hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff3c4c02000000160c000001000400
مقدمه:
ساختار اقتصادی دنیای
امروز در مقایسه با چند دهه اخیر تغییرات زیادی نموده است. شاخص هاى سخت افزارى،
تجهیزات و ماشین آلات و دارائیهاى مشهود، حجیم بودن کارخانه و سرمایه گذاریهای کلان
سخت افزاری که دیروز نقش تعین کننده در جایگاه یک بنگاه اقتصادی داشت، جای خود را
به دانش فنی، کارآفرینی، نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارائیهای نرم افزاری داده
است. اگر تا دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهائی بودند که منابع مالی بیشتری در
اختیار داشتند، امروز از جمله ثروتمندترین مردم دنیا یک کارآفرین مانند بیل گیتس
مدیر شرکت مایکروسافت می باشد که در مقایسه با رقبایش تعداد بیشتری نخبه علمی و
افراد جسور و خلاق را به خدمت گرفته است. لذا توسعه اقتصادی دنیای امروز برپایه
نوآوری وخلاقیت، شناسایی فرصتها و استفاده از دانش، استوار است. این اقتصاد را
اقتصاد مبتنی بر کارآفرینی Entrepreneurship Base Economy)) می گویند.
تولید علم ودانش،
بهرگیری ازدانش وگسترش آن درسطح جامعه، ظهور ایده های خلاق، شناسایی فرصتهای جدید
اقتصادی، ایجاد بنگاه های جدید کسب و کار، توانمندى وقدرت در تمام زمینه ها
اجتماعی را ایجاد می نماید. کشورهائی که بخش قابل ملاحظه ای از تولید علم و دانش را
به خود اختصاص داده اند، از طریق تبدیل ایده های جدید به محصولات و خدمات نو،
فرصتهای اقتصادی جدید بیشتری در جامعه خود ایجاد نموده اند و از نظر صنعتى، توسعه
یافته تر و از بنیه اقتصادی وسیاسی بالاتری برخوردار می باشند. رابطه سرمایه گذاری
در امر تحقیقات و تولید علم با ایجاد فرصتها ی جدید کسب و کار در کشورها یک رابطه
مستقیم میباشد. به کار گیری دانش ومدیریت دانش در هر جامعه، زیر بنای نوآوری
وخلاقیت ها میباشد. بنا براین لازمه رشد اقتصادی در د نیای امروز توسعه مراکز
کارآفرینی، مراکز تولید دانش،تکنولوژی و مهارتهای فنی است که مهمترین آنها دانشگاهها
ومراکز تحقیقاتی و کارآفرینی می باشند. دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و مراکز کارآفرینی
به عنوان ارکان اساسى در توسعه همه جانبه کشور باید از هر نظر مورد حمایت قرار گیرند
و محققین و کارآفرینان باید از جایگاه ویژه ای در جامعه برخوردار باشند تا قادر
باشند نیروهای جوان و طالب علم کشور را اهل فکر و نظر، نو آور و کارآفرین پرورش
دهند. در دنیای امروز بزرگترین سرمایه های یک بنگاه اقتصادی نیروهای اهل فکر،
تلاشگر، مخاطره پذیر وخلاق می باشد واین نیروها کسی جز افراد کارآفرین نمیباشند.
کارآفرین کیست؟
در قرن حاضر، اقتصاد
جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه کارآفرینی استوار مى باشد لذا باید بستر لازم براى
رشد کسانی که ایده را به محصول و علم و دانش را به صنعت تبدیل می نمایند فراهم
سازیم. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرینی در جامعه، خود را نشان میدهد
لذا می توان گفت :
کارآفرین، کسی است که دارای ایده و فکر جدیدی است و با شناسایی
فرصتها بدنبال آن است که از طریق ایجاد کسب و کار جدید، محصول یا خدمت جدیدی را به
بازار عرضه نماید و ایده خود را بر اساس یک طرح تجاری، به یک کالای تجاری یا خدمت
مورد نیاز جامعه تبدیل کند و با انگیزه دستیابی به ارزشهای اقتصادی حاضر است در
مسیر حرکت، منابع و امکانات خود و دیگران را بکار بسته و با پذیرش ریسک و خطرات
اقتصادی و اجتماعی، اجرای آنرا به عهده بگیرد.
واژه کار آفرینى از کلمه فرانسویEntreprender به معنای متعهد شدن نشات گرفته و در سال 1848 توسط جان استیوارت به کارآفرینىEntrepreneur در زبان انگلیسى ترجمه شده است. در قرن
شانزدهم میلادى کار آفرینی برای اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تا
کنون به انحای مختلف کارافرینی را در نظریه های اقتصادی خود تشریح نموده اند(1).
نظر به اهمیت موضوع و
نقش کار آفرینى در اقتصاد ملى وجهانى، تولید ثروت وایجاد اشتغال به تدریج نه تنها
اقتصاد دانان بلکه صاحبنظران سایر رشته ها از جمله نظریه پردازان مسائل اجتماعی و جامعه
شنا سان از زوایای مختلف موضوع را بررسی و به ارائه تعاریفى جدید از کار آفرینی
پرداختند. اما با تمام تفاوتهای موجود در تعاریف، تقریبا همگی بر نو آور بودن، تصمیم
گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودن کار آفرین اتفاق نظر دارند. تعاریف زیادی
از واژه کارآفرینی به عمل آمده و هر کدام ابعادی از ویژگیهای کار آفرینی را ارائه
می دهند. اما شاخصه های مثبت کارآفرین آنقدر زیاد است که نمی توان تمام آنرا در یک
جمله یا عبارت خلاصه نمود.
کارآفرین بطور فطری نوآور،
خلاق، مخاطره پذیر ومسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا، رشد گرا و مثبت اندیش
است. کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب میباشد قدرت تخیل،
دور اندیشی، خود جوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط با دیگران، از
دیگر ویژگیهای کار آفرینان است. کارآفرین به چالش ها پاسخ مثبت می دهد و با مشکلات
وموانع برخورد مثبت دارد و از دانش روز بهره خوبی می گیرد. او تلاش می کند تا دانش
تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل
رقابت به بازار ارائه دهد.
در یک نگاه کلی می توان
کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود، کارآفرینی فردی وکارآفرینی سازمانی.
اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید ویا ارائه خدماتی نو به بازار حا صل کار فرد با شد
آنرا کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد و حاصل تلاش این گروه
منجر به تغییرات کمی و کیفی و افزایش بهره وری و ایجاد فرصتهای جدید در سازمان
گردد، آنرا کارآفرینی سازمانی می نامند.
جاذبه اصلی کارآفرینی
چه در بعد فردی وچه در بعد سازمانی آن، نو آوری، فرصت طلبی و خلاقیت میباشد.
کارآفرینان با ویژگی خلاقیت براساس فرصت ها در زمانهای مناسب قادرند محصولی جدید
ویا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. نوآوری فرآیندی است پایان ناپذیر، زیرا نمی
توان برای تولید علم و دانش حد ومرزی قائل گردید. در اقتصاد مبتنی برکارآفرینی،
نوآوران وصاحبان فکر سرمایه های اصلی شرکت های کارآفرین می باشند. امروزه 70 تا 75 در صد سود
درشرکتهای نرم افزاری و داروئی از طریق سرمایه های عقلانی کارکنان حاصل می گردد(3).
بسیاری از کارآفرینان
فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکت های کوچک ومتوسط (SME ها) شروع می
نمایند. این شرکت ها سهم به سزایی در توسعه صنایع پیشرفته (HT) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالاتری بر
خوردارند و به همین دلیل در مقابل بحرانهای اقتصادی قابلیت دوام بیشتری دارند. لذا
بسیاری از دولت ها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحد های کوچک و متوسط
در قالب انکوباتور ها، پارکهای صنعتی و تکنولوژی فراهم سازند و آنها را تا مدت
زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل و متکی به خود، وارد بازار شوند مورد
حمایت قرار دهند. در کشورهاى آسیای جنوب شرقی بخش عمده ای از بنیادهای اقتصادی و
صنعتی کشورها را SME)ها) تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد
و اشتغال کشورها تاثیر گذارند.
در کشور ما مراکز حمایت
از کارآفرینان بسیار محدوند و دایره عملکرد آنها بسیار محدودتر از مراکز کارآفرینی
معتبر دنیا میباشد و لذا کارآفرین با تمام مشکلات موجود در جامعه، ضمن تلاش جهت
تبدیل ایده به محصول، باید تمام ریسک سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد. مراکز
حمایت از کارآفرینان به دلیل کمبود پشتوانه مالی، نداشتن برنامه و سیاست گذاری
هدفمند و هدایت شده و نیز عدم حمایت جدى از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی
تمام نیازهای کارآفرینان باشند. کارآفرینان به منظور ایجاد (SME ها) با سرمایه محدود خود و بعضا" با دریافت
مقدار محدودی وام، وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی شده و در بسیاری از مواقع، کل
سرمایه و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی بدلیل نداشتن حمایتها و هدایتهای
لازم، از دست می دهند. خطر بزرگی که بعضا" کارآفرینان داخلی را تهدید میکند
رقیب خارجی است، زیرا همزمان با تولید یک محصول توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی
خارجی توسط عوامل خود در کشور، از این توانائی اطلاع یافته و قیمت محصول خود را آنچنان
پائین می آورند که کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود
را از دست می دهد. در این مواقع اگر کارآفرین مورد حمایت و هدایت قرار نگیرد آیا
می توان انتظار داشت کارآفرینی وایجاد (SME ها) در کشور توسعه یابد. علاوه بر این بر اساس تجربه چندین ساله اجرای
طرح توسعه کارآفرینی در این شرکت، مشاهده میشود که کارآفرینان علاوه بر حمایت
مالی، نیازمند مساعدتهای دیگری همچون بازاریابی و فروش، دستیابی به منابع اطلاعاتی
و فنی، مشاوره های مدیریتی، مالی و حقوقی نیز هستند و وظیفه اصلی سازمانهای متولی
توسعه کارآفرینی در کشور، ارائه پاسخ به موقع به این نیازها میباشد.
مجموعه
قوانین و مقررات چگونه باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه در کارآفرین، محصول او نیز چه
از نظر قیمت و چه از نظر کیفیت قابل رقابت در بازار باشد؟
نتایج یک تحقیق بومی در رابطه با کارآفرینی
شرکت گسترش کارآفرینی
ایران یکی از شرکتهای تابع سازمان گسترش و نو سازی صنایع ایران در رابطه با مقوله
کارآفرینی تجربه بسیار ارزنده ای دارد. در طول بیش از هفت سال فعالیت در رابطه با
کار آفرینی بیش از 200 کار آفرین را مورد
حمایت مالی و فنی قرار داده است. از این تعداد کارآفرین تا کنون 160 کارآفرین اجرای پروژه خود را تمام و حاصل تلاش آنها
وارد و یا در شرف ورود به بازار می باشد(2).
به عنوان یک کار
تحقیقاتی دستاوردهای این 200 کارآفرین
مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج این ارزیابی می تواند معیاری از موفقیت و نقش کارآفرین
در توسعه صنعتی واقتصادی کشور باشد. شرکت گسترش کارآفرینی ایران اقدام به چاپ نتایج
این تحقیق و دستاوردهای حاصل از آن را در مجموعه ای تحت عنوان"کار نامه
کارآفرینی" نموده است.
اگر این نتایج با دقت
مورد توجه قرار گیرد قطعا نگرشها نسبت به کارآفرینی، تغییرات اساسی پیدا خواهد کرد
ومسئولین ذیربط مطمن خواهند شد که راه شکوفائی اقتصادی وتوسعه صنعتی در گروی توسعه
کارآفرینی می باشد. در این مقاله خلاصه نتایج حا صل شده از این تحقیق، ارائه و
مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
·
جمع وام پرداختی به این 200 کارآفرین توسط این شرکت 150 میلیارد ریال و جمع آورده خود کارآفرینان جهت اجرای
پروژهها 250 میلیارد ریال می باشد. بنا بر این جهت اجرای
این 200 پروژه که در رده صنایع کوچک و متوسط قرار
دارند، جمعا مبلغ 400 میلیارد ریال مورد نیاز بوده که 37% آن از طریق وام کارآفرینی تامین و63% آنرا کارآفرین از منابع داخلی خود تامین نموده است.
· این 200 پروژه برای 2600
نفر اشتغال مستقیم ایجاد نموده است. یعنی کارآفرین به ازاء هر60 میلیون ریال وام دریافتی یک اشتغال ایجاد نموده و اگر
سرمایه خود را هم به این مبلغ اضافه نماید تقریبا به ازاء هر 160 میلیون ریال یک شغل ایجاد شده است. طبق اظهارات مسئولین،
هزینه ایجاد یک شغل در صنعت توسط دولت، بیش از 200 میلیون ریال می باشد. اما کارآفرین به عنوان بخش خصوصی
مولد وبا به کار گیری بهینه منابع، این مبلغ رابه 160 میلیون ریال کاهش داده است. نکته با ارزش این است که
سهم 60 میلیون ریال از محل وام اعطایی انگیزه اصلی برای سرمایه گذاری در حوزه صنعت
و ایجاد اشتغال شده است.
· این 200 پروژه برای 3500
نفر به طور غیر مستقیم شغل ایجاد نموده، که اگر این تعداد به اشتغال مستقیم اضافه
گردد هزینه ایجاد یک شغل به مراتب کاهش مى یابد.
·
از این 200 پروژه 25 مورد آن به ایجاد دانش فنی منجر گردیده است. اگر قرار
بود دانش فنی ایجاد شده از شرکتهای خارجی خریداری گردد مبلغی که می بایست بابت آن
پرداخت شود از جمع وام دریافتی به مراتب بیشتر بود. ضمن این که تدوین دانش فنی درکشور،
بومی سازی آن را آسان واعتبار کشور را در جهان افزایش می دهد.
· در این میان بیش از 10 پروژه، محصولی کاملا جدید ارائه داده اند و تولید آن براى
اولین بار در کشور صورت پذیرفته است. همچنین کارآفرینانی در بین 200 پروژه مزبور
وجود دارند که در جشنواره های علمی و کارآفرینی کشور موفق به اخذ جوایز برتر شده
اند.
· در این میان 35 کارآفرین توانسته اند با ثبت 35 شرکت جدید فعالیت
صنعتی واقتصادی خود را در قالب (SME) های ایجاد شده
دنبال نمایند.
· با فروش محصولات تولیدی
کارآفرینان در طول زمان اجرای پروژه کارآفرینی، چندین میلیون دلار صرفه جوئی ارزی
حاصل شده است که با ادامه فعالیت کارآفرینان در صنایع ایجاد شده روند صرفه جوئی
ارزی به طور پیوسته ادامه خواهد یافت.
با نگاهی به نتایج ذکر
شده می توان به میزان موفقیت طرح توسعه کارآفرینی پی برد. مهمترین آثار توسعه
کارآفرینی عبارتند از جلب مشارکت بخش خصوصی در تولید صنعتی و ایجاد اشتغال پایدار،
افزایش نوآوری، ارتقاء سطح تکنولوژی، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعا ت، تولید
دانش فنی، ایجاد اشتغال، افزایش SME
ها، ثبت بنگاه های کسب و کار جدید، تولید وتوزیع در آمد در سطح جامعه که در نتیجه می
تواند افزایش ثروت ملی و گسترش عدالت را در بر داشته باشد. سوال مهم اینجا است که کدام
سرمایه گذاری دولتی می تواند در این حد آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی از خود باقی
گذارد. آیا به راستی می توان مسیری بهتر از مسیر توسعه کارآفرینی جهت توسعه
اقتصادی وصنعتی درکشور پیدا نمود. باید از این تجربه ارزنده دنیا با توجه به
نیروهای مستعد فراوان در کشور خوب استفاده نمائیم و با جدیت برای توسعه کارآفرینی
برنامه ریزی نمائیم. بررسی گزارشات ارائه شده توسط مراکز جهانی کارآفرینی، حاکی از
شدت و سرعت کشورهای دیگر با هر سطحی از درآمد سرانه میباشد که با جدیت تمام انواع
برنامه های توسعه کارآفرینی را با توجه به شرائط اجتماعی و اقتصادی خود اجرا نموده
و از منافع آن بهره مند میشوند ولی متاسفانه تا کنون سیسات گذاری منسجمی در خصوص
توسعه کارآفرینی در کشور صورت نپذیرفته است.
مرکز تحقیقات (GEM)
Global Entrepreneurship Monitor(6)،که در رابطه با مسائل کارآفرینی فعالیت دارد یک
برنامه تحقیقاتی در سطح ملی و برای ارزیابی سالیانه فعالیتهای کارآفرینی در
کشورهای متعدد میباشد. در سال 1999 میلادی با مطالعه بر روی 10 کشور فعالیت خود
را آغاز نمود. در سال 2000 تعداد کشورها به 21 کشور ارتقاء یافت سپس در سال 2001
به 29 کشور و در سال 2002 به 37 کشور افزایش یافت. GEM قصد دارد در سال 2006 تحقیقات خود بر روی 39 کشور را ارائه دهد.
گزارش2005 GEMهفتمین
گزارش سالیانه برای ارزیابی کارآفرینی در سطح ملی میباشد پروژه تحقیقاتی GEM 2005 بررسی 35 کشور را در بر میگیرد و
عملا" به یک کنسرسیوم تحقیقاتی پیشتاز در عرصه جهانی تبدیل شده است و ارتقاء
درک ما در ارتباط به فعالیتهای کارآفرینانه و رشد اقتصاد ملی کشورها را بهبود میبخشد.
در حال حاضر هیچ تحقیق دیگری وجود ندارد که بتواند شامل اطلاعات کشورها بوده و
حاوی معیاری برای اندازه گیری فعالیتهای کارآفرینی در کشور ها باشد. تکیه و تمرکز
اصلی GEM بر روی سه موضوع اصلی میباشد.
1-
اندازه گیری تفاوت سطح فعالیتهای کارآفرینانه در بین کشورها
2-
کشف عوامل تعیین کننده سطح فعالیتهای کارآفرینانه
3-
تعیین سیاستهایی که موجب تقویت سطح فعالیتهای کارآفرینانه باشند.
گزارش
GEM 2005 وضعیت کارآفرینی را در 35 کشور
جهان، مورد ارزیابی قرار داده واطلاعات بسیار با ارزشی را ارا ئه داده است. بررسی دقیق این گزارش می تواند در
برنامه ریزی جهت توسعه کارآفرینی راهگشا باشد. این مرکز حداقل با 2000 نفر کارآفرین در هر کشور تماس و به بررسی وضعیت آنها پرداخته
وبا بیش از 950 متخصص ملی در امور کارآفرینی گفتگو داشته وحجم وسیعی از اطلاعات
استاندارد شده ملی هر کشور را مورد بهره برداری قرار داده است. پس از بررسیهای
عمیق، جمعیت کارآفرین را در کشورها از نظر سطح تکنولوژی و نوع انگیزه شروع فعالیت کارآفرینی
به دو گروه اساسی دسته بندی نموده است(5).
1- فعالیت های
کارآفرینی براساس ضرورتها و نیازهای موجود در جامعه
Necessity Based Entrepreneurship
2-فعالیت های کارآفرینی بر اساس فرصتها Opportunity Based
Entrepreneurship
در
این مطالعات شرکتهای کارآفرینی از نظر وضعیت استقرارکسب و کار نیز به دو گروه
اساسی تقسیم شده اند.
1-
شرکتهای کارآفرین نوپاBusiness Early Stage
2-
شرکتهای کارآفرین برپا Established Business
رابطه بین فعالیتهای کارآفرینی و رشد اقتصاد ملی
بطور کلی کشورها از نظر
درآمد سرآنه به سه دسته پردرآمد، درآمد متوسط و کم درآمد تقسیم میشوند. کشورهایی
که درآمد سرانه کمی دارند فعالیت کارآفرینی قابل عرضه ای ندارند. کشورهای با درآمد
متوسط از میزان کارآفرینان نوپای بیشتری برخوردار هستند و رشد بیشتری در GDP را نشان میدهند. در حالیکه در کشورهای با
درآمد متوسط، نرخ ایجاد اشتغال ثابت مانده است لیکن کسب و کارهای کارآفرینی در این
کشورها از پتانسیل رشد بیشتری نسبت به کشورهای پر درآمد برخوردار هستند.
ضمنا" این کشورها موقعیت خود را، توسط دیگر همتایان خود و از طریق بکار گیری
تکنولوژیهای دور از دسترس ارتقاء میبخشند.
عموما" کارآفرینان
نسبت به مهارتهای خود اطمینان بیشتری دارند و نسبت به فرصتهای جدید و خطرات افت ناشی از ترس و شکست آگاه هستند.
ترس از شکست در میان افراد عادی که با فعالیتهای کارآفرینی درگیر نیستند بسیار
رایج است. بانوان نیز در این مورد حساسیت زیادتری دارند. در حالیکه هنوز هم
کارآفرینان مذکر برای شروع یک کسب و کار جدید، پیشتازند، کارآفرینان مونث نسبت به
مهارتهای کارآفرینی خود اطمینان کمتری دارند و به همین دلیل یک عدم تعادل در توزیع
کسب و کارهای جدید بر حسب جنسیت، در هر دو گروه از کشورها به چشم میخورد.
نیروهای شاغل در هر دو
گروه از کشورها، میل بیشتری به شروع یک کسب و کار جدید دارند. 70% کارآفرینان نوپا
و 80% کارآفرینان برپا بصورت تمام وقت به کسب و کار خود مشغول هستند.
موارد
ذیل از جمله کلیدی ترین یافته هایGEM 2005 میباشند و به عنوان جامعترین معیار اندازه گیری
سالیانه فعالیتهای کارآفرینی در جهان مطرح میباشند. گزارش مزبور تحت هدایت و
رهبری دانشکده مدیریت Babson در ایالات متحده(7) و مدرسه تجارت لندن(8)، توسط
150 تن از دانش آموختگان 35 کشور گردآوری و تدوین شده است.
یافته های
مهم دیگر گزارش GEM 2005
1-کشورهای
با درآمد متوسط، بیشتر از بقیه کشورها، درگیر کسب و کارهای مصرف گرا هستند.
چهار بخش عمده و فعال
از میان پانصد بخش دیگر صنعتی در این کشورها عبارتند از، استخراج، انتقال، خدمات
تجاری و بخشهای مصرفی. این موضوع ارتباط قوی بین سطح درآمد کشور و فعالیتهای تجاری
را در کشور نمایش میدهد. وقتی که کشورها توسعه مییابند، فعالیتهای کارآفرینی از
فعالیتهای مصرف گرا فاصله گرفته و به سمت فعالیتهای تولیدی و خدماتی جدید گرایش مییابند.
مثلا" خرده فروشیها به ارائه خدمات تجاری روی میآورند. در کشورهای با درآمد
بالا که به نیروهای ماهر و متخصص بیشتری دسترسی دارند فاصله خدمات تجاری از
فعالیتهای مصرف گرا دو برابر کشورهای با درآمد متوسط میباشد.
2-کشورهای
با درآمد متوسط در مقایسه با کشورهای پردرآمد میل بیشتری به شروع کسب و کار دارند.
همه 35 کشور مورد
ارزیابی به دو گروه پردرآمد و با درآمد متوسط دسته بندی شدند.تغییرات شدیدی نسبت
به کیفیت و تکرار فعالیتهای کارآفرینی در هر دو گروه به چشم می خورد. فعالیتهای
کارآفرینان نوپا در کشورهای با درآمد متوسط مانند ونزوئلا (25%) ، تایلند (20.7%)
بیشتر از کشورهای پر درآمد مانند ژاپن (2.2%) و بلژیک (3.9%) میباشد.
3-نسبت
زیادی از کارآفرینان نوپا الزاما" به صاحبان کسب و کار برپا تبدیل نمیشوند.
برای مثال کشور ژاپن از
نظر فعالیت کارآفرینی نوپا در رده پایینی قرار دارد ولی از نظر کارآفرینان برپا در
حد متوسطی قرار دارد. در کشورهای پر درآمد نسبت به کشورهای درآمد متوسط،
کارآفرینان نوپا تمایل بیشتری به تبدیل شدن به کارآفرین برپا دارند.
4-فعالیتهای
کارآفرینی که بر اساس فرصتها شکل گرفته اند بدلیل کاهش خطا در میان کارآفرینان
نوپا، از میزان موفقیت بیشتری برخوردار هستند.
بطور عام با توجه به
میزان رفاه اجتماعی، کشورهایی که بازار نیروی کار سالم، متنوع و شبکه های قویتری
دارند در مورد انتخاب انواع کسب و کار از امکان انتخاب بیشتری برخوردار هستند. در
این کشورها نسبت فعالیتهای کارآفرینی نوپا بر اساس فرصتها، به فعالیتهای کارآفرینی
نو پا بر اساس ضرورتها، رقم بالاتری دارند. در کشور دانمارک این نسبت 27 به 4 میباشد.
5-همه
کارآفرینان مواجه شدن با رقابت شدید را باور دارند ولی کارآفرینان برپا ( 65%)
بیشتر از کارآفرینان نوپا ( 55%) رقابت در بازار کار خود را درک کرده اند.
به علاوه در کشورهای پر
درآمد در مقایسه با کشورهای درآمد متوسط، کسب و کارهای نوپا احساس میکنند که در
بازاریابی امکان موفقیت بیشتری دارند.
به زعم آقای پروفسور
مایکل هی معاون دانشکده مدرسه تجاری لندن، کارآفرینان در لبه تیز گشایش و توسعه
بازارهای جدید و نوآوریهای تکنولوژیک قرار دارند و هیچگاه عملیاتی در فضای خالی
انجام نمیدهند و به اصطلاح بی گدار به آب نمی زنند. وی می افزاید بازارهای باز
جهانی برای تداوم فعالیتهای کارآفرینی و رشد آن نقش حیاتی دارند. محدودیتهای
قوانین تجارت بدلیل طبیعت تهور آمیز و خطیر تشکیلات اقتصادی کارآفرینان، گرایش
بیشتری برای جریمه کردن کارآفرینان در مقایسه با سایر گروه های تجاری دارند.
همچنین موضوع جهانی شدن، مسیر آزادی را برای جریان سرمایه های مالی بین کشورها را
ممکن میسازد و شرکتهای بزرگ را از طریق تهدید فرسایش بازار تحت فشار قرار میدهد
تا به سبک کارآفرینی عمل نماید. شرائط محیطی، سیاسی، قانونی و فرهنگی
مستقیما" با فعالیتها و توانمندیهای شرکتهای بزرگ برخورد میکند تا بدین طریق
نسبت به شرکت در توسعه اقتصادی کشور مشارکت نمایند.
یکی دیگر از مولفه های GEM 2005 فراهم کردن زمینه ای است که دولتها در آن بیشترین تلاش را برای
توسعه سیاستهای کارآفرینی انجام میدهند. نکات برجسته و مهم گزارش مزبور در مورد
سیاستهای کارآفرینی عبارتند از:
1-نقش
دولتها در برقرای سیاستهای واقعی و پایداری اقتصادی در یک جامعه کارآفرین.
لازم است دولتها نسبت
به رفع موانع رقابت، بهبود بهره وری و کیفیت خدمات، ارتقاء مسئولیت مالیاتی اقدام
نمایند و چارچوب روشن و مطمئنی برای حقوق مالکیت فراهم نمایند.
2-کشورهای
پردرآمد نیاز به سیاستهایی دارند که بقای کسب و کار، توسعه نوآوری تکنولوژی و رشد
از طریق صادرات را کمک کند.
گزارش GEM 2005 ابتکارات موفق بعضی از کشورها مانند اطریش را پررنگتر جلوه میکند.
مراکزی به نام AplusB شرکتهایی
را که بر اساس تبدیل ایده های تکنولوژیک به کسب و کارهای پایدار توسط اساتید
دانشگاهی شکل گرفته و با رشد خود از چرخه دانشگاهی خارج میشوند، را مورد حمایت
مالی قرار داده اند.
تذکر:
طرح SBDC که توسط سازمان گسترش و
نوسازی صنایع ایران اجرا میشود، شباهت زیادی به این طرح دارد.
در استرالیا و
کوئینزلند دولت ایالتی اقدام به برقراری ارتباط قوی بین کارآفرینان و خدمتکاران
عمومی نموده است. مشارکت خصوصی/عمومی یک
ابتکار آموزشی برای کارآفرینان جوانی است که نیازمند راهنمای سرمایه گذاری و
ارتباط برون مرزی با بازارهای جدید میباشند. سیستم آموزشی در کشورهای پر درآمد
نیاز مند، برنامه هایی هستند که بر روی پیشرفت کارآفرینی و ایجاد شبکه متمرکز
شوند.
3-کشورهای
با درآمد متوسط در حال تغییر حالت از مرحله اخذ تکنولوژی به مرحله تولید تکنولوژی
میباشند و نیاز به پرورش فرهنگ کارآفرینی و تربیت بخشهای تجاری در جامعه دارند.
فشارهای مالی و فقدان
تعریف روشنی از حق مالکیت مشکل اصلی در این کشورها میباشد. در برزیل با اتکا به
حمایت یک برنامه دولتی که توسط وزارت علوم و تکنولوژی اجرا میشود حمایتهای مالی
بدون نرخ بهره را در اختیار کسب و کارهایی که به نوآوریهای تکنولوژیک منجر میشوند، قرار میدهد. در گزارش GEM 2005مثالهای زیادی از سیاستهای حمایتی دولتها وجود
دارد که در آن دولتها کارآفرینان را تا مرحله دستیابی به بازار محلی و بازار های صادراتی
مورد حمایت قرار میدهند.
4-کشورهای
کم درآمد نیاز به سیاستهایی دارند که موسسات مالی را وادار به گسترش فعالیت
نمایند.
ظهور و رشد این سیاستها
قبل از تمرکز بر شرائط و چارچوبهای کارآفرینی الزامی است. علاوه بر ارتقاء سطح
آموزش در سطوح ابتدایی و دبیرستان، میبایست از حضور شرکتهای بزرگ استقبال کنند تا
موارد مربط به شرائط قانونی، انعطاف بازار کار، زیر ساختها، مهارتهای مدیریت و
بهبود کیفی بازار مالی، تشویق به استخدام، انتقال تکنولوژی، صادرات و عواید
مالیاتی بهبود وگسترش یابد.
خانم دکتر ماریا مینیتی
دانشیار دانشکده کارآفرینی و تجارت دانشکده Babson و مدیر تحقیقات GEM
اظهار میدارد که گزارش GEM بر اهمیت بازارهای آزاد که وسیله معاش جامعه کارآفرینی است تاکید بسیار دارد
و در پایان چنین نتیجه گیری میکند که
دولتها در تمام کشورها و
بدون در نظر گرفتن استاندارد زندگی، نیازمند رفع موانع رقابت، ارتقاء
مسئولیت مالیاتی و اطمینان بخشی از شفافیت قانونی برای تهیه چارچوب قانونی و
روشنی از حق مالکیت میباشند.
بحث
ونتیجه گیری
با توجه به سطح فرهنگی،
روابط اجتماعی، نظام آموزشی، نوع حمایت های دولتی، زیرساختهای اجتماعی، دسترسی به
سرمایه های ریسک پذیر، مهارتهای کسب وکار وسطح تکنولوژی، سطح کارآفرینی در بین کشورهای
مختلف بسیار متفاوت است. اگر چه افزایش فعالیتهای کارآفرینی با عث رونق وتوسعه
اقتصاد ملی هر کشور می گردد اما این رابطه یک رابطه خطی با شیب یکسان نیست.
بررسیها نشان می دهد در
کشورهائی که زیر ساختها و قوانین حمایتی مناسبی دارند، قانون مالکیت معنوی رعایت
می شود وهزینه قابل ملاحظه ای در بخش تحقیقات ( (R&Dبعمل میاید، کارآفرینی دارای سطح بالاتری بر
اساس فرصتها می باشد. در کشورهای وارد کننده صنایع پیشرفته (HT) سطح
کارآفرینی اغلب پائین وفعالیتهای کارآفرینی بر اساس ضرورتها شکل میگیرد.
در دنیای امروز که
تکنولوژی به سرعت تغییر مییابد، کارآفرینان چه در بعد فردی یا سازمانی آموختن
وپیوسته آموختن را در اولویت امور خود قرار داده و می دانند که الزاما" میبایست
بجای یک مهارت، چندین مهارت را بطور همزمان داشته باشند. امروز سازمانهای توسعه ای
و کارآفرینان یاد گیری دائمی را به عنوان یک ویژگی در خود نهادینه کرده اند تا بتوانند
با بهره گیری از دانش، در هر فرصت مناسب محصولی جدید ویا خدمتی نو وقابل رقابت به
بازار ارائه دهند.
قطعا امروز یکی از دغدغه
های اساسی در کشور، ایجاد اشتغال مولد و پایدار برای جوانان است. بنا بر این باید با
برنامه ریزی دقیق بستر لازم را فراهم نمود، تا یادگیری و خلاقیت در جامعه به صورت
یک فرهنگ در آید. باید روح کارآفرینی در سراسر کشور گسترش یابد تا جوانان کشور با
شور واشتیاق، وارد فعالیتهای کارآفرینی گشته وخود مولد کار باشند.
برای رسیدن به این هدف باید برنامه اجرایی
عناوین پیشنهادی را تهیه کرده و اعتقاد داشته باشیم که گریز از بحران بیکاری و
توسعه اقتصادی وصنعتی جز از راه توسعه کارآفرینی میسر نخواهد بود.
پیشنهادات
1)- آموزش مهم ترین و
کلیدی ترین نقش را در توسعه کارآفرینی دارد. باید موسسات آموزشی اعم از مدارس ابتدایی،
دبیرستانها، مراکز آموزشهای حرفه ای، دانشکده ها و دانشگاه ها آموزشهای تئوری و
عملی لازم و مناسب با هر دوره سنی را جهت توسعه کارآفرینی وفرهنگ سازی در دستور
کار خود قرار دهند، در آموزشها باید مفاهیم ابداع، خلاقیت و ریسک پذیری مورد توجه
خاص قرار گیرند.
2)- ایجاد فضای مطمئن اقتصادی، اجتماعی، سیاسی
و فرهنگی برای جلب مشارکت و گسترش بخش خصوصی داخلی و خارجی از طریق:
الف
ـ ایجاد نظم حقوقی و نهادی معطوف به رشد و تولید با پذیرش اصل انگیزه کسب
سود، تکاثر سرمایه و سرمایهگذاری مجدد در فعالیتهای تولیدی ـ تجاری و مالی،
با به رسمیت شناختن اصول مالکیت و مدیریت خصوصی و ایجاد امنیت لازم برای
داراییهای خصوصی.
ب
ـ گذراندن قوانین و اصلاح مقررات معطوف به آزادی مبادلات در بازارهای
سرمایه، کار، کالاها و خدمات با حداقل محدودیتهای کنترلی دولت.
ج
ـ پذیرش اصول رقابت و سازوکار بازار در فعالیتها از یک سو و پذیرش نظم و
انضباط مالی و برنامهای و تعهد نسبت به پیگیری هدفها و خطوط مشی اعلام
شده در جهت ایجاد ثبات اقتصادی و جلب اطمینان مردم به سرمایه گذاری در
فعالیتهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی از سوی دیگر.
د
ـ شفاف سازی تصمیمات و اقدامات مسؤولان اجرایی، قوانین و مقررات موضوعه
همراه با ایجاد و حفظ استقلال قضایی در امور داوری مربوط به اختلافات مابین
مردم و دولت و استقرار نظام قضایی کم هزینه، مؤثر و بیطرف.
3)- بخشهای تحقیق و
توسعه (R&D)شرکتها مورد حمایت و
به نقش کارآفرینان در تولید محصولی جدید و فرآیندهای نو درتولید بها داده شود.
میدان رشد برای افراد خلاق وکارآفرین بازباشد، تا هم افزائی لازم در مراکز تحقیق
وتوسعه بوجود آید وانگیزه کار مضاعف گردد.
4)- مراکز مالی حمایت
کننده از کارآفرینان در سراسر کشور فراگیر گردد. دولت وموسسات مسئول توسعه کارآفرینی
با مکانیزمی این مراکز را پشتیبانی وبخشی از ریسک سرمایه گذاری را قبول نمایند.
5)- ضمن ملحوظ داشتن
معافیتهای لازم در دوره حمایتی کارآفرینان، قوانین ومقررات مالی ومالیاتی بگونه ای
تدوین شود که انگیزه لازم جهت فعالیت های کارآفرینی بوجود آید
6)- تداوم حمایت دولت
و سازمانهای ذیربط در امر کارآفرینی از شرکتهای کارآفرین تا مرحله بازاریابی داخلی
و دسترسی به بازارهای صادراتی.
7)- افراد کارآفرین مورد
حمایت واحترام باشند وکسب در آمد وثروت از طریق کارآفرینی یک ارزش محسوب گردد.
8)- امور فرهنگی در
جهت توسعه فرهنگ کارآفرینی توسط مبادی ذیربط(آموزش و پرورش، علوم و تحقیقات و
ارشاد و رسانه ها) پیگیری شود.
9)- شهرکهای علمی
تحقیقاتی که قادرند خدمات انکوباتوری به کارآفرینان ارائه دهند درمکانهای مناسب در
کشور ساخته شود. البته باید درساخت اینگونه فضاها از تجربیات سایر کشورها و
تجربیات موجود در کشور بهره گرفت.
امید است مسئولین ذیربط به منظور توسعه
کارآفرینی با تعیین هدف و با معیاری قابل اندازه گیری، مشخص نمایند مثلا تا پایان
برنامه چهارم توسعه اقتصادی اجتماعی وفرهنگی کشور، باید 10% از نیروی کار در
فعالیتهای کارآفرینی درگیر باشند تا این تصمیم زمینه را برای برنامه ریزی جهت
رسیدن به هدف را فراهم آورد.
تشکر
وقدردانی
نویسنده برخود لازم
میداند از کلیه مسئولین شرکت گسترش کارآفرینی ایران که زمینه این تحقیق را فراهم
نمودند تشکر نماید. همچنین لازم است از کلیه همکاران دربخش فنی این شرکت که در جمع
آوری اطلاعات زحمات زیادی را متحمل شده اند تشکر وقدردانی بعمل آید.
- Small
& Medium Enterprises (SME)
- Small
Business Development
Center (SBDC)
- Gross Domestic Product
(GDP)
- Research &
Development (R&D)
- High Tech (HT)
- Michael Hay
- Maria Minniti
منابع ومآخذ
1
- دکتر محمود احمد پور داریانی کارآفرینی تعاریف، نظریات، الگوها، تالیف بهار1379
2- شرکت گسترش کارآفرینی ایران (تابع سازمان گسترش ونو
سازی صنایع ایران) کارنامه کارآفرینی
3- فرهاد
عظیمی طالقانی، اقتصاد دانش مدار - تدبیر شماره 122 خرداد 1381
4- http://www.gibsreview.co.za
5-Global Entrepreneurship Monitor 2005 utive Report
6- http://www.gemconsortium.org
7- http://www3.babson.edu
8 -http://www.london.edu