مقاله ها

1400/11/03
نویسنده : حسین ارغوانی
hc8meifmdc|2010A6132836|Articlebsfe|tblEssay|text_Essay|0xfbffe47c02000000de02000001000100
حسین ارغوانی
برق منطقه‎ای تهران ـ شرکت توزیع برق مرکز

خلاصه
جمع بین مدیریت آب و انرژی در وزارت نیرو و تقسیم مدیریت انرژی بین دو وزارتخانه نیرو و نفت و تقسیم مدیریت آب بین سه وزارتخانه نیرو و کشاورزی و جهاد سازندگی و تقسیم مدیریت غذا بین دو وزارتخانه کشاورزی و جهادسازندگی با توجه به حجم ناچیز تولید انرژی برق آبی و سهم عمده آب در تولید غذا و سهم عمده سوختهای فسیلی در تولید انرژی، تقسیم کاری غیرمنطبق با شرایط روز و نیازهای موجود جامعه و کشور است.
لذا تفکیک مدیریت آب و برق از یکدیگر و ادغام مدیریت آب و غذا از یکسو و ادغام مدیریت‎های برق و نفت از سوی دیگر و تشکیل دو وزارتخانه آب ـ غذا و انرژی به جای پنج وزارتخانه موجود پیشنهاد می‎گردد.

واژه‎های کلیدی: وزارت نیرو، برق آبی، منابع آب، منابع انرژی، کشاورزی، غذا، محیط زیست،‌ نفت و گاز














1ـ مقدمه
پدیده انفجار جمعیت، جهان معاصر را فرا روی سه بحران اساسی: کمبود آب وغذا و تحلیل انرژی‎های تجدیدناپذیر و آلودگی فزاینده محیط زیست قرار داده است.
این واقعیت تاریخی که تمدنهای بزرگ باستانی در کنار رودها بنا شدند و پیش‎بینی این مطلب که جنگهای آینده میان دولتها بر سر تصاحب یا تقسیم منابع آب شیرین خواهد بود، گویای اهمیت و ارزش آب در گذشته و حال و آینده است.
آب مایع تداوم حیات انسانها و حیوانات و گیاهان و عامل اصلی تولید غذا، و انرژی عامل تداوم کار و حرکت ماشینها است.
با احداث سد بر روی رودها و انباشتن آب در پشت آنها هم می‎توان به انرژی برق آبی و آب شرب دست یافت و هم با افزایش سطح زمینهای زیرکشت به تولید غذا کمک نمود. نیروگاههای برق آبی حلقه اتصال صنعت آب و برق به یکدیگرند.
آغاز آشنایی میان صنعت آب و برق ایران به احداث سد کرج در سال 1341 باز می‎گردد، این آشنایی پس از دو سال، در 1343 به پیوند میان آنها و تأسیس وزارت آب و برق انجامید.
دستیابی نیروگاههای برق آبی به رکورد بی سابقه تأمین 51% از برق شبکه سراسری در سال 1351 از یکسو و اشتیاق رژیم سابق برای عبور یک شبه از سنت به مدرنیسم و گذار از جامعه فئودالی و اقتصاد کشاورزی به جامع بورژوائی و اقتصاد صنعتی، با توجه به پیوند تاریخی و گسست‎ناپذیر آب با خاک و کشاورزی و نقش بارز برق در پیشرفت صنعت و توسعه جامعه شهری از سوی دیگر موجب آن گردید تا بالاخره در سال 1353 و به دنبال افزایش درآمد ایران از فروش نفت وزارت آب و برق جای خود را به وزارت نیرو با اولویت تولید برق و تأمین آب شرب و مأموریت برای نابودی کشاورزی ایران و توسعه شهرنشینی بدهد. و قرار شد تا در وزارت نیرو آب بر مدار برق و آب و برق بر مدار شهر بچرخند.
رژیم سابق به نام محافظت از منابع طبیعی اعم از آب و خاک و مراتع و جنگلها، نه اجازه حفر چاه به کشاورزان و نه اجازه چرا به گله داران می‎داد. و آبهای سطحی را نیز برای تأمین آب و برق شهرها در پشت سدها انباشته می‎کرد. و اجازه تأسیس مجتمع‎های کشت و صنعت فقط به اسرائیلیها و بهائیان و وابستگان درجه اول نظام داده می‎شد. و بدین ترتیب سیل روستائیان گرسنه و تشنه و بیکاره و آواره به سوی شهرهای مصرفی سرازیر شد و رژیم سابق درآمد بادآورده نفت را صرف واردات محصولات دامی و کشاورزی از گندم و برنج تا سیب و پرتقال و گوسفند و کره و مرغ و تخم مرغ کرده و به خورد شهرنشینان متمدن می‎داد. کشاورزی را مایه ننگ و نشان عقب‎ماندگی و صنعت مونتاژ را مایه مباهات و نشان پیشرفت و رسیدن به دروازه‎های تمدن بزرگ شاهنشاهی می‎دانست.
البته اینها از اصول انقلاب مشترک شاه و آمریکا برای نابودی کشاورزی ایران و تبدیل آن به بازار بزرگ مصرف غرب و وابسته کردن اقتصاد ایران به بیگانکان بود. و بدین ترتیب پیوند مشترک میان صنعت آب و برق ایران یا به عبارت بهتر سلطه برق بر آب و اسارت آب در دام برق آغاز گردید و این پیوند نامیمون تاکنون علیرغم ظهور تکنولوژیهای نوین در عرصه تولید و عرضه انرژی و ورود نیروگاههای بخاری و گازی و سیکل ترکیبی و در آینده خورشیدی و بادی و هسته‎ای به شبکه تولید برق کشور همچنان در چهارچوب وزارت نیرو دوام یافته و با گذشت 26 سال از تأسیس وزارت نیرو، حکایت همچنان باقی است.
ولی واقعیات جاری اعم از تحول تکنولوژیک و تغییر نیازها و اولویت‎های جامعه متفاوت با واقعیات تاریخی است. این واقعیات عبارتند از:
1- کشور ما از لحاظ منابع آبی و زمینهای حاصلخیز فقیر و در زمره یکی از بزرگترین واردکنندگان محصولات غذایی و تولیدات کشاورزی در جهان است.
2- کشور ما به لحاظ منابع نفت و گاز غنی یکی از بزرگترین صادرکنندگان انرژی به دنیا است.
3- سهم بخش کشاورزی از مصرف منابع آب کشور 93% و سهم نیروگاههای آبی در تولید و تأمین انرژی مصرفی کشور 7/1% و در عرضه انرژی 7/0% است.
4- سهم نفت و گاز در تولید برق 93% و سهم نیروگاههای آبی 7% است.
5- سهم برق از مصرف انرژی 25% و در تأمین مصرف انرژی 7% و در عرضه انرژی 3% است. (نمودارهای 1و 2)
واقعیات مذکور اقتضای ایجاد تغییراتی بنیادین در نگرش به آب و انرژی و تغییر در الگوی عرضه و مصرف آنها و لاجرم ایجاد تغییراتی ساختاری در مدیریت منابع آب و انرژی کشور را دارند.


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

جدیدترین مقاله ها

نام : *

پیغام : *