hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff18bb02000000b202000001000100
سیاست خارجی ایران در سند چشم انداز
با تکیه بر جهانی شدن اقتصاد
چکیده:
محمد جعفر جواد
براساس سند چشم انداز در افق 1404، جمهورى اسلامى ایران بایستى
الهام بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوى مردم سالارى دینى، توسعه
کارآمد، جامعه اخلاقى، نواندیشى و پویایى فکرى و اجتماعى، تأثیرگذار بر همگرایى
اسلامى و منطقهاى براساس تعالیم و اندیشههاى امام خمینى باشد. تعامل منطقهاى و بین المللى جمهورى اسلامى از
منظرجهانی شدن اقتصاد طى 20 سال آینده جایگاه ویژهاى در چشمانداز 20 ساله کشور
دارد که در این مقاله مورد بررسى قرار گرفته است. دراین مقاله تلاش شده است ضمن
تعاریفی ازجهانی شدن اقتصاد، جایگاه ژئواکونومیک ایران در منطقه و فرا منطقه ایی،تعامل ایران با اقتصاد منطقه ایی
و بین المللی وچالشهای موجود مورد بررسی قرار گیرد.
مقدمه:
اصولاً
تهیه چشماندازهاى بلند مدت در کشورها موضوعى است که در سالهاى اخیر توجه
دولتمردان اکثر کشورها را به خود جلب کرده است. خوشبختانه مراجع ذیصلاح جمهورى
اسلامى ایران با توجه به عواملى همچون: ضرورتها و الزامهاى ناشى از آرمانهاى
قانون اساسى، تحوّلات بینالمللى و حاکمیت فضاى نوین اقتصادى در جهان، تحولات علمى
و فناورىهاى نو، نظریات علمى، شناخت امکانات و محدودیتهاى محیطى، بهره گیرى از
تجارب خود و دیگران، و همچنین واقعیتهاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى موجود
کشور، سند چشم انداز در افق 1404(2025 میلادى) را برگزیدهاند تا کشور ایران در طى
20 سال برنامهریزى و اجراى درست، به کشورى توسعه یافته و داراى جایگاه اول
اقتصادى، علمى و فناورى در سطح منطقه، توأم با حفظ هویّت اسلامى و انقلابى و
الهامبخش در جهان اسلام، همراه با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالمللى تبدیل
گردد.سند چشمانداز جمهورى اسلامى ایران در افق 1404 هجرى شمسى، بر اساس مطالعات
جامع کارشناسىِ مجمع تشخیص مصلحت نظام و اصول و جهتگیرىهاى مقام معظم رهبرى، در
سال 1382 تصویب و به قواى مختلف ابلاغ گردید، و از ابتداى سال 1384 عمل مبناى
قانونگذارى کشور و تصمیمات کلان نظام و سیاست دولت شده است.
اگر
چه تدوین سند چشمانداز 20 ساله کشور، گامى بسیار مهم وارزنده در شفاف سازى مسیر
طولانى مدت پیشرفت همه جانبه و جهت دار کشور است، اما دغدغههاى جدّى سند
چشمانداز، تعیین الزامات و مقدمات اجرایى آن; برنامهریزى صحیح براى تحقّق اهداف
آن، رفع شکاف موجود میان امکانات اجرایى و اهداف دراز مدت آن; یافتن روشهاى
مشارکت فعال همه بخشهاى کشور در راستاى تحقق اهداف آن، و بالأخره چگونگى استفاده
از فرصتها و مواجهه با چالش هایى است که در برنامهریزى و اجراى آن به وجود
مىآید. جمهورى اسلامى ایران با آرمانها و ارزشهاى ساختارى، هنگامى از حیات
تثبیت شدهاى برخوردار مىگردد که بتواند به عنوان بازىگرى فعال در چارچوب
رویکرد تعامل سازنده به
بازى خود استمرار و استحکام بخشد. بدیهى است هر گونه تأثیرگذارى در منطقه و یا
افزایش حوزه نفوذ مستمر خود در جهان اسلام، نظام تک قطبى جهان حال حاضر را به
چالش جدى وادار مىکند. بر خلاف دوران جنگ سرد، که بنیان قلمروهاى ژئواستراتژیک بر
اساس توان نظامى و جغرافیایى و ایدئولوژیک بنا شده بود، پس از پایان جنگ سرد به
دلایل فراوان; از جمله هزینه بسیار بالاى تسلیحات نظامى، مسائل نظامى و
ایدئولوژیک اهمیت خود را در تعیین اهمیت مناطق ژئواستراتژیک از دست داد و عوامل
انسانى و اقتصادى جایگزین آن شد. نظر به این که ملاک قدرت در قرن بیست و یکم
میلادى توانمندى اقتصادى در سطح بینالمللى است، خاورمیانه و بهویژه منطقه
خلیجفارس به دلیل داشتن این توانمندى، از مناطق مهم ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک
خواهد بود. طبیعى است ایران نیز به عنوان یکى از کشورهاى منطقه، در قرن بیست و
یکم، از لحاظ راهبردى و اقتصادى، از اهمیت زیادى برخوردار خواهد بود.
طبق سند چشمانداز در افق 1404، دست یافتن جمهورى اسلامى ایران به جایگاه اول
اقتصادى، علمى و فناورى در سطح منطقهاى آسیاى جنوب غربى (شامل آسیاى میانه و
قفقاز، خاورمیانه و کشورهاى همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزارى و تولید علم، رشد
پرشتاب و مستمر اقتصادى، ارتقاى نسبى سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل از
اهداف این برنامه است. با توجه به تغییرات
موجود در نظام بینالملل و امنیتى شدن فضاى نظام بینالملل پس از یازده سپتامبر
2001 میلادى، ایران باید با بازتعریف سیاسى، نقش و جایگاه منطقهاى و بینالمللى
خود در سطح منطقه را تعریف کرده و ارتقاببخشد. بدون شک حفظ و ارتقاى چنین جایگاهى،
تنها با ارائه هدفى جدید و واگذارى به پارادایم جدید، یعنى دسترسى به یک قدرت
منطقهاى امکانپذیر است.
ایران،
به لحاظ فرهنگ و تمدن، منا بع انسانی و اقتصادی فراوان و موقعیت ممتاز جغرافیای از
قابلیتهای بسیار بالایی در تاثیرگذاری در منطقه آسیای جنوب غربی برخوردار است و
این توان را دارد که بیش از قدرت ملی خود ایفای نقش نماید. چنانجه این نقش به عینییت وسرانجام برسد، عامل اساسی برای سا
ماند هی گرایش سیاست خارجی بر اساس نظم منطقه ای در دهه آینده خوا هد بود. بر این اساس، جمهورى اسلامى ایران به عنوان
بزرگترین کشور منطقه خلیج فارس بایستى مسؤولیت بیشترى در قبال ثبات و امنیت
منطقه داشته باشد. از این رو، لازم است سیاستهاى تعاملى ایران با کشورهاى
منطقه، برقرارى روابط دوجانبه وچندجانبه متناسب با چالشهاى جدید بینالمللى، ا ز
جمله تروریسم، جهانىشدن، محیط زیست .و موافقتنامه گات و غیره در راستاى منافع
ملى ومنطقهاى می باشد.
براى
تحقق تدریجى سند چشمانداز در افق 1404، جمهورى اسلامى ایران بایستى تمامى زیر سیستمهاى
موجود در منطقه را بدرستى شناسایى کند و آنگاه تصمیم بگیرد که در فضاى پس از
یازده سپتامبر 2001 با کدامیک از زیر منطقههایى چون ترکیه، قفقاز، عربستان،
سوریه، عراق، لبنان، افغانستان، پاکستان و بر حسب اولویت بندى مشخص، ائتلاف
امنیتى، سیاسى یا اقتصادى برقرار سازد. البته نظر به این که جمهورى اسلامى ایران
شاید نتواند به صورت موضوعى چون سیاسى - اقتصادى و... با همه این کشورها، در آن
واحد ائتلاف نماید، بلکه طبعاً بایستى بلوک بندىهاى موجود در سطح منطقهاى را
مدنظر قرار دهد، لذا شناخت شناسى و تعیین منافع گرایى، براى انتخاب اولویتها مهم
جلوه خواهد کرد. این شناخت شناسى و تعیین منافع باید با محاسبه دقیق چگونگى مواجهه
با حضور کشورهاى قدرتمند و برتر در منطقه، صورت گیرد. یکی از مناطق مهم استراتژیک
، منطقه آسیای مرکزی است. در نقشه ژئوپلتیکی آسیای مرکزی، وجود سه حوزه
«مناطق بحرانی»، «مناطق تحت فشار»، و «مناطق ژئواستراتژیک» در کنار
یکدیگر است. مناطق بحرانی مناطقی هستند که در اثر منازعات داخلی
چندپاره شدهاند، و مداخله قدرتهای خارجی در این مناطق با هدف تسلط نیز باعث تشدید
واگرایی آنان شده است. «مناطق تحت فشار» نیز شامل محیطهایی هستند که بهدلیل
جنگهای داخلی و اقدامات مداخلهگرایانه کشورهای همسایه دچار بحران شده و بین
مناطق ژئوپلتیک قرار دارند. برخلاف مناطق بحرانی، این مناطق محل رقابت قدرتهای بزرگ
نبودهاند. در برخی موارد، این قدرتها بهعنوان حافظ صلح عمل کرده و سعی در پایان
دادن به منازعات داشتهاند. در کنار این موارد، «مناطق ژئواستراتژیک» هستند که
دارای مطلوبیتهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی میباشند. آسیای مرکزی ترکیبی از این سه
حوزه، با سطوح متفاوت است که همین امر میتواند فرصتها، تهدیدات و چالشهای
متفاوتی را برای ج.ا.ایران به همراه داشته باشد.
درمنطقه اوراسیا واقعیت این است که منطقه
آسیای مرکزی به دلیل فاکتورهای متعدد در حوزههایی نظیر اقتصاد و امنیت، و بهدلیل
ژئوپلتیک خاص آن، در سالهای آینده به منطقهای جهانی تبدیل
خواهد شد. چنین روندی در عین آنکه دارای فرصتهای فراوان خواهد
بود، چالشهایی را نیز پدید خواهد آورد که عمدهترین آن، رقابت قدرتهای جهانی و
منطقهای برای محوریت یافتن بر منطقه است. در حال حاضر سه دسته بازیگر
عمده را میتوان در منطقه شناسایی کرد. دسته اول ایران و روسیه
بهعنوان
کشورهای محوری سیستم تابع منطقهای. دسته دوم آمریکا و اروپا در قالب یک
کنسرت
که سعی در تکمیل حلقههای اوروآسیا و تسلط بر محور استراتژیک شرقی ـ غربی تا
ژاپن
هستند. در کنار این دو باید سهمی هم برای چین قایل شد که نه تنها بهصورت
انفرادی
با کشورهای منطقه وارد تعامل شده است، بلکه آنان را وارد پیمان منطقهای
نموده
که میتواند زمینههای نفوذ این کشور در منطقه را بیش از پیش تسهیل نماید.
این
محور تسلط کاملی بر منطقه جنوبی خواهد داشت. دسته سوم کشورهای منطقهای نظیر
ازبکستان،
قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان هستند که در عین بازیگری
منطقهای،
بهعنوان کشورهای هدف کنسرت نیز در نظر گرفته میشوند. . در عین حال
سه
حلقه رقابتی در منطقه وجود دارد که برمبنای منافع گوناگون خود در منطقه با
یکدیگر
به رقابت پرداخته و در بسیاری از مواقع بخشهایی از این حلقههای رقابتی در
هم
ادغام میگردند. حلقه اول، روسیه و چین هستند، که در عین محوریت داشتن در پیمان
شانگهای،
تلاش دارند تا با گسترش نفوذ سیاسی، بر محیط استراتژیک و منابع منطقه مسلط
گردند.
دوم، آمریکا در یک سطح و اروپا و نهادهای غربی نظیر ناتو و سازمان و امنیت و
همکاری
اروپا در سطحی پایینتر، و در مقابل آن روسیه و چین. سطح سوم بازیگران
حاشیهای
یا بازیگرانی است که بهطور سنتی در منطقه حضور یا نفوذ داشتهاند، نظیر
ج.ا.ایران،
ترکیه و رژیم صهیونیستی. این سه حلقه در برخی موارد بهصورت مجزا
عمل
کرده، و در بسیاری موارد نیز سطوح آن در هم ادغام شده است. خلأ
ژئوپلتیکی
و ژئواستراتژیکی ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، عملاً روند جهانی
شدن
این منطقه را سرعت بخشید. بهعبارت دیگر توجه کشورهای منطقه از ترتیبات همکاری
و
امنیت منطقهای بهسمت ادغام در روندهای جهانی و بهویژه اقتصاد حرکت کرده است.
همین
امر، یعنی شدت یافتن گسترش لیبرالیسم در منطقه، به معنای روند تکمیلی اوروآسیا
است.
1-
جهانى شدن: تعاریف وبرداشتها
جهانى
شدن را مىتوان گسترش تشابهات، پیوندها و ارتباطات اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى میان
مردم جهان و کمرنگ شدن تأثیر قلمروهاى سیاسى و قید و بندهاى ممنوعه در آنها تعریف
کرد. جهانى شدن برایندى غیر ارادى از یک رشته طرحهاى ارادى و از پیش تعیین شده
براى یکپارچگى جهان در زمینههاى مختلف فرهنگ، محیط زیست، اقتصاد و سیاست است. جهانى
شدن به عنوان یک پدیده ریشه دار در جوامع انسانى از گذشتههاى دور، که به شکل گیرى
فضاى واحد و همگون جهانى در همه پدیدهها و متغیّرهاى سیاسى، اقتصادى و اجتماعى -
فرهنگى رخ مىدهد یک فرایند واقعى رو به تکامل است که امروزه تمامى جوامع بشرى و
حکومتها را هدف قرار داده است. جهانى شدن از اواسط سده بیستم شتابى ناگهانى پیداکرده است که موجب تحوّلات و
تغییرات گسترده گردیده و هر روز شتاب بیش از پیش به خود مىگیرد.
جهانی شدن یعنی
گسترش و تعمیق پیوندها و وابستگیهای متقابل در سطح جهان. اما در حوزه اقتصادی
جهانی شدن مفهوم خاصی دارد. جهانی شدن اقتصاد یعنی اینکه فرایند توزیع و تولید
کالا در سطح جهانی و بدون توجه ویژه به مرزهای جغرافیایی- سیاسی انجام میگیرد.
پژوهشگران اقتصادی، جهانی شدن را به طرق مختلف تعریف کردهاند و هر یک از منظر
خاصی به این مساله نگاه کردهاند. کروگمن و رنه بالز، جهانی شدن را ادغام بیشتر
بازارهای جهاین تعریف کردهاند. پروفسور کول با بهرهگیری تکامل یابندای از
فعالیتهای فرامرزی بنگاهها و شرکتها که شامل سرمایهگذاری بینالمللی، تجارت،
همکاری برای ابداع و نوآوری، توسعهی فرآوردههای تازه، تولید، منبعشناسی و
بازاریابی است، جهانی شدن را تعریف میکند. مک ایوان جهانی شدن را گسترش بینالمللی
مناسبات تولیدی و مبادلهی سرمایه سالارانه میداند. ساتکلیف وگلین با تأکید بر
گسترش سرمایهداری، جهانی شدن را با به هم پیوستگی بیشتر اقتصادها مشخص میکنند.
لئوارد بر این عقیده است که جهانی شدن وضعیتی است که رفاه یک مرد یا زن عادی، دیگر
فقط به عملکرد دولتشان وابسته نمیباشد. آنتونی مک گرو خاطرنشان میکند
جهانی شدن اقتصاد به معنای تحولی ژرف در اقتصاد جهانی، ایجاد یک بازار مشترک جهانی
و نابودی دولت- ملتها به عنوان موجودیتهای اقتصادی میباشد. پیترویلکین جهانی
شدن را به مثابه یک فرایند دگرگونی در نظام جهانی سرمایهداری و یک فرایندی که
مجموعهای از گرایشهای ساختاری و ایدئولوژیک را تشدید میکند، تعریف مینماید.
صندوق بینالمللی پول جهانی شدن را ادغام وسیع و عمیقتر تعریف میکند. به
عبارت دیگر جهانی شدن را رشد وابستگی متقابل اقتصادی کشورها در سراسر جهان از طریق
افزایش حجم و تنوع مبادلات کالا و خدمات و جریان سرمایه در ماورای مرزها و همچنین از
طریق پخش گستردهتر و وسیعتر تکنولوژی میداند.
بهر حال دو موضع عمده در برخورد با جهانی شدن وجود دارد. یک دیدگاه جهانی
شدن را دامی می داند که آ مریکا به منظور چیرگی برجهان گسترده است . نگاه
دیگرباور دارد که جهانی شدن ضرورتی است که باید با آن به عنوان پدیده ای نوین به
تعامل پرداخت؛ پدیده ای که اقتصاد جهانی و تکنولوژی جهان شمول آن را تحمیل می کند.
2-
جایگاه ژئواکونومیک ایران در محیط منطقه ایی وفرامنطقه ایی
در فرایندهاى جهانى شدن، یکى از عوامل مهم و
مؤثر در جهانى شدن اقتصاد بینالملل مىباشد. طى دو دهه گذشته، گسترش پیوسته تجارت
و مبادلات و رشد فزاینده جریانهاى سرمایه گذارى بینالمللى در وابستگى متقابل
جهانى تأثیر اساسى گذاشته است. از یک سو آزادسازى بازارهاى مالى به همراه فناورى
اطلاعات، موجبات جهانى شدن بازارهاى مالى را فراهم آورده است، و از سوى دیگر در
هم آمیزى اقتصادى بینالمللى فرصتهایى براى تخصصى شدن فعالیتها فراهم کرده که
سبب افزایش وابستگىهاى جهانى براى گسترش تجارت و سرمایه گذارى مىشود. جهانى شدن
اقتصاد یا درهم آمیزى بینالمللى و منطقهاى حاصل عواملى نظیر گسترش تجارت،
سرمایه گذارى و توسعه بازارهاى مالى، شکل گیرى تراستها، کارتلها و شرکتهاى
فراملیتى در تجارت بینالملل،شکل گیرى نظامهاى نوین سازماندهى صنعتى چون جهانى
شدن بازارهاى مالى، کنترل زدایى، آزادسازى تجارى و ایجاد فضاى رقابتى مناسب براى
مبادلات تجارى; مبادله و انتقال آزاد و سریع سرمایه، دانش فنى و فن آورى و
پیشرفتهاى فنى بهویژه انقلاب در فن آورى اطلاعات و انفورماتیک مىباشد.
بنابراین، فضاى جدید شکل گیرى اقتصاد جهانى، موجب مىگردد که موانع تعرفهاى و غیر
تعرفهاى کاهش یابد، نظامهاى ارزى اصلاح شود، نظامهاى سرمایه گذارى خارجى آزاد
گردد، اتحادیههاى تجارى بینالمللى شکل گرفته و همکاریهاى منطقهاى تجارى در
جهان توسعه پیدا کند، بخش خصوصى رشد یابد، پیشرفتهاى فنى قابل توجهى رخ دهد و
بالاخره آنکه انقلاب عظیمى در فناورى و اطلاعات و ارتباطات بوجود آید. البته در
راستاى جهانى شدن اقتصاد، باید توجه داشت که سیاست دولتها در قبال جذب که در
هموارسازىCSID و MIGA) با سازمانهاى بینالمللى FDIسرمایهگذارى خارجى (
راه انتقال سرمایهگذارى خارجى به کشورهاى در حال توسعه کوشا هستند، بایستى به
گونهاى هماهنگ باشد که سرمایه گذارى مستقیم خارجى به عنوان ابزارى مؤثر در
ارتقاى توان تولید کشورهاى در حال توسعه نقش داشته باشد. برای تحقق سرمایه گذاری
خارجی باید با نگاه همه جانبه عوامل ذیل
را مورد توجه قرارداد : سیاست
خارجی آرام، متعادل و هماهنگ با سرمایه گذاری خارجی ، رفع تحریم های اقتصادی ،
ارتباطات نزدیک با قدرت های بزرگ اقتصادی در جهان، وجود امنیت در کشور مورد نظر، قانون
کار و کارگری، کارگر ارزان، خدمات مناسب، آمادگی زیر ساخت ها، ایجاد سیستم
بانکداری پیشرفته، بیمه و تأمین اجتماعی مناسب، قوانین مالیاتی ساده و مالیات
ارزان، سادگی قوانین مربوط به سرمایه گذاری و پرهیز از دیوانسالاری . درجمع بندی
این بحث باید نکات را مورد توجه قرار داد:
- تصویب قانون
سرمایه گذاری خارجی موقعیتی است که پس از
42 سال نصیب کشور گردیده است و با تضمین سرمایه و سود عادلانه راه را برای سرمایه
گذاری خارجی باز کرده است. پیش بینی سیستم حل اختلاف و تعیین سهم سرمایه گذاری
خارجی در بخش های مختلف کشور تکلیف آن دسته از سرمایه گذاران را که در انتظار روشن
شدن وضعیت سرمایه گذاری در ایران بودند معین نمود.
-
ارگان های مختلف جمهوری اسلامی ایران با استفاده از موقعیت پیش آمده تلاش نمایند
زمینه عملی برای سرمایه گذاری خارجی فراهم آید. چنانچه به توصیه های دوازده گانه
فوق توجه وعمل شود با وجود تحریم و نداشتن روابط با آمریکا می توان بخش عمده ای از
مشکلات سرمایه گذاری خارجی را حل نمود و راه را برای ایرانیان سرمایه گذار و سپس
خارجی ها گشود. نقش ایرانیان سرمایه گذار باید جدی گرفته شود و برای آن با توجه به
نگاه ویژه و مساوی با خارجی ها در قانون جدید، برنامه ریزی و طراحی مناسبی صورت
گیرد. ورود ایرانیان خارج از کشور و حتی داخل کشور به سرمایه گذاری، به اقتصاد
ایران تحرک خواهد بخشید و توجه و علاقه سرمایه گذاران خارجی را به خود جلب خواهد
نمود.
- این قانون که
در پرتو روح حاکم بر قانون اساسی مبنی بر ملی بودن منابع عمومی و دولتی بودن طرح
های بزرگ به تصویب رسید الزاماً تنگناهایی در زمینه سرمایه گذاری خارجی باقی گذاشت
، به طوری که هنوز با یک قانون سرمایه گذاری خارجی آزاد و تشویق کننده فاصله دارد.
اگر چه در عمل راه های ممکن برای عبور از این تنگناها وجود دارد ولی به هر حال
برای سرمایه گذار خارجی تفاوت ماهوی بین 25 درصد و صددرصد سرمایه گذاری خارجی در
یک کشور وجود دارد. در آینده شاید به مقتضای شرایط ایران و شرایط بین المللی راه
کارهایی در قانون اساسی پیش بینی شود.
- سرمایه گذاری
خارجی برای اقتصاد ایران ضرورتی حیاتی است زیرا که حکومت ایران و مجموعه منابع
مالی ایران قادر به تزریق سرمایه جدید به جریان حاضر به منظور مهار و کاهش بیکاری
و تصحیح روند بیمار گونه اقتصاد ایران نمی باشند. البته کشورهای زیادی در جهان
هستند که دچار این مشکل بوده و نیازمند دریافت سرمایه گذاری خارجی می باشند. اما
سرمایه گذاری خارجی به اندازه ای عامل شتاب دهنده رشد اقتصادی وتوسعه کشورها محسوب
می شود که چین و امارات علیرغم اینکه هر کدام بیش از 170 میلیارد دلار ذخیره ارزی
در اختیار دارند، باز هم نهایت کوشش خود را به کار می برند که سرمایه گذاری خارجی
را در کشور خود شتاب دهند و از این طریق قدرت اقتصادی و سیاسی خود را در آینده تضمین
نمایند.
- تصویب قانون
سرمایه گذاری خارجی (حتی در بهترین نوع آن)، یکی ازعوامل اصلی جذب سرمایه گذاری
خارجی محسوب می گردد. جمهوری اسلامی ایران باید با کسب موفقیت نسبی در قانون
گذاری، به هموار نمودن راه و پیاده کردن دوازده عامل دیگر بیندیشد. رشد کنونی
جمعیت ایران که پس از دو دهه، ایرانی با جمعیت بیش از صد میلیون نفر می سازد،
برنامه ریزی برای اقتصادی سالم و پویا و منابع مالی فراوان طلب می کند، لذا
دولتمردان ایران در هموار کردن راه برای سرمایه گذاری خارجی که اکنون قانون آن با
همت مجمع تشخیص مصلحت نظام نهایی شده است، نباید تردید به خود راه دهند.
3-
تعامل ایران با اقتصاد منطقهاى و بینالمللى
جهان
در قرن بیست و یکم، دنیایى آکنده از رقابت، توسعه بازارها، ظهور و رواج
فناورىهاى برتر و گسترش تجارت است و رهیافتهاى موفقیت آمیز ایران در تعامل
بااقتصاد جهانى، باید متکى بر مثلث "پیشرفت اقتصادى"، "حاکمیت
ملى" و "هویت اسلامى"باشد. فرآیند توسعه اقتصادى - اجتماعى، و با
رویکردى راهبردى نسبت به تشخیص شرایط جدید بینالمللى با شناخت و دگرگونىها در
ترکیب و روند مناسبات سیاسى - اقتصادى جهانى و منطقهاى، و همچنین با نگرش به مهمترین
مسائل و تنگناهاى اقتصاد ملى، باید مسیر انجام تحوّلات ساختارى - فناورى و
پاسخگویى به الزامات رشد و توسعه پایدار و باثبات اقتصاد کشور را هموار سازد.
روابط
و مؤلفههاى اقتصادى بر ثبات و همگرایى در یک منطقه مؤثر است. این روابط دریک
منطقه هر چه بیشتر مبتنى بر توسعه پایدار باشد، همگرایى افزایش و تنش کاهشخواهد
یافت; هرچه میزان دخالت عناصر خارجى و رسوخ جاهطلبى قدرتهاى بزرگ در اهداف و
سیاستهاى دولتهاى یک منطقه بیشتر باشد، درجه واگرایى و تنش افزایش خواهد یافت.
اگر چه اقتصاددانان کشور درخصوص عضویت و یا عدم عضویت ایران در سازمان تجارت
جهانى نظریات مختلفى ارائه کردهاند، ولى به نظر مىرسد عدم عضویت ایران در سازمان
تجارت جهانى مسیر تعامل بینالمللى اقتصاد ایران با کشورهاى منطقه و در سطح
بینالملل را با چالش مواجه خواهد کرد. بىشک عدم عضویت ایران در سازمان مزبور
و اتحادیههاى اقتصادى و پیمانهاى
منطقهاى و بینالمللى، تحقق این هدف چشمانداز ایران در افق 1404 را، که تبدیل
به قدرت نخست اقتصاد منطقه است، با ابهام روبه رو خواهد کرد. بدیهى است براى اینکه
اجراى پروژههاى عظیم سرمایهگذارى 130 میلیارد دلارى طى 10 سال آینده در صنایع
نفت، گاز و پتروشیمى، 25 میلیارد دلارى در بخش کالا و صنایع مخابراتى و ارتباطات
و حدود 30 میلیارد دلارى در حوزه وزارت نیرو تحقق یابد، بایستى بسترسازى و
زمینهسازى لازم در بخشهاى انرژى، نیرو و صنایع و معادن صورت پذیرد. در این راستا،
لزوم تعامل اقتصادى جمهورى اسلامى ایران با سازمانهاى تجارى بینالمللى و
شرکتهاى بینالمللى خارجى به عنوان بخشى از تلاشهاى خارجى مورد نیاز براى جذب
سرمایههاى خارجى اجتنابناپذیر خواهد بود.
البته
تعامل اقتصادى و یا حتى عضویت ایران در سازمانهاى تجارى منطقهاى و بینالمللى
زمانى با موفقیت همراه خواهد بود و مزایایى براى کشور ایران خواهد داشت که پیش از
آن، اصلاحاتى در ساختار اقتصادى، تجارى، کشاورزى و صنعتى کشور صورت گیرد.در غیر
این صورت، با توجه به چگونگى موازنه بازرگانى کشور، انتظار برخوردارى از مزایاى عضویت
در سازمان، نامعقول مىنماید، عضویت در سازمانهاى اقتصادى بینالمللى; بهویژه
سازمان تجارت جهانى ممکن است راه را براى افزایش واردات هموار سازد و از این رو به
نظر مىرسد مصرف کنندگان از کالاهاى خارجى بسیار استقبال نمایند واین روى آورى سبب
کمبود تقاضاى مؤثر براى بسیارى از کالاهاى داخلى مىشود. در نتیجه نیروى انسانى
شاغل در برخى از صنایع داخلى با تهدید یا تعدیل مواجه خواهد شد. خاطر نشان مىسازد
که تعامل با اقتصاد بینالملل و وارد شدن به جامعه جهانى، همواره داراى نکات مثبت
و منفى مىباشد که لازم است حسب مورد، بررسى کارشناسى شود وتصمیم مقتضى، بر اساس
منافع و مصالح ملى کشور اتخاذ گردد. از آنجاکه دنیای غرب در راستای اجرای فرآیند
جهانی سازی خود ضمن هدف قراردادن مناسبات اقتصادی، القاء فرهنگ و آرمانهای خود را
بر جهان دنبال می نماید. که نتایج آن علاوه بر تمرکز ثروت در کشورهای توسعه یافته
و توانمند اقتصادی، موجب حذف تدریجی فرهنگها و اعتقادات جوامع کمتر توسعه یافته
جهان (جهان سومی) خواهدشد . لذا دنباله روی از سیاستهای جهانیسازی غرب با منشور
انقـلاب اسلامی و سند چشم انـداز مغایـرت اساسی دارد و از سوی دیگر مکتب جهانی
اسلام به لحاظ غنا و برتری خود نسبت به سایر مکاتب از منظر اقتصادی توانایی ایجاد
رفاه عمومی همراه با معنویت را برای جهان بشریت به شایستگی دارد لذا لازم است با
طرح جهانیسازی دنیای غرب ازنظر ابعادسیاسی، فرهنگی واجتماعی برخوردهوشمندانه
داشتهوضمن تعامل سازنده با اقتصادجهانی ومذاکرات مقتدرانهبا الحاق به WTO نکات
ذیل مدنظر قرار گیرد.
- عدم اجازه به شرکتهای خارجی به ایجاد انحصار در
بازار داخلی.
- کنترل ورود سرمایهگذاری خارجی و هدایت آن در
راستای اهداف توسعهای بخش.
- اخذ سهم منطقی از بازارهای جهانی با هدف توسعه صادرات.
- تنظیم ورود کالا به کشور متناسب با توان رقابتپذیری
تولیدات داخلی.
4-
چالشهاى اقتصادى ایران در منطقه و جامعه
بینالملل
ایران در حالى که با 14 کشور منطقه به صورت آبى و خاکى همسایه است و از منابع
وظرفیتهاى مناسب اقتصادى برخوردار مىباشد اما تاکنون نتوانسته متناسب با
امکانات وتوانایىهاى خود در بازارهاى نوظهور عراق و افغانستان نفوذ کند، به حدّى
که کالاهاى کشورهایى مانند کره، چین و ترکیه در حدّ بالایى، بازارهاى مزبور را پر
کردهاند. سندچشمانداز جمهورى اسلامى ایران در افق 1404 در وضعیتى تدوین شد که
چالشهاى زیر اقتصاد ایران به اندازهاى است که از نظر توانایى تأثیر گذارى
اقتصادى; خواه در سطح منطقهاى یا بینالمللى، داراى تنگناهاى زیر مىباشد،
مانند:
-
اقتصاد ایران جزو کوچک و پاره سیستمى از اقتصاد جهان به شمار مىرود، به حدّى که
سهم تجارت خارجى ایران از نظر حجم، کمتر از 1 درصد جامعه جهانى بوده و اقتصاد آن
از نیم درصد تأثیر گذارى هم کمتر است.
-
نظر به اتکاى اقتصاد ایران به صادرات منابع طبیعى; مانند نفت خام، اقتصادى برون
زا محسوب مىشود و این بدین معنى است که تأثیرپذیرى اقتصاد ایران از اقتصاد جهانى
به شدت زیاد است.
-
اقتصاد ایران اقتصادى متمرکز، بسته و دولتى است که حضور بوروکراسى عظیم دولتى، به
عنوان مهمترین اهرم کنترل اقتصاد کشور به حساب مىآید.
-
اگر چه بالا بودن قیمت نفت در بازارهاى جهانى در چند سال اخیر ممکن است یکى از
عوامل افزایش سرانه ملى کشور تلقى گردد، ولى باید توجه داشت که صرف افزایش تولید
ناخالص داخلى، بدون توجه به چگونگى این افزایش و تأثیرى که بر ساختار اقتصادى
ایران به طور بلند مدت دارد، نمىتواند توسعه اقتصادى و یا حتى رشد پایدار و
موزون و درون زایى را تضمین کند.
-
نظام مدیریت سنتى حاکم بر اقتصاد ایران، که از نظامهاى مدیریت پیشرفته دنی فاصله
دارد و همچنین عدم حاکمیت شایسته سالارى در انتصاب مدیران و کارشناسان حاذق از
یکسو و نهادینه نشدن مؤسسات نظریه پردازى اقتصادى و فنآورى در کشور از سوى دیگر،
موجبات اتلاف منابع و عدم بهینهسازى فرصتهاى اقتصادى مىگردد.
-
تأثیر قدرتهاى بزرگ در میان کشورهاى صادر کننده مواد خام، به خصوص جهت جلوگیرى
از تشکیل کارتل و افزایش قدرت چانهزنى اقتصادى در عرصه مبادلات بینالمللى و
همچنین تحریمهاى اقتصادى همه جانبه از سوى ایالات متحده آمریکا از ابتداى انقلاب
شکوهمند اسلامى و ادامه چنین تحریمهایى در مرحله دوم ریاست جمهورى بوش، موجب
محدودیتها یا موانعى جهت دستیابى به دانش فنى صنعتى و اقتصادى در بخشهایى از
صنعت، به خصوص صنایع هوایى و نظامى و هستهاى شده است.
-
ممانعت کشورهاى صاحب فنآورى برتر از انتقال آن به داخل و وابستگى تکنولوژیکى
کشور از یک سو، و درجه وابستگى آن به فنآورى روز جهانى ومنابع سرمایهاى و
بازارهاى تجارى موجود در جهان پیشرفته، جهت صادرات تولیدات کشاورزى و صنعتى و
افزایش ظرفیتهاى تولیدى و همچنین فرار مغزها و نیروهاى توانا، متخصص و کارآفرین
به سمت کشورهاى غربى از سوى دیگر، تنگناهاى جدى در توسعه اقتصادى کشور ایجاد کرده
است.
5-
تحقق اهداف سند چشمانداز در حفظ و ارتقاى
جایگاه ایران در جامعه بینالملل
جمهورى
اسلامى ایران براى آن که به اهداف مندرج در سند چشمانداز جمهورى اسلامى ایران در
افق 1404 نایل گردد لازم است متوسط رشد سالیانه اقتصاد کشور طى 20 سال آینده به
8/6 درصد و متوسط نرخ تورم نیز به 5 درصد برسد. بر این اساس، لازم است در صورت
انتخاب گزینه مطلوب نرخ بیکارى در سال 1394 هجرى شمسى (پایان دوره 10 ساله) به 7 درصد
کاهش یابد.با توجه به منابع کافى در کشور، براى آن که ایران در 20 سال آینده به
سوى ایران اسلامىِ توسعه یافتهاى که اثر بخش، نقش آفرین و پیشگام باشد و براى آن
که اهداف سند چشمانداز در ابعاد اقتصادى همه جانبه به خصوص منطقهاى و بینالمللى
تحقّق یابد، بایستى اقدامات زیر حسب برنامهریزى صحیح و مناسب کوتاه مدت و
طولانى مدت اتخاذ گردد:
-
توسعه تجارت خارجى جمهورى اسلامى ایران ب محوریت توسعه صادرات غیرنفتى، بهبود تراز
بازرگانى، افزایش درآمدهاى صادراتى و نیز بالارفتن سهم کشور در تجارت جهانى.
-
نهادینه کردن روابط اقتصادى با کشورهاى منطقه و جامعه بینالمللى وبهرهگیرى از
روابط سیاسى با کشوره براى نهادینه کردن روابط اقتصادى.
-
جذب سرمایه گذارى خارجى به عنوان راهى براى تسریع حرکت اقتصاد به سوى توسعه و
ایجاد اشتغال و اهرمى براى رشد اقتصادى و نظام مدیریتى وتبادل تجربیات اقتصادى و
بهکارگیرى فناورىهاى نوین.
-
رعایت استانداردهاى بینالمللى تولید کالا و خدمات جهت حضور در بازار جهانى در بخشهایى که تولیدات
ایران داراى مزیت نسبى وبهرهورى مىباشد و گسترش بازارهاى صادراتى ایران و افزایش
سهم ایران از تجارت جهانى و رشد پرشتاب اقتصادى مورد نظر در چشمانداز.
-
پاى گذاردن به عرصه رقابت در عرصه تولید کیفى و قابل رقابت کالاهاىتجارى در سطح
منطقهاى و بینالمللى و فراهم نمودن زمینههاى لازمبراى تحقّق رقابت پذیرى
کالاها و خدمات کشور در سطح بازارهاى داخلىو خارجى و ایجاد ساز و کارهاى مناسب
براى رفع موانع توسعه صادراتغیر نفتى.
-
حرکت در جهت تبدیل درآمد نفت و گاز به دارایىهاى مولّد به منظور پایدارسازى
فرایند توسعه و تخصیص و بهرهبردارى بهینه از منابع.50 خاطر نشان مىسازد که براى
تحقّق چشمانداز آینده صنعت نفت و گاز ایران در افق 20 ساله کشور، تحقّق چهار هدف
کمى تا ده سال آینده مورد توجه برنامهریزان در این صنعت قرار گرفته است که ایجاد
ظرفیت براى تولید روزانه 7 میلیون بشکه نفت خام، میعانات ومایعات گازى با میانگین
تولید 5 میلیون و 800 هزار بشکه در روز نفت خام یکى از این هدفهاست. براى تحقق
این هدف مهم، میزان سرمایهگذارى مورد نیاز در صنعت نفت کشور، در برنامه پنج
ساله چهارم توسعه فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى کشور، 15 میلیارد دلار در سال است که
حداقل 4 تا 5 میلیارد دلار آن از منابع داخلى تأمین و بقیه باید از منابع خارجى و
استفاده از روشهاى مختلف; از جمله بیع متقابل یا فاینانس تأمین شود.
-
هم افزایى و گسترش فعالیتهاى اقتصادى در زمینههایى که داراى مزیت نسبى هستند; از
جمله صنعت، معدن، تجارت، مخابرات، حمل ونقل و گردشگرى، بهویژه صنایع نفت، گاز و
پتروشیمى و خدمات مهندسى پشتیبان آن، صنایع انرژى بر و زنجیره پایین دستى آنها.
-
سرمایه گذارى در زیر ساختها با اولویت سرمایه گذارى در ایجاد زیر بناه وزیر
ساختهاى مورد نیاز.
-
سامان دهى سواحل و جزایر ایران و سازمان دهى سواحل و جزایر ایرانى خلیج فارس در
چهارچوب سیاستهاى آمایش زمین.
-
اصلاح و تغییر قوانین و مقررات، استانداردها و رویهها در بنگاهها و سازمانه و
مؤسسات عمومى و خصوصى براى سازگارى آنها با ضوابط و قواعد و هنجارهاى پذیرفته شده
بینالمللى، جهت کارآمد کردن امور و همچنین وضع قوانین حمایتى جهت حمایت از
مالکیت و کلیه حقوق ناشى از آن.
-
توجه ویژه به بخش صنعت و معدن; بگونهاى که در آن سهم اطلاعات، دانش وخدمات
افزایش مىیابد; مواد پیشرفته و جدید جایگزین مواد سنتى مىشوند، تنوّع محصول،
طراحى، مدیریت فرایند، بازاریابى، فروش و تبلیغات اهمیت روزافزون مىیابد.
-
ارتقاى بازار سرمایه از طریق اصلاح ساختار بانکى و بیمهاى کشور، تأکید بر کارایى،
شفافیت و سلامت بازار سرمایه در کشور، بهرهمندى از فنآورىهاى نوین، استقرار
نظام مالى، ارزیابى کیفیت متناسب با استانداردهاى بینالمللى وهمچنین اصلاح و
تنظیم سیاستهاى پولى، مالى و ارزى براى رسیدن به ثبات اقتصادى و مهار نوسانات.
-
ارزیابى جدى در مسائل مرتبط با گمرکات، قوانین و تعرفهها و مقررات کسب و کار و
فراهم آوردن بسترهاى حقوقى و قضایى مناسب جهت توسعه تجارت الکترونیکى در کشور.
-
حذف محدودیتهاى زمانى و مکانى در تجارت الکترونیک، و به کارگیرى فناورى اطلاعات
و تجارت الکترونیک به منظور دسترسى کم هزینهتر و سریعتر مشتریان به کالا و خدمات،
شفافسازى تجارى و اقتصادى، ساده و مؤثرتر کردن عملیات تجارى از طریق تغییرات
فرایندى، فراهم کردن موجبات ارتقاى سریعتر بهرهورى حاصل از فعالیتهاى اقتصادى و
شفافسازى اطلاعات و همچنین امکان افزایش کنترل بر عملکرد مالى شرکتها و مؤسسات
مختلف در حوزه اقتصاد بخش عمومى.
-
توجه به دانش فنى، تا آن که برترىهاى ناشى از فراهم بودن منابع خام طبیعى جاى
خود را به امتیازها و برترىهاى ناشى از دانش و فناورى بدهد.
-
بهبود وضعیت استفاده از نیروى انسانىِ کارآمد و دانشآموخته با استقرار نظام
شایسته سالارى در امر اداره امور اقتصادى کشور به خصوص در تعاملات اقتصادى
منطقهاى و بینالمللى و همچنین توسعه آموزش در کلیه سطوح، به ویژه در مقطع
دانشگاهى در رشتههاى علوم و مهندسى و همچنین ارتقاى مهارتها از طریق توسعه نظام
آموزشى نیروى کار.
-
تنظیم برنامه منظم سالیانه یا چند سال یکبار جهت پاکسازى و سالم سازى اقتصاد
ایران از عدم تعادلها و ناهنجارىهاى متراکم شده و سالم سازى اقتصاد وجامعه قبل
از آغاز برنامهریزى توسعه اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى واقعى آناست.
-
اتخاذ سیاستهاى مربوط به برقرارى کارآمد شرایط آزادى تجارت خارجى وگسترش سرمایه
گذارى خارجى از طریق پىریزى ساختار مناسب براى تعامل خلاق و مشارکت خردمندانه و
مؤثر در فرایندهاى جهانىشدن.
-
دگرگونى در ساختار حمایتهاى دولتى و معطوف کردن آن به ایجاد نهادهاى پشتیبان در
راستاى ارتقاى بهرهورى و رقابتپذیرى در سطح اقتصاد ملى و بنگاهها و همچنین
ایجاد تسهیلات ادارى، گمرکى و قضایى براى روانسازى جریان تجارت و توسعه صادرات
غیر نفتى. توضیح آن که چنانچه ایران بخواهد در منطقه و آسیاى جنوب غربى از نظر
علمى، فنى، تخصصى و صنعتى اول باشد، بایستى دولت به جاى مداخلهگرى، نقش هدایت
کنندگى را بپذیرد و با تصویرى درست از اقتصاد آزاد، تمامى تلاشهاى ملى به سوى
تصویر نمودن افقى روشن در آینده معطوف داشته و از تعارض نیروها جلوگیرى کند.
-
توسعه سکوهاى صادراتى و مناطق آزاد ویژه اقتصادى از طریق تعریف جدید منابع درآمدى
سازمانهاى مناطق آزاد و تمرکز کارکردهاى این مناطق بر حوزههاى همپیوندى اقتصاد
ایران با اقتصاد جهانى و احتراز از رویکردهاى توسعه منطقهاى و منظومهاى کردن
توسعه این مناطق به توسعهملى.
-
بسط و گسترش همکارىهاى منطقهاى و بینالمللى ب پىریزى مناسبات سیاسى نوین و
کارآمد با خارج، متکى بر اصل تنشزدایى در روابط بینالمللى و همچنین گسترش و
تجهیز دالانهاى ارتباطى با عملکرد فراملى ومراکز جمعیت مستقر در آن براى استفاده
از مزیتهاىموقعیت جغرافیایى، ژئوپلتیکى و قابلیتهاى ترانزیتى کشور.
-
ایجاد ساز و کارها و زمینههاى مناسب براى برقرارى وهمگرایى عوامل مؤثر در ارتقاى
بهرهورى و نوآورى در منظومه دانشگاه، صنعت و دولت در سطح ملى وبینالمللى.
-
سیاست گذارى، حمایت و پشتیبانى، برقرارى تسهیلات، بستر سازى و ایجاد زیر ساختهاى
ضرورى در توسعه تجارت خارجى کشور بر اساس محورهایى مانند ظرفیت سازى، روان سازى،
صادرات و تسهیل تجارت خارجى، بازاریابى کالا - خدمات، ارائه خدماتمشاورهاى،
آموزش واطلاعرسانى تجارى وبالأخره تنظیم همکارىهاى اقتصادى و توسعه روابط
تجارى.
-
تعامل فعال و هدفمند با اتاقهاى بازرگانى و صنایع و معادن، اتاق تعاون وتشکّلهاى
تولیدى، تجارى و صادراتى کشور در جهت دستیابى به اهداف توسعه تجارت.
-
تسهیل تبادل دانش فنى میان بنگاههاى اقتصادى جمهورى اسلامى ایران و دیگر کشورها در
راستاى رقابتى شدن فعالیتهاى تجارى.
-
نظارت بر فرایند تجارت خارجى کشور در جهت دستیابى به اهداف سند چشمانداز 20
ساله.
در
نهایت آن که استفاده از شیوههاى پیشرفته فنآورى اطلاعاتو ارتباطات(ICT )
بهمنظور همسازى و فراهم کردن زمینههاى تبادل اطلاعات و تجربیات با دیگر کشورها
وحضور مؤثر در مجامع منطقهاى و بینالمللى و استفاده از امکانات و ظرفیتهاى
آنه درفعالیت امور اجتماعى و عمومى، مورد تأکید است. توضیح آن که تبدیل ایران به
قطبارتباطات، رایانه و اطلاعرسانى در منطقه، از طریق تکیه بر( ICT )از
طریق استقرار جامعه اطلاعاتى، تضمین دسترسى امن و ارزان شهروندان به اطلاعات،
ترغیب به تولید محتواى اطلاعات و قوانین مالکیت فکرى، توسعه مراکز اطلاعاتى
اینترنتى و کسب سهم ازبازار ارتباطات بینالمللى و بومى سازى (ICT)
گسترش بازار محصولات دانایى محور ودانش بنیان، تکیه برPatent و
طراحى نظام جامع حقوق مالکیت فکرى ملى و بینالمللى، رشد فعالیتهاى دانایى محور،
از جمله مواردى است که لازم است نسبت به آن طراحى مناسب و صحیح کرد.
6- جمع بندی
مباحث
ایران
با داشتن موقعیتهاى مختلفى مانند دارا بودن نیروى انسانى و ظرفیتهاى بالقوّه
اجتماعى و پویایى آن، جایگاه منحصر به فرد در منطقه آسیاى جنوب غربى، دارا بودن
ذخایر عظیم نفت و گاز در منطقه خلیج فارس و دریاى خزر، جایگاه ویژه در جهان اسلام
مىتواند به اهداف مدوّن در چشمانداز جمهورى اسلامى در افق 1404 نائل گردد. براى
آنکه جمهورى اسلامى ایران در طى 20 سال برنامهریزى واجراى درست به کشورى
توسعهیافته و داراى جایگاه اول اقتصادى، علمى و فناورى در سطح منطقه، توأم ب حفظ
هویت اسلامى و انقلابى و الهامبخش در جهان اسلام همراه با تعامل سازنده و مؤثر در
روابط بینالمللى تبدیل گردد، لازم است موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:
-
برنامهریزىهاى کوتاه مدت و بلند مدت کشور باید با مبانى اقتصادى، اجتماعى،
فرهنگى، زیستمحیطى منطقهاى و بینالمللى سند چشمانداز منسجم و هماهنگ باشد و
در تهیه برنامههاى اجرایى، پیوسته به اصولِ عزت، حکمت، مصلحت و اقتدار و موفقیت
در تعاملات منطقهاى و بینالمللى توجه کامل داشت. در هر حال حرکتهاى حال و
آینده کشور بایستى بر پایه مدیریت سند چشمانداز و مبتنى بر شناخت وضع موجود و
عوامل آن و تحلیل محیط ملى وبینالمللى بوده و با نگاه آیندهساز فعال در
برگیرنده کلیه قلمروهاى اقتصادى،اجتماعى، فرهنگى و زیست محیطى به صورت یک کلیت و
همچنین نگاه تعاملى با منظومه خرد، کلان، ملى و فراملى فرایندها و قلمروها به
یکدیگرباشد.
-
از آنجا که هر استراتژى خوب نیازمند اجراى مناسب است، قواى سهگانه کشور از مجریه، مقننه
وقضاییه، علاوه بر آن که بایستى نسبت به اجراى کاملوصحیح برنامههاى مدون، نظارت
و مدیریت قاطع وشفاف داشته باشند، باید از تمام ظرفیتهاى موجودکشور، به خصوص
نیروهاى انسانى جوان کشور استفاده بهینه کند. بدون شک، مشارکت همه جانبه سرمایه
انسانى عظیمکشور; از جمله جوانان و متخصصان داخل و خارج درتوسعه کشور مىتواند
کشور عزیز ایران را در جهت گسترش همکارىهاى منطقهاى و بینالمللى و تقویت پیوند
دو سویه خردمندانه، بالنده و متقارن با اقتصاد جهانىموفق سازد.
-
براى حرکت به سوى اهداف چشمانداز 20 ساله، علاوه بر دگرگونى درساختارها و نهادهایى
که مانع پیشرفت کشور مىشوند و یا مسیر حرکت رو بهجلو را کُند مىکنند، باید
شرایط امنیت و اقتدار ملى را با تکیه بر رشد اقتصادى،مشارکت سیاسى، تمرکززدایى و
تعادل منطقهاى تقویت کرد و نظام نهادى و انگیزشى مناسب با استقرار حقوق مالکیت
معنوى در جهت شکلگیرى بازار دانایى و تقویت مبادلات علمى در سطح ملى، منطقهاى
وبینالمللى ایجاد کرد.
در پایان جهت
تحقق اهداف سند چشمانداز جمهورى اسلامى ایران در افق 1404 در حفظ و ارتقاى جایگاه
ایدئولوژیک و ژئوکالچر ایران در جهان اسلام، جایگاه ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و
ژئواکونومیک ایران در منطقه آسیاى جنوب غربى بهویژه خاورمیانه و دریاى خزر، و نیز
جامعه بین المللى، لازم است فرصتها و چالشهاى جدى که ایران در طى 20 سال با آن
مواجه خواهد شد مورد بررسى و ارزیابى دقیق علمى و کاربردى مسئوولان نظام،
دولتمردان، و صاحبنظران در عرصههاى تعاملات منطقهاى و بینالمللى قرار گرفته،
و راهکارهاى علمى، و اجرایى آن تحلیل و ارزیابى گردد تا حسب ضرورت اقدامات مقتضى
اتخاذ گردد.
تفکر منطقهگرایى شیوهاى براى ساختار جهانى شدن
از طرف کشورهاى در حال توسعه بوده و مىتواند فرصت مناسبى براى جمهورى اسلامى
ایران در این دوره باشد. در این راستا کشور ایران، منطقه وسیع آسیاى جنوب غربى را
در چشمانداز خود در افق 1404 مطرح مىکند، منطقهاى به عنوان منطقه
ژئواستراتژیک، ژئوپلتیک، ژئواکونومیک (نفت، گاز و بطور کلى انرژى، بازار و تجارت،
خطوط مواصلات بینالمللى و احیاى جاده ابریشم) و ژئوکالچرال (منطقه فرهنگى) مطرح
است. این حوزه شاید تنها منطقهاى است که تمام شاخصهاى مربوط به تبدیل شدن ایران
به یک قدرت منطقهاى را در یک سبد دارد. جمهورى اسلامى ایران به عنوان کشور
قدرتمند اقتصادى و نظامى در منطقه خلیج فارس و اقیانوس هند و به لحاظ ظرفیتهاى
منطقهاى و گستره ارتباطات پیرامونى مىتواند به تحکیم و تقویت روابط منطقهاى
شوراى همکارى خلیج فارس و سادک بپردازد. در هر حال چنانچه جمهورى اسلامى ایران
بخواهد اهداف سیاست منطقهاى و سیاست خارجى خود را محقق سازد و تبدیل به هژمون
منطقه شود بایستى ملاحظات زیر را در نظر داشته و براى تحقق آن برنامهریزى مستمر،
هماهنگ و منسجم داشته باشد. جمهورى اسلامى ایران قادر است از طریق فرایند منطقه گرایى، ورود
به جهانى بزرگتر را به محک تجربه و آزمایش بگذارد. توضیح آن که اجراى طرحهاى
اقتصادى کلان منطقهاى، گسترش تجارت درون منطقهاى، تقویت بنیادهاى فنى، ارتباطى
و اقتصادى منطقهاى وسیاستهاى یکسان در قبال مسائل بینالمللى از ویژگىهاى
منطقهگرایى است.
چشمانداز میگوید در سال 1404،
ایران
کشوری است توسعه یافته، با جایگاه اول اقتصادی، علمی، فناوری در سطح منطقه،
آیا
این یک بلند پروازی نیست؟ آیا ما میتوانیم تا بیست سال دیگر و امروز که دو سال
از
آن تاریخ گذشته است، تا 18 سال دیگر به این هدف بزرگ و بلند ملی دست پیدا کنیم؟
همه
چیز وابسته به حضور مردم است. اگر چشم انداز برای مردم ایران تبدیل به یک باور
شود
و تبدیل به یک هدف ملی شود، اگر تمام مردم و ارگانها و نهادها، در برابر این
هدف
احساس مسئولیت ملی، قانونی و تاریخی پیدا کنند، این امر دست یافتنی است.
اما
اگر دولت بخواهد به این چشم انداز برسد محال است. اگر ملت ایران مصمم است به
این
چشما نداز برسد حتمی و دست یافتنی است." دو سال
از
برنامه پنج ساله چهارم با پایان امسال سپری و در واقع 10% زمان دستیابی به چشم
انداز را از دست دادهایم. به قول معروف فوندانسیون دست یافتن به
چشم انداز، همین برنامه پنج ساله چهارم است. در این برنامه اگر
توانستیم تحرک لازم راداشته باشیم، بی تردید امید به دستیابی به آن
هدف
ملی برای ماآسان میشود. چشمانداز نه تنها باید نوعى انسجام و یکپارچگى در عزم و
اراده ملى وجود آورد و آثار و پیامدهاى
مثبتى چون الهامبخشى و پاسخگویى به نیازهاى اساسى جامعه به دنبال داشته باشد، بلکه باید از تکرار تجربه جلوگیرى
نموده، به پیشرفت همه جانبه و رو به جلوى کشور شتاب بخشیده و به بهینهسازى
فرصتها پرداخته، چالشهاى احتمالى را به فرصت تبدیل کند.
منابع و ماخذ
1- آکسفورد،
باری، نظام جهانی، اقتصاد، سیاست و فرهنگ، ترجمه مشیرزاده، تهران، دفتر مطالعات
سیاسی و بینالمللی، 1378.
2- استرنج،
سوزان «جهانی شدن، فرسایش اقتدار کشور و تحول اقتصاد جهانی»، ترجمه احمد صادقی،
فصلنامه سیاست خارجی، شماره 14، سال 1379.
3- اخوان
زنجانی ، داریوش، جهانی شدن و سیاست
خارجی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1381.
4- امامی
خوی، ارسطو، «جایگاه ایران در بازارهای
جهانی»، ماهنامهی اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 60- 159، 1379.
5- علیرضا،
ازغندی، «جهانی شدن و سیاستهای اقتصادی ایران در هماهنگی با آن»، فصلنامهی سیاسی
و بینالملل، شماره 3، 1381.
6- امیدبخش،
اسفندیار، «ایران و الحاق به سازمان تجارت جهانی»، راهبرد، شماره 27، 1381.
7- ایران،
دیپلماسی اقتصادی و جهانی شدن اقتصاد» مجله راهبرد، شماره 27، بهار 1382
8- بهکیش،
محمد مهدی ، اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن، تهران، نشر نی، 1380
9- پوراحمدی
،حسین، «اقتصاد سیاسی و تعامل دولت و نظام جهانی: ضرورت پژوهشهای نوین در تدوین
سیاست خارجی»، فصلنامه سیاست خارجی، ص 1062.
10-
سالواتوره ،دومینیک، ، تئوری و مسایل
اقتصاد بینالملل، ترجمه هدایت ایرانپور، تهران، نشر نی، 1375.
11 -
جواب، فرهاد ، سیاست توسعهی صادرات و ارتباط آن با پیوستن به سازمان جهانی
بازرگانی، ماهنامه اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 80- 179، 1381.
12- جواد، محمد جعفر،تعامل اقتصاد و سیاست خارجی در
ج.ا.ا، فصلنامه فرهنگ و اندیشه : مسائل توسعه در ایران، سال 5، ش 19، 1385.
13- حاجی
یوسفی، محمد، «جهانی شدن اقتصاد، بینالمللی
شدن دولت و همکاری. مورد جمهوری اسلامی ایران.»، مجله رهیافتهای سیاسی- اقتصادی،
شماره 3، تابستان 1381.
14-
رضایی، محسن، ایران منطقه ای، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،1384
15-
فاخری، مهدی، «جهانی شدن و سیاست خارجی»، فصلنامه سیاست خارجی، سال 14، 1379.
16-
کپلی، ری، میل مارفیلت، جهانی شدن و جهان سوم، ترجمه حسن نوایی، تهران، انتشارات
وزارت خارجه، 1380.
17- مدیسون،
جی. پی ، «جهانی شدن، چالشها و فرصتها»، ترجمه محمود سلیمی، فصلنامهی
راهبرد، شماره 22، زمستان 80.
18-
موسویان، سید حسین، گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1385.
19-
وزارت صنایع، سند راهبردی توسعه صنعتی کشور ( 1385-1404)، 1385.
20-
روزنامه دنیای اقتصاد، شماره های 24/4/85-7/5/85-19/7/85