hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbff9cbb020000001317000001000100
* مینا اصفهانی
** دکتر اسماعیل کاوسی
چکیده:
با توجه به اهمیت روزافزون برنامهریزی استراتژیک در عرصه مدیریت و نظر به توجه ویژه مدیران و دستاندرکاران اداره امور کشورها به نقش سرمایه اجتماعی در توسعه، این مقاله در صدد بررسی ارتباط میان این دو مقوله میباشد.
در راستای رسیدن به این مهم نخست به تأثیر مدیریت استراتژیک و لزوم تدوین برنامههای بلندمدت برای اداره امور کشور اشاره نموده و سپس پارهای از ویژگیهای سند چشمانداز که در راستای اهمیت ارتقاء سرمایه اجتماعی میباشد مطرح و در ادامه مفهوم سرمایه اجتماعی و ابعاد چهارگانه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن توصیف میگردد.
از آنجا که کلیه ارکان نظام موظف به پیروی از سیاستهای برنامه چهارم توسعه و اهداف کلی چشمانداز بیست ساله میباشند، سیاستهایی را که در چهار بعد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در راستای ارتقاء سرمایه اجتماعی میباشند، معرفی و در ادامه ضمن تشریح مولفهها و اجزاء سرمایه اجتماعی در این چهار بعد به لزوم برنامهریزی برای ارتقاء سرمایه اجتماعی، جهت تحقق اهداف چشمانداز در سه سطح خرد، میانی و کلان اشاره میگردد.
در خاتمه ضمن توصیف برخی از مولفههای سرمایه اجتماعی نظیر مشارکت، اعتماد عمومی و . . . اهمیت آنها را در پیشبرد اهداف چشمانداز ذکر میگردد.
واژگان کلیدی: مدیریت استراتژیک، چشمانداز بیست ساله نظام، سیاستهای کلی برنامه چهارم توسعه، مولفهها و سطوح سرمایه اجتماعی.
مقدمه
امروزه سازمانها از شالودههای اصلی اجتماع کنونی هستند و مدیریت، مهمترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا نابودی سازمانهاست. مدیر روند حرکت از «وضع موجود» به سوی «وضعیت مطلوب» را هدایت میکند و در هر لحظه، برای ایجاد آیندهای بهتر در تکاپوست.
در جهان کنونی توجه اکثر دانشمندان، مدیران و صاحبنظران علم مدیریت به رویکرد مدیریت استراتژیک میباشد. «مدیریت» مهمترین مقدمهای است که باید برای رشد و تعالی فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی جامعه مورد توجه قرار گیرد و مدیریت استراتژیک نیز هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفهای چندگانه است که سازمان را قادر میسازد به هدفهای بلندمدت خود دست یابد. این شیوه مدیریت پویا، پیشنگر و آیندهنگر است در این راستا مدیریت استراتژیک تغییر و تحولات آینده را پیشبینی نموده و راهبردهای لازم را ارائه میدهد لذا برای تحقق اهداف سند چشمانداز توجه به مدیریت استراتژیک ضروری است.
بنابراین رسالت مدیریت استراتژیک تعیین دکترین، چشمانداز، استراتژی و اهداف بلند مدت است. از آنجا که مدیر استراتژیک به اصل بالندگی میاندیشد و همیشه در پی ارتقاء سطح توانمندیها، اندیشهها و فرصتهای نو حرکت میکند، لذا تعیین اهداف بلندمدت در یک افق زمانی لازم و ضروری است.
از سوی دیگر برای این که مدیر استراتژیک بتواند خطمشیها و سیاستهای تعیین شده را به مرحله اجرا درآورده لازم است در سند چشمانداز که همانا اهداف آرمانی نظام میباشد، روشن شود که هدف ما چیست و به کجا میخواهیم برسیم؟
سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامهریزی شده و مدبرانهی جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی تهیه گردیده است. در این سند ایران کشوری است، توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی علمی و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل که دارای ویژگیها و مقتضیات خاص خود میباشد ویژگیهایی که در این سند برای کشور ایران در نظر گرفته شده است بطور کلی در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی میباشد که عبارتند از:
• توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود و . . .
• برخورد از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی
• امن و مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و . . .
• برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت، تأمین اجتماعی، نهاد مستحکم خانواده و . . .
• فعال، مسئولیتپذیر، برخوردار از وجدان کاری و روحیه تعاون و متعهد به انقلاب و نظام اسلامی
• دسته یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه
• الهامبخش، فعال و مؤثردر جهان اسلام با تحکیم الگوی مردمسالاری دینی و همگرایی اسلامی و . . .
• دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت (برگرفته از سند چشمانداز)
در گذشته تاکید اصلی بر سرمایههای مادی و فیزیکی بوده اما امروزه در کنار سرمایههای انسانی مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری بنام سرمایه اجتماعی مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف میشود. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی در پرتو ارتباطات متقابل باعث نزدیکی انسانها به یکدیگر شده و همکاری را تسهیل مینماید.