مقاله ها

1400/11/02
نویسنده : شهلا خالقی
hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff634e020000004913000001000100

 

 

 

 

 

 

 

بهینه‎سازی مصرف گاز طبیعی

 

شهلا خالقی

شرکت ملی گاز ایران

 

خلاصه

ویژگیهای خاص گاز طبیعی از ابعاد اقتصادی و زیست محیطی همواره این حامل انرژی را به عنوان یک عامل تولیدی مهم در بخشهای تولیدی و واسطه‎ای اقتصاد و نیز یک حامل انرژی مطلوب در کلیه بخشهای مصرف‎کننده نهائی مطرح نموده است. این ویژگیها عامل مهمی در روند رو به گسترش تمایلات مصرفی کلیه مصرف‎کنندگان خواهد بود. استفاده هرچه بیشتر و بهتر از گازطبیعی در کشورهائی که از ذخایر گازی قابل ملاحظه‎ای برخوردار می‎باشند، سیاستی بلندمدت در چارچوب اهداف توسعه‎ای آنها به شمار می‎رود و لیکن این امر بایستی با تکیه بر ”مزیت نسبی“ مصرف گازطبیعی انجام پذیرد. در این مقاله مزیت نسبی گازطبیعی در کشور و بخشهای مختلف مصرف از طریق شاخص ”هزینه منابع داخلی ـ DRC“ و ”نسبت هزینه منابع ـ RCR“ و تخصیص بهینه گازطبیعی در بخشهای مختلف مصرف نیز با استفاده از شاخص ”نت بک ـ NB“ مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. بررسیهای انجام شده نشان می‎دهد که بهره‎گیری از گازطبیعی در بخشهای مختلف مصرف‎کننده از بعد اقتصاد ملی از مزیت نسبی قابل ملاحظه‎ای برخوردار است و لذا سیاست جایگزینی گاز با سایر حاملهای انرژی متعارف مصرفی به عنوان یکی از سیاستهای استراتژیک که تأمین کننده منافع ملی بلندمدت کشور نیز می‎باشد، همواره بایستی مد نظر سیاستگذاران قرار گیرد. بررسی مقایسه‎ای شاخص نت بک گاز در بخشهای مختلف مصرف نیز نشان‎دهنده اولویت بخش تزریق نسبت به سایر مصارف گاز در کشور می‎باشد. صیانت از ذخایر نفت و حفظ امنیت اقتصادی کشور از طریق ایجاد ثبات در کسب درآمدهای نفتی به ویژه با توجه به شرایط خاص اقتصاد کشور (تک محصولی بودن) و وابستگی شدید اقتصاد به درآمدهای نفتی یکی از ره‎آوردهای بزرگ و مهم تزریق گاز به میادین نفتی خواهد بود. بخش صنعت دومین اولویت مصرف گازطبیعی را به خود اختصاص داده است و بخشهای نیروگاه و خانگی / تجاری در اولویت‎های بعدی قرار گرفته‎اند. این بررسیها نشان می‎دهد که صادرات گاز با حفظ ویژگی مزیت نسبی تنها با شرط تأمین گاز مورد نیاز برنامه‎های تزریق و نیز تأمین تقاضای گاز مصرف‎کنندگان داخلی، جایز خواهد بود.

 

واژه‎های کلیدی: اهداف توسعه‎ای| گاز طبیعی| مزیت نسبی| تخصیص بهینه| تجدیدناپذیری

 

 

مقدمه

"مزیت نسبی" عرضه گاز طبیعی به بخشهای مختلف اقتصاد کشور یکی از فروض اولیه مهم و اساسی در تخصیص مناسب عرضه محدود گاز در میان خواسته‎های نامحدود مصرفی می‎باشد و ارزیابی این شاخص‌ بایستی‌ در نخستین‌ مرحله‌ از فرآیند سیاست‌گذاری ‌انرژی‌ مدنظر قرار گیرد. زیرا بهره‌گیری‌ از یک‌ حامل‌ انرژی‌ به عنوان‌ یک‌ نهاده تولیدی‌، یا یک‌ کالای‌ واسطه‌ای‌ و یا یک‌ کالای‌ نهایی‌ در زنجیره‌ مصرف‌ می‌تواند بر روند و الگوی‌ مصرف‌ و نیز تولید تأثیری‌ مؤثر داشته‌ باشد.

به طور کلی‌ دسترسی به نهاده‎های‌ تولیدی و فراوانی‌ آنها در یک‌ جامعه‌ و به عبارتی‌ سهم‌ هر نهاده‌ در سبد نهاده‌های‌ تولیدی‌ (سرمایه، نیروی‌ انسانی‌، تکنولوژی‌ و انرژی‌) در شکل‌‎دهی‌ الگوی‌ تولید و روند سرمایه‌گذاری‌ در تولیدات‌ صنعتی‌ و غیرصنعتی‌ نقشی‌ تعیین‌‎کننده‌ خواهد داشت‌. بنابراین‌ بررسی‌ مزیت‌ نسبی‌ گاز در هر یک‌ از بخشهای‌ مصرف‌ و نیز کل‌ جامعه‌ می‌تواند تداوم‌ سرمایه‌گذاری‌ در جهت‌ گسترش‌ گازرسانی‌ را تسریع‌ نموده‌ و در بلند مدت‌ الگوی‌ مصرفی‌ خاصی‌ را  به‌ بخشهای‌ مصرف‌‎کننده‌  القاء نماید. ارزشیابی "مزیت‌ نسبی" گازطبیعی‌ در بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ یکی‌ از بهترین‌ راه‎های‌ ممکن‌ جهت ‌تعیین‌ خط مشی‌ تولید گازطبیعی‌ به شمار می‌رود.

 

ارزشیابی مزیت نسبی گاز طبیعی در بخش‎های مختلف مصرف

مــزیت‌ نســبی‌ گـاز طبیـعی‌ در کشور و بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ از طریق‌ برآورد شاخص"هزینه‌ منابع‌ داخلی-DRC (Demestic Resource Cost) " قابل‌ ارزیابی‌ می‌باشد. این شاخص عمدتاً در مباحث اقتصاد بین‎الملل مطرح بوده و در راستای بررسی توانمندی‎های یک کشور در تولید و یا صدور یک کالا تعریف شده است. مفهوم DRC می‎تواند به عنوان یک معیار عملی هزینه فرصت در اقتصاد مورد استفاده قرار گیرد. روش DRC شباهت زیادی به روش تجزیه و تحلیل هزینه- فایده دارد. تفاوت اصلی در این روش آن است که در روش هزینه ـ فایده| هزینه واقعی و سوددهی مورد مقایسه قرار می‎گیرد ولیکن در روش DRC| مقایسه هزینه خالص منابع داخلی با کل صرفه جویی خالص ارزی مورد توجه قرار می‎گیرد.

شـاخص  DRC در واقـع‌ به‌ معنـی‌ هـزینه‌ فـرصت‌ داخلـی‌ منـابع‌ به کـار رفتـه‌ (گازطبـیعی‌) جهـت‌ حصول‌ ارزش‌ افزوده‌ بین‌المللی‌ عوامل ‌تولید داخلی‌ به کار رفته‌ در یک‌ فعالیت‌ مشخص‌ (مثلاً‌ گازرسانی‌) می‌باشد (هزینه‌ ریالی‌ پرداختی‌ به‌ ازای ‌پس‌انداز نمودن‌ یک‌ واحد ارز که‌ در اینجا دلار مـدنظـر اسـت‌). ایـن‌ شـاخص‌ در مقـایسه‌ بـا ” نـرخ‌ ارز سایـه‌ای ـ SER (Shadow Exchange Rate) “ (که در ایـن‌ گـزارش‌ بـه‌ میـزان‌ 8000 ریال‌ / دلار در نظر گرفته‌ شده‌ است‌) می‌تواند معیاری‌ جهت‌ بررسی‌ مزیت‌ نسبی‌ گازطبیعی‌ قرار گیرد. مزیت‌ نسبی‌ بهره‌گیری‌ از گاز طبیعی‌ زمانی‌ محقق‌ خواهد بود که‌ شرط DRC < SER برقرار گردد .

 

DRC = DCi / NVAi

DRC < SER

     DRC: هزینه منابع داخلی در ایجاد ارزش افزوده بین المللی عوامل تولید داخلی

 :     DCiهزینه فرصت داخلی منابع بکار رفته در ایجاد ارزش افزوده i امین فعالیت به ازای هر واحد محصول

   NVAi: ارزش افزوده بین المللی عوامل تولید داخلی بکار رفته در i امین فعالیت به ازای هر  واحد محصول

شــاخص‌ دیگــری‌ که‌ در بررسی‌ مزیت‌ نسبی‌ گاز طبیعی‌ می‌تواند مورد توجه‌ قرار گیرد، " شاخص نسبت ‌هزینه‌ منابع‌- RCR (Resource Cost Ratio)" می‌باشد. این‌ شاخص‌ نسبتی‌ است‌ که‌ از تقسیمDRC  بر نرخ‌ سایه‌ای‌ ارز(SER)به دست‌ می‌آید. با توجه‌ به‌ این‌ شاخص‌ مزیت‌ نسبی‌ استفاده‌ از گاز طبیعی‌ زمانی‌ محقق می‌گردد که‌ شرط RCR<1 برقرار گردد.

RCR = DRC / SER

RCR < 1

بررسیهای‌ انجام‌ شده‌ در کلیه‌ بخشهای‌ مصرف‌‎کننده‌ گازطبیعی‌ (اعم‌ از خانگی‌/ تجاری‌، صنعت‌، نیروگاه، تزریق‌ و صادرات‌) نشان‌ می‌دهند که‌ شاخص DRC گازطبیعی‌ در کل‌ کشور (متوسط شاخص‌) با توجه‌ به‌ متوسط این‌ شاخص‌ در سبد مصرف‌ بخشهای‌ خانگی‌/ تجاری، صنعت‌ و نیروگاه‌ (که‌ در اینجا سبد مصرف ‌نوع‌ اول‌ گاز نامیده‌ می‌شود) و نیز در بخشهای‌ تزریق‌ و صادرات‌ (با فرض‌ یکسان‌ بودن‌ وزن‌ هر یک‌ از سبدهای‌ مصرف‌ نامبرده‌) در سناریوی بالا (نرخ تنزیل پایین) معادل‌6/332  ریال‌ / دلار پس‌انداز شده و در سناریوی پایین (نرخ تنزیل بالا)‌ 2/365 ریال‌ /دلار پس‌انداز شده‌ می‌باشد.

قابل‌ ذکر است‌ که‌ شاخصDRC در سبد مصرف‌ نوع‌ اول‌ گاز  (بخشهای‌ خانگی/ تجاری‌،  صنعت‌ و نیروگاه‌) در این‌ دو سناریو به‌ ترتیب‌  7/500  ریال‌ / دلار پس‌انداز شده  و 4/557 ریال‌ / دلار پــس‌انداز شده‌ می‌باشد. بنابراین‌ در کلیه‌ سناریوهای‌ تعریف‌ شده‌ شرط DRC<SER همواره‌ در کلـــیه‌ بخشها صادق‌ می‌باشد. در این بررسی SER برابر حداقل ارزش دلار در بازار آزاد ـ8000 ـ در نظر گرفته شده است (در سال‎های 1376، 1377)

از طرف‌ دیگر بررسی‌ شاخص  RCRنیز نشان‌ می‌دهد که‌ متوسط این‌ شاخص‌ در دو سناریوی بالا و پایین ‌ در کل‌ کشور به‌ ترتیب‌ 042/0 و 046/0 می‌باشد که‌ در این حالت‌ نیز شرط 1RCR< صادق‌ خواهد بود. قابل‌ ذکر است‌ که RCR در سبد مصرف‌ نوع‌ اول‌ گاز در این‌ دو سناریو‌ به‌ ترتیب 063/0 و 07/0 می‌باشد. با توجه‌ به‌ نتایج‌ حاصل‌ از این‌ بررسی‎ها می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ بهره‌گیری‌ از گازطبیعی‌ در کلیه‌ بخشهای ‌اقتصاد کشور از مزیت‌ نسبی‌ بالایی‌ برخوردارمی‌باشد (جداول ‌1 و 2).

جدول 1ـ متوسط ارزش شاخص DRC و RCR گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی بالا ـ بدون در نظر گرفتن هزینه فرصت)

شاخص RCR در کشور

متوسط DRC در کشور

ریال/دلار پس انداز شده

شاخص DRC در کشور ریال/ دلار پس انداز شده

بخش مصرف‎کننده

 

 

042/0

 

 

6/332

16/43

تزریق

86/453

صادرات

7/500

سبد مصرف نوع اول گاز*

* شامل بخشهای خانگی / تجاری، صنعت و نیروگاه

 

جدول 2ـ متوسط ارزش شاخص DRC و RCR گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی پائین ـ بدون در نظر گرفتن هزینه فرصت)

شاخص RCR در کشور

متوسط DRC در کشور ریال/ دلار پس انداز شده

شاخص DRC در کشور

ریال/ دلار پس انداز شده

بخش مصرف کننده

 

 

046/0

 

 

 

20/365

61/56

تزریق

49/481

صادرات

40/557

سبد مصرف نوع اول گاز *

* شامل بخشهای خانگی / تجاری، صنعت و نیروگاه

 

اولویت‌بندی‌ مصرف‌ گازطبیعی‌ در بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌، به ویژه‌ به دلیل‌ محدودیت‌ پتانسیل‌ تولید و عرضه‌ گاز طبیعی‌، موضوع‌ دیگری است‌ که‌ در جهت‌ تخصیص‌ بهینه‌ مصرف‌ گاز در بخشهای‌ مختلف‌ ضرورت ‌خواهد داشت‌.

اولویت‌ بندی‌ بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‎‎کننده‌ گاز طبیعی‌ در واقع‌ دومین‌ گام‌ در جهت‌ بهینه‌‎سازی‌ مصرف‌ گاز خواهد بود. تخصیص‌ بهینه‌ گاز طبیعی‌ در بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ یکی‌ از موضوعاتی‌ است‌ که‌ اقتصاد کلان‌ یک‌ جامعه‌ را به نحو قابل‌ ملاحظه‌ای‌ متأثر می‌نماید. بررسی‌ این‌ موضوع‌ از طریق‌ ارزشیابی‌ منافع‌ حاصل ‌از مصرف‌ گاز طبیعی‌ در بخشهای‌ مختلف‌ اقتصاد کشور اعم‌ از بخشهای‌ تولیدی‌ و مولد و غیرمولد (خانگی‌/ تجاری‌، صنعت‌، نیروگاه ، تزریق‌ و صادرات‌) امکان‌پذیر می‌باشد.

شاخص" نت‌ بک‌" در واقع‌ نشان‎دهنده‌ بازدهی‌ اقتصادی‌ هر واحد گاز طبیعی‌ مصرف‌ شده‌ در بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ کننده‌ از بعد اقتصاد ملی‌ می‌باشد. این‌ شاخص‌ از دو متغیر فایده‌ و هزینه‌ تشکیل‌ یافته‌ و به عبارتی‌ منافع‌ حاصل‌ از بهره‌گیری‌ گازطبیعی‌ را در هر بخش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهد.

NBgi = PVBgi / PVQgi

 

 :  NBgi شاخص "نت بک" گاز طبیعی در بخش i
: PVBgi ارزش فعلی منافع خالص ناشی از مصرف گاز طبیعی در بخش i
:    PVQgi ارزش فعلی مصرف گاز طبیعی در بخش i

 

نتایج‌ حاصل‌ از این‌ بررسی‎ها نشان‌ می‌دهد که‌ در سناریوی بالا(نرخ‌ تنزیل پایین) و بدون‌ در نظر گرفتن‌ هزینه‌ فرصت، شاخص‌" نت بک‌" گاز در بخش‌ تزریق‌ به‌ میادین‌ نفتی‌ بیش‌ از ‌" نت‌ بک‌" گاز در سایر بخشهای‌ مصرف‎کننده‌ می‌باشد (1/11 سنت‌ / مترمکعب‌) و لذا نخستین‌ اولویت‌ مصرف‌ گاز به‌ بخش‌ تزریق‌ اختصاص‌دارد. بخش‌ صنعت‌ و نیروگاه ‌به‌ ترتیب با دارا بودن‌ شاخـص" نت‌ بک‌"9/8 سنت‌/ مترمکعب‌ و 5/8 سنت‌/ مترمکعب‌ در اولویت‌های‌ دوم‌ و سوم‌ مصرف‌ قرار دارند. بخش‌ خانگی‌/ تجاری‌ با 3/2 سنت‌/ مترمکعب‌ کاهش‌ در شاخص‌ بخش‌ نیروگاه، با دارا بودن‌ شاخص" نت‌ بک" 2/6 سنت/ مترمکعب‌ در اولویت‌ چهارم‌ قرار می‌گیرد و بخش‌ صادرات‌ که‌ قریب‌ یک سوم شاخص‌ نت‌بک‌ بخش‌ تزریق‌ را دارا می‌باشد (4 سنت‌/ مترمکعب‌)| در آخرین‌ اولویت‌ مصرف‌ قرار خواهد گرفت‌ (جدول‌ ‌3).

جدول 3ـ متوسط ارزش شاخص ”نت بک“ گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی بالا ـ بدون در نظر گرفتن هزینه فرصت)

          دلار/مترمکعب

اولویت

متوسط سناریوها

سناریوی سوم

سناریوی دوم

سناریوی اول

بخش مصرف‎کننده

1

111/0

120/0

081/0

132/0

تزریق

5

040/0

058/0

030/0

033/0

صادرات

4

062/0

068/0

028/0

090/0

خانگی / تجاری

3

085/0

097/0

066/0

090/0

نیروگاه

2

089/0

104/0

067/0

096/0

صنعت

 

بررسی‌ شاخص‌ "نت‌ بک" در این‌ سناریو‌ و با در نظر گرفتن‌ هزینه‌ فرصت‌، اولویت‌‎بندی‌ مصرف‌ گاز در بخشهای‌ مختلف‌ اقتصاد را اندکی‌ تغییر خواهد داد (جدول ‌4). شاخــــص‌ "نت‌ بک‌" گاز در بخش‌صادرات‌ در این‌ حالت‌ منفی‌ می‌باشد (منافع‌ ناشی‌ از مصرف‌ داخلی‌ گاز به عنوان‌ هزینه‌ فرصت‌ صادرات‌ در نظرگرفته‌ شده‌ است‌). با توجه‌ به‌ این‌ امر می‌توان‌ چنین‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ در صورت‌ وجود پتانسیل‌ مصرف‌ در داخل‌ کشور و نیز وجود امکانات‌ عرضه‌ به‌ این‌ مصرف‌‎کنندگان‌ (سیستم‌ انتقال‌ و توزیع‌)، بهره‌گیری‌ از گاز طبیعی‌ تولیدی‌ جهت‌ تأمین‌ مصارف‌ داخلی‌ نسبت‌ به‌ صدور آن‌ از ارجحیت‌ بالایی‌ در سطح‌ اقتصاد ملی‌برخوردار می‌باشد. از آنجا که‌ در حالت‌ بدون‌ در نظر گرفتن‌ هزینه‌ فرصت‌ نیز صادرات‌ گاز در آخرین‌ اولویت‌ مصرف‌ قرار دارد، بنابراین‌ در صورت‌ وجود برنامه‌های‌ تزریق‌ گاز و فراهم‌ بودن‌ زمینه‌ مناسب‌ برای‌ انجام‌ این ‌امر، صادرات‌ گاز نسبت‌ به‌ تزریق‌ از اولویت‌ برخوردار نخواهد بود. با توجه‌ به‌ این‌ امر بهره‌گیری‌ از گاز طبیعی‌جهت‌ صادرات‌ بایستی‌ با شرط تأمین‌ مصرف‌ گاز مصرف‎کنندگان‌ داخلی‌ (با آمادگی‌ جذب‌ عرضه‌) و نیز انجام‌ برنامه‌های‌ تزریق‌ مدنظر قرار گیرد.

جدول 4ـ متوسط ارزش شاخص ”نت بک“ گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی بالا ـ با در نظر گرفتن هزینه فرصت)

          دلار/مترمکعب

اولویت

متوسط سناریوها

سناریوی سوم

سناریوی دوم

سناریوی اول

بخش مصرف‎کننده

3

070/0

079/0

040/0

091/0

تزریق

5

086/0-

059/0-

104/0-

094/0-

صادرات

4

060/0

066/0

026/0

088/0

خانگی / تجاری

2

085/0

097/0

066/0

090/0

نیروگاه

1

089/0

104/0

067/0

096/0

صنعت

 

یکی‌ دیگر از نتایج‌ حاصل‌ از این‌ بررسی‌ در سناریوی بالا‌ و با در نظرگرفتن‌ هزینه‌ فرصت‌ گاز طبیعی‌ تنزل‌ اولویت‌ بخش‌ تزریق‌ نسبت‌ به‌ بخشهای‌ صنعت‌ و نیروگاه‌ می‌باشد. به طوری که‌ در این‌ حالت‌ صنعت‌ با دارا بودن‌شاخص‌ "نت‌ بک‌" به‌ میزان‌9/8 سنت‌/ مترمکعب‌ و نیروگاه‌ با5/8سنت‌/ مترمکعب‌ و تزریق‌ 7 سنت‌/ مترمکعب‌ به‌ ترتیب‌ در اولویت‌‎های‌ اول‌ و سوم‌ مصرف‌ قرار می‌گیرند (جایگاه‌ بخش‌ خانگی‌ از نظر اولویت ‌مصرف‌ در دو حالت‌ یکسان‌ خواهد بود).

1-  در رابطه‌ با بخش‌ تزریق‌ گاز نکاتی‌ قابل‌ تأمل‌ می‌باشد: صیانت‌ از منابع‌ و ذخایر نفت‌‎خام‌ به عنوان‌ یکی‌ از ضروریات‌ مهم‌ و استراتژیک‌ در چارچوب‌ صنعت‌ انرژی‌ و کل‌ اقتصاد کلان‌ جامعه‌ مطرح‌ می‌باشد، زیرا وابستگی‌ کشور به‌ درآمدهای‌ نفتی‌ در حال‌ حاضر به گونه‌ای‌ است‌ که‌ حتی‌ نوسانات‌ قیمت‌ نفت‎خام‌ از طریق ‌تأثیر بر درآمدهای‌ ناشی‌ از صدور بر روند فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ کشور تأثیر‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ خواهد داشت‌. وابستگی‌ به‌ درآمدهای‌ نفتی، آسیب‌پذیری‌ اقتصاد کشور را در مقابل‌ هر گونه‌ تغییر و تحول‌ در روند صادرات‌ به دنبال‌ دارد. تغییر در روند صادرات‌ می‌تواند ناشی‌ از افزایش‌ مصرف‌ داخلی‌ نفت‌خام‌ (پیشی‌ گرفتن‌ روند افزایش‌ مصرف‌ نسبت‌ به‌ روند افزایش‌ تولید و به عبارتی‌ افزایش‌ سهمیه‌ تولید نفت‌‎خام‌ ایران‌ در اوپک‌)  و یا ناشی‌ از کاهش‌ پتانسیل‌ تولید (حتی‌ با فرض‌ عدم‌ افزایش‌ مصرف‌ داخلی‌ به دلیل‌ جایگزینی‌ گاز با نفت‌خام‌ و فرآورده‌های‌ نفتی) بوده‌ باشد. از آنجا که‌ در حال‌ حاضر با گسترش‌ سیستم‌ گازرسانی‌ در کشور و افزایش‌ سهم‌ گازطبیعی‌ در سبد مصرف‌ انرژی، روند مصرف‌ نفت‌‎خام‌ و فرآورده‌های‌ نفتی‌ در کشور گرایشی‌ کاهنده‌ را دارا می‌باشند، بنابراین‌ عامل‌ دوم‌ در تأثیرپذیری‌ صادرات‌ (کاهش‌ پتانسیل‌ تولید) نقش‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ بر روند درآمدهای‌ نفتی‌ (با فرض‌ ثبوت‌ قیمت‌ نفت‎خام‌) خواهد داشت‌. قابل‌ ذکر است‌ که‌ قیمت‌ بین‌المللی‌ نفت‌‎خام ‌نیز یکی‌ از متغیرهای‌ مهم‌ و اساسی‌ در شکل‌‎دهی‌ سبد درآمدهای‌ نفتی‌ کشور به شمار می‌رود، ولیکن‌ این‌ متغیردر این‌ بررسی‌ به عنوان‌ متغیری‌ برون‌ زا در رابطه‌ با الگوی‌ صادرات‌ نفت ایران‌ مطرح‌ می‌باشد و لذا در اینجا تنها پتانسیل‌ تولید به عنوان‌ یک‌ متغیر درون‌ زا که‌ درآمدهای‌ نفت‌ را متأثر می‌نماید، مطرح‌ خواهدشد. چگونگی تأثیرگذاری قیمت بین‎المللی نفت بر روند صادرات و نیز درآمدهای نفتی یکی ازمباحث مهم در روند فعالیت‎های تجاری نفت‎خام به شمار می‎رود ولیکن بررسی این امر در چارچوب این مقاله نمی‎گنجد و می‎تواند مطالعاتی جداگانه صورت پذیرد.

با توجه‌ به‌ مطالب‌ مذکور، می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ بهره‌گیری‌ از گازطبیعی‌ جهت‌ فشارافزایی‌ و یا تأمین‌فشار مخازن‌ نفتی‌ به دلیل‌ نقش‌ نفت‌ در سبد انرژی‌ و سبد درآمدی‌ کشور که‌ بسیار حساس‌ می‌باشد، سیاستی‌ غیرقابل‌ تأثیر از سایر شقوق‌ مصرف‌ گاز خواهد بود. به عبارتی‌ هزینه‌ فرصت‌ بهره‌گیری‌ از گاز طبیعی‌ در جایی که ‌ضرورت‌ تزریق‌ (از ابعاد استراتژیکی‌ و امنیت‌ اقتصادی‌) به‌ میادین‌ نفتی‌ وجود داشته‌ باشد، از بعد اقتصاد کلان‌، صفر خواهد بود (تأمین‌ یک‌ هدف‌ استراتژیک ـ تزریق‌ گاز ـ که‌ از بعد اقتصاد ملی‌ از اهمیت‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برخوردار است‌، همواره‌ به عنوان‌ یک‌ هدف‌ غالب‌ و مسلط در صنعت‌ و کل‌ اقتصاد می‌تواند مطرح‌ گردد).

از بعد تئوریکی‌ ، بررسی‌ انجام‌ هر گونه‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ همواره‌ بایستی‌ با نگرشی‌ چند جانبه‌ به‌ ابعاد مسئله‌ انجام‌ پذیرد. در این‌ راستا هزینه‌های‌ فرصت‌ ناشی‌ از یک‌ فعالیت‌ یکی‌ از متغیرهای‌ مهم‌ و تأثیرگذار در تصمیمات‌ خواهد بود. در چارچوب‌ بهره‌گیری‌ از گاز طبیعی‌ نیز این‌ امر به نحو قابل‌ ملاحظه‌ای‌ بایستی‌ مدنظر قرار گیرد. در رابطه‌ با تزریق‌ گاز به‌ منابع‌ نفتی‌ نیز (به مانند سایر بخشهای‌ بالقوه‌ مصرف‌ کننده‌ ـ خانگی‌/ تجاری‌، صنعت‌، نیروگاه‌ و صادرات‌ ) این‌ متغیر از بعد تئوریکی‌| در برآورد شاخص‌های‌ مزیتی‌ و اولویت‌های‌ مصرفی‌ همواره‌ مورد توجه‌ بوده‌ است‌  ولیکن‌ با توجه‌ به‌ آنچه‌ در فوق‌ اشاره‌ شد، ملحوظ داشتن ‌هزینه‌ فرصت‌ گاز در این‌ بخش‌ (عدم‌ مصرف‌ گاز در بخشهای‌ مصرف‌‎کننده‌ داخل‌ کشور و جایگزینی‌ گاز با سایر حاملهای‌ متعارف‌ مصرفی‌) از بعد اهداف‌ استراتژیکی‌ و نیز حفظ امنیت‌ اقتصادی‌ کشور چندان‌ جایز نخواهد بود. بنابراین‌ با توجه‌ به‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌ می‌توان‌ نتیجه ‌گرفت‌ که‌، جایگاه‌ و اولویت‌ تزریق‌ گاز به‌ منابع‌ نفتی‌ همواره‌ به عنوان‌ اولویت‌ نخست‌ بهره‌گیری‌ از گازطبیعی‌ در کشور مطرح‌ می‌باشد (شاخص"نت‌ بک" گازطبیعی‌ در بخش‌ تزریق‌ همواره‌ بایستی‌ بدون‌ در نظر گرفتن‌ هزینه ‌فرصت‌ تزریق‌ مدنظر قرار گیرد) جدول‌ (5).

جدول 5ـ متوسط ارزش شاخص ”نت بک“ گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی بالا ـ با در نظر گرفتن هزینه فرصت)

          دلار/مترمکعب

اولویت

متوسط سناریوها

سناریوی سوم

سناریوی دوم

سناریوی اول

بخش مصرف‎کننده

1

111/0

120/0

081/0

132/0

تزریق*

5

086/0-

059/0-

104/0-

094/0-

صادرات

4

060/0

066/0

026/0

088/0

خانگی / تجاری

3

085/0

097/0

066/0

090/0

نیروگاه

2

089/0

104/0

067/0

096/0

صنعت

*  بدون در نظر گرفتن هزینه فرصت

 

بررسی‌ متوسط ارزش‌ شاخص"نت‌ بک‌" گاز طبیعی‌ در بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ در سناریوی پایین و با در نظر گرفتن‌ هزینه‌ فرصت‌ و بدون‌ در نظر گرفتن‌ هزینه‌ فرصت‌، نتایج‌ حاصل‌ از برآورد این‌ شاخص‌ را در سناریوی بالا‌ تأیید می‌نماید. در سناریوی پایین علی‎رغم‌ اینکه‌ شاخص‌ "نت‌ بک‌" گازطبیعی‌ در کلیه‌ بخشها نسبت‌ به سناریوی  بالا کاهش‌ یافته‌ است‌ ولیکن‌ اولویت‌بندی‌ مصرف‌ بدون‌ تغییر باقی‌ خواهد ماند . جداول‌ (6) الی‌ (8) چگونگی‌ نتایج ‌ بررسی‌ این‌ شاخص‌ را در سناریوهای‌ مختلف‌ ارائه ‌می‌نماید.

 

جدول 6ـ متوسط ارزش شاخص ”نت بک“ گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی پائین ـ بدون در نظر گرفتن هزینه فرصت)

                                                                                                                 دلار/مترمکعب

اولویت

متوسط سناریوها

سناریوی سوم

سناریوی دوم

سناریوی اول

بخش مصرف‎کننده

1

099/0

106/0

 

~    118/0

تزریق

5

039/0

057/0

029/0

032/0

صادرات

4

056/0

060/0

020/0

086/0

خانگی / تجاری

3

084/0

097/0

066/0

090/0

نیروگاه

2

089/0

104/0

067/0

096/0

صنعت

 

 

 

جدول 7ـ متوسط ارزش شاخص ”نت بک“ گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی پائین ـ با در نظر گرفتن هزینه فرصت)

                                                                                                                   دلار/مترمکعب

اولویت

متوسط سناریوها

سناریوی سوم

سناریوی دوم

سناریوی اول

بخش مصرف‎کننده

3

058/0

065/0

031/0

077/0

تزریق

5

089/0-

061/0-

108/0-

098/0-

صادرات

4

053/0

058/0

018/0

084/0

خانگی / تجاری

2

084/0

097/0

066/0

090/0

نیروگاه

1

089/0

104/0

067/0

096/0

صنعت

 

جدول 8ـ متوسط ارزش شاخص ”نت بک“ گاز طبیعی در بخشهای مصرف‎کننده

(سناریوی پائین ـ با در نظر گرفتن هزینه فرصت)

دلار/مترمکعب

اولویت

متوسط سناریوها

سناریوی سوم

سناریوی دوم

سناریوی اول

بخش مصرف‎کننده

1

099/0

106/0

073/0

118/0

تزریق*

5

089/0-

061/0-

108/0-

098/0-

صادرات

4

053/0

058/0

018/0

084/0

خانگی / تجاری

3

084/0

097/0

066/0

090/0

نیروگاه

2

089/0

104/0

067/0

096/0

صنعت

* بدون در نظر گرفتن هزینه فرصت

 

 

نتیجه‎گیری

گازطبیعی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ عامل‌ تولید برای‌ بخشهای‌ واسطه‌ای‌ و نیز یک‌ کالای‌ مصرفی‌ برای‌ بخشهای مصرف‌‎کننده‌ نهایی‌ همواره‌ از جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در اقتصاد کشورها و به ویژه‌ کشورهای‌ صاحب‌ ذخیره‌ گازطبیعی‌ برخوردار بوده‌ است. بنابراین‌ تخصیص‌ این‌ عامل‌ تولید و کالای‌ مصرفی‌ به‌ بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ بایستی در هر کشور با توجه‌ به‌ ویژگیهای‌ خاص‌ آن‌ کشور مورد توجه‌ قرار گیرد. بررسی‌ مزیت‌ نسبی‌ این‌ حامل‌ انرژی‌ در اقتصاد کشور و نیز اولویت‌بندی‌ بخشی‌ مصرف‌ گاز نخستین‌ حرکت‌ در جهت‌ بهینه‌سازی‌ مصرف‌ آن‌ به شمارمی‌رود.

بررسی‎های‌ انجام‌ شده‌ نشان‌ می‌دهند که‌ بهره‌گیری‌ از گازطبیعی‌ در بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ از بعد اقتصاد ملی از مزیت‌ نسبی‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برخوردار می‌باشد و لذا سیاست‌ جایگزینی‌ گاز با سایر حاملهای‌ انرژی متعارف‌ مصرفی‌ قابل‌ جایگزین‌ به عنوان‌ یکی‌ از سیاست‌های‌ استراتژیک‌ کشور که تأمین‌‎کننده‌ منافع‌ ملی‌ بلند مدت‌ کشور نیز می‌باشد، همواره‌ بایستی‌ مدنظر سیاست‎گذاران‌ قرار گیرد.

گازطبیعی‌ به مانند هر کالای‌ اقتصادی‌ دیگر، از ویژگی‌ محدودیت‌ تولید برخوردار می‌باشد، بنابراین ‌تخصیص‌ بهینه‌ منابع‌ محدود (عرضه‌ محدود گازطبیعی‌) در میان‌ خواسته‌ های‌ نامحدود  (بخشهای‌ متقاضی‌مصرفی‌) دومین‌ گام‌ در راستای‌ استفاده‌ صحیح‌ و بهینه‌ از داده‌های‌ تولیدی‌ و مصرفی‌ و به ویژه‌ داده‌هایی‌ که ویژگی‌ تجدیدناپذیر بودن‌ را در بطن‌ نهفته‌ دارند (گازطبیعی‌)، می‌باشد.

بررسی‎های انجام‌ شده‌ نشان‌ می‌دهند که‌ تزریق‌ گاز به‌ میادین‌ نفتی‌ در اولویت‌ نخست‌ بهره‌گیری‌ از گازطبیعی‌ به شمار می‎رود. صیانت‌ از ذخایر نفت‌ و حفظ امنیت‌ اقتصادی‌ کشور از طریق‌ ایجاد ثبات‌ در کسب‌ درآمدهای ‌نفتی‌ به ویژه‌ با توجه‌ به‌ شرایط خاص‌ اقتصاد کشور (تک‌ محصولی‌ بودن‌) و وابستگی‌ شدید اقتصاد به ‌درآمدهای‌ نفتی، یکی‌ از ره‎آوردهای‌ بزرگ‌ و مهم‌ تزریق‌ گاز به‌ میادین‌ نفتی‌ خواهد بود .

بخش‌ صنعت‌ دومین‌ اولویت‌ مصرف‌ گاز طبیعی‌ را به خود اختصاص‌ داده‌ است‌. گازرسانی‌ به‌ این‌ بخش‌ از بعد اقتصاد ملی‌ (هزینه‌ و منافع‌ در سطح‌ ملی‌) نسبت‌ به‌ سایر بخشهای‌ مصرف‌ "نت‌ بک‌" بالاتری‌ را برای‌ کشور به همراه‌ خواهد داشت‌. بخشهای‌ نیروگاه‌ و خانگی‌/ تجاری‌ در اولویت‌های‌ بعدی‌ مصرف‌ قرار می‌گیرند. بخش‌ صادارت‌ با حفظ مزیت‌ نسبی‌ مصرف‌ گاز در این‌ بخش‌ پائین‎ترین‌ اولویت‌ مصرف‌ را به خود اختصاص ‌می‎دهد. بنابراین‌ بهره‌گیری‌ از گاز طبیعی‌ در این‌ بخش‌ بایستی‌ با شرط تأمین‌ گاز مورد نیاز برنامه‌های‌ تزریق‌ و نیز تأمین‌ مصرف‌ گاز مصرف‌‎کنندگان‌ داخلی‌ (با فرض‌ وجود سیستم‌ عرضه‌ و جذب‌) مدنظر قرار گیرد .

 نتایج‌ این‌ بررسی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تخصیص‌ گاز طبیعی‌ به‌ بخشهای‌ مختلف‌ مصرف‌ چگونه‌ بر اقتصاد ملی کشور تأثیر خواهد گذارد و لذا تصمیم‌گیری‎های‌ مربوط به‌ این‌ امر لزوماً بایستی‌ در چارچوب‌ اقتصاد کلان ‌جامعه‌ مدنظر قرار گیرد. این گونه‌ تصمیمات‌ بایستی‌ به دور از تصمیمات‌ مقطعی‌ و یا تفکرات‌ کوتاه‌‎مدت‌ انجام ‌پذیرد، زیرا سرمایه‌گذاری‌ در صنعت‌ گاز (در هر یک‌ از بخشهای‌ مصرف‌‎کننده‌) انعطاف‌ بسیار کمی‌ در جهت‌ تغییر حرکت‌ سرمایه‌ها خواهد داشت‌ و بنابراین‌ تصمیم‌گیری‌ کلان‌ (سیاست‌ گذاران‌ صنعت‌ انرژی‌ و گاز) و خرد (سیاست‌ گذاران‌ فردی‌ ـ مصرف‌‎کنندگان‌) در این‌ مورد نقش‌ تعیین‎کننده‌ای‌ در بهینه‎سازی‌ مصرف‌ گاز و نیز بهینه‎سازی‌ سرمایه‌گذاریهای‌ انجام‌ شده‌ خواهد داشت‌.

 

 

 

 

 

مراجع

1-  آمار تفصیلی صنعت برق ایران، سالهای 1376 و 1377

2-  گزارشات سالیانه شرکت ملی گاز ایران

3-  شناسائی مزیتهای نسبی منطقه‎ای در ایران با تأکید بر صنایع استان آذربایجان، پژوهشنامه بازرگانی، فصلنامه شماره 6، بهار 1377

4-      طرح جامع بیست ساله گاز طبیعی کشور، مؤسسه مطالعات بین‎المللی انرژی

5-      The Economics of natural gas| pricing| planning| and policy- Deanne Julius & Afsaneh Mashayekhi| Oxford university| 1990

6-      Is The net back value of gas economically efficient| Corazon Morales Siddayao| OPEC Review| Sep. 1997

7-      Power system economics| the value of natural gas in electricity generation| energy economics| Oct. 1984

 

 


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

جدیدترین مقاله ها

نام : *

پیغام : *