان مورد استفاده قرار گیرد. خاک ارّه تجزیه شده برای تولید پروتئین مخمری مناسب است (منابع بالقوّه موجود در چک واسلواکی بالغ بر 100 هزار تن در سال تخمین زده می شوند).
زباله های شهری حاوی 50 تا 80% مواد آلی در قالب ضایعات غذایی و کاغذ هستند. این سؤال مجدداً مطرح می گردد که : آیا از جنبه اکولوژیکی سوزاندن تنها راه و صحیح ترین راه استفاده از زباله های شهری است؟ آیا بهتر نیست مواد آلی تجزیه شده و به زنجیره غذایی بازگردانده شوند؟ (مثلاً با تبدیل به کمپوست یا خوراک دام). ما این سؤالها را برای حفظ بیوسفر، افزایش تجدیدپذیری و بهبود بهره وری آن با توجه به رشد جمعیت جهان مطرح می کنیم. ما باید به این سؤالها پاسخ گوییم و راه حلهایی پیدا کنیم تا در شرایط کنونی که توازن طبیعت به واسطه فعالیتهای انسان مختل شده است، توازن با طبیعت مجدداً برقرار شود.
پیش از به کار بردن کودهای تجارتی، ضایعات ناشی از فعالیتهای انسان به آسانی به چرخه های طبیعی باز می گشتند . گیاهان به مصرف تغذیه انسان می رسیدند، در حالی که از کار حیوانات در صنایع استفاده       می شد. بخش اعظم ضایعات حاوی مواد زیستی حاصل از گیاهان، انسانها و دامها و نیز صنایع به طور مستقیم یا بعد از تبدیل به کودهای دامی، به خاک بازگردانده می شد. بخش قابل توجهی از ضایعات در گودالها دفن یا سوزانده می شدند. تولید صنعتی کودها، تغییر تقریباً بارزی در چرخه مواد ایجاد نموده است. کودهای معدنی از مواد خام معدنی تولید می شوند. حفر معادن و عملیات مربوط به آن محیط زیست را آلوده می کنند (شکل4 را ببینید که نشانگر اثرات زیست محیطی است). افزایش تولید کودهای معدنی منجر به ایجاد یک جریان متراکم از مواد می شود که به صورت خطی افزایش یافته و نتیجه آن آلودگی فزاینده محیط زیست است. دفن کردن و سوزاندن ضایعات، باعث آلودگی آب، خاک و اتمسفر می شود. تمام این موارد منجر به دور ماندن بیشتر زباله های آلی از جریان خطی مواد (یعنی ورود به چرخه های طبیعی)، کاهش درجه آلودگی محیط و حفظ مؤثرتر محیط زیست می گردند.
بیشتر ضایعات حاوی مواد زیستی قبل از این که به عنوان مواد مغذی به مصرف گیاه یا دام برسند، نیاز به فرآوری دارند. روشهای فرآوری شامل روشهایی مانند کمپوست سازی از زباله ها، عمل آوری ضایعات صنعتی و تبدیل آنها به کود، فرآوری پسابها و تبدیل ضایعات به خوراکهای دامی است. این فرآیندها احتیاج به توانایی های مختلفی داشته و در عین حال ممکن است با درجات مختلف محیط زیست را آلوده کنند(شکل4، EL3)

شکل4 ـ چرخه طبیعی مواد . پیکانهای توپر نمایانگر جریان خطی مواد؛ پیکانهای تو خالی نمایانگر تماس با محیط، وسعت آلودگی محیطی (تشعشع، مصرف نیرو، صدمه به اکوسامانه و غیره) هستند.

یک استنتاج از شکل4 این است که فقط زمانی بازگرداندن ضایعات حاصل از موجودات زنده به چرخه های طبیعی مؤثر واقع می شود که میزان آلودگی محیط زیست در EL3 تا حد EL1 و EL2 باشد (شکل4). در تصمیم گیری برای مورد استفاده قرار دادن ضایعات حاوی مواد زیستی برای تولید خوراک دام باید نقطه نظرات اکولوژیکی و اقتصادی را در نظر داشت.

بعضی فنّاوری های بازیافت ضایعات:
روشهای موسوم به “ فنّاوری های اکولوژیکی“ در آینده نقش اساسی در استفاده از ضایعات و محصولات فرعی خواهند داشت. این فنّاوری ها به بازیافت حداکثر مواد آلی بین منابع آنها (مرغداری های بزرگ، صنایع فرآوری مواد غذایی، صنایع چوب و زباله‌های شهری) و طبیعت (کمپوست سازی، تغذیه گیاه و حیوان، زراعت زیر پوشش، پرورش ماهی و کشت قارچ) کمک می کنند. یافتن یک راه حل مناسب در مورد مسایل مربوط به استفاده از ضایعات آلی، می تواند نقش مؤثری در حفظ محیط زیست و کشف منابع غذایی جدید داشته باشد.
همان گونه که قبلاً نیز به دفعات ذکر گردید، مقادیر زیادی ضایعات جامد و مایع از تولیدات کشاورزی متمرکز دامی تولید می شود. رشد سریع جمعیت شهرنشین باعث افزایش مشکلات در مورد زباله های شهری و خانگی شده است. توسعه طرحهای عظیم فرآوری مواد غذایی و عملیات صنایع چوب باعث افزایش منابع و کمیت ضایعات حاصل از موجودات زنده شده است که می تواند تهدید کننده و در بعضی مواقع مختل کننده چرخه های طبیعی باشد. در نتیجه تلاشهای دامنه داری برای حفظ چرخه های طبیعی در جهت حفظ مواد خام و کاهش خسارات وارده به طبیعت در جریان است.
تاکنون، چند طرح به صورت نظری و همچنین مواردی عملی که سعی در حل چنین مشکلاتی از طریق بازیافت ضایعات حاوی مواد زیستی داشته اند، کامل شده اند. علاوه بر طرحهای ذکر شده در بالا برای تولید خوراکهای دامی حبه شده از زباله های شهری تفکیک شده، طرحی در برگیرنده توسعه یک مزرعه شهری با هدف تولید بهینه مواد غذایی انسانی، حداقل کردن انرژی مورد نیاز و حفظ محیط زیست طراحی شده است.
طرح دیگری در مورد یک برنامه جامع بازیافت ضایعات شهری با جمعیت 300 هزار نفر نیز به صورت جالبی طراحی شده است. این پروژه براساس استفاده از بستر طیور، فضولات سایر حیوانات مزرعه، زباله های خانگی و شهری، ضایعات سبزیجات، غلات و خرما برای تغذیه دام استوار بوده، به نحوی که حداقل نیاز به خوراکهای دامی معمول را به همراه دارد. تمام واحدهای تولیدی در شکل5 نشان داده شده است.
طرح فرآوری زباله های شهری و خانگی ظرفیت تولیدی بالغ بر 29200 تن کود در سال داشته و می تواند 7300 تن خوراک مکمل دامی برای گاو و سایر نشخوارکنندگان تولید نماید. مزرعه گاوداری شیری شامل 500 گاو و 750 گوساله بوده، جیره آنها عبارت از فضولات خالص و همراه با بستر طیور، ضایعات آلی، ضایعات خرما و خوراکهای معمولی است.
فضولات گاوی پس از فرآوری مناسب به عنوان مکملی برای خوراک سبز گوسفندان به کار می روند. تولید سالیانه واحد مرغداری مشتمل بر 450 هزار قطعه جوجه گوشتی، 13 هزار قطعه مرغ تخمگذار و 3/1 میلیون تخم مرغ است. بستر و فضولات طیور به خوراکهایی برای گاوهای شیری و پرواری تبدیل می شوند. بیشتر محصولات فرعی را می توان به طریق میکروبیولوژیکی فرآیند نمود و به خوراکهای دامی با ارزش تغذیه ای خوب تبدیل کرد.
زباله های شهری و خانگی عمل آوری شده، به همراه ضایعات ناشی از واحدهای گوسفندداری و گاوهای شیری، تأمین کننده کود برای واحدهای تولیدکننده گیاهان هستند. چنین الگوهایی به دفع زباله های حاصل از جوامع انسانی شهری و مورد استفاده قرار دادن ضایعات دامی از طریق سامانه های مرکب کشاورزی و صنعتی کمک می کنند. این سامانه استفاده از ضایعات الگویی است که امکان توسعه بیشتر در زمینه بازیافت با در نظر داشتن استفاده از دامداری های بزرگ، برای مصرف زباله های شهری و صنعتی با استفاده از توانایی خاص نشخوارکنندگان در مورد استفاده قرار دادن این منابع را مهیا می سازد. راه حلهایی از این قبیل می توانند نقش محسوسی در تثبیت سامانه اکولوژیکی داشته باشند. با وجود این، تاکنون هیچ سامانه بازیافتی که قادر به حل مشکلات موجود در رابطه با آلودگی محیط زیست و استفاده از منابع ضایعاتی به طور کامل باشد، طراحی نشده است.

شکل 5ـ پروژه مجموعه کشاورزی ـ صنعتی به منظور تولید خوراک دام

طبق قوانین ترمودینامیک، ضایعات نابود نمی شوند. تنها می توان آنها را به موادی با ترکیبات مختلف تبدیل کرد که سرانجام وارد خاک، آب و اتمسفر می گردند. بنابراین، کیفیت محصول نهایی حاصل از مورد استفاده قراردادن ضایعات، تنها از این نظر مهم است. استفاده از حیوانات مزرعه در امر به مصرف رساندن ضایعات حاصل از موجودات زنده، دستاوردی امیدوار کننده جهت حداقل کردن اثر ضایعات بر محیط زیست با کاهش کمی ضایعات آلوده کننده محیط زیست است.
رابطه بین دامپروری و منابع صنعتی محصولات فرعی حاصل از موجودات زنده (صنایع غذایی و چوب و مواد انباشته شده شهری) را باید از نقطه نظر جدیدی مورد توجه قرار داد. سامانه و محل فرآوری و مصرف ضایعات، باید براساس منابع ضایعات تعیین شوند. در کنار بازگرداندن ضایعات به چرخه های طبیعی، متان تولید شده را می توان جهت تأمین حداقل بخشی از انرژی مورد نیاز برای تبدیل ضایعات به خوراکهای دامی به کار گرفت.
4
میزان مواد مغذی جیره ای برای طیور:
میزان مواد مغذی برای طیوردرسنین مختلف، متفاوت می باشد. دراین مقال میزان پروتئین جیره مورد نظر می باشد که در جدول 2 ذکر گردیده است.
بدیهی است که تأمین میزان پروتئین (البته هر چه دقیقتر، بهتر) در جیرة طیور باعث افزایش بازده و راندمان تولید می گردد و این امر باعث افزایش توان اقتصادی دامپرور می گردد.
پروتئین مورد نیاز برای طیور توسط غذاهای مختلف تأمین می گردد و همان طور که در بخش پودر ماهی ذکر می گردد میزان پروتئین توسط پودرماهی و سایر مواد پروتئینی گیاهی نظیر کنجالة سویا تأمین خواهد شد.
1
ـ آیا این میزان پروتئین مورد نیاز طیور توسط مواد دیگری تأمین خواهد شد؟
2
ـ آیا مواد دیگری به غیر از پودرماهی وپودرگوشت و پروتئین گیاهی وجود دارند که این میزان پروتئین در جیره را تأمین کنند؟
3
ـ آیا مواد دیگری غیر از پودرماهی و پودرگوشت را می توان در جیرة طیور اضافه کرد که همان میزان پروتئین یا پروتئین بیشتری داشته باشد و از لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه تر از پودر ماهی وپودرگوشت باشند؟
4
ـ آیا مشکلات پودر ماهی نظیر فساد اکسیداتیو و مشکل نگهداری آن و از طرفی وجود مواد غیر مطلوب در پودر ماهی نظیر بتائین که باعث بوی زخم در گوشت مرغ می شود و از طرفی مشکل مواد زائد که بصورت غیر مجاز به پودر ماهی اضافه می شوند را    می توان با معرفی مادة مغذی جدید مرتفع ساخت؟
این سؤالات و سؤالاتی از این دست، ما را بر این داشت که به دنبال مادة غذایی جدیدی برای جایگزینی با پودر ماهی یاپودرگوشت، دست به تحقیقاتی بسیار کوچک و ابتدائی داشته باشیم. و در ادامة کار این سؤال مطرح گشت که:
آیا پودر کرم خاکی می تواند، مادة جایگزینی بجای پودر ماهی یا پودر گوشت بعنوان منبع پروتئین در تغذیة طیور باشد یا خیر؟ 
این مطالب، جوابیست به‌سؤال فوق که درادامه به آن خواهیم پرداخت.در صفحات آتی به موضوع و انواع پروتئین و نوع متابولیسم پروتئین در طیور خواهیم پرداخت. سپس به موضوع پودر ماهی و سپس به موضوع اصلی، پرورش کرم خاکی و آنالیز آن و شرح سمینار خواهیم پرداخت.

دسته بندی تغذیه ای اسیدهای آمینه:
لیزین    اسید آسپاراتیک
متیونین غیرضروری اسید گلوتامیک
ترئونین   آلانین
تریپتوفان
فنیل آلانین   تیروزین می تواند از فنیل آلانین ساخته شود
ایزولوسین        ضروری       سیستئین می تواند از متیونین ساخته شود
لوسین    سرین  قابل تبدیل به یکدیگر هستند
هیستیدین   گلایسین ولی در بعضی مواقع به اندازة کافی ساخته نمی شوند 
والین
آرژنین    پرولین  بعضی مواقع به اندازة کافی ساخته نمی شود

برای ساخته شدن پروتئین، تمام اسیدهای آمینه، مورد نیاز هستند. وقتی که حتی اسیدهای آمینه غیرضروری به مقدار مورد نیاز وجود نداشته باشند، بدن جوجه ها به طور معمول یک اسید آمینه ضروری را به غیر ضروری تبدیل می کند یکی از روش های ارزیابی نسبی مؤثر بودن پروتئین های غذایی به عنوان منابع اسیدهای آمینه ضروری، تعیین ارزش بیولوژیکی آنها می باشد و ارزش بیولوژیکی یک پروتئین در صورتی بالاست که حاوی تمام اسیدهای آمینه ضروری به نسبتی مناسب و قابل دسترس و به مقدار نیاز برای رشد حیوان باشد و در صورت فقدان حتی یک اسید آمینه ضروری، ارزش بیولوژیکی پروتئین ناچیز خواهد بود.
عوامل مؤثر در ارزش بیولوژیکی یک پروتئین :
1
ـ مقدار پروتئین جیره: از آنجا که ارزش بیولوژیکی یک پروتئین تابع، نسبت و مقدار اسیدهای آمینه محتوی آن می باشد، لذا مقدار پروتئین خوراک اطلاعات زیادی به ما نمی‌دهد ولی بهرحال ارزش بیولوژیکی تا اندازة قابل توجهی به مقدار پروتئین جیره بستگی دارد و این به علت آن است که کمبود مرزی (اندک) اسیدهای آمینه محدودکننده ممکن است با افزایش مقدار پروتئین جیره برطرف شود. لذا توصیه می شود برای تعیین ارزش بیولوژیکی یا نیاز هر مادة مغذی مقادیر آن در جیرة آزمایشی کمتر از حداقل مقدار نرمال گرفته شود و حدود 20 درصد کمبود در اغلب مواقع بعنوان یک تست قابل توصیه استفاده می شود.
2
ـ حرارت محیط: با افزایش درجه حرارت محیط نیاز جوجه ها به انرژی کمتر شده و مصرف خوراک خود را کاهش می دهند در نتیجه پروتئین جیره ها باید افزایش یابد.
3
ـ سن طیور: جوجه های جوان دارای رشد پروتئینی می باشند و لذا نیاز آنها به اسیدهای آمینه زیادتر از طیور بالغ است. بنابراین برای تعیین ارزش بیولوژیکی یک پروتئین اغلب از جوجه های 1 تا 42 روزه استفاده می شود.
4
ـ گونه، نژاد و سویه: وقتی پروتئین به صورت درصدی از جیره، گرم پروتئین به ازای واحد انرژی قابل سوخت و ساز یا گرم در روز بیان شود احتیاج پروتئین برای گونه های مختلف طیور به طور قابل ملاحظه ایی تفاوت دارد. کبوتر و اردک نسبت به مرغ و بوقلمون به ازای هر واحد پروتئین رشد بهتری دارند و اختلاف سویه در پروتئین مورد نیاز مرغهای (لگهورن سفید موقعی ظاهر می شود که مقدار آن، نزدیک حداقل پروتئین مورد نیاز برای این نژاد باشد.)
اختلاف‌نژادی برای‌متیونین مورد نیاز،‌بین لگهورن سفید‌و‌جوجه های استرولورپ Austrolorp گزارش شده است و لگهورن سفید ظاهراً نیاز بیشتری به متیونین دارد.
5
ـ بالانس اسیدهای آمینه: پروتئینی که فقط دارای مقادیر مناسبی از همة اسیدهای آمینه مورد نیاز باشد بر پروتئینی که دارای مقادیر بیش از حد یک یا بعضی از اسیدهای آمینه ضروری بوده و دارای مقادیر کمی از دیگر اسیدهای آمینه ضروری باشد ترجیح داده می شود زیرا چه بسا مقدار بیش از حد یک اسید آمینه اثر متضاد روی یک یا چند اسید آمینه دیگر بگذارد. بهرحال حداقل مقادیر معینی از اسیدآمینه های ضروری برای جوجه لازم است.
6
ـ قابلیت هضم: عوامل زیادی در قابلیت هضم پروتئین ها دخالت دارند که از جمله می توان به درجه محلولیت، ساختمان ماکرومولکولی و نوع پروتئین اشاره کرد.
7
ـ فراهم بودن اسیدهای آمینه Availability: که به قابلیت هضم و جذب پروتئینها بستگی دارد. بطوری که بعضی از پروتئین ها دارای اسیدهای آمینه‌ای هستند که آنزیم ها قادر به آزادسازی آنها جهت جذب در دستگاه گوارش نیستند.

احتیاجات پروتئینی طیور:
محاسبات ذیل برای نیمچه های در حال رشد می باشد و راندمان استفاده از پروتئین خوراک توسط این جوجه ها در موارد استفاده جهت، نگهداری، رشد بافت و رشد پر،61/0 می باشد.
پروتئین لازم جهت نگهداری: مرغ به ازای هر‌کیلوگرم وزن بدن روزانه‌حدود 250 میلی گرم نیتروژن با منشأ داخلی به ازای هر کیلو وزن بدن از دست می دهد.

پروتئین از دست رفته به ازای هر کیلوگرم وزن بدن:

(میلی گرم در روز) 1600=25/6×250

پروتئین لازم برای نگهداری:

(گرم در روز)X=

0/0016×وزن بدن (گرم)

0/61

پروتئین لازم جهت رشد. لاشه مرغ حدود 18 درصد پروتئین دارد:

(گرم در روز)Y=

0/18×وزن بدن (گرم)

0/61

پروتئین لازم برای رشد پر. در سه هفتگی 4 درصد وزن بدن را پرها تشکیل می دهند؛ که این مقدار در هفته چهارم به 7 درصد می‌رسد و بعد از آن نسبتاً ثابت می‌ماند. پر حدود 82 درصد پروتئین دارد:

(گرم در روز)Y=

0/82×0/07×وزن بدن (گرم)

0/61

به طور کلی مقدار پروتئین لازم برای یک جوجه در حال رشد به صورت زیر محاسبه می شود:

0/82×0/07×رشد روزانه (گرم)

+

0/82×0/07×رشد روزانه (گرم)

+

0/82×0/07×رشد روزانه (گرم)

0/61

 

0/61

 

0/61

Z=

درباره احتیاجات پروتئینی لازم به ذکر است، پروتئین ها از اسیدهای آمینه ساخته شده اند و برای اینکه راندمان مصرف خوراک حداکثر باشد حیوان باید مقادیر کافی و معینی از اسیدهای آمینه ضروری و غیرضروری را برای رفع احتیاجات متابولیکی خود در اختیار داشته باشد بعبارت دیگر پروتئین مورد نیاز برای یک حیوان، در واقع نیاز آن برای تهیه هر یک از اسید‌آمینه‌های ضروری و همچنین تهیه مقدار کافی ترکیبات نیتروژنی مناسب برای سنتز اسیدهای آمینه غیرضروری می باشد از طرف دیگر هر پروتئینی چه در مواد گیاهی یا در یک بافت حیوانی دارای الگوی مشخصی از اسیدهای آمینه مخصوص به خود می باشد. بنابراین طبیعی است که مناسبترین پروتئین های گیاهی یا حیوانی جهت استفاده در جیره، آنهایی هستند که الگوی اسیدهای آمینه آنها مشابه با الگوی اسیدهای آمینه و بخصوص اسیدهای آمینه ضروری موجود در بافت های حیوان باشد و همچنین ازت کل مورد نیاز بدن را تأمین کند.

عوامل مؤثر بر احتیاجات پروتئینی و اسیدهای آمینه:
همانگونه که ذکر شد ارزش بیولوژیکی یک پروتئین تابع نوع اسیدهای آمینه محتوی آن می باشد. ولی با این وجود، در هنگامیکه جیرة غذایی تنها از چند ماده خوراکی تشکیل شده و اسیدهای آمینة اجزاء خوراک مزبور نیز مشخص است بکار بردن استانداردهایی که نیازمندیهای پروتئینی را بر مبنای کل پروتئین بیان می دارند قابل توجیه می باشد
مهم ترین عوامل مؤثر بر احتیاجات پروتئینی و اسیدهای آمینه طیور عبارتند از:
1
ـ سن: پرندگان جوان بدلیل اینکه در اوایل رشد دارای رشد پروتئینی بوده و مرتب سلولهای جدیدی ساخته می­شود که قسمت اعظم آن آب (75 درصد) و پروتئین هستند لذا نیاز پروتئینی آنها در این سن بسیار بالاست. برای مثال جوجه های جوان (1 تا 42 روزه) اسیدهای آمینه ضروری مورد نیاز آنها 13 عدد می باشد، در حالی که این نیاز برای طیور بالغ به بیش از 9 یا 10 اسیدآمینه نمی رسد ولی با افزایش سن و هنگامیکه حیوان متمایل به ذخیرة چربی زیادتری در واحد وزن افزودة خود می گردد، میزان تراکم پروتئین جیره کاهش می یابد.
2
ـ سرعت رشد: رشد همراه است با تقسیم سلولی، بنابراین وقتی که عوامل تحریک کننده رشد مانند آنتی بیوتیک ها و یا هورمون برای افزایش سرعت رشد تجویز می شوند یک افزایش نیاز پروتئینی را، برای حیوان نیز بدنبال خواهند داشت.
3
ـ تولیدمثل: وقتی که پرندة بالغ شروع به تخمگذاری می کند، یک افزایش در احتیاجات پروتئین، ویتامین و مواد معدنی به ازای هر واحد مصرف خوراک و همچنین افزایش در نیاز انرژی پیدا می کند.
4
ـ عوامل محیطی: طیور در هوای سرد نیاز بیشتر و در هوای گرم نیاز کمتری به انرژی دارند و از آنجا که مرغ تا زمان رفع احتیاجات خود به انرژی، خوراک مصرف می کند. لذا مصرف خوراک آنها در هوای سرد افزایش و در هوای گرم کاهش می یابد. بنابراین تغییر در تراکم پروتئین و مواد مغذی جیره در این شرایط نیز ضروری به نظر می رسد. بعنوان مثال جیرة دورة تخمگذاری مرغان تخمگذار در آب و هوای سرد ممکن است حاوی کمتر از 12 درصد پروتئین باشد ولی در آب و هوای گرم این مقدار به 15 تا 17 درصد می رسد.
5
ـ مقدار انرژی: در حالی که طیور تا زمانی خوراک مصرف می کنند که نیاز انرژی آنها برآورده شود لذا به موازات افزایش انرژی جیره مقدار پروتئین نیز باید اضافه شود و در غیر این صورت اعمال فیزیولوژیکی، رشد، نگهداری یا تولیدمثل نمی تواند بخوبی انجام شود.
6
ـ بیماریها: بیماریهایی که بر روی مصرف خوراک، هضم و یا جذب مؤثر هستند بر نیاز پروتئینی نیز اثر می گذارند. برای مثال بیماری کوکسیدیوز بدلیل تخریب دیواره روده کوچک، باعث کاهش قابلیت هضم شده و در نتیجه احتیاجات بعضی از مواد معدنی یا دیگر مواد مغذی را افزایش دهد.
7
ـ نژاد و سویه: اختلافات ژنتیکی ممکن است روی سرعت رشد و بدنبال آن نیاز به مواد مغذی مانند پروتئین، اثر داشته باشند. ولی علاوه بر این بنظر می رسد که ارتباط ژنتیکی، بیشتر مرتبط با احتیاجات اسیدهای آمینه مشخص می باشد تا کل پروتئین خام و مطالعات انجام شده بر روی اسیدهای آمینة مختلف از جمله: متیونین، لیزین و آرژنین نشان داده است که تنوع ژنتیکی بر احتیاج به اسیدهای آمینه تأثیر می گذارد. برای مثال جوجه های لگهورن سفید نسبت به جوجه های استرولورپ  Austrolorp   نیاز بیشتری به متیونین دارند و در حالیکه رشد جوجه های لگهورن سفید بوسیله افزایش متیونین و سیستئین به جیره افزایش می یابد ولی جوجه های استرولورپ فقط به افزایش سیستئین پاسخ        می دهند و احتمالاً بدلیل این است که این سویه میتونین کمتری را نسبت به لگهورن سفید به سیستئین تبدیل می کنند.
8
ـ روابط بین اسیدهای آمینه با یکدیگر: این مسئله بیشتر در اثر ازدیاد اسیدهای آمینه در جیره بوجود می آید بطوری که در شرایط خاصی ممکن است، افزودن مقدار ناچیزی از یک اسید آمینه باعث کاهش رشد جوجه ها شود.

عوارض کمبود پروتئین یا اسیدهای آمینه ضروری:
1ـ کاهش رشد. اولین علامت کمبود پروتئین و یا یکی از اسیدهای آمینه ضروری کاهش رشد است. عارضه فوق در اثر کاهش تشکیل سلولهای جدید و کاهش در ابقاء نیتروژن بوجود می آید که این مسئله بدنبال کاهش سنتز هورمون ها و آنزیم ها که بسیاری از وظائف مهم را در سنتز پروتئین و بدنبال آن رشد جوجه ها دارند اتفاق می افتد.
2
ـ افزایش سنتز چربی. زیرا جوجه بدلیل عدم کفایت پروتئین یا اسیدهای آمینه برای رشد قادر به استفاده از انرژی نخواهد بود و در نتیجه حیوان انرژی مازاد را به چربی تبدیل میکند.
3
ـ افزایش حساسیت به افلاتوکسین. افلاتوکسین ها مواد محلول در چربی هستند بنابراین هر عاملی که باعث افزایش سنتز چربی شود شانس بهتری را برای اینکه آنها بداخل کیلومیکرونها انتقال یابند فراهم می کند.
4
ـ کاهش راندمان غذایی. که این مسئله بدلیل کاهش رشد جوجه ها اتفاق می افتد.
5
ـ کاهش قدرت تولیدمثل. تخم مرغ دارای مقدار زیادی پروتئین است و اگر جیره دارای کمبود پروتئین یا چند اسید آمینه ضروری باشد، مرغ قادر نیست که تولید تخم مرغهایی با پروتئین کم بکند و از طرف دیگر در صورت تولید تخم مرغ، جوجه های حاصل از آنها در مراحل مختلف جنینی یا در بدو تولید تلف می شوند. از طرف دیگر برای مثال      اسید آمینه آرژنین جهت  تولید و تشکیل اسپرم در حیوان نر ضروری می باشد.
6
ـ کاهش رشد پرها و خصوصیات ظاهری: بعضی از اسید آمینه ها مانند لیزین روی رشد و تولید رنگیزهای پر اثر می گذارند و کمبود آنها باعث کاهش رشد پرها، ایجاد حالت شکنندگی و یا پرریزی در پرنده می شود.

راههای جبران کمبود یک اسید آمینه در خوراک:
1ـ افزایش سطح پروتئین. ولی باید توجه داشت اگر جیره از نظر اسیدهای آمینه بالانس نباشد افزایش پروتئین ممکن است باعث افزایش نیاز حیوان به اسیدهای آمینه ضروری و همچنین ایجاد حالت عدم تعادل و یا رقابت بین آنها شود.
2
ـ استفاده و ترکیب منابع مختلف پروتئینی در جیره تا کمبود اسیدهای آمینه یکدیگر را جبران کنند.
3
ـ افزایش مقدار محدودی اسید آمینه های خالص به خوراک.
عوارض ازدیاد اسیدهای آمینه در جیره:
در شرایط خاصی ممکن است افزودن مقدار ناچیزی از یک اسید آمینه باعث کاهش رشد جوجه ها شود. هارپر اینگونه اثرات را به سه صورت: نامتعادلی، رقابت و یا مسمومیت اسید آمینه ای مشخص کرده است.
1
ـ نامتعادلی: وقتی که از یک جیرة کم پروتئین استفاده کنیم اثر این حالت مشخص می شود. در این شرایط افزایش دومین اسید آمینه محدود کننده به جیره نیاز جوجه را به اولین اسید آمینه محدودکننده افزایش داده و باعث کاهش رشد جوجه ها خواهد شد. ولی کاهش رشد با افزایش اولین اسید آمینه محدود کننده برطرف خواهد شد.
2
ـ رقابت:‌‌در این حالت کاهش رشد مربوط به ازدیاد یک  اسید آمینه ساده، با افزودن اسید آمینه ای که از نظر ساختمانی مشابه با آن باشد برطرف می شود. برای مثال رقابت بین اسید آمینه لیزین و آرژنین، که افزایش لیزین جیره باعث افزایش نیاز به آرژنین خواهد شد.
3
ـ سمی بودن: به نظر می رسد مصرف بیش از حد بعضی از اسیدهای آمینه سمی باشد. برای مثال افزایش متیونین در مقادیر بالا به جیره، باعث کاهش رشد می شود. همچنین اگر جیره از نظر نیاسین یا اسید فولیک فقیر باشد گلایسین برای جوجه ها اثر سمی دارد.

پودر ماهی به عنوان اولین منبع پروتئینی حیوانی:
پودر ماهی توسط پختن ماهی و فشرده نمودن توده پخته شده جهت خارج نمودن بیشتر روغن و آب از آن تولید می شود. مایع آبدار خارج شده، بعد از تغلیظ به تودة فشرده شده اضافه گردیده و کل مواد خشک می گردند. در حدود 90 درصد از مادة خام مورد استفاده در تولید پودر ماهی از گونه های روغنی نظیر آنچویس، کاپلین و منهدن Anchonies|Capelin and menhaden  تشکیل شده، 10 درصد باقیمانده از ماهی ها از گونه هایی نظیر هادوک و کد Haddock and Cod   )به اضافه برخی ضایعات) تشکیل می شود.
از نظر تغذیه ای، روش خشک نمودن بسیار مهم است، زیرا خشک کردن بیش از اندازة ممکن است بطور قابل توجه ای کیفیت محصول را کاهش دهد. دو نوع اصلی خشک کردن مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد. در روش اول، هوای داغ (در حدود 500 درجه سانتی گراد) از روی مواد هنگام گردش در یک محفظه استوانه ای عبور داده می شود. درجه حرارت مواد باید بین 80 و 95 درجة سانتی گراد حفظ شود و در صورت عدم کنترل دقیق دما می تواند بسیار بالا رود. در روش غیرمستقیم، خشک کن ها عبارتند از محفظه های استوانه‌ای با پوشش بخار یا استوانه هایی حاوی صفحات حرارت داده شده با بخار که مجدداً مواد را طی خشک نمودن به گردش در می آورند. این روش کندتر بوده، اما راحت تر کنترل می شود. فرآورده خشک شده آسیاب می گردد، بطوری که کمتر از 10 درصد آن از الک 1 میلی متری و بیش از 90 درصد آن از یک الک 10میلی متری عبور نماید.
در خوراکهای بطور صحیح تولید شده، پروتئین قابلیت هضمی بین 93/0 و 95/0 بوده، اما خوراکهایی که طی فرآوری تحت حرارت بسیار شدید قرار می گیرند ممکن است دارای مقادیر قابلیت هضم پایین تا 6/0 باشند. کیفیت پروتئین پودر ماهی بالا اما متغیر است، بطوری که براساس ارزش زیستی ارقامی از 36/0 تا 82/0 برای موشهای صحرایی ذکر گردیده اند. شرایط فرآوری بخصوص درجه و مدت زمان حرارت دهی، احتمالاً عوامل اصلی تعیین کننده کیفیت پروتئین هستند که این امر به وسیلة ارقام مربوط به لیزین قابل دسترسی در جدول3 آمده است.
مقادیر پروتئین پودرهای ماهی مختلف دامنه ای از حدود 500 تا 750 گرم در کیلوگرم داشته، اما ترکیب پروتئین آنها نسبتاً ثابت است. این خوراکها غنی از اسیدهای آمینه ضروری بخصوص لیزین، سیستئین، میتونین و تریپتوفان بوده و مکملی با ارزش برای جیره های برپایه غلات بویژه در موارد با مقادیر بالای ذرت محسوب می شوند. پودرهای ماهی حاوی میزان بالایی مواد معدنی هستند (100 تا 220 گرم در کیلوگرم) و به دلیل دارا بودن نسبت بالایی از کلسیم و فسفر و تعدادی از مواد معدنی کم نیاز مطلوب شامل منگنز، آهن و ید از نظر تغذیه ای ارزشمندند. آنها منبع خوبی از ویتامینهای گروه B بخصوص کولین، B12 و ریبوفلاوین بوده و بدلیل دارا بودن عوامل رشد که مجموعاً بعنوان عامل پروتئینی حیوانی Animal Protein Factor (APF) نامیده می شوند از ارزش تغذیه ای زیاد برخوردار هستند.
انرژی پودرهای ماهی تماماً در قالب چربی و پروتئین وجود داشته و عمدتاً تابع میزان روغن آن است. در گذشته میزان انرژی این خوراکها برای حیوانات و بخصوص نشخوارکنندگان کمتر از واقعیت برآورد شده و اکنون برای نشخوارکنندگان مقادیری در حدود 14 مگاژول انرژی متابولیسمی در کیلوگرم بعنوان ارقامی نزدیک به واقع پذیرفته شده اند.
انواع متعددی از پودرهای ماهی براساس کشور مبدأ، مادة خام و روش مورد استفاده وجود دارند.
برای راحتی کار پودرهای ماهی معمول در بریتانیا ممکنست به گروههایی بدین شرح تقسیم گردند:
الف) پودرهای ماهی آمریکای جنوبی
ب) پودرهای ماهی نوع هرینگ
ج) پودر تولیدی در بریتانیا که ممکن است حاوی نسبتی از ضایعات باشد.

گرایش متداول در فروش پودرهای ماهی در جهت عرضه فرآورده‌هایی اختصاصی و مناسب برای گونه های مختلف حیوانات مزرعه است. از این رو، پودرهای خاص تولید شده در درجه حرارت پایین برای پرورش ماهی و خوکهای تازه از شیر گرفته شده تهیه شده و فرآورده های مخصوص نشخوارکنندگان دارای سطوحی دقیقاً کنترل شده از ازت محلول هستند.
پودرهای ماهی بیشترین استفاده را در تغذیه حیوانات تک معده ای بدست آورده اند. آنها بیشتر در جیره های حیوانات جوان که بویژه نیاز بالایی به پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری دارند و برای حیواناتی که اثرات محرک رشد ناشی از عامل پروتئینی حیوانی در آنها با ارزش است، بکار می روند. چنین جیره‌هایی ممکنست حاوی تا 150 کیلوگرم پودر ماهی در تن باشند در حیوانات مسن تر که نیاز کمتری به پروتئین دارند، سطوح پودر ماهی در جیره تا حدود 50 کیلوگرم در تن پایین آمده و ممکنست از جیره‌های مراحل نهایی پروار بطور کامل حذف گردد. این امر تا حدی به دلایل اقتصادی و پایین بودن نیازهای پروتئینی چنین حیواناتی بوده و بخشی نیز جهت رفع هر گونه احتمال ایجاد بوی نامطبوع ماهی در لاشة نهایی است. این احتمال را همچنین باید در حیوانات تولید کننده شیر و تخم مرغ که در برابر پیشرفت بوی نامطبوع آسیب پذیر هستند بدقت مورد توجه قرار داد. حیوانات نشخوارکننده کامل قادر به تأمین اسیدهای آمینه و ویتامین های گروه B به وسیلة ساخت میکروبی بوده و اهمیت پودر ماهی برای این حیوانات بعنوان منبعی از پروتئین غیرقبل تجزیه است. این ماده اهمیتی ویژه در حیوانات با رشد فعال و آبستن دارد. مقادیر استفاده در جیره معمولاً در حدود 500 کیلوگرم در تن است.
در بریتانیا پودر ماهی از نظر قانون بدین صورت تعریف می شود: محصول بدست آمده به وسیلة فرآوری تمام یا بخشهایی از بدن ماهی که ممکنست قسمتی از روغن آن جدا شده و احتمال دارد مجدداً مواد محلول ماهی به آن اضافه شده باشد. مواد محلول عبارتند از: محصول تثبیت شده حاصل از فشرده نمودن عصاره ای که طی تولید پودر ماهی بدست می آید و بیشتر روغن ماهی و بخشی از آب آن خارج شده است (قوانین خوراکهای دامی (Amm) (1993). میزان نیتریت پودر ماهی عرضه شده در بریتانیا به شدت توسط قانون کنترل می شود. میزان آن نباید بیش از 60 میلی گرم در کیلوگرم خوراک با میزان رطوبت 12 درصد باشد و بصورت نیتریت سدیم بیان شود. این میزان معادل 14 میلی گرم ازت نیتریتی در کیلوگرم ماده خشک است.
همانطور که ذکر شد اهمیت پودر ماهی در خوراک طیور بعلت متعادل بودن اسیدهای آمینه و مطابقت آنها با احتیاجات طیور می باشد. علاوه بر آن بعلت دارا بودن خاصیت ویژه ای باعث رشد زیادتر طیور می گردد و معتقدند که در آن ماده ناشناخته (UGF) موجود می باشد. با وجود پیشرفت علم، این ماده از نظر ترکیب شیمیایی کاملاً مشخص نگردیده و بهمین علت پاره ای وجود آنرا انکار می نمایند.
در هر حال حذف پودر ماهی و جایگزینی آن توسط منابع پروتئین گیاهی و یا منابع جدید پروتئینی در صورتی با موفقیت امکان پذیر است که در هنگام تهیه جیرة غذائی بوسیلة تجزیه و تعیین اسیدهای آمینه موجود در مواد اولیه بتوان جیره متعادل تهیه نمود.
بررسی هایی که در سالهای اخیر انجام شده همگی حاکی از آنست که می توان با موفقیت بجای پودر ماهی از منابع پروتئین گیاهی استفاده نمود بدون آنکه لطمه ای به تولیدات طیور وارد آید ولی اثبات استفاده از منابع جدید پروتئینی وظیفه ای بس دشوار است که آن مگر با تلاش و همت و جدیت محققان عزیز میسر نمی گردد.

پودر گوشت به عنوان دومین منبع پروتئینی حیوانی:
در بریتانیا پودر گوشت و استخوان بدین صورت تعریف می گردد، ... فرآوردة بدست آمده به وسیلة حرارت دادن، خشک نمودن و آسیاب نمودن کل یا بخشهایی از لاشه حیوانات خونگرم خشکی زی که ممکن است چربی آن تا حدی استخراج شده یا بصورت فیزیکی جدا شده باشد...، فرآورده باید اساساً عاری از شاخ، موهای کوتاه زبر مو و پر و همچنین محتویات دستگاه گوارش باشد.
پودر گوشت از نظر قانون بدین صورت تعریف می شود،... فرآوردة بدست آمده به وسیلة خشک نمودن و آسیاب کردن کل یا بخشهایی از لاشه حیوانات خونگرم خشکی زی که ممکن است چربی آن استخراج شده یا بصورت فیزیکی جدا شده باشد. فرآورده باید اساساً عاری از سم، شاخ، موهای کوتاه زبر، مو و پر و همچنین محتویات دستگاه گوارش باشد (حداقل میزان پروتئین 50% براساس مادة خشک)،   (قوانین خوراکهای دامی (Amm)، 1993).
این خوراکها ممکن است به وسیلة چربی گیری خشک تولید شوند و این زمانی است که مواد در یک مخزن بخار پوشش دار حرارت داده شده و چربی جدا شده از محصول دهیدراته از آن خارج گردد. بیشتر چربی تحت فشار جدا شده و مواد باقیمانده جهت بدست آوردن محصول نهایی آسیاب می شوند. در روش چربی گیری مرطوب، مواد از افزودن آب، به وسیله جریان بخار حرارت داده می شوند. چربی جدا شده از سطح مواد، جمع آوری شده و اجازه داده می شود که بخش باقیمانده در اثر ته نشین شدن مواد معلق صاف شود و سپس مایع شناور بر سطح خارج می گردد. این ترکیب، ماده چسبناک Stick نامیده شده و حاوی میزان قابل توجه ای پروتئین است. ماده چسبناک جهت خارج نمودن چربی فشرده شده و سپس خشک و آسیاب می گردد.
پودر گوشت عموماً حاوی 660 تا 700 گرم در کیلوگرم پروتئین، در مقایسه با حدوداً 450 تا 550 گرم در کیلوگرم پروتئین موجود در پودر گوشت و استخوان است. میزان چربی آن متغییر بوده و دامنه ای از 30 تا 130 گرم در کیلوگرم دارد، اما بطور معمول در حدود 90 گرم در کیلوگرم است. پودر گوشت و استخوان حاوی خاکستر بیشتری نسبت به پودر گوشت بوده و منبعی عالی از کلسیم، فسفر و منگنز محسوب   می‌شود. هر دو نوع خوراک، منابع خوبی از ویتامین های گروه B بخصوص ریبوفلاوین، کولین، نیکوتین آمید و B12 هستند.
پروتئین فرآورده های فرعی گوشت از کیفیت خوبی برخوردار بوده (ارزش زیستی حدود 67/0 برای انسان بالغ) و بخصوص بعنوان یک مکمل لیزین سودمند است. متأسفانه این پروتئین منبع ضعیفی از متیونین و تریپتوفان محسوب می شود. گفته     شده است که عوامل سودمند ناشناخته مختلفی در پودرهای گوشت وجود دارند که از میان آنها میتوان به عامل رشد روده ای جدا شده از مجرای روده خوک، عامل آکرمن Ackerman و عامل رشد جدا شده از خاکستر پودر گوشت اشاره نمود.
فرآورده های گوشت برای حیوانات تک معده‌ای با ارزشتر از نشخوارکنندگان هستند. زیرا حیوانات گروه دوم نیازی به تأمین پروتئین با کیفیت بالا از طریق جیره ندارند. سطح پایین متیونین و تریپتوفان این خوراکها از ارزش آنها می کاهد، زیرا این مواد قادر به تصحیح مطلوب کمبودهای اسیدهای آمینه مذکور در جیره های با غلات بالا برای خوکها و طیور نیستند. این امر بخصوص هنگام استفاده از نسبتهای بالایی از ذرات ملموس تر است، زیرا ذرت تریپتوفان کمی دارد. معمولاً پودر گوشت به منظور تکمیل میزان پایین متیونین و تریپتوفان آن همراه با یک پروتئین حیوانی یا گیاهی دیگر مصرف می شود. هر دو خوراک پودر گوشت و پودر گوشت و استخوان براحتی توسط خوکها و طیور مصرف شده و ممکن است در سطوحی تا 150 کیلوگرم در تن، درجیره مرغهای تخمگذار و خوکهای جوان وارد شوند؛ برای خوکهای پرواری این سطوح معمولاً پایینتر از 100 کیلوگرم درتن حفظ می‌شود. علاوه بر سودمندی کمتراین خوراکها برای نشخوارکنندگان نسبت به حیوانات تک معده‌ای، این فرآورده‌ها براحتی توسط نشخوارکنندگان پذیرفته نشده و باید بصورت تدریجی وارد جیره های آنها شوند. جهت ممانعت از پیشرفت فساد و از دست رفتن قدرت ویتامینی، نگهداری فرآورده های گوشتی مستلزم دقتی قابل توجه است.
در گذشته، این خوراکها غالباً تحت شرایط نامطلوب تولید شده و بجز در صورت اعمال دقت زیاد و اطمینان از انجام یک سترون سازی نهایی به وسیله حرارت تا 100 درجه سانتی گراد برای یک ساعت، استفاده از آنها اغلب باعث به خطر افتادن سلامتی حیوان می گردید. شرایط جدید فرآوری و ملزومات قانون فرآوری پروتئین منجر به تضمین فقدان عوامل بیماریزا در خوراکها شده و استفاده از آنها در مقادیر بالاتر و در انواع بیشتری از جیره ها را امکان پذیر ساخته است.
گزارش از کارخانه پودر گوشت شرکت پرنده پرداز :
کارخانه پرنده پرداز واقع در ده بهاء شهریاراست. محصول این شرکت، پودر گوشت حاصل از ضایعات طیور و همچنین مرغ های حذفی می باشد .
مخزن های موجود در محل، به تعداد 2 عدد و به ظرفیت حداکثر 3 تن و میانگین 5/2 تن و حداقل 1 تن می باشند که به صورت مجزا از هم و یا همراه هم می توانند به تولید    پودر گوشت بپردازند.
هر یک از دستگاه‌ها به صورت دو جداره بوده و حرارت جدار اول که حاوی روغن می باشد 250 درجه سانتیگراد است که به طور غیر مستقیم به ضایعات حرارت وارد شده و حرارت درون مخزن به 100 درجه سانتیگراد می رسد.میزان فشار وارده بر مخزن 2 درجه است .(این میزان، بر روی دستگاه فشارسنج مخزن قابل رویت بود ولی واحد این درجه مشخص نبود و از طرفی مسئولین هم واقف بر این مسئله نبوده اند.)
6
ساعت،درجه حرارت 100 درجه سانتیگراد، در 2 درجه فشار ضایعات را به پودر قهوه ای رنگ که با حاوی مقداری ضایعات تقریباً آسیاب نشده هم هست تبدیل می کند. نیروی گردانده مخزن، نیروی برق است که تمامی پره های موجود در درون مخزن       ( 8 عدد در هر سری) را می چرخاند تا گوشت خوب پخته شود. مابین دو مخزن،مشعلی قرار گرفته که روزانه به میزان 700 لیتر گازوئیل مصرف می نماید.
پودر حاصله توسط ماردون های طویلی به آسیاب انتقال داده می شود؛ علت طویل بودن ماردون، خنک شدن پودر گوشت می باشد. آسیاب مذکور بدون توری وصافی می باشد و با استفاده از نیروی گریز از مرکز باعث آسیاب شدن پودر می گردد. محصول آسیاب شده باز توسط ماردون طویل دیگری به میکسر نهایی منتقل شده و پس از میکس شدن آمادة بسته بندی می باشد . اگر ضایعات، مربوط به ضایعات مرغ مادر و یا مرغ هلندی باشد، به علت سفتی گوشت و استخوان آنها، در این درجة حرارت پودر نمی شوند در نتیجه استخوانهای پخته نشده را جدا کرده و آنها را جدا جدا پخته و آسیاب کرده و نهایتاً با پودر اصلی مخلوط می کنند. لازم به ذکر است، افزایش طول دما دهی به پودر، باعث سوختن پودر حاصله   می گردد. ولی اگر مایعات ضایعات زیاد باشد، باید مدت گرمادهی را افزایش داد . اگر پودر حاصله دارای رطوبت بالایی باشد، بار مخزن را نباید تخلیه نمود، چون رطوبت اضافی موجود در پودر حاصله، باعث فساد پودر و کپک زدن آن می گردد.
مواد افزودنی به پودر گوشت در محل:
الف)سبوس : که برای گرفتن روغن پودر گوشت اضافه می شودکه درهربارمخزن به میزان120کیلوگرم(4بشکه)اضافه می شود.
ب) پر: که به میزان 25-30 کیلو گرم (2 بشکه خیس ) اضافه می شود .
ج)خون : که میزان 480 لیتر( 6 بشکه‌همراه با آب ) اضافه می شود .
بسته بندی محصول :
محصول نهایی در دو نوع بسته 1- گونی پلاستیکی معمولی 2-پاکت دولایه، بسته بندی می شود.در نوع اول (گونی پلاستیکی معمولی) امکان انتقال رطوبت وجود دارد (استفاده در مناطق کم رطوبت) در نوع دوم (پاکت دولایه ) امکان انتقال رطوبت بسیار کمتر است (استفاده در مناطقی با رطوبت بیشتر ) .
قیمت پودر نهایی تولید شده 120 الی 130 تومان در ازای هر کیلو گرم می باشد.

آنالیز :

50%

Protein

19%

Fat

1/5%

Ca

0/79%

P

5%

رطوبت

6%

محلول در اسید  Ash /

85%

T.V.N

 

میزان مجاز T.V.N حداکثر 100 می باشد.

هر حشره بری یا مائی و بحری را که بدرازی گراید کرم گویند و بغیر آن هم گاه اطلاق کنند. اسم انواعی از حشرات خرد و درشت غالباً دراز و باریک آبی و خاکی و هم آنچه بدین صفت ماند و در معدة آدمی و دیگر جانوران نیز پیدا شود. شاخه ای از جانوران غیر ذی فقار را که شامل گونه های کرم اعم از طفیلی و غیر طفیلی می شود «کرمها»‌می نامند. انواع بیشمار جانوران باریک و نسبتاً بلند بی مهره را کرم می نامند. اما این لغت بیشتر در مورد کرمهای خاکی به کار می رود.
تاریخچه کرم خاکی:
کرم های خاکی بوسیلة اروپایی های مهاجر اولیه به آمریکای شمالی در قرون هفدهم و هیجدهم آورده شده اند. اگر کرمهای خاکی در آمریکای شمالی قبل از این وجود داشتند، آنها احتمالاً در طول مدت آخرین عصر یخبندان، 000/10 تا 000/50 سال پیش از میان رفته اند. بیشترین گونه های موجود در کشور نیوزلند، بومی این کشور می باشند ولی حدود دوجین (دوازده عدد) از این گونه ها بصورت تصادفی از اروپا توسط مهاجرین اولیه به نیوزلند آورده شده اند. کرمهای خاکی بومی نیوزلند، عموماً نسبت به سایر گونه های مطرح شده بزرگتر هستند. بعضی از گونه های بومی به سی سانتی متر یا بیشتر هم می رسند و دارای یک قطر بزرگتر نسبت به انگشت میانة انسان هستند. گونه هایی که از اروپا به نیوزلند آورده   شده اند، امروزه بر سایر گونه ها در باغها و زمینهای کشاورزی چیره می باشند. این کرمها بصورت غیرعمدی (تصادفی)، توسط مهاجرین اولیة اروپایی با گیاهان و درختچه هایی که با آنها بودند به نیوزلند آورده شده اند. کشتی های مهاجرین همچنین از خاک، مانند ماسه استفاده می کردند و این خاک بصورت غیرمملو در بندرگاههایی که دارای درازای زیادی بودند، استفاده می گشت. خاک حاوی تعداد زیادی کرم خاکی بود و آنها از بندرگاه ها تدریجاً توسعه یافتند و گسترده شدند. در واقع برخی از کشاورزان بعد از مشاهده کردن منافع کرم خاکی، آنها را عمداً به زمینهای خودشان انتقال دادند.
طبقه بندی کرم های خاکی (Taxo nomy) :
کرمهای خاکی از لحاظ علمی طبقه بندی می شوند به حیواناتی که متعلقند به شاخه Annelida و رده Chaetopoda و راستة Oligochaeta. در این شاخه حدود 1800 گونه از کرمهای خاکی به پنج خانواده طبقه بندی شده اند و در سراسر جهان پراکنده اند. معمولی ترین کرمها در شمال آمریکا، اروپا و آسیای غربی متعلق به خانوادة Lumbricidae، که دارای حدود 220 گونه می باشد. طول کرمهای خاکی از کمترین میلیمترها تا 3 فوت می باشد ولی معمولی ترین گونه های کرمها دارای درازای کوتاهی در واحد اینچ هستند.طول کرم بالغ 60 الی 130 میلیمتر و میانگین وزن آنها نیم گرم است.طولانی ترین کرمهای خاکی یافت شده در آفریقای شمالی هستند و تا حدود 7/6 متر طول دارند. فقط چند نوع (کم) از آنها برای رشد تجارتی کرم خاکی مورد توجه هستند و از آنها نیز فقط 2 نوع از آنها به میزان زیاد، در زمینة تجارتی رشد پیدا می کنند.
انواع کرمهای خاکی:
کرمها فقط کرم نیستند. انواع متفاوت کرم‌های خاکی در فرورفتگی های مختلف زمین زندگی می کنند و اعمال (وظایف) مختلفی را انجام می دهند. در نتیجه کرمهای خاکی همگی دارای نیازهای مشابه نبوده و تحت شرایط محیطی یکسان، زنده نخواهند ماند. ما باید از نوع صحیحی از کرم خاکی برای کاری که می خواهیم انجام دهیم، استفاده کنیم بطور مثال، اگر ما بخواهیم کرمهای خاکی را برای کپة مخلوطمان، بکار ببریم، باید انواع مختلفی از گونه ها و نسبت احتیاج آنها را در نظر بگیریم. در کپه های کمپوست، اکثر کرمهای خاکی معمولی بنام «Eisenia foetida» یا کرمهای خاکی شناخته شدة معمولی یا کرمهای ببری هستند. این گونه از کرمها علاقة زیادی به خوردن مواد آلی دارند و این گونه، بصورت بسیار مطلوب در کپه های کمپوستی که دارای منابع غنی هستند، زنده می مانند. این کرمها در اکثر خاکها (حتی خاکهایی که دارای مواد آلی کافی نیستند) زنده می مانند. در آنجا انواع دیگری از کرمهای خاکی را که بطور ویژه با زندگی در خاک آدابته شده اند را پیدا می کنیم. اکثر خاکهای معمولی، مسکن گونه هایی بنام «Aporrectodea Caliginosa»، کرم شناختة معمولی تر یا همان کرم خاکستری هستند. این کرم که در گونه های اروپایی مطرح است. در حال حاضر معمولی ترین گونه از گونه های کرم خاکی در نیوزلند است. و معمولاً مسلط ترین (غالبترین) گونه ها در همة باغها و زمینهای کشاورزی می باشد. کرمهای خاکی اساساً می توانند به 3 گروه تقسیم شوند که هر یک با الگوی رفتاری متفاوت زندگی می کنند:
الف) گونه های سطح خاکزی یا گونه های زندگی کننده در کمپوست
ب) گونه های تاپ سویل زی (روخاکزی)
ج) گونه های تحت خاکزی(زیرخاکزی)

زیرخاک زی‌، تاپ سویل زی‌‌‌‌، سطح خاک زی

الف) گونه های سطح خاکزی یا کمپوست دوست:
این گونه ها، تمایل به سوراخهای زیرزمینی (تونلها) در درون زمین ندارند. این گونه، تر جیح می دهند که در نزدیک سطح خاک یا در کپه های کمپوست زندگی کنند .
از آنجائیکه کرمها دوست دارند موادی که دارای مواد آلی زیادی هستند را بخورند، ریشه ها و جوانه ها و برگهای گیاهان و همچنین کودها را می پوسانند. نمونه های این گونه ها شامل کرمهای کود «Lumbricus rubellus» و کرم ببری «Eisenia foetida» می باشند.
گونه‌های روخاک زی:
این گونه‌ها معمولاً در بالا، در 20 الی 30 سانتی متری از عمق خاک زندگی می کنند. آنها میان خاک را سوراخ می کنندوبدین گونه لایه های روی خاک را مخلوط   می کنند.، بطوریکه با سوراخهای خود به اصلاح ساختمان خاک پرداخته و تهویة خاک را بوسیلة ایجاد کردن شکافها و کانالهایی در خاک تأمین می کنند.
بعد از اینکه خاک از میان رودة کرم خاکی عبور کرد، مواد غذایی خاک می توانند به شکل بسیار قابل دسترس برای گیاهان تغییر بیابند. از اینرو حضور کرمهای خاکی معمولاً محیط را برای رشد گیاهان مساعد می سازد. معمولی ترین کرم خاکی یافت شده در نیوزلند از گونه های روخاکزی بنام کرم خاکستری Aporrectodea Caliginosa می باشد.
گونه های زیر خاک زی:
این گونه ها تمایل به ساختن تونلهای پایدار و ثابت در خاک هستند که به بیشتر از 3 متر عمق دارند. آنها در مناطقی که دست نخورده اند، بهترین شرایط زنده ماندن را دارا هستند که تونلهای آن دستخورده باقی بماند. آنها به جستجو در سطح خاک برای غذا و پس از آن کشیدن غذا به درون خاک تمایل دارند؛ بطوریکه برگهای ریخته شده را برای مصرف به درون تونلهای خود می برند. آنها بخصوص در وضعیتی که مقدار زیادی مواد آلی در سطح خاک باقی مانده باشد، گونه های سودمندی هستند. بطور مثال در باغهای میوه، کرمها در برداشت و حذف بزرگترین برگها که معمولاً بر روی سطح خاک می‌ریزند، کمک می کنند.مثالهای این گونه ها، خزندة شب «Lumbricus terrestris» و Aporrectodea Longa می باشد. این دو گونة معمولی تر در شمال جزیرة نیوزلند پیدا می شوند.
گونة دیگری در نیوزلند به طور شایع استفاده می شود و امروزه در بسترهای بزرگتر و مناطقی که از لحاظ آشفتگی و نامساعد بودن شرایط در درجة کمتری قرار دارند و در جنگلها و باغهای قدیمی و در تپه ها و کوه ها نگه داری می شوند نام این گونه کرم(بومی (NZ) یا «octochaetus multiporus» می باشد. لازم به ذکر است که نزدیک به 200 گونه کرم خاکی مختلف در نیوزلند کشف شده اند. نوع دیگری از طبقه بندی انواع کرمهای خاکی وجود دارد که در کشورهای غیر از نیوزلند هم مورد نظر است که شرح آن در ادامه آورده می شود:
بعضی از گونه های معمولی که به منظور طعمه استفاده می شوند:
الف) Night Crawls (خزنده های شب):
این کرم خاکی بومی ایالات شمالی آمریکا است و امکان برداشتن آن از زمینها و علفزارها در شب به منظور استفاده های تجارتی وجود دارد، زیرا آنها تولیدمثل آرام دارند و نیاز به تولیدمثل مخصوص و رویه های کنترلی دارند.
ب) field worms (کرمهای مزرعه) یا (کرمهای باغ):
بهترین نوع طعمه برای ماهی هستند ولی آنها تولیدمثل فراوان ندارند و در نتیجه برای امور تجارتی توصیه نمی شوند.
ج) manure worms (کرمهای بندبند، لولندگان یا جنبندگان قرمز، کرم های قلاب):
چون وقتی به آنها دست زده می شوند پیچ و تاب می خورند، به این نام مشهورند. این نوع کرمها، مخصوصاً مناسب تولیدات تجارتی هستند و آنها یکی از دو نوع کرم معمولی هستند که بوسیلة کشاورزان موفق پرورش داده می شوند.
د) Red worms (کرمهای قرمز): این نوع کرم، اساساً یکی دیگر از انواع کرم کود می باشد که تفاوت اساسی در اندازه و رنگ نسبت به پسرعموهای درازتر و تیره ترش (از سایر گونه‌ها) دارد. آنها همچنین بسیار مناسب برای تولیدات تجارتی هستند و با کرمهای کود توأماً 80 تا 90 درصد از تولیدات تجارتی، کرم ها را شامل می شوند.
کرمهای کود و کرمهای قرمز برای زندگی در محیط های مختلف، سازگار هستند. آنها بخوبی، انواع مواد آلی را تجزیه می کنند. این کرمها، ممکنست در کپه های کود یا در خاکهایی که حاوی مواد آلی زیادی هستند، پیدا شوند ولی پرورش دهندگان تازه کار، کرمهای اولیة شان را از پرورش دهندگان یا توزیع کننده های مشهور تهیه می کنند و خریداری می نماید. پرورش دهندگان کرم باید به مقدار 000/1 کرم برای نخستین بار خریداری کنند.

جدول 8 ) نشان دهنده خصوصیات زیستی اصلی کرم خاکی است که باید برای پرورش در فضولات مورد توجه قرار گیرند:

گونه

حداکثر درجه حرارت

انکوباسیون پیله ها براساس روز

مدت زمان لازم برای رسیدن به بلوغ جنسی براساس روز

Eisenia foetida

28-23

16

80-70

Dendrobaena rubida

20-18

35

140-120

Lumbricus rubellus

18-15

45

160-135

Octalasiwn cyaneum

15

60

200-180

Allolobophora caliginoa

15-12

65

170-135

Allolophora rosra

15-12

60

180-150

بیولوژی:
چون ساختمان فیزیکی کرم های خاکی متنوع هستند، فقط مقدار ناچیزی از یک گونه در این مطلب تشریح می شود. یک گونه که در رابطه با سایر گونه ها قابل قبول تر است. در این قسمت خزنده شب Night Crawler بنام علمی Lumbricus terrestris به منظور تشریح استفاده می شود:
کرم خاکی دارای سامانه عصبی توسعه یافته، سامانه گردش خون، دستگاه گوارشexcretory، یا لوله های مالپیگی وسامانه عضلانی و سامانه تولیدمثلی می باشد. اندام های عمده در شکل(8،9،10) نمایش داده شده است. ترکیب ظاهری مورد توجه (شکل11) شکل حلقه حلقه یا Segmentation بدن که فقط خارجی نمی باشد، بلکه حلقه ها تمامی ساختمان داخلی را نیز شامل می شوند. خزنده شب (Night Crawler) حدود 150 قسمت دارد، در حالیکه کرم کود کشاورزی و کرم قرمز در حدود 95 قسمت را شامل  می شود و وظایف مشابهی را انجام می دهند.
مانند تقسیمات در بدن حیوانات به اندامها، کرم خاکی هم قسمتهای متفاوتی دارد که وظایف مختلفی را انجام می دهند.
اولین قسمت از کرم خاکی، انتهای قدامی (anterior) یا سر آن می باشد؛ که مرکب از دهان، پروستومیوم(بخش پهن و گردی که دهان را می پوشاند)و این عمل مانند گوه (wedge) برای فشار به باز شدن شکافها در خاک که کرم در آن می خزد کاربرد دارد.
ساختمانهای کوچک مو مانند بر روی کرمها وجود دارد که به آنها ستا (Setae) یا بریستل (Bristell) می گویند که این بریستلها می توانند در هر قسمت، طویل یا منقبض شوند و عمل اصلی که همان حرکت است را صورت دهند. کارآمدی ساختمانهای جلو آمده در کرمهای خاکی بیشتر از بریستل ها،درکندن تونلها نقش دارند. علاوه بر آن در پوست غده های گوناگونی وجود دارد که یک موکوس روان کننده ترشح می کنند که برای حرکت کرم در میان خاک و کمک به تثبیت تونلها و دالانهای ایجاد شده کمک  می کنند.
دستگاه گوارش کرم خاکی متناسب با تونلها و فعالیتهای تغذیه ای به اندازه زیادی طویل می شود. کرمهای خاکی پس مانده ها یا اندامهای گیاهانی که بر روی زمین ریخته شده اند (بضمیمه تجزیه باقی مانده‌های آلی در خاک) را می‌بلعند؛ و ماهیچه‌های قوی مواد بلعیده شده را با هم مخلوط می کنند و آن را از میان رشته‌های (قطعه‌های) گوارشی عبور می دهند.
مایع گوارشی، حاوی آنزیمهای گوارشی می باشد که با مواد بلعیده شده مخلوط شده و اسید آمینه‌ها، قندها و مولکولهای آلی کوچک دیگر را از پسمانده های آلی (که شامل پروتوزوآهای زنده، نماتودها، باکتری ها، قارچها و دیگر میکروارگانیسم ها) تجزیه می کنند. از مواد گیاهی یا حیوانی که اندکی تجزیه شده اند، مولکولهای مشابه از میان غشاهای روده ای جذب می شوند و آنها برای سوخت و ساز (سنتز) در سلولها و برای تولید انرژی به مصرف می رسند. پوست بدن کرم خاکی برای تنفس تکامل یافته است و مبادله ]اکسیژن و دی اکسیدکربن[ از سطح بدن یا همان پوست صورت می گیرد.

تولیدمثل:
کرمهای خاکی معمولاً جفت لقاحی ندارند. چون این جانوران هرمافرودیت هستند. (هر فرد دارای هر دو اندام تولیدمثلی نر و ماده می باشد). در هر کدام اندامهای جنسی نر و ماده در قسمت شکمی جای دارند. دستگاه تولیدمثل نر شامل قسمتهای زیر است:
الف) دو جفت بیضه کوچک و بزرگ در حلقه دهم و یازدهم
ب) یک قیف اسپرمی مژکدار
پ) مجرای کوتاهی بنام مجرای آوران
ت) مجرای وابران
ث) منفذ تناسلی نر در حلقه پانزدهم
ج) دو جفت کیسه اسپرمی بزرگ در حلقه های نهم تا سیزدهم
دستگاه تولید مثل ماده نیز شامل قسمتهای زیر است:
الف) یک جفت تخمدان در جلوی حلقه سیزدهم
ب) دو قیف تخمدانی
پ) اویدوکتها که در حلقه چهاردهم قرار دارند و به خارج مربوط می شوند.
ت) دو جفت جایگاه اسپرمی در حلقه های نهم و دهم که به هنگام جفت گیری، اسپرم دریافت و ذخیره می نماید تا آنکه تخمها را در موقع لازم در پیله ها بارور سازد.
شرح:
زمان جفتگیری برای همه گونه ها یکسان نیست. کرمهای خاکی در اکثر ماه های سال   می توانند تولید مثل کنند و مخصوصاً در ماه هایی که رطوبت هوا زیادتر است این عمل افزایش می یابد. لقاح از نوع تقاطعی (Cross Fertillization) بوده و معمولاً 2 تا 3 ساعت بطول می انجامد. در هنگام جفتگیری دو کرم طوری به یکدیگر می چسبند که سر هر کدام مقابل انتهای دیگری در جهت مخالف هم قرار می گیرد. سپس دو کرم بوسیله ترشحات غده ای به یکدیگر می چسبند و از سطح شکمی، بدنهایشان بر روی یکدیگر قرار می گیرند. بطوریکه منافذ اسپرم ماتیکا در مقابل قسمتی از کمربند تناسلی کرم دیگر که راه خروج اسپرم است قرار می گیرد. ذرات موکوسی زیادی ترشح شده بطوریکه هر کدام بوسیله آن پوشیده شده و بوسیله یک مجرای چسبناک بین قطعه نهم و حاشیه خلفی کمربند تناسلی دو مجرای چسبناک بهم می چسبند به جهت اینکه دو کرم محکمتر یکدیگر را در برگیرند. سپتای هر کدام در ناحیه بندهای 6 تا 10 بداخل بدن کرم دیگر فرو می رود. در هر کدام یک جفت شیار سمینال (Seminal groove) که از بند پانزدهم تا کمربند تناسلی امتداد می یابد، تشکیل می گردد و از این شیارها، اسپرماتوزوئیدها از بدن کرم عبور کرده، وارد کیسه دریافت کننده منی کرم دیگر می گردد. سپس دو کرم از یکدیگر جدا می شوند. بعد از جفت گیری هر کمربند تناسلی ترشحاتی تولید می کند که سرانجام روی سطح بیرونی سخت می شود. وقتی این ماده سخت شد، کرم به طرف عقب حرکت کرده، بنابراین لوله ای روی سر کرم کشیده می شود. وقتی کرم کاملاً رها می شود، قسمتهای انتهایی لوله بسته می شود و پیله ای را  تشکیل می دهد که تقریباً به شکل لیمو است. هر کدام بعداً تشکیل تعدادی پیله (Cocoon) را می دهد که در داخل آنها تخمها قرار دارند بدین ترتیب باروری و تشکیل تخم (Zygote) در خارج از بدن کرم یعنی داخل پیله انجام می شود و پیله سازی متوالی آنقدر تکرار می گردد تا ذخیره اسپرم و سلول تخم ماده تمام شود. گونه Lumbricus terrestris در عرض 3 تا 5 روز به طور میانگین می تواند 2 الی 10 عدد پیله  تشکیل دهد که هر کدام دارای تعدادی تخم لقاح یافته (Zygote) می باشد که از 1 تا 28 عدد متغیر است. اما اغلب فقط یک یا دو کرم از هر پیله زنده می ماند و از پیله خارج می شود. در هر پیله یک لوله آهکی در اطراف کمربند ایجاد شده و همچنین در بندهای دهم تا سی و ششم ترشح می شود که در آن پیله وجود دارد، تخم و آلبومین (ماده مغذی) در هنگامیکه پیله بر روی کمربند تناسلی (Cellitlum) است، وارد آن می گردد و پس از مدتی پیله در روی زمین مرطوب قرار می گیرد. کرمهای خاکی اکثراً پیله های خود را در صورت مرطوب بودن خاک به سطح آن می ریزند ولی چنانچه، سطح خاک، خشک باشد، در اعماق زمین تخم ریزی می کنند. گونه های زیادی در تمام طول سال پیله تولید می کنند و این امر در شرایطی صورت می گیرد که درجه حرارت، رطوبت، منابع غذایی و سایر عوامل محیطی مناسب باشد. تحقیقات ایوان و گیلر در سال (1974) نشان داده است که در شرایط مناسب در مزارعی که گونه های مختلفی از کرمهای خاکی وجود داشتند که متناسب با تغییرات فصلی تعداد پیله های تولید شده به درجه حرارت خاک بستگی دارد. رابطه درجه حرارت و تولید پیله بدین ترتیب است که در ماههای زمستان که خاک پایین ترین درجه حرارت را داشته و میانگین درجه حرارت حدود سه درجه سانتی گراد بوده است، هیچگونه پیله ای تولید نشده ولی با شروع گرما تولید پیله در کرمها زیادتر می شود و سپس با تنزل گرما سرعت تولید پیله تقلیل می یابد. بدین لحاظ تعداد پیله هایی که در ماههای اردیبهشت و خرداد تا تیرماه تولید می گردند، افزایش می یابد.بچه کرمها از پیله هایی که اندازه آنها کمتر از یک دانه برنج است، پس از سه هفته تفریخ یا هچ (Hatch) می شوند. همانطور که ذکر شد از 2 تا 20 بچه کرم به طور متوسط 4 بچه کرم پرورش می یابد. کرم خاکی دارای 32 کروموزوم می باشد. در صفحه بعد نحوه تقسیم سلولی و تخم کرم خاکی را مشاهده می کنید.
منافع کرم خاکی:
بسیاری از مردم کرمهای خاکی را بعنوان کار سرگرمی (ذوقی) و برای مصرف خودشان و یا بعنوان منبع درآمد پرورش می دهند. آنچه که بیشتر در منافع ورمی کالچر یا پرورش کرم بیشتر مورد توجه می باشد عبارتند از:
1
ـ کرم خاکی یک عامل مهم در بهبود خاک می باشد.
2
ـ باعث افزایش بازده محصولات می گردد.
3
ـ کرم خاکی را می توان با هزینه و زمان کم و تلاش و کوشش کمتری پرورش داد.
4
ـ کرم خاکی با سود بسیار بالا برای مقاصد و استفاده های مختلف براحتی بفروش می رسد.
5
ـ همچنین آنرا می توان بعنوان کود کشاورزی (مدفوعات)، با سود بالا به گلکاران، پرورش دهندگان، باغداران خانگی و باغداران حرفه ای (اساسی) فروخت.
6
ـ کرمهای خاکی را شاید بعلت موارد پرورش آسان و کم هزینه که در مورد سه بیان شده و بعلت آزمایشاتی که در این سمینار آمده است می توان در تغذیه دام و طیور بعنوان یک منبع پروتئینی بجای پودر ماهی یا پودر گوشت استفاده کرد. البته تحقیقات این سمینار بسیار ابتدائی است و شاید بتوان با استمرار این تحقیقات بصورت (invivo) مورد ششم را بعنوان یک مزیت کرم های خاکی به منفعت های دیگر آن اضافه نمود.
برای جوابگویی به اینچنین خواسته‌ای، بسیاری از مردم در تجارت (business) کرم خاکی در چند سال اخیر وارد شده اند.
کرمهای خاکی در کشاورزی در معیار بزرگ و در سامانه­های زائد مصرف می شوند و بعنوان یک منبع تغذیه حیوانات و همچنین انسان مورد نظر است. استفاده عمده از کرمهای خاکی، امروزه بعنوان طعمه برای ماهیگیری ورزشی در آب شیرین می باشد.
برخی از کرمها به علاقه مندان باغداری خانگی یا باغداری حرفه ای (اساسی) برای بهبود خاک و نیز جهت کمپوت سازی فضولات آلی فروخته می شوند.
فعالیتهای توسعه ای و پژوهشی، حاکی از آنند که استفاده های دیگر از کرمهای خاکی تحت پوشش مکانهای مختلف برای کرمها و مدفوعات آنها، بازارهای جدیدی را ایجاد کرده است که تا حدی متغیر و تدریجی پیش می رود. بنابراین، هر فردی که به تجارت کرم خاکی علاقه مند است باید با‌‌احتیاط و با دقت در بازارهای توانی منطقه‌ای (مکانی) به انجام فعالیت بپردازد.
مخصوصاً اگر این کار بعنوان یک شغل همه ساعته باشد که شغلی است تفکری و با اندیشه می باشد. بعضی از عمده فروشان کرم های خاکی، ذخیره تولید مثلی (Stock breeder) را به پرورش دهندگان جدید می فروشند و به آنها وعده خرید کرمهای پرورش یافته را از پرورش دهندگان بصورت عمده و قیمت کلی می دهند. این عمده فروشان کرمهای خاکی را به فروشگاه‌های طعمه فروشی و باغداران حرفه‌ای (اساسی) و باغداران خانگی و دیگر مصرف کنندگان دوباره می فروشند. این چنین ترتیبی به پرورش دهندگان جدید برای فروش محصولاتشان کمک می کند ولی موفقیت آنها به طور نزدیک کاملاً به صداقت عمده فروشان و توانایی انجام وظیفه آنها نسبت به پرورش دهندگان بستگی دارد. پرورش دهندگان آینده، نظر به موارد فوق باید به وسیله «اداره تجارت منطقه‌ای» و «اتاق بازرگانی» منطقه خودشان و همچنین بوسیله مشتریهای  عمده فروشان برای مشهور شدن توسط آنها قبل از ورود به قراردادها با احتیاط کامل عمل کنند. تأسیس تجارت کرم خاکی نباید بر پایه آزمایش و خطا انجام شود.
کرم های خاکی نوعی از دام (live Stock) هستند و همه انواع دام، دارای نیازمندیهای معین حداقلی از مراقبت هستند که باید درخور و مناسب آن، برنامه ریزی منظم و با قاعده انجام داد. روش مؤثر کنترل و تولید در یک موقعیت جغرافیایی در محل دیگر کاربرد نخواهد داشت. پرورش دهندگان جدید کرم خاکی باید در ورود به تجارت در معیار کوچک تفکر کنند و پرورش موفقیت آمیز کرم خاکی را قبل از مبادرت به تولید، بیاموزند. برای کمک به توان پرورش دهندگان جدید این سمینار، کرم خاکی را بعنوان یک حیوان زیستی توصیف می کند و تأثیرات کرم خاکی را در بهبود خاک و حاصلخیز کردن آن مطرح می کند و زمینه روشها و مواد موجود در تولید کرم را تشریح می­نماید. همه اطلاعات قابل دسترس در مورد این موضوع، همه این موضوع را در بر نمی گیرد ولی خوانندگان علاقه مند برای اطلاعات وسیع به لیست مؤاخذ که در انتهای متن آمده است مراجعه کنند.

 

 الف) روش پرورش در آزمایشگاه:
خصوصیات زیستی کرمهای خاکی را می توان در آزمایشگاه با استفاده از ظروف شیشه ای 1500 میلی لیتری پر شده با مخلوطی از فضولات گاو و خاک مرطوب با نسبت 3 به 1 مورد مطالعه قرار داد. در چنین ظرفی می توان 25 کرم بالغ را پرورش داد. اگر قرار باشد اثر یک مادة غذایی مورد بررسی قرار گیرد، کرمهای خاکی را باید در ترکیبی شامل ماسه و خاک اره (9 به 1)، نگهداری کرد، فضولات بعنوان مکمل اضافه   می گردند. بهترین نتایج آزمایشگاهی با استفاده از فضولات گاو به دست آمده است؛ طی 90 روز، تقریباً 2150 کرم جدید از 10 کرم خاکی ایجاد می شود.
ب) پرورش کرم خاکی به روش بارت (‌
Barret)
در روشی دیگر که توسط بارت پیشنهاد شده، کف با لایه ای نازک از علوفه خشک یونجه یا 3-2 لایه از گونی پوشیده می شود. سپس جعبه ها با کمپوستی حاوی فضولات، هوموس و خاک اره (با نسبت 1 به 1 به 1) تا 3/2 از ارتفاع جعبه پر می گردند (در این روش اندازة جعبه های چوبی حدوداً 15×35×50 سانتی متر می باشد) از آرد به میزان    5/0 کیلوگرم در هر جعبه جهت تحریک تخمگذاری استفاده می شود. خاک اره و فضولات باید کاملاً له و مرطوب شده و با خاک مخلوط شوند. 500 کرم بالغ را بر سطح بستر قرار داده و با لایه ای نازک از مادة بستر پوشانده می شوند. سپس محتویات جعبه ها با 2 یا 3 لایه گونی پوشیده می شوند تا از خشک شدن، جلوگیری و یک توزیع منظم آبی ایجاد نماید. جعبه ها با مادة بستر و کرمهای خاکی در محیطی تاریک نگهداری می شوند. جعبه ها بر روی یکدیگر قرار گرفته و توسط تخته های چوبی (به ضخامت 5 سانتی متر) از یکدیگر جدا می گردند. جعبه های قرار گرفته بر کف، بر روی قابهایی چوبی گذاشته می شوند و در فاصلة 15 سانتی متر بالاتر از سطح زمین قرار می گیرند. ماده بستر باید مرطوب نگهداری شود، بسته به وضعیت آب و هوا در هفته باید یک یا دوبار به آنها آب داد، به شرط آنکه تغییرات دما بین 10 تا 20 درجه سانتی گراد تغییر کند و رطوبت مادة بستر مناسب باشد، کرمها هر 10-7 روز کوکون هایی  می گذارند. کوکون ها در سن 30-21 روزگی جمع آوری می گردند.
به منظور جمع آوری کوکون ها، مادة بستر به صورت توده ای مخروطی شکل بر روی یک میز صاف مناسب با 10 سانتی متر حاشیه به طرف بالا، تحت روشنایی خوب، ریخته می شود. هر 5 دقیقه یک لایة 5 سانتی متری توسط شن کش از توده جدا  می گردد. با این روش، 3/2 از ماده بستر که شامل کوکون ها و کرمهای جوان است، از پشته جدا می شود. این ماده در جعبه ای جدید حاوی مقدار مناسبی ماده بستر وارد شده و دورة پرورشی جدیدی آغاز می گردد. مادة بستر و کرمهای باقیمانده پس از جداسازی کوکون ها به جعبه اصلی برگردانده شده و بعد از اضافه نمودن مادة بستر جدید برای تکثیر مجدد کرمها مورد استفاده قرار می گیرند.
تنها از کوکون ها می توان جهت پرورش استفاده نمود. 300-200 کوکون به طور منظم در سراسر سطح مادة بستر پخش شده و با لایه ای به میزان 3-2 سانتی متر از مادة بستر پوشانده می شوند. پس از پوشانیدن توسط پارچه گونی، مواد در دمای 20-10 درجه سانتی گراد قرار می گیرند و کرمهای جوان پس از 21-14 روز تفریخ می شوند. آنها بعد از 90-60 روز به بلوغ جنسی می رسند. در هر جعبه با ابعاد ذکر شده در بالا می توان 2000-1000 کرم پرورش داد. پس از رسیدن به سن بلوغ، بیشتر کرمها باید خارج شوند و تنها 500 کرم در هر جعبه باقی می ماند. در این روش جهت تغذیه کرمها توصیه شده است که از فرآورده های گوشتی و شیری استفاده نگردد، چون باعث افزایش نامطلوب کنه‌ها، لارو مگس و سایر حشرات می شوند. بهترین مواد غذایی در این روش عبارتند از:
 پودر ضایعات ماء الشعیر
 آرد
سبوس میوه ها
 سیب زمینی
ضایعات گیاهان سبز و مخمر هستند.
مواد غذایی باید قبل از مصرف پخته و له شوند. فقط از مخمر بدون پختن استفاده می شود. خوراک باید حالت قوام خمیری داشته باشد. به طور معمول، 5/0 لیتر آب به 100 گرم خوراک جامد اضافه می شود. مخمر با 3/0 لیتر آب برای هر 100 گرم مخلوط می شود. نباید به ساختمان خاک در اثر مادة غذایی نامناسب آسیب وارد شود. مانند وضعیتی که می تواند در اثر سیب زمینی یا آرد خیلی زیاد ایجاد گردد. به کرمها هفته ای یکبار خوراک داده می شود به نحوی که خوراک کافی برای 5 روز در اختیار آنها قرار گیرد. طی دو روز باقیمانده کرمها از فضولات خود تغذیه می کنند. جیرة هر جعبه، به طور معمول، عبارت از: (1ـ پودر ضایعات ماء الشعیر یا آرد 100 گرم 2ـ سبزیجات یا میوه ها 600 گرم 3ـ ضایعات گیاهی 750 گرم 4ـ مخمر 50 گرم) می باشد. غذا در شیارهایی به عمق 5-4 سانتی متر قرار گرفته و با خاک پوشیده می شود. رطوبت و خلل و فرج ماده بستر باید به طور منظم کنترل شود.بسته به شرایط، مادة بستر آبیاری شده یا به آن خاک خشک افزوده می گردد.  جهت اطمینان یافتن از هوادهی مناسب، منافذ کوچکی در کف جعبه ها وجود دارد که می توانند توسط خاک اره مسدود گردند. پس از اینکه تودة زنده در جعبه به    300-200 گرم رسید، محتویات جعبه به دو قسمت تقسیم می شود: نیمی از مادة‌ بستر در جعبة اولیه باقیمانده، مابقی به جعبه ای جدید منتقل می گردد؛ بدین طریق، یک کشت دیگر ایجاد می شود.

طرح انبارک دوتایی برای پرورش کرم خاکی:
الف) خصوصیات ظاهری و منافع:
این طرح حاوی 2 انبارک حاوی کمپوست می باشد؛ که به ما اجازه می دهد که منبع خاتمه ناپذیری از مخلوط غنی مادة مغذی را دارا باشیم.
یکی از انبارک ها در طول پرورش خالی می ماند و به رویة کمپوست سازی در انبارک دیگر مزاحمت ایجاد نمی نماید. این دستگاه عملکردی بسیار آسان دارد و کمپوست سازی خودکار با آزمایشگاهی کوچک را بدون وزن سنگین انجام می دهد.
ب) شیوة کنترل حرکت (Migration) :
بصورت کاملاً خودکار کرمها در موقع پایان کمپوست سازی از کمپوست جدا  می گردند و نیازی برای استعمال دست و ابزارآلات برای جداسازی کرمها یا کمپوست سازی نمی باشد.
پ) تسریع کمپوست سازی:
در انبارک حاوی کرمها براحتی می توان بستر را کنترل کرد و کرمها نیز براحتی و سریعاً می توانند مادة غذایی موجود در بسترها را مصرف کنند.
ت) حذف کارکرد و مزاحمت انسان برای کرمها در طول مدت تغذیة طبیعی و چرخة تولیدمثل.
 
این دستگاه شرایطی را مانند شرایط طبیعی و غیر مختل شده برای کرمها مهیا می سازد.
ث) جعبة کنترل مایعات:
مایع گرانبهای حاصلخیز کننده (بارورکننده) و نیز ایده آل برای گیاهان خانگی را جمع آوری می کند.
ج) سامانه در برگیرندة شخصی:
به منظور جلوگیری از ورود حشره ها و جانوران موذی این دستگاه بطور محافظت شده دارای انبارکهای جداگانه و مستقل می باشد.
چ) آبدهی قابل انعطاف و دریچه (سوپاپ) اطمینان برای لبریز شدن آب:
یک شلنگ پلاستیکی قابل انعطاف، به مصرف کنند برای خالی شدن مایع، اعلام خطر می کند .
یک روش تمیز و کاربردی برای توزیع مایع حاصلخیز کننده (بارورکننده) مهیا می سازد. یک سوپاپ اطمینان لبریزکننده، در پشت انبارک ها تعبیه شده که از حوادث احتمالی جلوگیری می نماید.
ح) تهویه:
هوای خوب جریان دار، حداکثر سطح اکسیژن برای کمپوست مطلوب و سریع و کارآمد در انبارکها را نگه می دارد.
ـ هوا از میان هر دریچه جریان می یابد.
ـ هوا از زیر هر دریچه جریان می یابد.
ـ هوا از عرض قسمت داخلی سطح انبارک، جریان می یابد.
منافع سامانه worm-a-Roo :
1
ـ جداسازی اتوماتیک کرمها از کمپوست آماده و قابل استفاده:
هیچ نیاز دستی یا انسانی برای جداسازی کرمها و کمپوست سازی در این سامانه وجود ندارد.
2
ـ اجازة حرکت طبیعی و غیر مختل شده با کمترین مزاحمت برای خوراک آنها و چرخه تولیدمثلی آنها می دهد:
پژوهشهای وسیع نشان داده است که برای دست یافتن به شاهکار بهینه (اپتیمم) از یک مزرعة کرم، بیشترین عامل بحرانی، ایجاد محیط و شرایط طبیعی و غیر مختل شده می باشد. برای اینکه کرمها بتوانند در آن محیط، خوراک را مصرف کرده و تولیدمثل نمایند. روش کنترل حرکت طبیعی (Migration)، تنها روش مطمئن برای رسیدن به این هدف می باشد.
3
ـ تسریع کمپوست سازی:
این سامانه، توانایی نگه داری بالای 8 پوند کرم گرسنه (هنگامیکه دارای جمعیت کامل باشند) را دارد. کرمها به اندازة نصف وزن بدن خودشان از خوراکها، در هر روز می توانند بخورند. بنابراین در یک سامانه کاملاً پر، ما می توانیم در هر روز 4 پوند از مواد زائدمان را به مدفوعات (ings) با ارزش کرم برگردانیم.
 
راز حرکت طبیعی (Migration)
Worm-a-Roo
یک سامانه پرورشی تکی و جداگانه می باشد که شامل دو عدد انبارک مربعی قابل جابجایی است که این دو جعبه بوسیلة یک صفحة دیسک مانند کنترل حرکت (شامل بازـ بسته کردن) قابل تفکیک از همند. هر دو انبارک در یک سینی جای داده می شود که همچنین در جمع آوری و توزیع مایع بارور کننده (حاصلخیز کننده) برای استفاده در گیاهان خانگی بکار می آید. صفحة دیسک مانند، کنترل حرکت طبیعی (Migration) را برعهده دارد. حرکت طبیعی (Migration) کرمها در بین انبارکها، بوسیلة باز کردن یا بسته کردن انتخابی راه عبوری بین هر انبارک صورت می گیرد.
جریان کمپوست سازی در یکی از دو انبارک (انبارک کاری یا working bin) با حالت بستة صفحة دیسک مانند بین دو انبارک شروع می شود. این کار همة کرمهای خاکی را در انبارک کار محبوس می کند؛ در نتیجه آنها بطور سریع، مواد زائد خانگی خودشان را بصورت جسمی گرانبها برای خوراک (غذای) گیاهان بر می گردانند؛ که بنام «ورمی کمپوست» یا مدفوعات کرم خاکی «ings» نامیده می شود. در طول مدت این جریان انبارک دومی از مواد تازه و زائد آشپزخانه ای پر می شود. وقتی که مواد زائد، در انبارک کار «working bin»، در این رویه به کمپوست کامل تبدیل شدند، به سادگی صفحة دیسک مانند کنترل حرکت «Migration» را به حالت باز بر می گردانیم و اجازة حرکت آزاد و غیر مختل شده را به کرمها می دهیم تا به منبع جدید خوراک در انبارک دوم انتقال یابند. با جدا شدن کرمها از انبارک اول و خالی شدن آن از کرمها، «ورمی کمپوست» آمادة برداشت است. این چرخه آن قدر ادامه می یابد تا به طور پایان ناپذیری، برای هر چه حاصلخیزتر شدن زمینها، ورمی کمپوست را تأمین کند.
روش تغذیه و نگهداری کرمها در این روش هم به مانند روش بارت می باشد البته می‌توان روش خوراک و خوراک دادن اصلی را نیز در هر دو روش بکار برد در همة روشها، این نکته را باید مد نظر داشت که:
تجمع کرمها در کنار جعبه ها، به معنی نامناسب بودن شرایط است:
1
ـ فقدان خلل و فرج
2
ـ رطوبت خیلی زیاد
3
ـ بیش از حد بودن بقایای غذا در مادة بستر
روش جداسازی کرمها (صفحة...) از بستر در طرح بارت و طرح انبارک دوتایی همانطور که ذکر شد اضافه کردن مواد آلی تازه تر در انبارک خالی می باشد. البته در این طرح ها، چون موضوع و هدف اصلی تهیة کمپوست می باشد (نه کرم)، در نتیجه، کرمها برای تهیة مادة غذایی جدید به انبارک دوم مراجعت می کنند و در نهایت کمپوست انبارک پرورش (بستر) خالی از کرمها می ماند. ولی برای جداسازی کرمها از کمپوست برای استفاده از کرمها روش پیشنهادی این سمینار استفاده از ظرفی نه چندان گود در مابین دو انبارک پرورش می باشد به طریقة زیر:
مابین انبارک اول و دوم ظرفی قرار می دهیم که علاوه بر داشتن عمق مناسب برای تجمع کرمها، از یک طرف (سمت انبارک بستر) بدون توری دانه ریز و از طرف دیگر(سمت انبارک خالی) با محافظ توری دانه ریز باشد. کرمها حین مراجعت از انبارک بستر به سمت انبارک خالی یا حاوی مواد آلی تازه تر، برای دستیابی به مواد غذایی بهتر به درون ظرف می افتند و چون ظرف از سمت انبارک مواد آلی تازه تر، دارای پوشش توری شکل می باشد، در همان جا به دام می افتند و نمی توانند به انبارک مواد آلی تازه تر مراجعت کنند. سپس ظرف حاوی کرمها را پس از چند ساعت خالی (تعویض) می نمائیم.
پس از برداشت مقداری از کرمها، ظرف را برداشته و اجازة عبور کرمها را از انبارک بستر به انبارک مواد آلی تازه می دهیم. از طرفی کرمها را به میزان مورد نظر جدا کرده ایم و از طرف دیگر کرمها را از بستر قدیمی به بستر جدید انتقال داده ایم و از طرف دیگر کمپوستها در انبارک اولیه (انبارک بستر) آمادة برداشت و انتقال به زمینهای زراعی می باشد.
د)سامانه پرورش (Wormery) یا پرورش کرم خاکی در تایر اتومبیل:
(wormery)
چیست؟
wormery
دستگاه (وضعیتی) است که شامل سامانه کمپوست سازی است که بیشتر مواد غذایی را برای مصرف حفظ می کند.
سامانه گوارشی کرمها، یک ساختمان نرم و استوار را برای کمپوست کرم، ایجاد می کند، که یک مادة هوموسی مغذی و توانگر است که از یک اندازه، فضولات آلی متلاشی شده، مواد بستر و مدفوعات کرم (کود) تشکیل شده است. این سامانه، سامانه­ای بسیار کم بو می باشد البته اگر بصورت صحیح نگه داری شوند.
عوامل و عناصر مورد نیاز:
1
ـ فرش (زیلو، قالی) و یا یک گونی پوسیده و قدیمی
2
ـ دفترچه های قدیمی تلفن
3
ـ قطعه ای آهن چین  وچروک دار به اندازة 60 سانتی متر× 60 سانتی متر
4
ـ سه الی چهار تایر اتومبیل
5
ـ دریچه (از قطعه ای چوب یا سنگ می توانیم بعنوان دریچه استفاده کنیم).
6
ـ سی و پنج عدد روزنامة روز شنبه!
مراحل پرورش:
مرحلة اول : خریداری و گرفتن کرمهای خاکی
مرحلة دوم: خیساندن روزنامه ها در آب و انباشتن آنها در اطراف تایرها.
مرحلة سوم: برافراشتن انتهای آهن چین و چروک دار در دفترچه های تلفن قدیمی.
مرحلة چهارم: بریدن فرشهای قدیمی و پوسیده در اندازة زمینه.
مرحلة پنجم: افزودن مواد بستر و کرمها در تایر انتهایی.
مرحلة ششم: ادامة انباشتن تایرهای پرشده و مواد بستر.
کرمها در این روش بطور با قاعده و منظم بوسیلة مواد زائد آشپزخانه ای تغذیه می شوند.
خاک باید هنگام لمس بصورت نمناک باشد.
کرمها، جانورانی پرخور و حریص هستند. آنها دندان ندارند، در نتیجه آنها تکه های کوچک غذا را دوست دارند.
الف) مواد زائد عصاره (شیرآبة) سبزیجات.
ب) جعبه های پیتزای خیسانده شده و تکه تکه شده.
پ) کاغذ (روزنامه)
ت) پارچه های نساجی، رشته رشته ای و بافته شده.
ث) خاک (کثیفی ها)
ج) برگها
چ) مو
ح) مقوای بسته بندی مواد غذایی سفت
خ) پوستة تخم مرغ.
د) پوستة سیب زمینی (خلال سیب زمینی)
ذ) مغز سیب
ر) پوستة محافظ نخود فرنگی.
کرمها به چه مقدار می خورند؟
کرمهایی که در ورمری (wormery) کوچک هستند، همة میوه ها و سبزیجات زائد را که بوسیلة خانواده تولید شده‌اند را می‌خورند. Wormeryها ایده‌آل هستند برای جمعیتهایی که زندگی می کنند در دشتها یا خانه هایی که دارای محوطة پشتی هستند. مدفوعات آنها یا ings کرمها می توانند بطور مستقیم به گیاهان ضعیف و باغها اضافه شوند. همچنین می توانیم مایع حاصلخیز کننده را بوسیلة مخلوط کردن مدفوعات با آب، درست کنیم. بطوریکه رنگ محلول به رنگ چای کمرنگ در بیاید.
در حدود 21 روز، 20-2 بچه کرم از پیله های خود تفریخ (Hatch) خواهند شد. در حدود 3-2 ماه، کرمهای جوان، آمادة تولیدمثل می شوند. کرمهای کمپوست هر 10-7 روز تولیدمثل می کنند و جمعیت کرمها در (wormery) در 3-2 ماه مضاعف خواهند شد.
آفتهای کرم خاکی و بیماری هایش Earth worm pests and Diseases:
کرمهای خاکی در معرض حمله، بوسیلة مقادیر متنوعی از آفتها هستند. هنوز اطلاعات در مورد مفهوم کامل رابطة بین کرم های خاکی و تغذیه کنندگان از آن و انگلهای آن کمیاب می باشد. دشمنان کرم های خاکی عبارتند از: مورچه ها، هزارپاها، اسپرینگ تیلزها (spring tails)، کرم های ریز (کرم پنیر)، اسلاگ ها (slugs)، لارو نوع مخصوصی از سوسک، پرنده ها، موش صحرایی، مارها، موش کور، موشها، لاک پشتهای نقب زن، غوکها یا وزغها و دیگر حشرات و حیواناتی که از کرمها تغذیه می کنند یا به آنها متعرض می شوند. همچنین کرم خاکی دارای تعدادی از انگلهای داخلی بعلاوة پروتوزآهای بیشمار، بعضی نماتودها و لارو نوع مشخصی از مگس ها نیز می باشد. تغذیه کنندگان بزرگتر مانع از ایجاد بسترهای کرمها، بوسیله ساختمان مناسب انبارکها، و بوسیلة استفاده از پرده یا شبکه هایی در قسمت تحتانی و بالای بسترها می شوند. جانوران خاکزی (کرم ریز یا کرم پنیر، اسپرینگ تیلزها یا spring tails و مورچه ها) احتمالاً بزرگترین نگرانی برای پرورش دهندگان کرم خاکی هستند.
کرم های ریز (کرم پنیر)  Mites:
کرمهای ریز قرمز یا کرمهای ریز «کرم ماهی»، شکل15 به کرات یکی از عوامل محدودکننده در تولیدات کرم های خاکی می باشند. آنها ساکنان طبیعی کودها و مواد آلی مشابه می باشند و تمامی بسترهای کرمهایی که حاوی جمعیتهای کمی از کرم های پنیر ولی مهمترین کرم پنیر گونة Uropoda agitans می باشد (همچنین به نام        Fuscuropoda agitans نیز نامیده می شود ستند تحت شرایط مطمئن (safe) به مراحل شدید و بالای رشد و تکثیر می رسند. چندین گونه از کرمهای پنیر در اغلب بسترهای کرمهای خاکی موجود هستند.
این کرمهای پنیر، قهوه ای متمایل به قرمز می باشند و کوچکند، اگر چه بدون بزرگ سازی هم بسهولت قابل رویت هستند. کرمهای پنیر در نزدیک سطح خاک و کنار بسترهای کرمها و در اطراف محل تمرکز غذاها پیدا می شوند. کرمهای پنیر بصورت عادی به کرمهای خاکی حمله نمی کنند بلکه عمل آنها مصرف غذای کرمها می باشد. وقتی جمعیتهای کرم های پنیر در سطح بالایی قرار گیرند، کرمهای خاکی در عمق بسترها باقی می مانند و از آمدن به سطح بسترها برای تغذیه سرباز می زنند. نتیجة این عمل رشد و تکثیر ضعیف کرمها می باشد.
شکل 15) کرم پنیر کرمهای خاکی، Uropoda agitans . همچنین بنامFuscuropoda agitans نمایش شکمی از ماده (Edward Baker)
کنترل کردن: برنامة پیشنهادی برای کنترل، نگه داشتن جمعیتهای آفت دیده در زیر بهترین کنترل برای کرم های پنیر پیشگیری و مدیریت شایسته می باشد بدین گونه مهمترین صورت کنترل کرم پنیر صورت گرفته است. جمعیتهای بالای کرم های پنیر تقریباً همیشه وابسته به یک یا چند شرایط می باشد که در ادامه به آن اشاره می شود:
(1)
آب دادن بیش از حد.
(2)
غذا دادن بیش از حد.
(3)
تغذیه توسط فضولات گوشتالوده یا خیس.
شرایط بستر ایده آل، برای تولید کرمهای خاکی برای جمعیتهای بالای کرم های پنیر مساعد نمی باشد. از طرف دیگر، بسترها با جمعیتهای بالای کرم پنیر باعث مدیریت نامناسب برای تولید اپتیمم تولید کرمهای خاکی می باشد. برنامه غذایی باید تا حدی ادامه داشته باشد تا تمامی آن غذاها در مدت چند روز مصرف شود. بنابراین از تجمع و انباشتگی غذای ترش مزه (اسیدی) در بسترها جلوگیری می شود. تنوع برنامه های غذایی به فصول سال و شرایط درجة حرارت بستگی دارد. بستر کرمها که دارای زهکشی ضعیف هستند و خیلی خیس می شوند، شرایطی را ایجاد می کنند که کمتر مورد علاقة کرمها می باشد و خیلی مورد علاقة کرم های پنیر می باشند. برنامه های آبدهی باید براساس شرایط آب و هوایی غالب تنظیم گردد تا بسترها بصورت خیلی خیس نگه داری نشوند.
تکرار جمعیتهای بالای کرم های پنیر با تغذیه توسط فضولات، برگهای کاهو و سایر تفالة سبزیجات که حاوی رطوبت زیاد می باشند وابسته است. استفاده از اینچنین غذاهایی را تا زمانیکه کرم های پنیر در زیر کنترل قرار گیرند را باید قطع کرد و استفادة مجدد از آن غذاها باید با احتیاط صورت گیرد. وقتی کرمهای پنیر شروع به ساختن (build up) می نمایند، بسترها را باید برهنه (بدون پوشش) کرد و آنها را در مقابل خورشید برای چند ساعت (کم) بی حفاظ گذاشت.
در بسترهای کرم های کوچک یکراه دور کردن کرم های پنیر بزرگ بوسیلة جاگذاری روزنامة خیس شده یا کیسه های (burlap) در سطوح بسترها می باشد. کرم های پنیر در آنها (روزنامة خیس) انباشته خواهند شد و بعد از آن می توان آنها را منتقل کرد.با انجام مجدد این رویه، جمعیت قابل توجه ای کاهش می یابند. وقتی که کرمهای پنیر یا سایر جمعیتهای حشرات، در بسترها قرار می گیرند، بعضی از پرورش دهندگان، بوسیلة آبدهی زیاد قصد در کاهش آنها دارند. برای اینکه آفات با فشار غیر مستقیم به سطح آورده شوند. مرحلة بعدی مرحلة آتش زدن آنها بوسیلة مشعل دستی می باشد اگر چه برداشت شیمیایی یا فیزیکی کرم های پنیر فقط بصورت موقتی مفید است مگر اینکه شرایط بستر تغییر کند تا محیط مطلوب برای کرم های پنیر کمتر ایجاد شود.
مورچه ها:
چندین گونه از مورچه ها ممکنست وابسته به شرایط، باعث ایجاد مشکل یا اذیت و آزاد برای پرورش دهندگان کرم باشند. مورچه ها در بسترهای کرم خاکی مجذوب خوراکهای فوق متراکم می باشند و بعضی از گونه ها گزارش داده شده است که از تخم کرمها و کرمهای کوچک تغذیه می کنند. حصارهای فیزیکی در اطراف بسترهای کرم خاکی قرار داده می شود تا از ورود مورچه ها به آنها (بسترها) حفاظت کند. مورچه ها با اسپری های حشره کش و با طعمه ها نیز کنترل می شوند ولی باید احتیاط را انجام داد که از صدمه رساندن به کرمها بوسیلة این درمان، جلوگیری شود.
اسپرینگ تیلزها Spring tails :
این موجودات کوچک، سفید تا خاکستری و دوکی شکل هستند. حشراتی که وقتی آشفته می شوند پرش می کنند. آنها اکثر مواقع می توانند سطح بستر را به اندازة بسیار کافی سفید رنگ کنند. ظاهراً بزرگترین آسیب آنها، مصرف خوراک می باشد ولی مشاهده شده که آنها به کرمهای ضعیف یا مرده حمله ور شده و از آنها تغذیه می کنند. وقتی این جانور بسیار فراوان شود، کرمها در عمق بسترها باقی می مانند و از آمدن به سطح خاک برای تغذیه سرباز می زنند (به همان ترتیب که در تشریح کرم پنیر آمد.)
رویة عمومی مدیریتی همان طور که در کنترل کرم پنیر شرح داده شده بهترین روش برای کنترل اسپرینگ تیلزها می باشد. کنترل شیمیایی اسپرینگ تیلزها مؤثر نخواهد بود.
کرمهای سفید:
تهدید کنندة کوچک، سفید، برنزه ای، برای کرمها که بنام Planaria نامیده میشود        (معمولی ترین آن، Bipalium P. می باشد) که اغلب در بسترهای کرم خاکی یافت  می شوند. آنها در مواد (fecal) عمومی هستند و سرانجام از طریق کود کشاورزی وارد بسترهای تولید کرم می شوند. این گونه ها بعنوان یکی از خطرناکترین غارتگران کرم های خاکی در محیط های گرم و نمناک در فلوریدا هستند و مسؤول مجموع تلفات جمعیتهای کرم خاکی در موردهای شدید می باشند..             
ترکیب شیمیایی و ارزش تغذیه ای کرم خاکی:
در بررسی ارزش تغذیه ای و سایر پارامترهای مربوط به تودة زندة کرمهای خاکی باید به محتویات لولة گوارش که 30% از وزن بدن را شامل می شوند، توجه نمود. ترکیب محتویات لولة گوارش به مادة بستر بستگی دارد. اگر بقایای گیاهی در مادة بستر غالب باشند، مقدار کربوهیدرات تودة زنده بالا می رود. در صورت وجود خاک زیاد در لولة گوارش میزان خاکستر بالا خواهد بود. مقدار انرژی 1 گرم تودة زندة کرم خاکی (مادة خشک) برابر 42/18 کیلوژول به دست آمده است. برای نخستین بار مکینروی Mcinroy (1971)، پودر خوراکی تهیه شده از کرم خاکی را با سایر انواع پودرهای پروتئینی مقایسه کرد. او اظهار نمود که هیچ تفاوت اساسی از نظر ترکیب شیمیایی در مقایسه با پودرهای ماهی با ارزش بالا، وجود ندارد.
شرح آزمایشات:
آزمایشات ذیل طی جمع آوری تعدادی از کرم های خاکی از پارک طالقانی تهران واقع در بزرگراه حقانی صورت گرفته است. نمونة کرمهای جمع آوری شده، از محلی جمع آوری گردیده شد که در آن محل کمبود شدید مواد آلی بوضوح قابل رویت بود و از طرفی عوامل پارازیتی از قبیل کرم ریز (رجوع شود به بیماریها و انگلهای کرم خاکی صفحه  ) در بستر این کرمها مشاهده گردید ولی بعلت عدم وجود امکانات کافی و عدم دسترسی آسان به کرمها در مناطق دیگر، مجبور به جمع آوری آنها شدیم؛ که پس از  4 ساعت تلاش مداوم، میزان 350 گرم، کرم خاکی جمع آوری گشت. پس از شستشوی کامل کرمها (جهت هر چه دقیقتر شدن نتایج) برای اینکه کرمها تنفس پوستی خود را همواره داشته باشند، مقداری آب به ظرف حاوی آنها اضافه گشت که این مسأله باعث شد میزان رطوبت موجود در آزمایش بالا رود (با اینکه در حین آزمایش از دستمال کاغذی برای جذب رطوبت سطحی و رطوبت مابین کرمها استفاده شد.) نمونة کرمها به صورت مخلوط گونه های مختلف کرمهای خاکی می باشد که باز به دلیل عدم وجود امکانات، مجبور به انجام این عمل شدیم.
پس از جمع آوری کرمهای خاکی بعنوان نمونه ای برای اثبات و سندیت موضوع سمینار، این کرمها به آزمایشگاه دامپزشکی آسا ارجاع گردید که پس از بررسی های اولیه توسط دامپزشکان محترم (جناب دکتر اجوری، دکتر سیرتی، دکترامیدی) از4 روش ذیل روش سوم برای خشک کردن نمونة کرم زنده انتخاب گردید:
الف) خشک کردن کرمها بوسیلة خلاء (عدم وجود در آزمایشگاه فوق).
ب) خشک کردن کرمها بوسیلة حرارت 130 درجه سانتی گراد، بمدت 2 ساعت.
ج) خشک کردن کرمها بوسیلة حرارت 100 درجه سانتی گراد، بمدت 24 ساعت.
د) خشک کردن کرمها بوسیلة حرارت 64 درجه سانتی گراد، بمدت 48 ساعت.
پس از گذاردن کرمها در اتو به مدت 24 ساعت با درجة حرارت 100درجة سانتی گراد، کرمها به بیرون انتقال یافته و کاملاً آسیاب شدند (به دلیل عدم سنخیت موضوع سمینار با نحوة آزمایشات، از تشریح آن خودداری می نماییم. برای اطلاع از نحوة اجرای آزمایشات به واحد تغذیه یک مراجعه شود)

تشریح نتایج:
میزان انرژی همانطور که دیده می شود kcal/kg 3768 می باشد که این، میزان انرژی خام یا Cross energy می باشد که میزان انرژی قابل هضم (Metabolical energy) در آن، صددرصد کمتر از این میزان می باشد. میزان پروتئین یا (Crude protein) یا پروتئین خام25/51 می باشد که این میزان بعلت پایین بودن میزان مواد آلی (رجوع به صفحه139) مقداری کمتر از میزان واقعی کرمهای پرورشی است. میزان رطوبت که 94/81 می باشد که علت آن همانطور که رفت به نحوة غلط جمع آوری یا برداشت از بستر(harvesting)، البته (به ناچار) می باشد(رجوع به صفحه136،137) و بقیة نتایج که نتیجة آزمایشات مشاهده می گردد. با نگاهی اجمالی به میزان درصد مواد گوناگون در کرم خاکی و پودر ماهی می­توان به تفاوت ناچیز این دو ماده پی برد.

جدول 8) ترکیب خوراکهای پروتئینی

ترکیب

خوراک به صورت پودر

مخمر ماءالشعیر خشک شده

کرم خاکی

گوشت

ماهی

سویا

ماده خشک%

9/92

0/92

0/92

0/89

0/93

خاکستر %

8/4

4/21

6/19

8/5

4/6

عصاره اتر%

0/9

1/8

7/7

9/0

1/1

کربوهیدرات ها%

0/3

0/2

0/1

0/6

0/3

پروتئین (ازت× 25/6)

3/61

8/59

3/61

8/45

6/44

کلسیم %

51/0

94/5

49/5

32/0

13/0

فسفر %

77/0

17/3

81/2

67/0

43/1

قیمت کرمها:
شمارة فرآورده : 0004
نام : کرم کمپوست بومی
قیمت : $ 95/16
موجودی : فروخته شده
1
پوند (هر پوند معادل 453 گرم) کرم قرمز زنده. (Eisenia Fetida) کرم کمپوست بومی.
حداکثر اندازة رشد : 4 تا 5 اینچ (هر اینچ معادل 54/2 سانتی متر)
تذکر: کرمها در مدت 9 الی 12 روز تحویل داده خواهند شد. میانگین اندازة تحویلی   2 الی 4 اینچ می باشد.
شمارة فرآورده : 0001
نام : دو پوند کرم قرمز زنده
قیمت : $ 95/28
موجودی فروخته شده
2
پوند (هر پوند معادل 453 گرم) کرم قرمز زنده. (Eisenia Fetida) کرم کمپوست بومی.
حداکثر اندازة رشد : 4 تا 5 اینچ (هر اینچ معادل 54/2 سانتی متر)
تذکر: کرمها در مدت 9 الی 12 روز تحویل داده خواهند شد. میانگین اندازة تحویلی  2 الی 4 اینچ می باشد.

شمارة فرآورده : 0003
نام : 1 پوند خزندة شب (Night Crawl) اروپائی زنده در اندازة X-large
قیمت : $ 00/00
موجودی : فروخته شده
1
پوند (هر پوند معادل 453 گرم) خزندة شب (Night Crawl) اروپائی زنده، در اندازة x-large . (Eisenia Hortensis) . کمپوست کنندة حریص جدید فوق العاده، بعلاوة اینکه کرمی بزرگ برای ماهیگیری می باشد. اندازة تحویلی 7-5 اینچ (هر اینچ معادل    54/2 سانتی متر)، حداکثر اندازه 9-8 اینچ می باشد.
تذکر: کرمها در مدت 9 الی 12 روز تحویل داده خواهند شد. میانگین اندازة تحویلی        2 الی 4 اینچ می باشد.
امکان بروز اثرات جانبی در اثر خوراندن بی مهرگان به حیوانات مزرعه:
در حال حاضر، در مورد اثرات جانبی ناشی از تغذیه حیوانات مزرعه با  بی مهرگان، اطلاعات کمی در دسترس است. ترکیب شیمیایی این مواد هیچ گونه خطری را نشان نمی دهد، چون گونه های بی مهرگان مثل کرم خاکی اغلب توسط حیوانات مزرعه خورده می شوند. چنین به نظر می رسد که در این مورد هیچ گونه مشکل جدی متصور نیست. آزمایشهای مربوط به تغذیه طیور با لارو مگس مؤید این امر است. اگر امکان انتقال موجودات بیماری زا به حیوانات مزرعه در اثر مصرف   فرآورده های تولید شده از بی مهرگان مورد نظر باشد، در این باره خصوصیات محیط کشت پرورش مهم است. فضولات و سایر ضایعات، محیط کشت مناسبی برای تکثیر باکتری های مختلف (مانند سالمونلا، لپتوسپیرا، برسلا، مایکوباکتریوم و Mycobacterium| Brucella| Leptospira| Salmonella غیره) انواع ویروس‌ها، مخمرها، قارچها، پروتوزوآها و کرمهایی بوده که انگل انسانی یا دامی هستند. خطر آلودگی از این حقیقت ناشی می شود که کرم خاکی در تماس مستقیم با ماده بستر پرورش زندگی کرده و از آن به عنوان ماده غذایی استفاده می کنند. محتویات سامانه هضمی، حتی پس از شستشوی محصول یا بعد از ضد عفونی نمودن خارجی، همچنان خطرناک باقی می مانند. بنابراین، برای رفع خطر آلودگی، فرآیند حرارتی این تولیدات باید افزایش یابد. در بعضی موارد بی مهرگان نه تنها منتقل کننده بلکه میزبانهایی واسط برای انگلها هستند. یعنی برخی موجودات انگلی بعضی از مراحل تکاملی خود را در بدن بی مهرگان سپری می کنند. یکی از آنها متاستروانگیلوس الونگاتوسMetastrongylus elongatus بوده که انگل ریة خوک است. کرم خاکی می تواند میزبان واسط این انگل باشد. در درون کرم، انگل از طول 2/0 میلی متر تا 65/0 میلی متر رشد می نماید. تکامل نهایی آن تنها در صورت خورده شدن کرم خاکی (حاوی انگل) توسط یک خوک، امکان پذیر می شود. نماتود سینگانوس تراچه آ Synganus trachea انگلی مشابه بوده که در ریه پرندگان زندگی می کند. لاروهای این انگل توسط کرم خاکی خورده شده و قادرند به صورت کیست تا چندین ماه در لوله گوارشی باقی بمانند. انگل تنها در یک پرنده می تواند به بلوغ جنسی برسد. علاوه بر نماتودهای پروسکوم و کاپیلاریا Porrocaecum and Capillaria، کرم خاکی میزبان واسط کرمهای نواری آموبوتانی اسفنویدس و دیلپسیس یوندولا Amoebotaenie sphenoides and Dilepsis undula نیز بوده که در رودة مرغ زندگی می کنند. با وجود این، فرض بر این است که باکتری ها، پروتوزوآها، کیست ها یا تخمها به همراه فضولات خورده شده وارد سامانه های هضمی کرم خاکی شده و بنابراین، انتقال می یابند. حصول اطمینان از اینکه عمل آوری نهایی فرآورده های پروتئینی تهیه شده از کرم خاکی آنها را بهداشتی می نماید، مسأله ای است که باید حل شود.
بعلاوه آلودگی ناشی از بقایای دارویی موجود در فضولات دامی مصرفی به عنوان ماده غذایی کرم خاکی باید مورد مطالعه قرار گیرد.
کرم خاکی هنگام بلغ مواد غذایی، عناصر سنگین را در بدن خود جذب می کند که باعث می شود که در تغذیه توسط سایر جانداران اختلالات گوارشی حاصل شود البته این مشکل با بکار بردن مواد غذایی سالم و بدون عناصر سنگین (کنترل شده) از بین برد.

 

  

کرم های خاکی و حاصلخیزی خاک:
تحقیقات بی شمار به اثرات مفید کرم های خاکی در حاصلخیزی خاک اشاره  می کنند. بعضی از تأثیرات مهم در ذیل بیان می گردد:
کرمهای خاکی به پوسیدگی و تجزیة مواد آلی پس مانده ها در خاک، بوسیلة آزاد کردن عناصری مانند کربن، نیتروژن، سولفور و دیگر مواد غذایی کمک می کنند.
عمل گوارش باعث افزایش وروان کردن فعالیت میکروبی در محلول کردن مواد مغذی گیاهی غیرآلی موجود در مواد معدنی خاک می باشد.
پایداری ساختمان خاک بواسطة افزایش فعالیت میکروبی در هنگامی که کرم خاکی در داخل خاک وجود دارد و بعد از اینکه مدفوعات کرم خاکی ته نشین می شود، اصلاح می یابد.
سوراخهای‌زیرزمینی وسیع‌کرم های خاکی باعث بهبود تهویة خاک می گردند.سوراخهای زیرزمینی همچنین ممکنست نفوذ آب را به درون خاک افزایش دهند.
تحت شرایط طبیعی کرمهای خاکی از آشغالهای آلی سطح خاک تغذیه خواهند کرد و مدفوعات خود را در محل ریشة گیاه باقی می گذارند. به محض تجزیة میکروبی، بیشتر پس مانده های، نیمه گوارش یافته، عناصر مغذی گیاهان راتشکیل می دهند.
کرمهای خاکی برای حاصلخیزی خاک و رشد گیاه بسیار پرمنفعت هستند. مطالعات معتبر معدودی تعیین کرده اند که حضور مداوم کرمهای خاکی در خاک اصلاحات معنی داری را در رشد گیاهان ایجاد کرده اند. در یک تحقیق، Slater و Hopp (1949) کشف کردند، رشد علوفه (شبدر) که بوسیلة فعالیت کرم خاکی در یک تراکم کم در خاک نوع «رسی» اصلاح یافته، ولی در تحقیق دیگری که توسط bradley و Chandwick (1948) صورت گرفت نتوانستند افزایش حاصلخیزی محصول در خاک توسط کرم خاکی را اثبات کنند. برای روشن شدن موضوع، مطالعات بیشتر بوسیلة تنوع بیشتری از خاک و گیاهان مورد نیاز بود. اگر چه سایر ارگانیزمهای خاک و فعالیت ریشة گیاهان ممکن است اثرات سودمند مشابه را نشان دهد ولی در خواص خاک و نتایج مثبت در تمامی خاکها ممکنست این مطلب ایجاد نشود.
قبل از وارد کردن کرمها به خاک باید در نظر داشت که آن کرمهای خاکی جزء طبیعی جمعیت خاک هستند. اگر خاک بطور صحیح اداره گردد این جمعیت طبیعی، پیشرفت خواهند کرد. شرایط خاکی که کرمهادرآن وارد شده اند جایی مانند کشتزار آماده شدة جدید یا در محوطه ای که خاکش از لحاظ مواد آلی فقیر است یا توسط کرمهای خاکی بومی خیلی اسیدی باشد باید تا حد امکان منفعت برساند. در اینچنین خاکهایی، ورود کرم بوسیلة گونه های قوی و مدیریت شایسته باعث افزایش جمعیت کرمهای خاکی شده و این جریان خیلی سریعتر از انجام رویة طبیعی صورت گیرد.
برای وارد کردن، گونه هایی از کرم خاکی باید انتخاب شود که با محیط خاک نامساعد، سازگار شده اند و یک منبع غذایی برای کرمها باید تهیه و آماده گردد و اگر خاک اسیدی باشد باید زمین را آهک پاشی کرد. اگر یک کشاورز خاکش را بوسیلة کرمهای خاکی تلقیح کند شاید این یک بهره برداری یکباره (یک دفعه‌ای، one-time) باشد. قبل از پرورش کرمها برای استفاده در کشاورزی تجارتی، اول باید از رسیدگی ها و مراقبتهای مذکور اطلاع یافت و همچنین باید دریافت که، آن خاک تلقیحی، از مزرعة تجارتی، که بوسیلة کرم های خاکی تلقیح می شود، یک تمرین معمولی در این زمین و در این موقع نمی باشد.
کود کرم مرده (بی رمق) ممکن است در مخلوط خاک گلدان بعنوان یک مادة اصلاحی آلی خاک، یا بعنوان کود آلی استفاده شود. ارزش غذایی کرم خاکی به محتوای غذایی، از فرآورده های آلی ای که کرم خاکی استفاده می کند بستگی زیادی خواهد داشت ومی تواند با یک اندیشة صحیح، معادل کمپوست تهیه شده از پس مانده های مشابه باشد. اما وقتی که کرمهای خاکی از زمین برداشت می شوند. (harvested، خرمن می شوند) مقدار مادة غذایی قابل توجه (بویژه نیتروژن) از پس مانده ها برداشته خواهد شد.
فضولات کرمهای خاکی (earthworm ings):
فضولات یا مدفوعات (ings) یک محصول تولید ضمیمة طبیعی کرم خاکی می باشد و از مواد آلی غنی است و مورد تغذیة گیاهان قرار می گیرد. وقتی که برای خاکهای عادی در باغها و علفزارها مورد استفاده قرار می گیرد، انواع مشابهی از منفعتها را مانند دیگر مواد آلی کودی شکل تأمین می کند. ings یا مدفوعات کرم خاکی امروزه بصورت معمولی و مانند کود بوسیلة پرورش دهندگان تجارتی گیاه استفاده نمی شوند، زیرا در مقایسه با سایر کودها که حاوی همان مواد یا حاوی مواد بیشتری برای تغذیه می باشند دارای قیمت بسیار بیشتری می باشد.
اگرچه، ings یا مدفوعات کرم خاکی بوسیلة بعضی از باغبانها استفاده می شود و بصورت تجارتی در چند (کم) گلخانه فروخته شده و برای اصلاح خاک یا محیط کشت گیاهی یا برای گیاهان زینتی رشد کرده، در سبدها یا گلدان های کوزه ای استفاده می شود.

تولید (پرورش):
عوامل پایه ای و اساسی محیطی که اثر در تولیدمثل، رشد و سلامت عمومی کرمها دارند.
عوامل پایه ای واساسی محیطی:
درجه حرارت:
کرمهای خاکی در درجة حرارت صفر درجة سانتیگراد (درجة حرارت یخ زدگی، فریز) خواهند مرد، همچنین کرمها با حرکت دادن خود در اعماق پایین در بسترهای رشد یا خاکها از خودشان محافظت می کنند. از طرف دیگر آنها در درجه حرارتهای بالا، در حدود 85 تا 90 درجة فارنهایت زندگی و تولید مثل خواهند کرد و بعضی از گونه ها یا Strains در 100 درجة فارنهایت در مکانهای نمناک و سایه گیر زنده خواهند ماند.
برای تولید کرمهای تجارتی، درجه حرارت مطلوب برای رشد و رنج فعال از 60 تا 80 درجة فارنهایت برای تولید متمرکز (شدید) پیله ها و عمل هچ شدن (hatching) می باشد. حرارت بستر باید بین 60 تا 70 درجة فارنهایت باشد.
رطوبت:
کرم های خاکی نیاز به رطوبت کافی برای رشد و زنده ماندن دارند. بسترها باید رطوبت ملایم (ترد) داشته باشند و نباید رطوبت خیلی زیاد (خیس) در آنها باشد. بسترها نباید روباز باشند زیرا نور آفتاب ممکن است باعث خشک شدن آنها شود و عمل گرم کردن باعث تأثیرات مضری برای کرمها و باعث متوقف شدن تولیدمثل آنها گردد (برای بالا بردن تولید پیله از کرمها، بسترها نباید برای چند روز یا تا 1 الی 2 اینچی بطور زیاد نمناک باشند) بعد از آن باید بسترها بطور کافی نمناک باشند و بحال اول برگردند. (آنها باید به محتوای رطوبت نرمالشان بازگردند.)
تهویه:
کرمهای خاکی در ترازهای پایین اکسیژن و ترازهای بالای دی اکسیدکربن می توانند زنده بمانند و نیز بصورت غوطه ور در آب البته اگر آب حاوی اکسیژن محلول کافی باشد. در اثر کمبود کامل اکسیژن، ممکن است کرمهای خاکی بمیرند زیرا این عمل برای آنها کاملاً مضر است.
اگر بسترها بصورت خیس (wet-under) و کاملاً خیس باشند اکسیژن ممکنست تمام شود اگر چنین شرایطی واقع شود، ممکنست باکتریهای غیرهوازی، مادة سمی تولید کنند.
PH )
اسیدیته ـ قلیائیت( :
کرمهای خاکی بالای یک محدودة (PH)، حدود 2/4 (اسیدی) تا 0/8 (قلیایی) یا بیشتر رشد خواهند کرد. بهرحال برای تولید تجارتی بهترین (PH) مطرح شده که بسترها باید در آن نگه داری شوند، (PH) حدود خنثی (7 : PH( است. ترازهای (PH) باید به طور با قاعده و مرتب بوسیلة کاغذهای تورنسل یا کیتهای (PH) که در دسترس است و در بیشترین فروشگاههای غذایی موجود است، بازرسی شوند؛ آهک (کربنات کلسیم) ممکن است با مواد بستر برای تصحیح اسیدیته یا برای مساعد نگه داشتن (PH) مخلوط شود.
بسترها:
کشاورزان برای بسترهای کرم های خاکی از هر نوع مواد نرم استفاده می کنند؛ البته تخته (الوار) یا بتون شنی عموماً در بسترها کاربرد دارند که برای بسترهای بزرگتر این مواد کاملاً ضروری هستند و باید در زیر بسترها استفاده شوند.
برای ایجاد بسترهای کوچکتر، یک راه استفاده از نصفه بشکه هایی از جنس چوب یا استیل یا استفاده از یخچالهای دورانداختنی یا وانهای ماشینهای شستشو یا ظرفهای دیگری از جنس چوب یا آهن می باشد که باید آنها به اندازة کافی بزرگ باشند. اگر این ظرفها دارای قسمت تحتانی جامد باشند، باید سوراخهایی برای زهکشی و برای کنترل بهتر درجة حرارت در قسمت تحتانی تعبیه شده باشد. قابها یا ظرفها تا یک اندازه ای از خاک پوشیده می شوند. کرمها همچنین در چاله هایی در زمین یا چاله های ردیفی در سطح خاک رشد می کنند. بسترهای بیرونی باید در نقطه ای سایه گیر یا در زیر پوششهای باز (open-shed) قرار گیرند. بسترهای درونی (داخلی) باید در مکانی واقع شوند که در آن مکان به اندازة کافی زهکشی و تهویه وجود داشته باشد. یک بستر که     8 فوت طول و 3 فوت عرض دارد و عمق آن 1 فوت می باشد برای حدود 000/100 کرم خاکی زیست کننده در بستر، مطلوب می باشد. اینچنین بستری برای نزدیک به 000/45 کرم‌تولید کنندة (تولید مثل کننده، breeders)بالغ مناسب است. این ارقام مربوط به شرایطی است که در آن پرورش دهنده ها بیش از اندازه به بسترها رسیدگی می کنند. برای تولیدمثل فراوان و افزایش تولیدات اضافه توصیه می گردد که بسترها در خارج دارای طول کمی باشند و در حدود هر 30 روز یا هر 60 الی 90 روز کرمها جدا گردند.
مواد بستر:
بهترین مواد برای استفاده در بستر کرم های خاکی، باید موادی باشند که بتوانند رطوبت را در خود نگه دارند و در کپه (کومه) حالت سستی ایجاد کنند و بسترها نباید حاوی مقدار بیش از حدی از پروتئین و دیگر آمیخته های نیتروژن آلی پوسیده (readily) باشند. این ترکیبات خیلی سریع بوسیلة تجزیة آمونیاکی، تنزل پیدا می کنند و این عمل باعث افزایش موقتی (PH) بستر می شود که ممکنست این افزایش به حدود       (8 : PH) یا بیشتر منجر گردد که این قلیائیت بالای بستر برای کرمهای خاکی زیاد مطلوب نیست، به اضافه درجه های بالای PH باعث می شود مقدار زیادی از آمونیاک بصورت غیر مختل شده (گازی شکل) درآید که این گاز برای کرمها، سمی می باشد.
درتهیه مواد بستر باید دقت شود که از موادی در آنها از آمونیوم استفاده شده،برای خوراک استفاده نشود زیرا آمونیوم باعث اسیدی شدن خاک می شود. تقریباً هر یک از مواد آلی باقیمانده، بضمیمة گیاهان هرز و کود حیوانی حجیم برای ساختن بستر مناسب هستند. بعضی از پرورش دهندگان از خاک نوع «شنی لومی» در مخلوط بستر استفاده می کنند (ولی این عمل زیاد مورد نیاز نیست زیرا این عمل باعث افزایش کار بسترسازی و افزایش هزینه ها می شود و ممکنست بازدة محصول را کاهش دهد). کود اسب و کود خرگوش بصورت ایده آل پیشنهاد شده‌اند. اگر مواد بستر از لحاظ پوسیدگی میکروبی قابل توجه، آماده نباشد و یا اگر مواد بستر، حاوی مقدار زیادی از کربوهیدرات پوسیدة آماده و دیگر مواد آلی باشد، ما گرمای زیادی در بسترها خواهیم داشت. تحت چنین شرایطی حرارت درون کپه ها (کومه ها) تا حدود 150 درجة فارنهایت یا بیشتر می رسد؛ که این حرارت بالا کرمها را خواهد کشت.
از اینرو این گونه مواد را باید با مواد قدیمی تر (پوسیده تر) در مرحلة گرمایش مخلوط کرد. با بکار بردن یک سطح صاف و پهن در زیر کپه ها (کومه ها) این  عمل کاملتر می گردد. این سطح صاف و پهن نباید نمناک باشد و این سطح را باید در زمانهای مشخصی برگرداند تا تهویة لازم صورت گیرد و شرایط رطوبتی کنترل گردد و مواد آلی موجود در سطح و بالای میانة کپه ها بازگشت یابند. وقتی که مرحلة گرمایش تأئید شد، مواد باید بخوبی مخلوط شوند و در صورت نیاز، ریزریز شوند. تمرکز بالای نمکها، ممکنست باعث تغییر شکل پیله ها و وزن بدن کرم خاکی گردد؛ بنابراین بعد از پوسیده شدن مواد بستر، باید مشکل نمکهای بیش از اندازه برطرف گردد. برای این کار بسترها را در عمق 8 تا 10 اینچی قرارمی‌دهند. همچنین برای برطرف کردن نمکهای زیاد می توان بسترها را روزانه برای حدود 5 روز آبیاری شدید (در حالت اشباع) نمود. که این عمل، آسان ترین راه حل است و بوسیلة خط اندازی (تراش اندازی) بر روی بستر در سومین روز صورت می گیرد و بعد از آن عمل رطوبت (leaching) بسترها نگه داشته می شود؛ ولی نه به اندازة اشباع و درجه حرارت مواد بستر مجدداً کنترل می شود. اگر این درجة حرارت زیر 80 درجة فارنهایت بعد از 5 الی 6 روز باشد کرمهای خاکی در بسترها موجود هستند. پس از اینکه کرمها در بسترها ایجاد شدند، بسترها باید رطوبت کافی را نگه دارند (ولی نه به اندازة خیسی) و هر نوبت 3 تا 4 هفته در حالت باز نگه داری شوند.
در حدود هر 6 ماه بسترهای قدیمی باید تغییر جا پیدا کنند. با آماده شدن صحیح بسترها 5 یا 6 اینچ از سطح بستر برداشت می شود (جائیکه بیشترین کرمها در آن واقعند.)لازم به ذکراست افزایش میزان کلسیم بستر به نزدیک عدد7، باعث افزایش تولید مثل کرمهای خاکی می­شود.
خوراکها و خوراک دادن:
کودهای حیوانات، کمپوست باغها، تکه ها و ریزه های مقوا، چوب و کاغذ یا تقریباً هر مادة آلی پوسیده یا هر فرآوردة هرز آلی ممکنست بعنوان غذا یا برای تولید غذا برای کرم‌های خاکی استفاده شود. کود گاوهای شیری، گوساله های پرواری، اسبها و خرگوش ها بهترین نوع غذا هستند. غذاهایی که از نظر مادة مغذی کمبود دارند، باید بوسیلة مواد نیتروژنه یا پروتئین غنی، تکمیل گردند؛ مانند دانه ها، خیساندة مالت و پودر تخم پنبه. اگر نمک های زیاد در خوراکها موجود باشند، کربوهیدراتهای زیاد، حجیم یا چوبهای زائد باید در مرحله گرمادهی، کهنه یا کمپوست شوند و پس از آن به حالت لیچ (Leached) درآیند. اگر فرآیند کمپوست سازی نیاز باشد، نیتروژن مکمل را می توان از کود نیتروژنة غیرآلی پودر خون، کود مرغی، یا اوره در ابتدای فرآیند کمپوست سازی انتخاب کرد (حدود 2/1 تا 1 پوند نیتروژن به ازای 100 پوند وزن خشک پسمانده).
در اثر‌تجزیة‌ترکیبات‌موجودات‌زنده، کربوهیدراتها،نیتروژن را به پروتئین میکروبی و محصولات دیگر میکروبی برمی‌گردانند، که منبع خوبی برای نیتروژن برای کرمها هستند. خوراکها و مکملها می توانند مستقیماً استفاده شوند یا می توان آنها را با %30 تا %40 کود اسبی یا خاک اره یا چوب کاج (صنوبر) کهنه مخلوط کرد و سپس مخلوط تهیه شده را در سطح بسترها در نواری باریک یا بخشهای کوچک گسترده کرد. این روش غذادهی کرمها را به سطح بستر می کشد جائیکه آنها به آسانی جمع آوری می شوند.
کرمها باید به طور منظم (با قاعده) تغذیه شوند، (معمولاً یک بار در هفته). بهترین راهنما برای برنامه ریزی و مقدار (میزان) غذادهی، سرعت مصرف آخرین غذادهی و شرایط کرمها می باشد. وقتی آخرین خوراک تقریباً تمام شد، این وقت، زمان آنست که مجدد غذادهی صورت گیرد. وقتی که به نظر برسد که کرمها رشد نمی کنند یا تکثیر ندارند، ممکنست به پروتئین بیشتری احتیاج داشته باشند.
پروار کردن کرمها:
کرمهای خاکی تحت فشار تغذیه ای پروار می گردند. از آنرو وزن و قطر شکم آنها دو برابر می شود. یک روش ایده آل، آماده کردن بسترهای متعدد جدید، با فقط 6 اینچ عمق بستر می باشد و بعد از آن خیساندن آن تا جائیکه تقریباً خیس و تر شود. برداشت منظم بسترها، نگه داری کرمهای برداشت شده در بسترهای پرواری و تغذیة مستقیم آنها با پودر یا خیسانده مالت، روشهای مطلوب پرواری کردن کرمها بحساب می آیند. اگر کرمهای خاکی خیلی فعال باشند، باید در عرض یک روز یا دو روز پس از انتقال، دو روز پشت سرهم غذادهی شوند.
کرمها باید برای برداشت و فروش در ظرف 7 الی 10 روز آماده شوند.
چگونه می توان به جمعیت کرم های خاکی در خاک پی برد؟
الف)دو منطقه از مکانهای مختلف یک بستر را انتخاب می کنیم.
ب)باقیماندة مواد گیاهی را در هر یک از قطعات دور می ریزیم.
پ)از بیلچه های استاندارد، برای جمع آوری استفاده می کنیم.
ت)2 نمونة بیلچه ای را از خاکی به عمق 20 سانتی متر انتخاب می کنیم.
ث)خاک خارج شده را بر روی پوششی پلاستیکی، که رطوبت ناپذیر باشد، می گسترانیم.
ج)یک مشت از خاک را برداشته و تعداد کرمها را در آن می شماریم.
چ)این میزان از کرمهای خاکی را از هر دو قطعة برداشتی، اضافه می کنیم و مجموع را در عدد 8 ضرب می کنیم این یک تخمین خوبی برای تعداد کرمهای خاکی در هر مترمربع   می باشد.
میانگین تعدادکرم خاکی در منطقة سنتزبری: 900  کرم خاکی به ازای هر متر مربع در مرتع (چراگاه)  100 کرم خاکی به ازای هر متر مربع در زمینهای زراعی.

برداشت کردن (خرمن کردن(
بسترهای کرم خاکی باید براساس نظم (قاعده) خاصی برداشت شوند که از تولید حداکثر کرمها اطمینان حاصل شود. و کمترین مزاحمت و اختلال در بسترها ایجاد شود. برداشت منظم (معمولاً هر 30 روز یکدفعه) جمعیت کرمهای بستر را کاهش می دهد و اجازه‌ می دهد غذای بیشتر و فضای بیشتری برای کرمهای بستر باقی بماند. و بسترها را در حالت پوکی (سستی) نگه می دارد و خلل و فرج زیادی ایجاد می کند که کرمها بتوانند بسیار آسان برای تغذیه و تولیدمثل حرکت کنند.
روش برداشت (harvesting) معمولاً در مزرعه های بزرگ پرورش کرم به « harvesting table » مشهور است. این روش برای اکثر پرورش دهندگان بطور مطلوب بکار می آید. اولین کار فراهم کردن یک میز (table) یا تخته (board) است که می توان آنرا در کنار قاب بستر کرم یا در میان آن جاگذاری کرد. یک تختة چندلا که از پلاستیک پوشیده شده و خاصیت ضدآب دارد یا یک سطح صاف با پوشش ضد آب بر روی تیبلها (میزها) جاگذاری می شود. یک یا چند ظرف برای برداشت کرمها مورد نیاز است و همچنین حدود 4 اینچ از کف ظروف کود خزه ای (گیاهی) تازه خیسانده شده برای قسمت تحتانی هر کدام از ظروف مورد نیاز می باشد. برای برداشت 3 تا 4 اینچ از سطح بستر (که بیشتر کرمها در آن واقع می باشند) از یک دو شاخه (شانه، چنگال) استفاده می شود پس از برداشت سطح بستر، آنرا بر روی تختة برداشت (harvesting board) می گذاریم. برداشت باید همیشه موقعی صورت بگیرد که نور درخشان خورشید وجود داشته باشد یا برداشت در زیر نور روشن لامپی که در بالای بسترها قرار گرفته باشد صورت می گیرد. با این روش کرمها جهت فرار از نور به زیر قسمت تحتانی بسترها می روند.
در مرحلة بعد، با استفاده از هر یک از دو دست یا یک جاروی کوچک گردگیری، کاملاً روی سطح 4 اینچی کپه (کومه) جارو می شود. این روش با مقداری تأخیر مجدداً به دفعات تکرار می گردد. سرانجام موقعی که تمامی بستر (کومه) جارو شد تودة جامد کرمها باقی می ماند.
روشهای جداسازی کرمهای پرورش یافته از بستر:
به منظور جداسازی کرمهای پرورش یافته از خاک بستر چندین روش وجود دارد که ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) روش الکتریکی:
این روش بدین ترتیب است که دو الکترود به طول 75 سانتی متر و عرض 8 تا 10میلی متر را در خاک در محل مورد نظر فرو می بریم و آنرا به جریان برق وصل می نمائیم. هدایت الکتریکی خاک به رطوبت بستگی دارد اما معمولاً نفوذ جریان برق به اعماق خاک سبب بالا آمدن کرمها از سوراخهای زیرزمینی خودشان می شوند اگر چه سطح خاک خشک باشد کرمها برعکس به سطح زیرین و یا پایین تر فرو می روند.با این روش می توان کرمهایی را که در حدود 20 سانتی متری تا یک متری الکترود هستند را تحریک کرد. این روش برای کرمهای خاکی ای که در مناطق عمیق خاک زیست می کنند، استفاده می شود.
ب) روش شیمیایی:
از مواد شیمیایی مختلف که بصورت محلول در آمده اند جهت بالا آمدن کرمهای خاکی از عمق خاک استفاده می شود. به عنوان مثال محلول کلرید جیوه، فرمالین، آب نمک، پرمنگنات پتاسیم و... را می توان استفاده کرد. اگر 5/1 میلی لیتر محلول کلرید جیوه را در 25/18 لیتر آب حل نمائیم و آن را بر سطح خاک بریزیم کرمها سریعاً به سطح خاک خواهند آمد و نیز اگر 5/1 گرم پرمنگنات پتاسیم را در 8/6 لیتر آب حل کنیم، این مقدار را می توانیم برای یک مترمربع خاک مصرف نمائیم. 25 میلی لیتر فرمالین 40% را در 56/4 لیتر آب حل نموده و سپس می توان در 36/0 مترمربع بکار گرفت که رایج ترین و سهل الوصول ترین روش در این قسمت می باشد ولی اگر کرمها را جهت پرورش و نگهداری بخواهیم بایستی بلافاصله آنها را بوسیلة آب شستشو دهیم تا اثر فرمالین را از بدنشان پاک شود. اما مناسب ترین و بی ضررترین روش در این قسمت جهت بالا آمدن کرمهای خاکی استفاده از آب نمک غلیظ است (در حد اشباع) در این روش کرمهای بدست آمده آسیبی ندیده و می توان در کلیة اهداف نمونه برداری از آنها استفاده نمود،ولی بستر پرورش دیگر قابل استفاده مجدد و یا قابل استفاده جهت کود و کمپوست  نمی باشد.
ج) روش مکانیکی:
بهترین، کم هزینه ترین، بی ضررترین، آسان ترین روش، روش مکانیکی است. در این روش با استفاده از عوامل فیزیکی مانند نور و گرما، کرمهای خاکی را از خاک محیط کشت جدا می سازیم. بدین ترتیب که در کارخانه های کشت و تکثیر جهت جمع آوری، کرمهای خاکی را در محل های خاصی می ریزند که چند رشته المنت در بالای آن به همراه یک دستگاه نوری قوی قرار داده و از قسمت زیرین آن آب سرد در جریان باشد. به این شکل کرمهای خاکی که از نور و گرما گریزان هستند به قسمت پایین رفته و عملاً خاک رویی، فاقد کرم خاکی می شود و بهمین صورت هر چند دقیقه مقداری از خاک رو را برداشته تا زمانیکه فقط کرمهای خاکی در ظرف باقی بمانند.
د)روش جداسازی پیشنهادی کرمها از بستر در دو طرح موجود پرورشی در بخش پرورش بارت و پرورش انبارک دوتایی مطرح می گردد(صفحه     )
البته از دستگاهی هم به نام (Harvester) برای جداسازی کرمهای از بستر استفاده (شکل 12،13) 
درجه بندی و شمارش:
کرمهای خاکی بوسیلة شمارش یا بوسیلة وزن، بفروش می رسند و در آن دو درجه (class) وجود دارد:
الف) bed-run : (مخلوط کرمها)
ب) bait-size : (در اندازة طعمه) شامل کرمهایی که 2/1 الی 2 اینچ و بیشتر، طول و حداقل 8/1 اینچ قطر دارند.
اگر کرمها برای فروش بعنوان طعمه یا ذخیرة تولیدمثلی استفاده شوند احتیاج است که بطور دستی در اندازه‌های طعمه‌ای مرتب شوند. بهترین موقع انجام این عمل، هنگام برداشت آنها می باشد بطوریکه کرمهای کوچکتر فوراً به سمت درون بسترها به عقب بر می گردند و کرمهای بزرگتر در ظرفها باقی می مانند.
بسته بندی و انبار کردن:
پرورش دهندگان کرم خاکی از روشهای بسته بندی و ظروف متنوع استفاده می کنند ولی بیشترین و بهترین پرورش دهندگان موفق از ظروف مخصوصی که برای برداشت و حمل و نقل کرمها طراحی شده است، استفاده می کنند. این قبیل ظرفها را می توان از  تهیه کنندگان مختلف و اغلب کمپانی ها یا توزیع کننده‌های عمده فروشی کرم خاکی خریداری کرد. محدودة‌ اندازة ظروف از نصف پیمانه (پیمانه: وزن مایع معادل نیم کوارت) دارای گنجایش 50 کرم در اندازة طعمه ای، تا کارتنهای گالنی (پیمانه های برابر 7853/3 لیتر) دارای گنجایش 000/1 یا 500/1 قطعه کرم در اندازة طعمه ای الی 000/4 کرم خاکی bed-run (مخلوط کرم خاکی) دارند، می رسد.
ظروف باید از پلاستیک یا روکش مومی ساخته شده باشند تا رطوبت را نگه دارند و در مقابل خورده شدن توسط کرمها استقامت داشته باشند سوراخهای کوچکی برای تهویه و هوارسانی به کرمها باید ایجاد گردد و کرمها باید در هوای خنک (Cool) و در مکانهای سایه گیر انبار شوند. جعبه های کرمها باید بوسیلة بندها یا نوار حمل و نقل محکم شوند و بطور واضح در بیرون جعبه ها نوشته شود:

 منابع و موأخذ فارسی به ترتیب حروف الفبا:
1- ارزیابی اثرات سطوح مختلف انرژی و پروتئین جیرة دوره پرورش و صفات تولیدی مرغهای بومی ایستگاه تحقیقاتی اصفهان، پایان نامه کارشناسی ارشد، زمستان 1373 .
2- تغذیة دام، مکدونالد، ادواردز، گرین هال، مورگان، ترجمة بهمن نویدشاد، علی‌رضا جعفری، ویرایش جدید 1998.
3- خوراکهای غیرمعمول در تغذیه حیوانات، ترجمة‌علیرضا جعفری، ع.احدی،‌بهمن نویدشاد، دانشگاه گیلان، 1379.
4- دایره‌المعارف کودکان و نوجوانان،ترجمة قاسم قالیباف، صفحة 769.
5-  راهنمای تغذیه طیور،ترجمة نیکخواه، ع،و ح. امانلو،انتشارات دانشگاه تهران 1371.
6- فرهنگ فارسی معین.
7- لغت نامة فارسی به فارسی،دهخدا، قزلباش-گندشاپور،جلد 11 .

منابع و موأخذ انگلیسی:

1)  Britannica Volume 6.‘1) Children
2) New standard Encyclopedia Volume 6.
3) Deferent up to date internet sites.

منابع ترجمة متون انگلیسی:
1- وب­گاه اینترنتی صائب سافت.
2-فرهنگ دامپروری، مسعود هاشمی، انتشارات فرهنگ جامع.
3-فرهنگ کوچک انگلیسی به فارسی، حییم، سلیمان حییم،انتشارات فرهنگ معاصر1369.
4-فرهنگ انگلیسی به انگلیسی – انگلیسی به فارسی، نوین، سیف غفاری، انتشارات پاپیروس 1362.
5-لوح فشرده انگلیسی به فارسی صائب سافت.


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

جدیدترین مقاله ها

نام : *

پیغام : *